میلاد آریایی:انتخابات ایران و شوک سیاسی برای نا باوران

0
1343

آنچه اما مردم ایران در این روزهای تحول ساز از خود نشان دادند دقیقا مبین شعور سیاسی و دل نگرانی های بموقع در باره آینده را نشان میدهند و ضمن شرکت تعیین کننده در انتخابات با یک تو دهنی محکم به گروههای وابسته ای چون مجاهدین راه خود را از آنان جدا کرده و سرنوشت شان را خود از سر مینویسند. آنان نشان دادند که بواقع یک گام بسیار بلند بسوی توسعه سیاسی و در عین حال رشدفکری مسئولانه وبالا بلند خود را نمایندگی میکنند در این وضیعت آخر چه نیازی به مجاهدین و نیروهای همنوع خودشان که فقط سنگ راه دمکراسی هستند ، خواهند داشت که البته شبکه های اجتماعی از جمله تلگرام و فیسبوک و … نقش بسیار موثری را در این تحول بازی کرده اند .

انتخابات ایران و شوک سیاسی برای نا باوران  

میلاد آریایی ـ 03.03.2016

در شرایطی که جریانات سیاسی خارج از ایران از مجاهدین گرفته تا رضا پهلوی و از جبهه ملی گرفته تا برخی از احزاب کردی انتخابات اسفند ماه ۹۴ ایران را تحریم کرده بودند بیش از  62 درصد کل واجدین شرایط در آن شرکت کردند و شگفتی بزرگی را خارج از .انتظار همگان بود، آفریدند 

بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری که اصلاح طلبان نیرو و موتور محرک آن بودند این دومین گام پیشروی بزرگ اصلاح طلبان در یک دهه گذشته استاکنون سوال این است شرایط سیاسی ایران به کدامین سو پیش میرود و سوال مهمتر اینکه به چه دلیل نیروهایی که خود را سیاسی میخوانند این حد غیر قابل جبران از شرایط سیاسی جامعه ایران عقب افتاده به میزانی که فرسنگ ها دورتر پشت سر نیروهای جامعه ایرانی لنگان لنگان طی طریق میکنند آنان چه پاسخی برای مردمی دارند که داعیه رهبری آنرا میکنند.

نا کارآمدی سیاسی ، جدا افتادگی غیر قابل جبران از جامعه ،که شرایط روز و تحولات درونی، نقطه مختصات کنونی آنان را نمایش میدهد و قطعا پاسخی برای آن ندارنداین اولین باری نیست که اینگونه حوادث شگفتی ساز رخ میدهد بطور مشخص از سال۱۳۷۶  تا به امروز در سال ۱۳۹۴پرمدعاترین آنها یعنی مجاهدین نیروی خود خوانده ای که میگوید میخواهد تغییری در جامعه ایران بوجود آورد البته نه به کمک خود مردم بلکه بواسطه نیروی قهریه خارجیان ، عملا  بطور شتاب آوری چون آن حیوان نجیب در گل فرو رفته و در همان حال دروغ پشت دروغ و فریب پشت فریب تحویل مردم  میدهداین در واقع یک بی احترامی یا توهین به آنان نیست بلکه بیان وضیعتی است که حال روحی و روانی آنان را نشان میدهد .

البته در این موضوع تمامی نیروهای سیاسی خارج ایران مشترک عمل کرده اند و جهان خارج از خودشان را نه آنگونه که هست بلکه آنگونه که دوست دارند تصور میکنند وچون این شناخت بدور از واقعیت سیاسی ایران است پی در پی عاجز از درک گذشته پر ابهام تر بسوی آینده در حرکت اند و جالب اینکه باز هم نه تنها پاسخی برای اشتباه تحلیل و نظرگاه خود به مردم نمی دهند بلکه مردم را هدف تیر و نشان گناه آلود خود میگیرنداین واقعا شما بگویید اسم اش،  زهی بی شرمی نیست؟

آنچه اما مردم ایران در این روزهای تحول ساز از خود نشان دادند دقیقا مبین شعور سیاسی و دل نگرانی های بموقع در باره آینده را نشان میدهند و ضمن شرکت تعیین کننده در انتخابات با یک تو دهنی محکم به گروههای وابسته ای چون مجاهدین راه خود را از آنان جدا کرده و سرنوشت شان را خود از سر مینویسند.

آنان نشان دادند که بواقع یک گام بسیار بلند بسوی توسعه سیاسی و در عین حال رشدفکری مسئولانه وبالا بلند خود را نمایندگی میکنند در این وضیعت آخر چه نیازی به مجاهدین و نیروهای همنوع خودشان که فقط سنگ راه دمکراسی هستند ، خواهند داشت که البته شبکه های اجتماعی از جمله تلگرام و فیسبوک و … نقش بسیار موثری را در این تحول بازی کرده اند .

انتخابات اسفند ۹۴ نه تنها برای اصحاب خارج کشور شوک آور بود بلکه به شهادت محمد رضا عارف سر لیست اصلاح طلبان برای کل این جریان نیز که پیروز انتخابات بوده است شوکه کننده بوده استاین پارامتر ها نشان میدهد گام های سیاسی مردم نه تنها قابل پیش بینی نبوده است بلکه بسیاری چه در خارج از کشور که اساسا فقط وفقط به نوعی خشونت سازمان یافته مبتلا و معتاد شده و خودشان را از تحلیل شرایط و به تبع آن راه حل مناسب خلاص می کنند با این باور کودکانه که مردم دنبال آنها بدوند  حتی برای داخل بازیکنان قدرت نیز عملکرد مردم .ناشناخته باقی مانده است .

واقعیت گریز ناپذیر زوایای پنهان معادلات را اینگونه  فریاد میزند که مردم ایران از هر گونه خشونت بویژه تئوری پردازان خارجی اش که .در جربان وابسته مجاهدین خلاصه میشود را بشدت رد میکنند و از از تند روی های داخل کشور نیز فاصله میگیرند .

به نظر میرسد حرف مردم این است که چقدر جوان باید کشته شود ، چقدر خون باید ریخته شود ، تجربه نسل ما کافی نبود . بغل گوش مان سوریه و عراق و افغانستان بوضوح نشان میدهد بایست گول شعارهای توخالی نخورد. در خارج کشور هم که مسایل خیلی خیلی روشن و روشنتر شده استکسی نیست از داخل خود این جریانات وامانده و در بسیاری از اوقات واقعا درمانده بگوید – از خواب بیدار شوید گذشته است آن دوران – که فکر کنید کسی برای شما تره خرد میکند خواسته های مردم فرسنگ .ها با روش ها و شیوه های شما فاصله گرفته است . پیام اصلی  که با صدای بلند فریاد زده شد اینکه مردم به توسعه سیاسی فکر می کنند نه خشونت و تصفیه حساب سیاسیاین پیامی است که به هوشیاری زیادی احتیاج ندارد تا فهم شود اما وضیعت مجاهدین و رهبری اش در این میان که روزگاری برای خبرگان سلام و صلوات می فرستاد از همه نا بسامان تر و رقت بار تر است  چرا که هم نان را خورده است و هم پیاز را چونکه با سر سپردگی به بیگانگان هم آبروی خود را معامله کرده است و هم بواسطه اشتباهات مهلک سیاسی و نظامی به سالیان پایان عمر خود نزدیک میشود .

____________________________

آرشیو موضوع : اجتماعی، فرهنگی، سیاسی


 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید