شما هنوز هم در ” دیروزهای” اصحاب کهف زندگی میکنید!

0
753

لینک به منبع

شما هنوز هم در ” دیروزهای” اصحاب کهف زندگی میکنید!

محمد قرایی سیمای معروفی ازباند رجوی است که مرتب دست بقلم میشود وبا پرحرفی تمام وبدون طرح حرف حساب، وعده های سرخرمن برای اسرای لیبرتی و قول خدمت مطلوب به معده ی شریف خود میدهد.

او در نوشته های خود ، تلاش دارد که مثلا! به روابط علت ومعلول پدیده ها هم توجهی نشان دهد تا اظهار فضلی هم کرده باشد ودراین مورد خاص این سئوال اساسی مطرح است که اگر اعتقادی به این مقولات داشتید، چگونه است که خود را باین روز انداختید؟!

باری! نوشته ی آقای محمد قرایی ” دیروز، امروز، فردا ” نام دارد که در جراید باند رجوی منتشر شده وازجمله چنین گفته شده است:

” خبرهای داخلی نظام گویای تاخیروترس دراعلام علنی گرانی بنزین است .یکی ازمسئولان وابسته به نظام اعتراف می کند اصلی ترین دلیل این گونه خبررسانی، ترس و واهمه از فوران آتش خشم مردم به ستوه آمده ایران است “.

ومبینید که اوضاع وفق پیش بینی شما پیش نرفت وبا اعلام این قضیه ، آسمان ها بزمین نیآمد.

من ضمن اینکه با قطع یا هدفمندی یارانه ها ( سوپسید ها) موافق یا مخالفم باشم، اظهار نظری دراین مورد که به روزها بحث احتیاج دارد، نمیکنم وفقط این را میدانم که این مسائل درهمان آغاز اجرایش مطرح بوده وقراربرتک نرخی کردن قیمت انرژی و… بوده که اینک اجرایی شده وبعضی ازمقامات گفته اند که قیمت واقعی بنزین درحدود ۱۵۰۰تومان است وبا نرخ ۱۰۰۰تومانی، هنوز هم دولت یارانه ای دراین مورد میپردازد!

او با تکرار حرف مفت همیشگی نوشته است:

” مقاومت ایران ومردم ایران باتقدیم صد وبیست هزارشهید جهان را خبردارکرده اند. علایم ونشانه ها ازدیروزتا امروزحاکی ازتغییرات کیفی است. فردا وفرداهای تعیین کننده وامید بخش درراهند “.

این آمار ۱۲۰هزار نفری هرگز درجایی مورد پذیرش واقع نشده ومدعیان آن که تنها گروه مافیایی شماباشد، هرگز سند ومدرکی دراین مورد ارائه نداده اید!

البته این بدان معنی نیست که ازنظر من اعدام کمتر ازاین میزان بد نیست وبرعکس هروجدان هوشیار وهرتیزبین علاقمند به بشریت و منافع ملی کشورش ، همواره آرزو میکند که ای کاش کسی ترور یا اعدام نمیشد ومیداند که حداقل اعدام وترور هم نتایج ناگواری برای کشور داشته وخواهد داشت!

به تغییرات کیفی ادعایی آقای قرایی که میرسیم چیزی دستگیرمان نمیشود وشبیه اغلب حرف های بی سروته ومبهمی است فرقه ی رجوی دراستعمال آن شهره ی آفاق است!

حادثه ی کیفی زمانی اتفاق میافتد که یک کشور ، دوران تاریخی خاصی را که ازنظرتوسعه وبالندگی بمانند ترمز عمل میکند، به کنار نهاده و سیستم خاص ودوران تاریخی دیگری بپا میشود که با رشد همه جانبه ومخصوصا توسعه ی کشور همسو باشد.

با این مقدمه، شما چرا روشن نکرده اید که آن مرحله ی تاریخی که باید با این تغییر کیفی رها شود و ووارد مرحله ی نوین گردد، چیست؟!

شما درتعریف سیستم حکومتی ایران آنرا با واژه ی من درآوردی و غیر علمی ” آخوندی” توصیف کرده اید که هیچکس نمی پذیرد وبنابراین این چرند گویی یقه ی شما را ازسئوال مطرح شده رها نخواهد کرد !وما بازهم سئوال خواهیم کرد که ازنظر علمی وعملی، سیستم حکوکتی ایران چیست!!

تمامی قضایا نشان میدهد که درتحلیل نهائی خواهید گفت که این سیستم سرمایه داری است ودراینصورت ضمن ایجاد سئوال های دیگر ، بازهم بشما خواهند گفت که اگر اینطور است، دشمنی تان با رژیم چیست درحالی که سر برآستان بالاترین سیستم های سرمایه داری نهاده ودریوزگی میکنید؟؟

پس باج خواهی خود را به حساب حمایت از منافع ” خلق قهرمان ” نگذارید واینهمه عوامفریب نباشید!

آقای قرائی مینویسد:

” بیست وسوم خرداد ۹۴ درتاریخ ایران وایرانی میتواند یکی ازاین روزهای تاثیرگذارباشد. مردم ایران ومقاومت سترگش مصممند این روزرا بنام صدای بی صدایان درتاریخ ایران زمین به ثبت برسانند. … کارگرانی که طاقت نگاههای گرسنه فرزندان خویش را نداشتند .میخواهند فریاد رس زنانی بشوند که توسط عمال رژیم زن ستیزمورد تجاوز واسید پاشی قرارگرفتند. میخواهند پژواک صدای بی صدای لشکرکودکانی باشند که درکوچه ها وخیابانها سلاخی میشوند. …مجاهد خلقی که درآخرین لحظه عمرپربارش خطاب به ارتجاع واستعمار گفت ما تاآخرایستاده ایم “.

یعنی تغییرات کیفی اینقدر کم اهمیت اند که با گردهم آیی عده ای بیکار وازاهالی پناهنده شده ی کشورهای عقب مانده که برای این حضور پول وغذا دریافت میکنند وآنهم درویلپنت پاریس اتفاق خواهد افتاد؟!

این بازی ها نه تنها موجب تغییر عادی هم نمیشوند ، بلکه با تغییرات کیفی ابدا ارتباطی ندارند و در حد ایجاد توفان درفنجان است که سالی چندین بار ازاین کارها کرده ونتیجه ای درحد آن گرفته و یا نگرفته اید( ایجاد توفان درفنجان با تحمل آنهمه هزینه ی گزاف).

شما که سیستم آمریکا ودردرجه ی اول نومحافظه کاران آنرا بعنوان ناجی خود یافته اید، ابدا نمیتوانید احساس مثبتی نسبت به کارگران که طعمه ی اصلی این گرگها هستند، داشته باشید وبنابراین با آوردن نامشان ، آنها را بدنام نکرده و صف ” خلق” و ” ضد خلق” را قاطی نکنید که اگر اصرار براین سیاست خائنانه ی خود داشته باشید با فرزندان این خلق طرف حساب خواهید بود!

به رفتارتان درمورد زنها هم که داعش وار آنها را وارد حرمسرای کوتوله مردی بنام رجوی کرده بودید، آگاهی داریم ولازم نیست که ازطرف آنها حرف بزنید!

دوباره میخوانیم:

” میخواهیم صدای ندا حسنی ها بشویم که برای رهایی مردم ومقاومتش تن وجان خودش را شعله ورساخت “.

برعکس! عمل این جوان کاملا شستشوی مغزی شده دردفاع از مناسبات برده دارانه ی رجوی بوده ومایه ی ننگ است که نمیتوان آنرا به حساب خدمت به مردم گذاشت. کسی که اینقدر دچار بیچارگی شده وخواست خودش را قربانی بولهوسی های رجوی ومریم کند، تنها ارزشی در سطح یک قربانی ندارد وحدربهترین حالت یا خلق قهرمان بیحساب است! چرا که اعمال مرتبط با ارضای خودشیفتگی های مسعود و جاه طلبی های مریم، ابدا ربطی بمردم ندارد!

آقا محمد درادامه نوشته اش آورده است:

” میخواهیم فریاد بزنیم ایران وایرانی خواهان سرنگونی تام وتمام ولایت آخوندی درایرانند. میخواهیم به مماشاتگران غارتگر برسانیم که دست نوازش ازسرآخوندها بردارند. میخواهیم بگوییم ایران وایرانی صاحب دارد “.

اگر ایران وایرانی صاحب دارد و این صاحب خود ایرانی است، چگونه شما ازبیگانگان میخواهید که روش های دیپلماتیک خود برای سرنگونی حکومت ایران را رها کرده و مستقیما بشکل نظامی دخالت کرده وشریکی مثل شما درحکومت آینده ی ایران داشته باشند ؟!

چون آنها لم کارخود را بهتر دانسته و درمواردی به درخواست های ابلهانه و وطن فروشانه ی شما عمل نمیکنند، اصحاب مماشات نامیده میشوند!

اساسا سئوال دراینجاست که چرا بیگانگان باید حق دخالت درکشور ما داشته باشند که حرف ” قاطعیت” و ” مماشات ” هم دراین مورد مطرح گردد؟!

درخاتمه میخوانیم:

” امروز ادامه دیروزاست وفردا ادامه امروز. فردا را دریابیم وشکارش کنیم. وعده همه آنهایی که درد مشترک وطن وآزادی میهین درزنجیردارند ۲۳ خرداد نود وچهاردر میتینگ عظیم ویلپنت پاریس “.

اگر سران شما این تئوری را باورداشتند، یک تشکیلات زیرزمینی آنچنانی برپا نمیکردند که وجود رهبر غیر پاسخگو از الزامات آن باشد که در موقع لازم قادر باشد بساط استبداد و کارهای غیر اخلاقی رادرآن تشکیلات برپا دارد !

راستی ، شما برای دوری از این رذالت تشکیلاتی، چرا باین مسئله که گذشته چراغ راه آینده است و آینده باندازه ی زیادی درحال ساخته میشود ، توجهی نکردید؟!

آیا این نشان نمیدهد که شما ازاین تئوری های حاصل مبارزات خونین بشری، تنها درحد شعار دهی استفاده میکنید؟!

صابر

لینک به منبع

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید