حمایت نجات یافتگان در آلبانی از تحصن خانواده ها در مقابل کمپ لیبرتی ـ عراق

0
965

اکنون شنیدم که سری سوم خانواده ها جلوی درب کمپ لیبرتی جمع شده اند و خواستار ملاقات با عزیزان شان که در کمپ لیبرتی گرفتار هستند می باشند من و سایر نجات یافتگان در آلبانی از اینجا در کمپ تیرانا به همراه سایت ایران البانی که متشکل از جدا شدگان کمپ تیرانا هست ازادی خود و انتقال خود را از کشور نا امن عراق مدیون تلاش های شبانه روزی و شجاعانه و خستگی ناپذیر خانواده های شریف می دانیم لذا وظیفه انسانی خود می دانیم که از حضور خانواده ها کنار کمپ لیبرتی و خواسته بر حق شان برای ملاقات با عزیزان شان حمایت می کنیم  و در این راستا برای تحقق خواسته بر حق خانواده های شریف از هیچ کمکی دریغ نخواهیم کرد .

حمایت نجات یافتگان در آلبانی از تحصن خانواده ها در مقابل کمپ لیبرتی ـ عراق

لینک به منبع: سایت نجات یافتگان در آلبانی
مهدی توفیقی ـ تیرانا ، آلبانیا
01.02.2016
خوشبختانه خانواده‌های قهرمان قربانیان مجاهدین در کمپ لیبرتی ـ عراق با اراده قوی و عزمی پولادین دوباره درب مقابل کمپ لیبرتی تجمه کرده‌اند تا بتوانند خبری از فرزندان خوب بگیرند و اگر مسعود رجوی اجازه داد چند دقیقه با آن‌ها ملاقات کنند که البته همه شواهد حاکیست که مسعودر جوی آنچنان از عشق و عاطفه و خانواده هراسان است که اجازه چنین کاری را نمی‌دهد مگر کمیساریای عالی پناهندگان طبق وظایف ذاتی خود به این امر مبادرت کند
. ما نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی حمایت قاطع خود را از تلاش خانواده‌های قربانیان اعلام می کنیم. مقدمتا میخواهم کمی به عقب برگردم و به تاریچه حضور خانواده ها جلوی کمپ اشرف به منظوردیدار با عزیزان شان نگاهی بیدازم همانطور که میدانید در زمان صدام حسین دیکتاور سابق عراق ما نه تنها اجازه تماس با خانواده را نداشتیم بلکه خانواده خا هم بدلیل شرایط عراق و جنگ ایران و عراق نمی توانستند برای ملاقات عزیزان شان به عراق بیایند . ولی بعد تز سرنگونی صدام حسین خانواده ها برای دیدن ما به جلوی کمپ اشرف امدند . سازمان ابتدا بصورت کنترل شده با این ملاقات ها موافقت کرد و اهداف رجوی از احازه دادن دیدار با خانواده ها به صورت حساب شده و کنترل شده به قرار زیر بود . یکی اینکه حانواده ها را بطور خاص از افراد جوان تر عضو گیری کند و دوم اینکه از خانواده ها اخاذی کرده و تحت عنوان همیاری و کمک مالی به سازمان از انها پول اخاذی کند و سومین دلیل هم این بود که در دنیا ژست حقوق بشری بگیرد و بگوید که به این خواسته به حق و قانونی خانواده هاجواب مثبت داده است و به انها اجازه ملاقات با فرزندان شان داده است و بدین وسیلیه سمپاتی خانواده ها را بدست اوردولی این خواسته ها و اهداف سازمان نه تنها بر اورده نشد بلکه اولا خانواده ها با دیدن تشکیلات قرون وسطایی و فرقه ای سازمان پی بردند و ثانیا نیروهای سازمان با دیدن خانوادهای شان از دنیای بیرون از دنیای تنگ وتاریک سازمان اکاهی پیدا کردند و از بی خبری مطلقی که توسط سازمان قرار گرفته بودند در امدند و دیگر اینکه ان عواطف خانوادگی که به دستور رجوی و تحت عنوان انقلاب کذایی مریم در ما کشته شده بود دوباره با دیدار خانواده ها که سرشار از مهر و محبت و عاطفه بودند زنده گشت و بدین طریق خیلی از افراد حتی در سطح فرمانده یگان بعد از ملاقات با خانواده ها بقول معروف مسئله دار شدند و بعضا این مسئله داری باعث فرار از تشکیلات سازمان گشت . لذا سازمان ابتدا سعی کرد با دشمن نامیدن خانواده ها ما را در مقابل خانواده ها قرار دهد و در این رابطه من یادم هست که وقتی خانوادهای یک سری از ماامده بودند و انها را در سالن اجتماعات اشرف جمع کرده بودند وما را توجیه کردند و به همراه مسولین مان فرستادند تا در مقابل خانواده های خود ایستاده و به انها بگوییم که شما مزدور هستید و در این رابطه من یادم هست که یکی از دوستان وقتی به پدر و مادر پیرش که بعد از بیست سال موفق به دیدارش شده بودند گفته بود مزدور وزارت اطلاعات هستید و بعد از این داستان مدتها شبها در خواب کابوس و خوابهای وحشتناک می دید و از خواب می پرید و دچار افسردگی شدید شده بود و یا یک مورد یکی از بچه هایی که از اردوگاه اسیران جنگ ایران و عراق به سازمان اورده شده بود بعد ار اینکه به مادرش که برای ملاقاتش امده بود به دستور مسولش می گفت مزدور وزارت اطلاعات هستی بلافاصله بعدش با زبان شیرین کردی به مادرش می گفت مادر من دارم سیاسی برخورد می کنم و شما از دست من دلخور و ناراحت نشوید. خلاصه اینکه سازمان دید این خط جواب ندارد لذا ملاقات را ممنوع کرد و رهبری سازمان علیه خانواده ها کتاب نوشت و خانواده ها را الدنگ نامید وبرای اینکه ما را در مقابل خانواده ها قرار دهد خواندن این کتاب در تشکیلات برای ما اجباری شده بود و بعدش هم که خانواده ها جلوی در ب قرارگاه اشرف تحصن کردند و با بلندگو ما را به اسم صدا کرده و خواهان ملاقات با ما بودند و سازمان هم با گذاشتن موزیک با صدای بلند سعی می کرد که صدای خانواده ها به گوش ما نرسد و بعد هم در برنامه روزانه ما بود که بصورت یگانی برای پرتاب سنگ توسط تیرکمان به سمت خانواده ها برو یم تا بدین وسیله کاملا خانواده ها را دشمن اصلی فرض کرده و جلوی انها بایستیم . اما این ممنوعیت ملاقات با خانواده ها و تحرکات ایزایی سازمان علیه خانواده ها نه تنها فایده نداشت بلکه کاملا به ضرر سازمان تمام شد جون اولا موج فرار از سازمان افزایش پیدا کرد و ثانیا این عمل ضد انسانی سازمان باعث محکومیت جهانی سازمان توسط ارگانهای حقوق بشری و مجامع بین المللی گشت و ثالثا ایستادگی و مقاومت و تحصن شبانه روزی خانواده ها در گرمای طاقت فرسا و سرمای استخوان سوز عراق باعث شد که سازمان با انتقال ما از کمپ اشرف به کمپ لیبرتی موافقت کند و اکنون تعداد زیادی از ما از کمپ لیبرتی به کمپ البانی منتقل شده ایم و من یادم هست که وقتی سری اول خانواده جلوی درب کمپ لیبرتی امده بودند سازمان حسابی دست و پاچه و کلافه شده بود چون محیط خیلی کوچک بود وسازمان نمی توانست جلوی شنیدن صدای خانواده ها را که ما را صدا می زدند و خواستار ملاقات بودند را بگیرد و این امر ریزش و فرار نیروها را افزایش داده بود و سازمان ان موقع طی یک اطلاعیه ای از قول شورای ملی مقاومت خانواده ها را نیروی سپاه قدس نامید که برای حمله به لیبرتی امده اند و از طرفی این امر باعث شد که سازمان با سرعت گرفتن انتقال ما به کمپ البانی موافقت کند.

اکنون شنیدم که سری سوم خانواده ها جلوی درب کمپ لیبرتی جمع شده اند و خواستار ملاقات با عزیزان شان که در کمپ لیبرتی گرفتار هستند می باشند من و سایر نجات یافتگان در آلبانی از اینجا در کمپ تیرانا به همراه سایت ایران البانی که متشکل از جدا شدگان کمپ تیرانا هست ازادی خود و انتقال خود را از کشور نا امن عراق مدیون تلاش های شبانه روزی و شجاعانه و خستگی ناپذیر خانواده های شریف می دانیم لذا وظیفه انسانی خود می دانیم که از حضور خانواده ها کنار کمپ لیبرتی و خواسته بر حق شان برای ملاقات با عزیزان شان حمایت می کنیم  و در این راستا برای تحقق خواسته بر حق خانواده های شریف از هیچ کمکی دریغ نخواهیم کرد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ قسمت ۳ ـ مسعود رجوی در ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ در اشرف دنبال ” خون” بود

نامه هایی از خانواده ها به نجات یافتگان درآلبانی

قصد و هدف مسعود رجوی هم خون بود. ببین میخواد ادمها را به کشتن بده مقصود شوم خودش را به سرانجام برسوه. خدمت شما عرض کنم که …

آرشیو موضوع : آلبانی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید