چالش اتمی و استراتژی مجاهدین خلق
کانون وبلاگنویسان مستقل ایرانی، دوم اوت ۲۰۱۵:… خورد و خوراک و شرایط زیست مجاهدین که همان جنگ و بحران و خونریزی و آشوب و بحران است طبیعتأ خلق و خوو شخصیت آنها را نیز تعیین میکند . آشوب طلبی و خونریزی و زیاده طلبی وتوطئه و دروغ وفتنه گری بخشی ازعوارض طبیعی این استراتژی است. این استراتژی لزوم صداقت و شرافت در مبارزه برایش …
چالش اتمی و استراتژی مجاهدین خلق
در ایران معلمین بخاطر خواسته های صنفی اعتصاب میکنندودستگیر میشوند , این تیتر؛ خبرجنجالی سایت های مجاهدین میشود , این خبر سیاسی جلوه داده شده و البته مرتبط با مجاهدین؛ تا شرایط برای معلمان سخت تر شده و امکان تبلیغات برای سازمان بیشتر شود؛ مریم رجویبرای معلمان پیام میفرستدو گزارش وتحلیل پیاپی حاکی از اعتصاب معلمان در رابطه با فراخوان سازمان است ؛ گزارشات ساختگی از معلمان که برای مجاهدین فرستاده اند پخش میشود ,و البته پابپای این تلاشها تماسهای تلفنی در پوش خبرنگار ومصاحبه کننده سعی میکنند به خبری و صدایی دست پیدا کرد یا ارتباط را باورپذیر سازند.
معلمان آزاد میشوند ! درمجاهدین خلق که اینهمه دلواپس دستگیری مجاهدین بودند خبری از شادی نیست ؛ شادی پیشکش حتی خبر آزادی هم درسایتهای آنها درج نمیشود .
سالهاست استراتژی مجاهدین همین است و بس , بعد از شکست استراتژی و تاکتیک مبارزه مسلحانه ؛ این حرکت جای خالی یک استراتژی شفاف مبارزاتی را پرکرده است , آنها دیگر از سلاح حرفی نمیزنند بجز درخواست سلاح برای دفاع شخصی از دولت عراق و آمریکا ,دست گرفتن سلاح که روزی ناموس مجاهد خلق خوانده میشد به یک رویا برای آنها تبدیل شده , ارتش آزادیبخش حالا درگیر مظلوم نمایی وطلب تجهیزات پزشکی ورفاهی است که البته این هم به وضوح روشن است که خواست رهبران مجاهدین نیست , همین استراتژی ذکرشده کاربرد داخلی نیز دارد , یک خواسته صنفی تبدیل به یک خواسته سیاسی شده و باعث درگیری و کشته شدن مجاهدین مستقر در لیبرتی بشودمنتهای آرزو و خواست رهبران محاهدین است .مجاهدین موجوداتی هستند که برای ادامه حیا ت نیاز به جنگ و بحرا و نا امنی دارند , آنها سالیان دور امکان فراهم کردن شرایط حیات خود را داشتند اما امروزه به شدت به دنبال این شرایط هستند ,از داعش و سوریه و انفجارهای عراق گرفته تا درگیری لیبرتی نشینان با گارد عراق و از طرفی در ایران از منازعات مجلس گرفته تا دستگیری زورگیران و کلاه برداران .
مجاهدین حتی در نمایشاتی مثل حمع آوری پول به اسم همیاری و در واقع برای سفید سازی پولهایشان ؛این استراتژی را نیزمدنظر قرار میدهند , آنها مدعی میشوند که مقداری پول را از هموطنان ایرانی در قالب یگانهای مجاهد خلق دریافت کرده اند و حتی بیشتر از این مدعی میشوند که از زندانیان سیاسی درون زندان پیام و پول دریافت کرده اند , البته امیدشان این است که فشار بر مردم و زندانیان افزایش یافته و بوجود آمدن بحران موجب رسیدن خون به پیکر نحیفشان شود . برای پیشبرد این استراتژی حتی به تناقضات آن فکر نمیکنند که چطور از لیبرتی که از نظرآنها نمونه جامعه ایده آل فرداست هیچیک از اعضا نمیتوانند برای خانواده هایشان پیام بفرستند اما از زندانهای به زعم مجاهدین قرون وسطایی این امکان وجود دارد.
خورد و خوراک و شرایط زیست مجاهدین که همان جنگ و بحران و خونریزی و آشوب و بحران است طبیعتأ خلق و خوو شخصیت آنها را نیز تعیین میکند . آشوب طلبی و خونریزی و زیاده طلبی وتوطئه و دروغ وفتنه گری بخشی ازعوارض طبیعی این استراتژی است.
این استراتژی لزوم صداقت و شرافت در مبارزه برایش نامفهوم است و برای همین مجاهدین بطور ذاتی با همه جنگ طبان و آشوبگران همکاسه و همدست میشوند , این دیگر یک ایدئولوژی در منطقه است که داعش و اسرائیل و عربستان و مجاهدین را هم مذهب کرده است . بلاتکلیفی و تناقضهای موضعگیری در توافق هسته ای نیز از همین جا ناشی میشود.
مسعود رجوی میگوید که این توافق رژیم ایران را به سرنگونی نزدیک تر کرده است و از آن با زهر اتمی یاد میکند. او توافق را بطور خلاصه حاصل سالیان جاسوسی اتمی خود میدانند؛ مهمتر از همه بابت آن تبریک میگوید ,تا اینجای کار قابل فهم است که برای ابراز وجود و نینداختن خود از تک و تا چنین بگوید گرچه هیج توضیحی نمیدهد که اگر چنین است چرا تا قبل از توافق بطورتمام قد مخالف بود و همپای نتانیاهو خواستار حمله نظامی و تحریم بیشتر بود ! اگر توافق مثبت و خوب است حتی بامعیار شما چرا با آن مخالف بودید و سنگ اندازی میکردید و حتی روز آخر به اصطلاح برای بهم زدن بساط افشاگری جور کردید که به دلیل سابقه کسی توجهی نکرد. اگر بعد از توافق متوجه شدید که این توافق در جهت اهداف شما و سرنگونی رژیم است که مشکلی ندارد بعضی ها ممکن است دیر متوجه موضعی بشوند اما چرا حتی بعد از پیام مسعود رجوی بازهم با توافق مخالفت میکنید و همپای کنگره آمریکا شعارمیدهید .و همپای مخالفان داخلی و خارجی یقه پاره میکنند و آشکارا به امید بهم خوردن توافق هستند .
چیزی که مجاهدین را نگران کرده صلح و خاورمیانه امن تر است همان چیزی که راه نفس آنها را مسدود میکند و ادامه حیات را برایشان مشکل.
کانون وبلاگنویسان از همه هوداران و اعضای مجاهدین میخواهد برای سلامت روحی خودشان هم که شده در مقابل این استراتژی ایستاده و حتی اگر این موضوع را قبول ندارند ضمن تفکر در این باره این سئوال را از مسئولین سازمان بپرسند که استراتژی شفاف سازمان برای سرنگونی جمهوری اسلامی چیست؟ فطعأ نخواهند گفت سوار شدن بر بحران و فتنه و توطئه و جنگ و بحران اما مطمئن باشید هر جوابی بدهند شما درک بیشتری از سازمانتان خواهید داشت , این حداقل حق شماست که کورکورانه و متناقض و مبهم به هواداری نپردازید . اگر هم احیانأ جواب قانع کننده ای دارید ارسال کرده تا درج کنیم ویا در سایتهای خودتان اقدام به درج آن نمایید , سعی کنید یکبارهم که شده بدون فحاشی و تهمت در یک گفتگو شرکت کنید بگذارید این نسیم به شما هم بوزد باورکنید قبل از همه به سود سلامت روحی و روانی خودتان است .
پاورقی:
۱-متن صحبتهای مسعود رجوی در باره توافق را گوش کنید علیرغم تبریک از امتیازات آمریکا به جمهوری اسلامی مینالد و از جنگ عراق و سقوط اربابش (صدام حسین ) توسط آمریکا گله میکند.
۲-مسعود رجوی که در ظاهر توافق را حاصل اقدامات سازمانش میداند که جمهوری اسلامی را مجبور به توافق کرده است در تناقضی آشکار از بهم خوردن کارهایشان و بی نتیجه ماندن همه اقدامات سازمانش مینالد چرا که قصد سازمان از این اقدامات ترغیب حمله نظامی آمریکا به ایران بوده است امری که ریاست عملیات افشاگری آنها توسط اسرائیل را باورپذیر میسازد.
۳-مسعود رجوی میگوید که چرا اتحادیه اروپا و آمریکا بابت ۱۱۰ بار افشاگری مجاهدین چرا هیچ تشکر رسمی از مجاهدین نکرده اند , چیزی که به لحاظ کاربرد داخلی برای مجاهدین حیاتی بود.
۴-مسعود رجوی به جنگ با جمهوری اسلامی تاکید میکند اما همانطور که انتظار میرفت بدون مشخص کردن استراتژی مشخص و البته اینبار کمی نا امیدانه که گویا همپیمانان خارجی را لااقل بخشی از آنها را در این جنگ از دست خواهد داد.
