وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش هشتم:محمد علی ملک اندی (رسول)

0
1130

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش هشتم : محمد علی ملک اندی ( رسول )

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، پانزدهم مارس ۲۰۱۶:… رسول هر دو چشم خود را از دست داد . پس آن جریان وی را به اسپانیا برای مداوا بردند….، می گفت می خواهم برگردم اسپانیا اما نمی گذارند معلوم نیست چی از من می خواهند. شرایط هرچه می گذشت بر وی سخت تر و بدتر می شد در سال ۱۳۷۲ تشکیلات دیگر برای وی به جهنمی تبدیل شده بود . چندین بار درگیری شدید با فرماندهان خود داشت وی می گفت که دارند … 

لینک به منبع

لینک به قسمت قبلی

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش هشتم : محمد علی ملک اندی ( رسول )

محمد علی ملک اندی ( رسول ) از بچه های ملکان تبریز بود ، از بچه های پر شور اول انقلاب بود که به صف سازمان پیوسته بود . در منطقه کردستان شمالی یکی از فرمانده تیم های عملیاتی بود . دریک شب که برای کار گذاری مین رفته بودند به دلیل اشتباهی که کرده بودند ، مین منفجر شده بود و رسول هر دو چشم خود را از دست داد . پس آن جریان وی را به اسپانیا برای مداوا بردند ، اودر اسپانیا پناهندگی گرفته بود. با کوچ بدنه اصلی سازمان از اروپا به عراق او راهم با فریب در سال ۱۳۶۵ به ( قرارگاه اشرف سابق ) . در ستاد ف – اشرف در کار های پشتیبانی سازماندهی شد از همان اول رابطه صمیمی با هم داشتیم . درسال ۱۳۷۱ به بعد شرایط برای وی خیلی سخت شده بود و در صحبت های خودمانی که باهم داشتیم خیلی برایم درد دل می گرد ، می گفت می خواهم برگردم اسپانیا اما نمی گذارند معلوم نیست چی از من می خواهند. شرایط هرچه می گذشت بر وی سخت تر و بدتر می شد در سال ۱۳۷۲ تشکیلات دیگر برای وی به جهنمی تبدیل شده بود . چندین بار درگیری شدید با فرماندهان خود داشت وی می گفت که دارند برایم پاپیچ درست می کنند ، تهمت اخلاقی می زنند ، موضوعاتی مطرح می کنند وانمود می کنند که تو قاطی کرده ای ،دیوانه شده ای . در حالی که این طور نیست من فقط می خواهم بروم دنبال زندگی خودم ، می دانم که این از حربه های سازمان است . برای افرادی که می خواهند جدا شوند انواع تهمت ها را می زنند که نفر جا بزند و تسلیم آنها بشود . اما من تصمیم خودم را گرفته ام به هر شکلی که باشد من می روم .

فرماندهان وی در آن زمان عبارت بودند از : ژیلا دیهیم فرمانده ستاد ف – اشرف ، زهرا بزرگانفرد فرمانده یگان پشتیبانی . جعفر ضرابی فرمانده دسته . علی امامی سر تیم وی بودند . خط برخورد، مستقیم از ژیلا دیهیم به جعفر و علی داده می شد و آن دو هم به شدت بر او اعمال می کردند . در وسط تابستان در گرمای ۶۰ درجه چند بار ساعت ۲ بعد اظهر رسول را دیدم که برای مدت طولانی در زیر افتاب ایستاده است ، وقتی علت آن را سوال می کردم بدون جواب می گذاشت ، در حالی که هیچ موقع با من اینطور تنظیم نمی کرد . در واقع با آن حرکت ها داشت برنامه خود سوزی خودش را تمرین می کرد . در یکی از روز های جمعه شب بعد شام که همه در سالن عمومی برای دیدن فیلم سینمائی جمع شده بودند ، داخل محوطه ستاد کاملا خلوت بود . ساعت حدود ۲۱۳۰ دقیقه بود که من به همراه محمد …… پاشدیم بیرون آمدیم درجلو درب سالن که بودیم ، یک باره چشمم به شعله آتش افتاد که در وردی ستاد اشرف روشن شده بود. با محمد به سمت آتش دویدیم نزدیک که رسیدیم گفتم یکی خودش را آتش زده بدو ماشین بیاور. که همزمان زدم افتاد روی زمین و شروع به خاموش کردن وی کردم ، و فریاد میزدم کمک کنید وقتی که او را با همان خود رو به بیمارستان اشرف رساندم وی تمام کرده بود. یعنی وی در محل تبدیل به یک تکه ذغال شده بود . شیوده ایستادنش دقیقا همانطوری بود که دیده بودم در زیر افتاب سر ظهر می ایستاد آنجا بود که فهمیدم وی چرا آن کار را می کرد . نشست کوچگی در ستاد برگذار کردند که دو ساعت زمان برد. مسله سرهم اوردند و موضوع آن را برای نفرات باز نکردند که علت این کار وی چی بوده و درخواست وی چی بوده است .

دو روزبعد از آن سیستم قضائی وارد کار شد که سر بازجو معرف نادر رفعی نژاد فرد هزار چهره بود. چونکه وی در نقش های : بازجو ، شکنجه گر ، قاضی ، دادیار ، دادستان ، وکیل ، دبیرشورای ملی مقاومت نقش اجرا می کرد . ( ناگفته نماند که مدتی هم به عنوان استاد دانشگاه در کمپ اشرف درس حقوق به تعدادی به خصوص مصطفی رجوی می داد ) . از تک تک نفر ات که در جریان کار وی بودند بازجوئی کرد. درواقع می خواست صدای مخالفین و معترصین به این عمل را خاموش کند . با جعفرضرابی و علی امامی که جلسه بازجوئی بگو بخند بود ، چونکه آنها خودشان از عوامل جنایت بودند . بعد نوبت به بازجوئی و باز پرسی از من شد اول حرف نادر رفعی نژاد این بود : می خواهیم گزارشی از این مسله به صورت کامل برای رهبری تهیه کنیم ، نفراتی که به هر نوع در جریان این مسله هستند با آنها صحبت خواهیم کرد . سپس فرم های را روی میز کار قرار داد که برایم آشنا بود . چونکه قبلا در زندان شاه ، زندان جمهوری اسلامی ، زندان سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۴ در بازجوئی ها برایم پر کرده بودند . در حین بازجوئی دوبار تذکر داد آن چیز های که من سوال می کنم جواب بده .گفتم آن چیز های که شما می خواهید مسائل تشکیلاتی فرد است ، مسئول تشکیلاتی او من نبودم بهتر است از علی و جعفر که مسئول مستقیم و برخورد کننده با او بودند صحبت کنی ، من فقط آن چیز های را که در جریان آن هستم و واقعیتی که وجود داشته می توانم بگویم . در واقع می خواست که من تمامی اشکلات را به گردن رسول بیندازم که مقصر خودش بوده. برای اینکه به سازمان ضربه بزند این کار را کرده است !؟ درحالی که سازمان داشته کارش را درست می کرد که او رابفرستد خارج . گفتم چیز هائی را که شما می خواهید من نمی توانم بیان کنم بخصوص که باید امضاء هم بکنم و تائید کنم . وقتی که موضع مرا این طور دید دیگر از ادامه دادن منصرف شد .وبه قول خودش توصیه دوستانه ای هم کرد که در این رابطه جائی این طور صحبت نکنم و باید از موضع سازمان صحبت کرد. سپس ژیلا دیهیم صدا کرد و غیر مستقیم به نوعی فهماند که اگر بخواهم این موضوعات را درجائی بیان کنم سرو کارم با سیستم قضائی یعنی زندان سازمان است و بدین سان زندگی رسول خاتمه پیدا کرد اما سازمان مجاهدین از مخالفین خود را قربانی می گرفت و می گیرد تا بتواند به حیات خود ادامه بدهد .

ادامه دارد …..

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرشیو موضوع : حقوق بشر

محمد حسین سبحانی: به یاد حلبچه

محمد حسین سبحانی: به یاد حلبچه

پس از گذشت سال ها تصاویر تلویزیونی خود گویای عمق این جنایت است. سطح کوچه های خاکی و خانه ها با خاک یکسان شده اند، این شهر دورافتاده و عقب نگاه داشته شده ی کردستان پر از اجساد مردان، زنان …

درد های امروزی نشانه هایی از سالیان رنج و شکنجه در مجاهدین

درد های امروزی نشانه هایی از سالیان رنج و شکنجه در مجاهدین

درد های امروزی نشانه هایی از سالیان رنج و شکنجه در مجاهدین کریم غلامی، ایران فانوس، دهم مارس ۲۰۱۶:…  طی یک ماه گذشته به دلیل عفونت ریه هایم حدود ۳ هفته در بیمارستان بستری شدم. در مقاله های که قبلا نوشته ام در رابطه با این موضوع توضیح داده ام. ولی در این نوشته می …

شرح زندان و شکنجه در فرقۀ رجوی از زبان مریم سنجابی یکی از قربانیان و شاهدان

درد های امروزی نشانه هایی از سالیان رنج و شکنجه در مجاهدین

در اینجا میخواهم ابتدا اسامی نفراتی که بعنوان زندانبا ن و شکنجه کردن دوستان خودشان دست داشتند افشا کنم وسپس به خاطر ثبت در تاریخ اسامی نفراتی که قربانی این عمل شوم رجوی شدند را اعلام کنم. تعدادی از زندانبانان که در شکنجه افراد زندانی نیز دست داشتند عبارت بودند از: فاضل موسوی،حسن حسن زاده محصل(دو تن از مسؤلین ستاد …

حاج مسعود رجوی از اسرای جنگی زیر شکنجه برگه نفوذی میگرفتی در راستای سرنگونی بود?

درد های امروزی نشانه هایی از سالیان رنج و شکنجه در مجاهدین

حاج مسعود رجوی از اسرای جنگی زیر شکنجه برگه نفوذی میگرفتی در راستای سرنگونی بود? مجید روحی، ایران اینترلینک، بیست و ششم فوریه ۲۰۱۶:… محمد تعریف میکرد در پروژه رفع ابهام سال ۷۳ و ۷۴ زیر شکنجه بود به دستور حاج مسعود رجوی و از محمد زیر شکنجه برگه ای گرفته اند که نوشته بود نفوذی هستش …

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش ششم خودکشی فائزه اکبریان

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش ششم خودکشی فائزه اکبریان

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش ششم خودکشی فائزه اکبریان محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، بیست و پنجم فوریه ۲۰۱۶:… تمام زنان را جمع می کنند و مادرش را هم به عمد به این نشست می اورند نام واقعی این نشست ها دادگاهی کردن فرد است . در این دادگاه ها هر آچه لایق …

مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (۹)

مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (۹)

مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (۹) ابراهیم خدابنده، ایران اینترلینک، هفدهم فوریه ۲۰۱۶:…  بسیاری پرسیده اند که چگونه میتوان فرقه بودن یک گروه را تشخیص داد چون ممکن است هر کس از هر گروهی که خوشش نمی آید، یا به دلیل اینکه در آن گروه بوده و حالا با آن اختلاف پیدا کرده …

مهدی خوشحال: جنگ پناهجویان

مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (۹)

بحران پناهجویی در آلمان جدی است. اما این روزها این بحران به حربه و جنگ تبلیغاتی بدل شده است. روزی نیست رسانه های آلمانی از بسته دوم پناهجویی و سخت تر شدن قوانین، هشدار ندهند. طی هفته های گذشته، فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان، به تهران و ریاض سفر کرد تا چاره ای برای بحران سوریه …

رنجنامه خانم نرگس ایرانپور در فراغ برادر اسیرش

رنجنامه خانم نرگس ایرانپور در فراغ برادر اسیرش

توان در زانوانم نیست، از زمانی که احمدم، برادر کوچکم  را دیدم، در پشت دیوارهای اشرف و مقابل درب اسد از راه دور، خیلی دور… ولی با وجود فاصله ی زیاد او را شناختم، جیغ زدم، فریاد زدم ولی او را بردند … بردند اما تا آخرین لحظه چشم از من بر نداشت. خدای من به کدامین …

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش پنجم خذف کردن مینو فتحعلی

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش پنجم خذف کردن مینو فتحعلی

وضعیت حقوق بشر درون سازمان مجاهدین بخش پنجم خذف کردن مینو فتحعلی محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، پانزدهم فوریه ۲۰۱۶:…  خانم مینو فتحعلی قربانی تشکیلات رجوی بود اما سازمان مجاهدین برای فرار از پاسخ گوئی وی را شهید جنگ آمریکا و عراق اعلام کرد. سال ۱۳۷۲ رجوی، مریم همسرش را رئیس جمهور مادام العمر انتخاب …

کودکان سرباز

کودکان سرباز

در پیش‌نویس کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل، “کودک سرباز” به کسی گفته می‌شود که کمتر از ۱۸ سال سن دارد و به عضویت ارتش یا نیروهای شبه‌نظامی در می‌آید. این تعرف تنها شامل کسانی نمی‌شود که اسلحه به دست می‌گیرند یا مین خنثی می‌کنند، بلکه مواردی چون آشپزی، باربری، پیام‌رسانی، جاسوسی، سوءاستفاده جنسی و ازدواج اجباری را نیز …

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید