مهدی خوشحال: جنگ پناهجویان

0
1113

بحران پناهجویی در آلمان جدی است. اما این روزها این بحران به حربه و جنگ تبلیغاتی بدل شده است. روزی نیست رسانه های آلمانی از بسته دوم پناهجویی و سخت تر شدن قوانین، هشدار ندهند. طی هفته های گذشته، فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان، به تهران و ریاض سفر کرد تا چاره ای برای بحران سوریه و پناهجویان سوری بیابد. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، به آنکارا سفر کرد تا جهت حفظ و نگهداری پناهندگان سوری در خاک ترکیه و بستن مرزها، به مقامات ترک پیشنهاد مالی ارائه دهد. در مونیخ کنفرانس امنیتی تشکیل شد، سران بعضی از کشورها در آن شرکت داشتند و موضوع کنفرانس حول مسایل امنیتی اروپا و تروریسم و پناهجویی و جنگ سوریه بوده است. همچنین گزارش شده است، ناتو به همراه کشتیهای جنگی جهت کنترل قاچاقچیان انسان در مدیترانه وارد عمل شده اند. اروپا در مورد بستن مرزها به یونان تاکید کرده است. آلمانیها سالیانه 25 میلیارد یورو هزینه پناهجویان را محاسبه کرده اند. همچنین اذعان دارند با گرمتر شدن هوا 250 هزار پناهجو پشت دروازه های آلمان خواهند بود. مضاف براین میلیون ها پناهجو در راههای مابین سوریه تا اروپا سرگردان و به سوی پناهگاه امن تری هستند.

جنگ پناهجویان

مهدی خوشحال، ایران فانوس، 14.02.2016

لینک به منبع

سالها در کشور آلمان هنگام رای دادن به احزاب سوسیال دموکراتها و سبزها، رای دادم. برای انتخابات 6 ماه مارس امسال تصمیم به رای دادن نداشتم. دلیلش، استفاده ابزاری اکثر رسانه های آلمانی از پناهجویانی بود که طی سالهای اخیر به ویژه سال 2015 و بیش از یک میلیون تن وارد خاک آلمان شده اند. تا این که چند روز قبل دوست قدیمی ام دکتر دلبسته که نامزد پارلمان از حزب SPD است را در خیابان دیدم و او ضمن اصرار که به او رای بدهم، همچنین مقداری بروشور تبلیغاتی به من سپرد تا برایش تبلیغ کنم.

بحران پناهجویی در آلمان جدی است. اما این روزها این بحران به حربه و جنگ تبلیغاتی بدل شده است. روزی نیست رسانه های آلمانی از بسته دوم پناهجویی و سخت تر شدن قوانین، هشدار ندهند. طی هفته های گذشته، فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان، به تهران و ریاض سفر کرد تا چاره ای برای بحران سوریه و پناهجویان سوری بیابد. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، به آنکارا سفر کرد تا جهت حفظ و نگهداری پناهندگان سوری در خاک ترکیه و بستن مرزها، به مقامات ترک پیشنهاد مالی ارائه دهد. در مونیخ کنفرانس امنیتی تشکیل شد، سران بعضی از کشورها در آن شرکت داشتند و موضوع کنفرانس حول مسایل امنیتی اروپا و تروریسم و پناهجویی و جنگ سوریه بوده است. همچنین گزارش شده است، ناتو به همراه کشتیهای جنگی جهت کنترل قاچاقچیان انسان در مدیترانه وارد عمل شده اند. اروپا در مورد بستن مرزها به یونان تاکید کرده است. آلمانیها سالیانه 25 میلیارد یورو هزینه پناهجویان را محاسبه کرده اند. همچنین اذعان دارند با گرمتر شدن هوا 250 هزار پناهجو پشت دروازه های آلمان خواهند بود. مضاف براین میلیون ها پناهجو در راههای مابین سوریه تا اروپا سرگردان و به سوی پناهگاه امن تری هستند.

پناهجویی و میلیونها آواره، همیشه مشکل کشورهای جهان بوده است. اما طی سالهای اخیر و از سال گذشته پناهجویی به یک جنگ و حربه علیه احزاب و قدرتها بدل شده است. پناهجویی از ارج و قرب و ارزش سیاسی افتاده است. روزی الکساندر سولژنتسین روسی به آمریکا پناهنده می شد و روزی دیگر ادوارد اسنودن آمریکایی به روسیه، اخبارش به گوش همه جهان می رسید، اینها پیامهای مشخص سیاسی و روشنگری در ارتباط با ابرت قدرتها در اختیار داشتند که به اندازه کتابها روشنگری ارزش داشت. اما امروز پناهجویی تنها در طرف خود پناهجویان ارزش و اعتبار دارد.

پر واضح است که دولتهای پناهنده پذیر در غرب، از پناهجویان تحمیلی استفاده سیاسی و کاری بکنند و مردمی که باید مالیات بدهند، جز در مواقع اضطراری همچون مرگ آیلان کوردی در سواحل ترکیه در سال گذشته، که جهانی را منقلب و مردمی را جو گیر کرد، غیر از این حاضر به پذیرش پناهجویان و ناامن شدن محیط زندگی و از دست دادن کار و پرداخت مالیات در این ارتباط، نیستند. طبعاً پناهجویان نیز بعد از مدتی به عبث بودن میزان انرژی و وقت و عمرشان پی برده و راه بازگشت شان به مرور زمان بسته تر خواهد شد.

جدا از تبلیغات سیاسی و حقوق بشری که این روزها همه جا توسط مطبوعات و روشنفکران تبلیغ می شود، یک دید دیگر و وجه دیگر موضوع پناهجویی کماکان کتمان مانده است و آن، مسئولیت اخص پناهجویان در کشورهای خود و کشورهای میزبان است. جدا از مسئولیتهای پناهجویان در کشورهای میزبان که بیشتر کاری و فرهنگی و حفظ حرمتها و ارزشهای کشور میزبان است، آنان در ارتباط با کشورهای خود نیز دارای مسئولیتهایی هستند که متاسفانه کمتر به آنها بهاء داده می شود.

دیکتاتوری و جنگ و تجاوز و تروریسم و ناامنی و فقر و بیکاری و قحطی که توجیه فرار پناهجویان جدید است، همیشه در جهان وجود داشته و تا سالهای آینده نیز وجود خواهد داشت. اما در گذشته مهاجرت مردم دلایل قویتری داشت. معمولاً در مورد حوادث طبیعی و بلایای سخت تر بود. مردم عادت کرده بودند در مواقع دشوار از عهده دشواری ها برآیند. روح ستم ستیزی، تجاوزستیزی و مقابله با دیکتاتوری و فقر و بیکاری و بیماری در مردم وجود داشت. ولی هم اکنون این روحیه ضعیف شده است تا جایی که جوانان بعضی از کشورها تنها در اثر بیکاری، اقدام به ترک خانه و کاشانه می کنند. جوانان بعضی از کشورهای خاورمیانه تنها با 500 یورو خود را به اروپا می رسانند و در ارتباط با سیل عظیم پناهجویی که در بعضی از کشورهای میزبان به مثابه بحران جنگ و خردکننده است، جزو حقوق بشری خود می دانند. در حالی که مسئولیت اصلی پناهجویان در ارتباط با مردم خودشان است که سالها برایشان هزینه کرده و جواب نگرفته اند. از این گذشته، در زمانهای گذشته حین جنگها مردم حداکثر زنان و کودکان را از صحنه جنگ و ناامنی دور می کردند و خود با خطر مواجه می شدند. اما هم اکنون مردان راه بلد و راهنمای فرار زنان و کودکان خود شده اند. اگر قرار بر همین باشد و مردم به راحتی و آسانی و تشویق های آشکار و پنهان، از خانه و وطن شان فرار کنند، چه کسی از مردم فقیر و مظلوم دفاع کند، چه کسی در مقابل جنگ و تجاوز بایستد، چه کسی در مقابل تروریسم و دیکتاتوری بایستد و چه کسی از ارزشهای مردمی دفاع کند.

در عراق، مسئولیت سرنگونی صدام حسین با مردم عراق بود. ولی این امر به آمریکا حواله شد و تبعات جنگ بر دوش مردم سنگینی کرد. مسئولیت حراست از ارزشها و دموکراسی و آزادی با مردم و جوانان آن کشور است که اگر افراد توانمند و پولدار از صحنه فرار کنند، چه کسی باید کشور را بسازد، چه کسی باید تروریسم را بیرون کند و از آن زن و دختر ایزدی و بیگناه دفاع کند و چه کسی باید از روح آزادی دفاع کند و روحیه مقاومت را ارج بدارد. وقتی که فرار از خانه و کاشانه آن هم در مواقع خطر، ارزش باشد و در جای دیگر آن قدر فضا مغشوش باشد که پناهجوی متوهم فرار خود را ارزش تلقی کند و طلبکار باشد.

استثناء می تواند در مورد پناهجویانی که جان شان در معرض خطر جدی است و زنان و بیماران و کودکانی که صدمه پذیر در جنگ هستند، باشد وگرنه سیل پناهجویانی که اخیراً به طرز ساختگی تولید و روانه کشورهای دیگر و کشورهای دشمن می شوند، بسیاری از ارزشهای سیاسی و انسانی و روحیه مقاومت و مبارزه را لوث کرده و فرارشان صرفاً فرار است و گاه فرار هزینه اش بیشتر از مقاومت است. انرژی و هزینه های زیادی که اگر آن انرژی و هزینه ها در موطن خودشان صرف می شد، طبعاً برای خود و فرزندانشان آینده بهتری نسبت به کشورهای میزبان، می ساختند.

“پایان”

_______________________________

آرشیو موضوع : اجتماعی، فرهنگی، سیاسی

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید