نتایج حاصل از استراتژی ترور و خشونت
26.01.2015
علی جهانی
همانطور که همگان مطلع هستند سازمان مجاهدین با در پیش گرفتن استراتژی مبارزه مسلحانه و ترور و خشونت نه تنها به اهداف خود نرسیده است بلکه نتایج بسیار زیانباری برای جنبش آزادی خواهی مردم ایران داشته است در زیر به چند نمونه از این نتایج زیانباری که برای جنبش آزادی خواهی مردم ایران داشته است اشاره ای مختصر می کنم :
یکم: خارج شدن این سازمان از صفت یک سازمان سیاسی و انقلابی به یک فرقه تروریستی و باند مافیایی خطرناک که بسیار خطرناک تر از گروه تروریستی داعش هست
دوم: به کشتن دادن هزار ان نفر از جوانان و خبره ترین استعداد های مردم ایران توسط رجوی به بهانه های مختلف تحت عنوان عملیات داخله و نظامی و سرنگونی و این اواخر هم به بهانه حفظ اشرف و حفظ اموال اشرف و تبدیل شدن بقیه نیروهای سازمان هم به افراد سالمند و از کار افتاده
سوم: خیانت به آرمان های والایی که مردم ایران داشته و دارند با شعار خلق قهرمان فرزندان همین خلق قهرمانی که به دروغ برایش سینه چاک می کند را در جنگ ایران و عراق در عملیات مرزی می کشد و یا تحت عنوان عملیات داخله مناطق مسکونی و غیر نظامی را خمپاره باران می کرد و مردم بی دفاع را هدف قرار می داد لذا به همین خاطر نه تنها از هیچ پایگاه مردمی برخوردار نیست بلکه به سبب خیانتها یش به شدت مورد تنفر و انزجار آحاد ملت ایران قرار گرفته است
چهارم: عدم استقلال سیاسی و وابستگی و آویزان شدن به قدرتهای خارجی و سرویس های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی و اسراییل که در این رابطه از هیچ جنایتی علیه مردم ایران فرو گذار نکرده است و همه شاهد بودیم که چطور در زمان صدام برای مزدوری اعلام آمادگی کرده و در جنگ ایران و عراق علیه مردم ایران شرکت کرده و به سرباز کشی مشغول گشت و یا برای خود شیرینی و خوش خدمتی به صدام حسین در عراق به سرکوب شیعیان جنوب عراق و کرد کشی مشغول گشت
پنجم: بی پرنسیپ بودن و چپ و راست زدن های مستمر سیاسی و بقول معروف حزب باد بودن و هر طرف باد بوزد به همان سمت می چرخد و بقول خودش همیشه منتظر هست که تغاری بشکند و ماستی بریزد تا جهان به کام کاسه لیسانی چون رجوی گردد لذا ملاحظه می کنید که یک روز آمریکا ببر کاغذی و امپریالیسم جهانی هست و روز دیگر دوست هست و باید با آن سیاست موازی را در پیش گرفت یا یک روز از گروه های تروریستی بطور خاص گروه تروریستی داعش تحت عنوان عشایر انقلابی عراق حمایت می کند و روز دیگر عملیات تروریستی را محکوم می کند یا یک روز به خلع سلاح شدن تن می دهد و برای توجیه آن می گوید که ما برای حفظ صاحبان سلاح آنرا تحویل دادیم و روز بعد می گوید برای حفظ امنیت همین صاحبان سلاح ده درصد از سلاحهای انفرادی و گروهی خود را می خواهد
ششم: عدم وجود آزادی و رعایت حقوق بشر در داخل مناسبات سازمان و برقراری سانسور شدید و خفقان و سرکوب شدید در داخل مناسبات و علی رغم اینکه شعار دفاع از حقوق بشر و دموکراسی و آزادی و حمایت از انتخابات آزاد این سازمان گوش فلک را کر کرده است ولی در عمل نقض فاحش حقوق بشر در داخل مناسبات قرون وسطایی و استالینی اش بیداد می‌کند و بویی از آزادی و دموکراسی نبرده است و تحمل شنیدن کوچک ترین انتقاد را از جانب دیگران و یا مخالفان و منتقدان خودش را ندارد و آنهایی که جرات انتقاد کردن به این سازمان فرقه گرا را پیدا کرده اند مورد تهدید قرار گرفته و فرمان قتل آنها را صادر می کند
هفتم: پاسخ گو نبودن و عدم پذیرش مسئولیت کار هایی که به اشتباه انجام گرفته است و تحلیل های آبکی که تا بحال از جانب رجوی بعنوان رهبری این سازمان ارائه شده است و فرار رجوی از پاسخگویی و به مخفیگاه رفتن در این شرایط حساس کنونی عراق و وضعیت اسفباری که سازمانش بدان دچار گشته است
هشتم: مقصر دانستن دیگران بخاطر عدم موفقیت و شکست استراتژی ترور و خشونت و مبارزه مسلحانه و به گل نشستن کشتی این استراتژی غلط که مثل بار کجی هست که هیچگاه به سر منزل مقصود نخواهد رسید و آقای رجوی نه تنها حاضر نیست مسئولیت این شکست را پذیرفته و از خودش انتقاد کند بلکه دیگران را مقصر است این شکست فضاحت بار می داند و بر ادامه این استراتژی شکست خورده اصرار می کند و می خواهد بقیه نیروهای گرفتار سازمان در کمپ لیبرتی را برای حفظ این استراتژی به کشتن بدهد
نکته پایانی من خطاب به این زوج رجوی اینست که شما که تا بحال برای حفظ و ادامه این استراتژی غلط سرباز کشی و کرد کشی و مغز شویی و پول شویی و خلاصه هر کاری که توانسته اید انجام داده اید و نه تنها بجایی نرسیده اید بلکه این تشکیلات قرون وسطایی و استالینی و تار عنکبوتی تان در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است بنابراین به شما توصیه می کنم که دیگر بیشتر از این روی این استراتژی شکست خورده سرمایه گذاری نکنید و بر ادامه آن اصرار نکنید و دست از سر نیروهای گرفتار در کمپ لیبرتی بردارید و جان آنها را قربانی ادامه دادن این استراتژی غلط نکنید و بیش از این با سرنوشت این انسانهای بی گناه بازی نکنید و آینده و زندگی آنها را بیش از این بازیچه اهداف شوم سیاسی خود قرار ندهید و بگذارید تا از کشور نا امن عراق به کشورهای امن ثالث منتقل گردند و خودشان برای سرنوشت آینده شان و باقیمانده عمرشان تصمیم گیری نمایند
