وقتی که قافیه برای رهبران مجاهدین تنگ می‌آید

0
786

وقتی که قافیه برای رهبران مجاهدین تنگ می‌آید

سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و هفتم فوریه ۲۰۱۶:… اکنون این سوال پیش می‌آید اگر واقعاً این‌طور بود و رهبران مجاهدین چنین پیش‌بینی را در خصوص انتخابات می‌کردند و چنین اخباری بدست آنان می‌رسید، چرا با صدور اطلاعیه‌ای آنرا رسماً تحریم نکردند تا نتایج بهتری از این همه سگ دو زدن‌هایشان بگیرند؟ واقعیت این است که خود رهبران مجاهدین هم می‌دانستند که نه حرفشان و نه عمل‌شان هیچ تأثیری در اراده مردم … 

لینک به منبع

وقتی که قافیه برای رهبران مجاهدین تنگ می‌آید

سیدحجت سیداسماعیلی

عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین

در باره انتخاب مجلس در هفتم اسفند ۹۴ چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه مخالف جمهوری اسلامی باشیم و چه نباشیم باید اذعان کنیم یک سرفصل بزرگ در عرصه تحولات سیاسی ایران است، که استقبال مردمی بزرگترین ویژگی آن محسوب میشود. اینکه چرا و چگونه این امر محقق شد، نیاز به تحلیل جداگانه ای دارد که در این مقال نمی‌گنجد.

آنچه که می‌خواهیم بدان پاسخ دهیم این است که چرا حلقه مخالفان برانداز از جمله مجاهدین باز خود را به نشنیدن و ندیدن زدند و باز مسیر را بیراهه رفتند.

سازمان مجاهدین با رهبر کوتوله و خیالپردازش و رئیس‌جمهور خودخوانده‌اش، هنوز هم از تجزیه و تحلیل چنین اتفاقی وامانده است و چاره‌ای جز جعل خبرهای این واقعه نداشته و برای تحریف و تخریب نتایج آن، همچنان نفس زده و عرق می‌ریزند.

تلویزیون دولتی عربستان «الاخباریه» در گزارشی، تلاش کرد فضای آزاد انتخاباتی و آرام ایران را در روز رأی‌گیری بشدت امنیتی نشان بدهد تا جایی که ادعا کرد دولت و نظام ایران از شورش مردم در بیم و هراس هستند و مراکز رأی را محاصره کرده‌اند.

الاخباریه با اشاره به برخی آمارها برای تامین امنیت مراکز انتخاباتی، اعلام کرد:‌ بیش از ۲۰ نیرو از سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی بر هر یک از مراکز اخذ رأی و ۲۶ بالگرد و ۸ هواپیمای کوچک مراقبتی برای مناطق مختلف گمارده شد؛ که برگرفته از اطلاعیه مجاهدین در روز انتخابات می باشد.

البته اگر تا دیروز این نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و برخی از کشورهای منطقه و اروپایی بودند که برای مدتی فریب خبرها و تحلیل‌های دروغ مجاهدین در رابطه با ایران را خوردند و سپس آنها را در بیابانهای عراق رها کردند حال این دولت عربستان سعودی است که فکر می کند میتواند از ماست چکیده آبی در بیاورد.

البته اگر گردانندگان تلویزیون دولتی عربستان کمی واقع بین بوده و نگاهی به گزارش‌های سایر خبرگزاریها که خبرنگارانشان از تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران بطور زنده انتخابات را پوشش می‌دادند می‌انداختند، شاید کمی در ادعاهای دروغین شان تجدید نظر می‌کردند.
رسانه‌های خبری مانند رویترز، فرانس‌پرس، نیویورک تایمز، آسوشیتدپرس از جمله این رسانه‌ها بودند که مجبور شدند به استقبال مردم از انتخابات در گزارشات خبری ارسالی شان اذعان کنند.

شبکه لبنانی المیادین در گزارشی از روند انتخابات دیروز در ایران، اعلام کرد: با وجود اتمام وقت قانونی انتخابات و تمدید آن، مردم همچنان پای صندوق های رأی حضور میابند.

ولی آنچه در این میان دستگاه تبلیغاتی مجاهدین را ناکارآمد می‌کرد تناقض آشکار در گفته‌های رهبران این گروه بود، وقتی که ادعا میکردند مردم ایران هیچ استقبالی از انتخابات نخواهند کرد ولی هرگز آنرا بر خلاف سالهای قبل تحریم نکردند و رهبر کوتوله و خود خوانده شان هم هیچ حرفی نزد.

مریم رجوی در آستانه انتخابات در ششم اسفند ۹۴ در اطلاعیه‌ای گفت: «نتیجه این نمایش که کمترین مشروعیتی از نظر مردم ایران ندارد هر چه که باشد، تمامیت دیکتاتوری دینی را تضعیف، بحرانهای درونی آن را تشدید و انزجار و خشم مردم از باندهای فاسد و تبهکار آخوندی حاکم را دو چندان می‌کند.»
ولی هرگز جرات گفتن این جمله که آنرا تحریم کنید نداشت. راستی چرا ؟

اگر نگاهی به اطلاعیه ها و گفته ها و ناگفته های رسمی و غیر رسمی مجاهدین که تحت عنوان «جوانان ایرانی» سینه چاک می‌کردند، بیندازیم می‌توان نتیجه گرفت که مردم ایران هیچگونه استقبالی از این انتخابات نکردند و حتی اقدام به پاره کردن آگهی‌های تبلیغاتی نامزدها در خیلی از شهرها هم کردند و طبق اطلاعیه هفتم اسفند ۹۴ مجاهدین: «. . . حوزه‌های رأی‌گیری در تهران و بسیاری از شهرها کاملاً کساد است . . . »

اینجا این سوال پیش می آید اگر واقعا اینطور بود و رهبران مجاهدین چنین پیش‌بینی را در خصوص انتخابات می‌کردند و چنین اخباری بدست آنان می‌رسید، چرا با صدور اطلاعیه ای آنرا رسماً تحریم نکردند تا نتایج بهتری از این همه سگ دو زدن‌هایشان بگیرند؟

واقعیت این است که خود رهبران مجاهدین هم می‌دانستند که نه حرفشان و نه عمل‌شان هیچ تأثیری در اراده مردم ایران ندارد. چرا که آنقدر دلیل و مدرک در وطن فروشی، جرم و جنایت این گروه چه در حق مردم ایران و چه در حق اعضای در بند این گروه وجود دارد که باعث شود مردم از این گروه روی گردان شوند.

اما یک دلیل قانع کننده برای رهبران مجاهدین وجود دارد که باعث میشود آنان این چنین خود را مضحکه عام و خاص کنند. آن هم نیاز درون گروهی است که تشکیلات مجاهدین را در آستانه انفجار قرار داده است. تا بتوانند به نحوی تناقص آشکار حمایت مردم از جمهوری اسلامی ایران که رهبران مجاهدین بیش از سه دهه آنرا تحت عنوان «رژیم ضد بشری» در گوش اعضای نگون‌بخت خود خوانده‌اند را بپوشانند.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید