رنگ باختن و محو یک عکس در فروغ جاویدان

0
709

رنگ باختن و محو یک عکس در فروغ جاویدان

بینا عارف، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، بیست و پنجم ژوئیه ۲۰۱۵:…  مسعود رجوی از عملیات فروغ جاویدان به نام بیمه نامه مجاهدین و ارتش آزادیبخش یاد کرد. بیمه نامه ای که قرار بود تضمین سرس‍پردگی مجاهدین نزد صدام باشد تا در شرایط بعد از جنگ و نامه نگاریهای صدام و رفسنجانی وجه المصالحه قرار نگیرند َ.قرار بود این سرسپردگی تضمین بقای مجاهدین …

لینک به منبع

رنگ باختن و محو یک عکس در فروغ جاویدان

مسعود رجوی از عملیات فروغ جاویدان به نام بیمه نامه مجاهدین و ارتش آزادیبخش یاد کرد. بیمه نامه ای که قرار بود تضمین سرس‍پردگی مجاهدین نزد صدام باشد تا در شرایط بعد از جنگ و نامه نگاریهای صدام و رفسنجانی وجه المصالحه قرار نگیرند َ.قرار بود این سرسپردگی تضمین بقای مجاهدین در عراق باشد ِاین هم اصطلاحی بود که مسعود رجوی به کار برد.

مسعود رجوی عاقلانه حساب کرده بود که اگر صلح شود وموضوع وجه المصاحه پیش آید اوست که بعنوان رهبر تحویل داده خواهد شد و چه بسا که مجاهدین رزمنده به زندگی عادی برگردند و او سرنوشت بدی پیدا کند َ پس برای خلاصی باید همین رزمنده ها را سپر بلای خود میکرد یک جنگ همه را به کشتن میداد و نام او بعنوان رهبری که ۵۰۰۰ نفر برایش فداشدند َمیدرخشید و یاکسب یک پیروزی هرچند محدود میتوانست صدام را به جنگی دوباره و پاره کردن مجدد قطعنامه و بقای مجاهدین در عراق تشویق کند ِ برای صدام هم البته مزایایی داشت ِ اگر همه کشته میشدند که از مزاحمت یک عده در چانه زنی های آتی خلاص شده بود و اگر پیروزی محدودی کسب میشد در همان چانه زنی ها دست بالا را به صدام میداد.

مجاهدین نیاز به تاکتیک و آموزش نداشتند چرا که صرف رفتن هدف صدام و رجوی را تامین میکردِ گرچه عملیات با شور و شوق کودکانه ای شروع شد و حتی به دستور صدام کودکان مدرسه برای بدرقه رزمندگان به خیابان آمدند و در مسیر ستون قرار گرفتند اما به همین خوبی پیش نرفت ِ روحیه ضعیف ارتش آزادیبخش و رزمندگان مجاهدین آنها را به زیر پلها سوق داد واین جنگ تبدیل به یک پیروزی برای طرف مقابل شد که توانست مجاهدین را به عمق بکشاند و گیر بیندازد.

مجاهدین تار و مار و متواری شدند و تعدادی نیز توانستند عقب نشینی کنند اما با روحیه ای خراب و بقول مجاهدین طلبکارانه َ ِمسعود رجوی به لطایف الحیل در صدد بازسازی نیروها برآمد از انقلاب ایدولوژیک تا حماسه سازی رجز خوانی با یاد کشته شدگان و تحویل دادن آمارهای نجومی َ در این راستا بخش تبلیغات هم وظیفه ای برعهده گرفت طراحی یک سمبل قهرمان که احساس تنفر َخشم َ کینه وخجالت مجاهدین را برانگیزد . این سمبل میبایست یک کشته شده باشدکه خود بعدها با اظهار نظر مشکل ساز نباشد . میبایست زن باشد که هم مظلومیت را القا و هم مردان را به تاسی و خجالت وادارد و میبایست جایی کشته شده باشد که تعداد زیادی ندیده باشند و البته این شخص نبایستی چندان معروف یا گمنام باشد. و این چنین بود که ستاد تبلیغات طاهره طلوع را انتخاب کرد کسی که نام فامیلش هم با هدف ذکر شده از سوی رهبری همخوانی داشت َ عکسی از او در تمرینات نظامی از پشت در حالی که سلاح را بالای سر گرفته بود با آخرین تکنیک های آنزمان فتوشاپ وارونه شد و از صخره ها آویخته شد تا سمبل مجاهد خلق مظلوم به شهادت رسیده باشد.

دستهایی که کاملا آویخته نشده بود و روسری که برخلاف قانون جاذبه ایستاده بود و خم بودن پای بسته شده و صاف ماندن پای آزاد همه نشان از دانش کم جاعلان بود و افشای این موارد در یک برنامه تلویزیونی مجاهدین را وادار کرد که عکس شفاف و واضح را با عکسهای نیمه تار و مبهم عوض کنند و رفته رفته این عکس سیاه و سفید ومبهم شد تا شاید دروغ جاویدان کمتر به چشم بیاید و کمتر شائبه ایجاد کند .

عجبا که سرنوشت این عکس سرنوشت کل این عملیات است َ عملیاتی که هر سال برای فرار از تبعات ننگین آن به روایتی دیگر میردازند و به محو بخشهایی دیگر َعملیاتی که قرار بود بیمه نامه باشد اما از بیمه کننده اش دیگر خبری نیست

thHO8C9L

مسعود و مریم در حال خداحافظی با کسانی که کشتار فروغ میرفتند – رهبری در بغداد ماند و حتی به منطقه مرزی هم نرفت

thMI0PH54

گروهی آموزش ندیده به عنوان مسافر سوار بر خودروهای نظامی و غیر نظامی شدند و به سمت مرز حرکت کردند

thVB7OIO7Y

خودروهای غیر نظامی که بجای زره و سلاح مجهز به عکس رهبران سازمان بودند

thN3X346

بهم ریختگی و روحیه باختگی با اولین شلیک ها

thO52I8749

timthumbQ49IMS3U

طاهره طلوع و عکسهایی به مرور سای

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید