ایران فانوس : ابریشم چی، خواجه دلقک دربار

0
1564

در اولین روز زندان که جملگی اعضاء شوکه و به حال نزار مریم قجر و خطر استردادش به تهران هراسان بودند، ابریشم چی که فرانسه را با عراق صدام حسین اشتباه گرفته بود، خواست با دست انداختن و زیر سئوال بردن اتوریته پلیس، به دیگران روحیه داده باشد که با فریاد بلند یکی از پلیس ها مواجه شده و درجا موش شد و تا انتهای مدت زندان موش باقی ماند.ابریشم چی با آنکه طی سالها حضور و مسئولیت در کنار مسعود رجوی و به مثابه شخص سوم جنگ و ترور و جاسوسی و مزدوری، همواره مورد اعتماد مسعود رجوی و مریم قجر و نیروهای امنیتی بعث عراق، بوده و به موازات خواجه دلقک دربار در سرکوب و جاسوسی و مسایل مالی و جنگی شرکت داشته

ابریشم چی، خواجه دلقک دربار

ایران فانوس، 08.05.2015 مهدی ابریشم چی، سالهاست که به مثابه سومین شخص از فرقه مجاهدین جست و خیزهای انقلابی می کند. او کارنامه مبارزه و مسئولیت و اسم و رسمش در اصل از سال 1363 و در جریان طلاق همسر خود مریم قجر، آغاز شد و او در زمان شاه جز توبه و ندامت کارنامه دیگری نداشته است.

ابریشم چی در سال 1358 با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد و آنها در فاز نظامی مجاهدین که از سال 1360 آغاز شد و بعضی از چهره های مجاهدین درخشیدند، اسم و رسم امروز را نداشتند بلکه آنها بعد از دو سال از آغاز مبارزه مسلحانه ترک وطن و جنگ، کرده و خود را به فرانسه رسانده و از دور دستی در آتش داشتند. زوج نامبرده در ایران که بسیاری از نیروهای پایین اجازه ازدواج و زندگی عادی نداشتند، به زندگی عادی و خانوادگی و زاد ولد مشغول بودند، در حالی که عرف و قوانین شفاهی مبارزه و جنگ مجاهدین، اینها را ممنوع کرده بود.

ابریشم چی که در پاریس به همراه زنش در اور پایگاه فرانسوی مجاهدین مشغول مبارزه بود، به دلیل روابط عاشقانه مابین مریم قجر و مسعود رجوی، ناچار شد همسرش را به نفع مسعود رجوی، طلاق داده و بر اثر تمکین و تمجید این ماجرا به شهرت مبارزاتی و انقلابی نوینی نائل آمد.

او بعدها در جریان انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین که از سال 1364 آغاز شد، چنان تعریف و تمجیدهای مشمئزکننده ای از آن سناریو ارئه داد و آن چنان تهی و بی شخصیت و تباه شد که مسعود رجوی، ضمن بخشیدن یک زن جوان به نام لحیا خیابانی به او، همچنین وی را در ردیف شخص سوم مجاهدین مورد اعتماد و حمایت خود قرار داد و همه جا وی را نماینده تام الاختیار خود برگزید، چون که پس از انقلاب ایدئولوژیک و کشیدن زهر شخصیت و مقاومت، ابریشم چی به مثابه کبریت بی خطری که بی خطرتر شده بود، در دست رجوی باقی می ماند.

ابریشم چی به یمن انقلاب ایدئولوژیک و معکوس جلوه دادن نیات خود و مریم قجر و مسعود رجوی، به مسئولیتهای مهمی در سازمان مجاهدین نائل آمد و او نماینده رهبری در شورای ملی مقاومت و سپس در عراق در ارتباط با اسرای جنگی و احزاب کردی و سرانجام مسئولیت سری داد و ستد اطلاعاتی و مالی و عملیاتی مجاهدین در ارتباط با بعث عراق را به عهده داشت.

مسعود رجوی در انقلاب ایدئولوژیک اول که از سال 1364 آغاز شد و بندهایش تا سالهای دور ادامه داشت، همواره سعی داشت تا مهدی ابریشم چی را به مثابه الگوی خواجگان و مریم قجر را به مثابه الگوی کنیزکان دربار، به خورد دیگر اعضاء و هواداران بدهد.

اما ابریشم چی که بعدها در جمع اعضاء به برادر شریف شهرت یافته بود، در دل گونه ای دیگر می اندیشید و او روزی در اعترافات انقلاب ایدئولوژیک دوم و در سال 1369 در سالن فرماندهی اردوگاه اشرف، آرزوهای قلبی و نارضایتی خود را نزد مسعود رجوی برملا و قصد باجگیری داشت که مسعود رجوی فی الفور قصدش را فهمید و پاسخ دندانشکن داد، پیر دادی و جوان گرفتی حالا چیزی طلبکار هم شدی!

با این وصف که مهدی ابریشم چی به مانند مریم قجر و مسعود رجوی، در هیچ جنگ و جدل و خطری شرکت نکرد و همیشه به مثابه شخصیتی لمپنی، معرفی و شناخته می شد، قبل از جنگ متحدین علیه عراق در سال 1382 به همراه صدها تن از فرماندهان و خود مریم قجر، صحنه جنگ و عراق جنگ زده را ترک کرده و خود را مجدداً به فرانسه رساند تا جمعاً قلاب وصل رهبری را ضخیمتر کنند و او را نیز به پاریس و جای امن تری بکشانند.

در ژوئن سال 2003 که پلیس فرانسه به محله اور و پایگاه اصلی مجاهدین حمله کرد و مریم قجر به همراه 160 فرمانده دیگر در آن عملیات دستگیر شدند، ابریشم چی نیز در جمع دستگیرشدگان به جرمهای جاسوسی و تروریستی و پولشویی و غیره، به چشم می خورد.

در اولین روز زندان که جملگی اعضاء شوکه و به حال نزار مریم قجر و خطر استردادش به تهران هراسان بودند، ابریشم چی که فرانسه را با عراق صدام حسین اشتباه گرفته بود، خواست با دست انداختن و زیر سئوال بردن اتوریته پلیس، به دیگران روحیه داده باشد که با فریاد بلند یکی از پلیس ها مواجه شده و درجا موش شد و تا انتهای مدت زندان موش باقی ماند.

ابریشم چی با آنکه طی سالها حضور و مسئولیت در کنار مسعود رجوی و به مثابه شخص سوم جنگ و ترور و جاسوسی و مزدوری، همواره مورد اعتماد مسعود رجوی و مریم قجر و نیروهای امنیتی بعث عراق، بوده و به موازات خواجه دلقک دربار در سرکوب و جاسوسی و مسایل مالی و جنگی شرکت داشته، اما او با تایید و تمکین در مورد انقلاب طلاق، زمینه ویرانی و طلاق صدها زوج مجاهدین و آوارگی کودکان شان را به عهده داشته که اگر نتوانیم وی را مسئول اول ویرانی و تبهکاری مجاهدین قلمداد کنیم، بی شک او نفر و مسئولیت دوم را داشته و از این بابت خانواده های مجاهدین، مردم ایران و تاریخ از سر تقصیرات او نخواهند گذشت.

کانون سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس

7Mai 2015 Abrichamchi-Aksion 2

7Mai 2015 Abrichamchi-

امروز ، مهدی ابریشمچی در دادگاه پاریس به اتهام فعالیت های تروریستی محاکمه شد

آکسیون فعالان حقوق بشر در میدان سن میشل پاریس

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید