میرباقر صداقی: کمپ موقت ترانزیت لیبرتی یا قتلگاه؟؟

0
1285

کمپ موقت ترانزیت لیبرتی یا قتلگاه??

میر باقر صداقی، ایران ستارگان، نهم نوامبر ۲۰۱۵:… این یک واقعیت عینی است که رهبران فرقه رجوی نیروها را در عراق به گروگان گرفته اند و هیچ قصدی برای خارج کردن آنها از عراق ندارند و اگر تا به امروز حدود هزار نفر با آلبانی منتقل شده اند این جبر قوانین بین المللی بوده است و تا جائیکه به رهبری فرقه برمیگردد آنها راضی نیستند حتی یک نفر از نیروها از عراق خارج شوند در خواست اعلان اسامی مجروحان …

لینک به منبع

کمپ موقت ترانزیت لیبرتی یا قتلگاه??

یادم هست در زندان رجوی ساخته تیف برای اعضای مسئله دار و منتقد و جدا شده . تمامی تلاش نفرات در زندان تیف این بود که به هر قیمت شده آمریکائیها درب تیف را باز کنند تا نفرات بتوانند حتی با پای پیاده هم شده عراق را ترک کنند مخصوصا بعد از اتمام مصاحبه های یو ان کنترل آمریکائیها در تیف به شدّت افت کرده بود دیگر نفرات حاضر نبودند بخاطر ساعتی یک دولار کار عمرشان را در تیف تلف کنند در طول تقریبا شش ماه اکسیون اعتراضی و اعتصاب غذا تمرکز معترضین روی این بود که ما از آمریکائیها هیچ کمکی نمیخواهیم فقط آنها درب زندان تیف را باز کنید تا ما به هرقیمت شده از عراق خارج شویم تا اینکه بعد از ۵ سال حبس و بلاتکیفی درب زندان تیف در پایان دوره ریاست جمهوری بوش باز شد. نفرات جدا شده بعد از تحمل سختیهای فراوان از جمله زندانی شدن مجدد در زندان موصل و کرکوک و….با کمک یو ان شهر اربیل و دولت کردستان عراق به درخواست ارتش آمریکا مجدا از زندانهای عراق خلاص شدند و با کمترین امکانات با کمک قاچاقچی بصورتهای مختلف از عراق خارج شدند و خود را به کشورهای پناهنده پذیر رساندند . روز بستن زندان تیف تعداد ما ۱۹۷ نفر بود که متاسفانه تنها دو نفر در بین راه جانشان را از دست دادند و به اروپا نرسیدن به نامهای حسن میزایی و حسن نعمتی ( حسن میزایی توسط پلیس ترکیه به رودخانه مرزی زاخو پرت شد و مرد و آقای حسن نعمتی هم بخاطر ترس از دیپورت شدن میخواست با شنا خودش را به جزایر یوانان برساند که هیچوقت نرسید )

۲۶ سال پیش من از شهر خودمان توسط پیک سازمان از ایران خارج شدم بعد از وارد شدن به ترکیه در یک خانه روستائی هفت روز ماندیم تا قاچاقچی ازاستانبول برایمان پاسپورت آورد با همان پاسپورت جعلی که سازمان برایمان درست کرده بود به استانبول رفتیم حدودا یکماه در استانبول بودم که در این مدت دوبار پاسپورت من عوض شد و سازمان پاسپورتهای جدیدی برایم جعل کرد تا عادیسازی پاسپورت مناسب سن وسال من باشد و نهایتا بعد از یکماه با پاسپورت چهارمی از مرز استان ماردین وارد خاک عراق شدم . غرض از این همه خاطرات این است که خواستن توانستن است .

بعد از موشک باران کمپ لیبرتی با گوش وپوست حس کردم ودیدم که از هواداران و رهبران فرقه رجوی هیچکس ناراحت و عزادار نیست آنها باز با شانتاژ و فریب میخواهند گناه مسعود و مریم رجوی را بپوشانند گویا این جبر بوده که نیروهای در عراق و کمپ لیبرتی قفل شده اند و رهبران و کادر خارج کشور این فرقه توان خارج کردن نیروها از عراق را ندارند و باید منتظر ماند تا باز شاهد موشک باران دیگر باشیم حتی این هواداران و کادرهای خارج از کشور فرقه رجوی متناقض نیستند که اگر جای برای مبارزه نیروهایشان در این دنیا پیدا نمیکنند این تقصیر رهبری است که استراتژی غلط جنگ آزادیبخش نوین را بنا نهاده است و حال با آتش بس جنگ ایران وعراق و حمله صاحب خانه ( صدام حسین ) به کویت و سرنگونی صدام حسین توسط آمریکا باید از رهبری حسابرسی کرد نه اینکه تمامی کوزه گناهان خط وخطوط غلط مبارزه سر نیروها شکسته شود , نیروها نباید قربانی حماقتهای رهبر فراری و ترسو باشند .

تاسف مضاعف در این است که نیروها اسیر و گروگان در عراق بدلیل شستشوی مغزی سالیان, اراده لازم برای تصمیم گیری را ندارند و آنهای که در حمایت از این فرقه قرون وسطائی قلم فرسایی میکنند بخاطر چندرغازی منفعت فردی پیه هر کثافتی را بخود می مالند , وجدانشان را ذبح میکنند و دستانشان را تا مفرق در خون قربانیان کمپ لیبرتی آلوده میکنند تا شاید چاکری و نوکری خود را اثبات کرده و به حیات خفیف و خائنانه خود ادامه دهند .

من مقاله ای با تیتر درد دلی با سعید جان آقای توتونچی را در سایت آفتابکاران فرقه رجوی را خواند از بی شرمی این موجود کثیف ( توتونچی) عق ام گرفت چقدر باید دریده و بی منطق باشی شاید او فکر کرده باشد در ردیف یک فیلسوف قلم فرسایی کرده است اما از نظر من نوعی این فرد چقدر هرز فرمایش دارند من از ایشان تقاضا دارم بجای حرافیهای بی فایده اگر جنبه دارید هرکس که شما از خودتان صلاح میدانید برای مناظره با آقای سعید جمالی یا هر یک ا ز منتقدین بفرستید چرا سر خود را در آخور کردید فکر میکنید شما را کسی نمیبیند .

این یک واقعیت عینی است که رهبران فرقه رجوی نیروها را در عراق به گروگان گرفته اند و هیچ قصدی برای خارج کردن آنها از عراق ندارند و اگر تا به امروز حدود هزار نفر با آلبانی منتقل شده اند این جبر قوانین بین المللی بوده است و تا جائیکه به رهبری فرقه برمیگردد آنها راضی نیستند حتی یک نفر از نیروها از عراق خارج شوند در خواست اعلان اسامی مجروحان یا تماس خانواده ها با مجروحان یک امر حقوق بشری است و هیچ مورد امنیتی برای نیروها در عراق و کمپ لیبرتی ایجاد نمیکند اما چرا همه چیز از دید مسعود و مریم رجوی امنیتی است هم من و هم شما خوب میدانیم چون هنوز تنین صدای دیو سر مست خونخوار ( مسعود رجوی) را در نشستهای طعمه سال ۸۰ در کمپ باقرزاده را میشنویم و فراموش نکرده ایم آقا توتونچی نگران نباش اگر آقای سعید جمالی برای بردن کسی به آنجا بیایند حتما سراغ شما نخواهند آمد خوش باش و در هپروت خو چمبره بزن و هیچکس از بردن تو انگیزه نخواهد گرفت .

تجربه خروج نیروها از زندان رجوی ساخته تیف نشان داد اگر خط خروج و رهائی به هر قیمت باشد حتما راه فلاح وجود خواهد داشت ما زمانیکه از تیف خارج شدیم تعدادی حتی پول کافی برای قاچاقچی نداشتند اما بسیاری از خانواده ها پشت وپناه عزیزانشان شدند و مخارج سفرشان به کشورهای پناهنده پذیر را فراهم کردند حال همه ما اعضای قدیمی خوب میدانیم فرقه رجوی بدلیل میراث میلیونها دلار از سهم نفت عراق هیچ مشکل مالی ندارد از طرف دیگر هم مشکلی در جعل پاسپورت ندارد اگر واقعا اراده لازم را داشته باشد میتواند زیر شش ماه تمامی نیروها را از عراق جنگ زده خارج کنند.

اما متاسفانه رجوی خواهان محو و نابودی نیروها در عراق است و اگر با این منوال وضع موجود ادامه پیدا کند کمپ موقت ترانزیت لیبرتی به قتلگاه نیروها تبدیل خواهد شد .

میر باقر صداقی سوئیس

۰۹٫۱۱٫۲۰۱۵

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید