حامد صرافپور: روز جهانی کارگر و کمیسیون کار! فرقه رجوی

0
1052

روز جهانی کارگر و کمیسیون کار! فرقه رجوی

حامد صرافپور، صفحه فیسبوک، سی ام مارس ۲۰۱۶:… در چنین وضعیتی می بینیم که عباس داوری روی آکران آمده و دم از حقوق کارگران ایرانی می زند. از چنین شخصیتی باید پرسید که اگر حقوق کارگران برای شما مهم است چرا در کنار شما صدها نفر به بیگاری مشغول بوده و در سنین سالمندی به جابجایی وسایل و مصالح سنگین مشغول هستند و کماکان به عنوان بازنشسته به حساب نمی آیند؟ چرا با اینهمه کار طاقت فرسا … 

لینک به منبع (صفحه فیسبوک)

روز جهانی کارگر و کمیسیون کار! فرقه رجوی

 عباس داوری مسئول کمیسیون به اصطلاح کار شورای ملی مقاومت رجوی به مناسبت نوروز و نزدیک شدن روز جهانی کارگر، طی مصاحبه ای با ارائه دهها آمار برگرفته از رسانه های جمهوری اسلامی، به دفاع از حقوق کارگران ایرانی پرداخته است. در مورد این مصاحبه (لینک زیر)، اساساً نمی خواهم به تکرار آمار و ارقام ارائه شده وی بپردازم و یا در مورد مشکلات کارگران ایران صحبت کنم، چون همه هموطنان بخوبی از مشکلات موجود آگاه بوده و صدها بار بهتر از عباس داوری و سران فرقه تروریستی رجوی می توانند از حقوق خود دفاع کنند، لذا تنها به گوشه هایی از برخورد رجوی و رهبران فرقه نسبت به کارگران می پردازم تا مردم بیش از پیش نسبت به فریبکاری مریم رجوی و عباس داوری آگاهی یابند:

https://www.mojahedin.org/news/173190/گفتگو-با-عباس-داوری-مسئول-کمیسیون-کار-شورای-ملی-مقاومت-دربارهٴ-حداقل-دستمزد-کارگران

عباس داوری مجاهدین خلق فرقه رجوی

حرمت انسان در فرقه مجاهدین – نگاه مسعود رجوی به نیروها در تشکیلات:

پیش از هر سخن، باید یادآوری کنم که مسعود رجوی با نیروهای خودش دقیقاً به گونه ای برخورد می کرد که گویی بردگانی در عصر جدید هستند. نگاه وی به افراد تفاوتی با دیدگاه فراعنه مصر نسبت به رعایا نداشت. البته این نگاه، یک نگاه کاملاً ایدئولوژیک بود به این معنا که مسعود رجوی به این مسئله که همه افراد باید در خدمت او باشند «اعتقاد عمیق» داشت و صرفاً یک نگاه سیاسی، تشکیلاتی و نظامی به مسئله نبود. به همین خاطر وی در کتاب خود به نام «تئوری انقلاب ایدئولوژیک مریم» که هرگز انتشار بیرونی پیدا نکرد (و جزوات دستنویس آن هم قبل از سقوط صدام جمع آوری شد)، به این موضوع اشاره داشته و در بند ۴۰، ۴۱ و ۴۲ از فصل ششم آن می گوید: «مجاهد اقساطی و مدت دار با اتمام تاریخ مصرف نداریم»، «مجاهد پیر و بازنشسته نداریم»، «مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم».

معنای بندهای ذکر شده این است که هیچ کدام از اعضای مجاهدین حق بازنشستگی نداشته و به هیچ دلیلی نمی توانند به خاطر کهنسالی از کار کناره گیری نمایند و بیماری آنان نیز بهیچوجه در مناسبات برسمیت شناخته نخواهد شد و لذا بخاطر بیماری افراد، امکانات و امتیاز خاصی در نظر گرفته نخواهد شد (حق داشتن استراحت مکفی، حق داشتن مکان یا وسیله مناسب بیماری، حق برخورداری از پزشک متخصص لازم، حق کناره گیری از کارها و جلسات زجرآور و دردآور و نمونه های مشابه)… نگرشی که دقیقاً یادآور دوران برده داری و برخورد با بردگان بخصوص برده های بیمار است.

باید توجه داشت که در درون همین مناسبات، افراد باید مثل برده فقط کار کرده و شب ها از شدت خستگی بیهوش می شدند. این نکته را زوج رجوی شخصاً در نشست با زنان شورای رهبری گوشزد کرده و به عنوان یک دستورالعمل بکار گرفته بودند که توسط زنان جداشده از فرقه افشا شد و البته خود ما نیز از آن آگاهی داشتیم و مسعود رجوی در یکی از نشست ها اشاره ای طنزآلود به آن داشت. اساساً مریم و مسعود رجوی در مواقعی که عملیات های نظامی به دستور صدام متوقف می شد و آموزش آنچنانی هم در دستور قرار نداشت، برنامه ریزی گسترده ای جهت بیگاری گرفتن از نیروها طراحی می کردند. حتی بعد از سقوط صدام چندین پروژه بزرگ تولید شده بود تا افراد لحظه ای از کار سخت فرو نمانند. برای نمونه باید اشاره ای به رنگ آمیزی صدها خودروی سنگین دزدیده و یا زورگیری شده از مردم عراق داشته باشم که بلافاصله پس از تسلط نیروهای آمریکایی بر این کشور آغاز شد. در این پروژه سنگین، مجاهدین در هیئت گروه های مختلف نظامی، در جاده ها و روستاها تردد کرده و هر نوع کامیون، تانکر، لودر و اتوبوس مشاهده می کردند که احتمال می رفت متعلق به ارتش فروپاشیده صدام باشد که به دست مردم افتاده، آنها را با تهدید روستائیان و یا دادن مقدار ناچیزی پول، توقیف و به قرارگاه اشرف منتقل می کردند و آنگاه نیروی زیادی بسیج می شد تا رنگ قبلی این وسایط نقلیه پاک شده و دوباره رنگ آمیزی شود. قیمتی که رجوی مابه ازای هر خوروی سنگین به اهالی روستاها می داد چیزی معادل چندصد هزار تومان ایران می شد. یعنی یک اتوبوس یا لودر و کامیون کمتر از یک میلیون تومان از مردم زورگیری می شد تا اعضای فرقه سرگرم رنگ آمیزی آن شوند. در نهایت هم همه این خودروها به اجبار تحویل دولت عراق شد و صدها هزار ساعت کار به هدر رفت و سرمایه عظیمی نیز تلف شد.

از دیگر پروژه هایی که می توان به آن اشاره کرد جابجایی مهمات و تحویل آنان به نیروهای آمریکایی بود. پروژه های بشدت سنگین که ده ها نفر را دچار آسیب های جسمانی کرد. صدها عضو مجاهدین از صبح تا عصر در سوله ها و سنگرها می چرخیدند و صندوق های بشدت سنگین مهمات را بار کامیون زده و در محل دیگر با دست خالی می کردند. یادم هست پس از فرار از قرارگاه اشرف و اسارت بدست نیروهای آمریکایی، از دیدن امکانات بسیار زیاد ارتش برای جلوگیری از فشار جسمانی به سربازان متعجب شدم. آنها صندوق های مهمات را بدون هیچ زحمتی، با لیفتراک سوار کامیون می کردند و این درحالی بود که در قرارگاه اشرف نیز چندین لیفتراک موجود بود و رجوی می توانست از آن برای حمل مهمات استفاده کند اما به عمد از نیروهای پیر و فرتوت خود برای کار استفاده می کرد تا از آنان بیگاری گرفته و جسم آنان را درهم بشکند.

شرح مفصل انواع پروژه های مشابه مثل نظافت هفتگی هزاران جنگ افزار سنگین و نیمه سنگین (که قرار بود توسط آمریکایی ها منهدم شود!) و بیرون کشیدن قطعات آلومینیمی تانک ها و نفربرهای زرهی وووو خود داستانی طولانی است که دیگر به شرح آنها نمی پردازم و خارج از حوصله خواهد بود. اما باید یادآور شوم که مریم رجوی همین الان هم در مقر لیبرتی، زنان و مردان بازمانده در عراق را به کارهای سخت و طاقت فرسا وادار می کند که عکس و کلیپ آن در اینترنت موجود است.

زنان برده در کمپ لیبرتی مجاهدین خلق فرقه رجوی

کارگران و فرقه رجوی

طبیعی است وقتی دستگاهی با نیروهای وفادار خود به مانند برده رفتار می کند با دیگران به مراتب بدتر رفتار خواهد کرد. در طی ده ها سال حضور مجاهدین در خاک عراق، به طور متوسط روزانه بین چند صد تا چند هزار کارگر مشغول بکار بودند. این کارگران پیش از جنگ کویت تا مدتی پس از آن، عمدتاً از اتباع مصر و سودان بودند اما به مرور با خراب شدن وضع اقتصادی عراق، مردم این کشور به دلیل فقر مالی و اقتصادی به کارهای سخت روی آورده و نقش کارگر را در قرارگاه های مختلف مجاهدین بردوش گرفتند.

از همان ابتدا ضوابطی برای برخورد با کارگران در نظر گرفته شده بود که از جمله غذا دادن به آنان را ممنوع می کرد. این ضابطه بسیاری از اعضای مجاهدین را از همان ابتدا متناقض می کرد بخصوص وقتی که مقادیر زیادی غذا دورریز داشت اما از دادن آن به کارگران امتناع می شد. پس از محاصره اقتصادی که توسط آمریکا و سازمان ملل بر عراق وضع شد، این ضوابط رنگ و بوی دیگری گرفت و تا جایی پیش رفت که در سال ۱۳۷۷ حتی دادن چای و آب خنک به کارگران نیز ممنوع شده بود و رسماً ابلاغ شد که ماکزیمم بهره کشی از کارگران صورت بگیرد و «برای سازمان هرچقدر ممکن است از آنان کار کشیده شود». در این دوران هرکارگر موظف بود از خانه برای خود مقداری غذا بیاورد که اکثر این کارگران جز تکه ای نان و خرما چیزی برای تغذیه خود نداشتند و وضعیت بشدت فلاکت باری از آنان دیده می شد. افرادی که به دلیل محاصره اقتصادی ظالمانه روز به روز لاغرتر و رنجورتر شده و بیماری های مختلفی را دچار می شدند.

در چنین وضعیتی، هر روز ضوابط کار با آنان سخت تر می شد و بخصوص مسائل امنیتی نیز بر سنگینی آن می افزود. برخی محدودیت های امنیتی موجب می شد که رجوی به سوء استفاده از کودکان عراقی روی بیاورد. از نیمه دوم دهه ۷۰ شاهد ورود انبوهی کارگر کم سن و سال بین ۸ تا ۱۶ سال بودیم که مجبور بودند پا به پای نیروهای جوان و مسن کار کنند و در مورد آنان هیچگونه مسامحه ای صورت نمی گرفت. این کودکان در کارهای سنگین ساختمانی و حمل و نقل مواد بکار گرفته می شدند در حالی که دمای هوا به بیش از ۶۰ درجه سانتیگراد می رسید.

تابستان سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۹یکی از نمونه سال های سیاه فرقه رجوی در برخورد با کودکان کار بود. در این دوران ده ها کودک زیر ۱۵ سال که تعدادی از آنان تنها ۸-۹ سال سن داشتند، در قرارگاه های تاکتیکی مجاهدین از جمله در قرارگاه حبیب شطی بصره مشغول بکار بودند و گرمای شدید این منطقه برخی از آنان را دچار گرمازدگی می کرد. در این شرایط به آنان آب خنک نیز داده نمی شد که شخصاً نمونه هایی را شاهد بودم که کودکان در آفتاب دراز کشیده و با گریه و ناله درخواست آب می کردند و مسئولین مربوطه بر سر آنان فریاد می کشیدند که تندتر کار کنند. در یکی از این موارد بود که اعتراض شدیدی به نحوه ی برخورد سران مجاهدین با کودکان کار داشتم مبنی بر اینکه چرا از کودکان استفاده می شود و حداقل امکانات در اختیار آنان قرار نمی گیرد؟ و چرا با آنان همانند کودک برخورد نمی شود؟ و چرا کارگران مورد استثمار قرار می گیرند؟… اما در برابر این اعتراض زیر ضرب تشکیلات برده شدم و در نهایت مرا از کار با کارگران منع کردند… در نمونه مشابه، به دلیل اینکه از دستور سرپیچی کرده و برای کارگران دو لیوان چای برده بودم بشدت مورد نقد قرار گرفته و از مسئولیت کنار گذاشته شدم. نکته قابل توجه اینکه بخاطر نقد چنین مواردی، در نشست های سرکوب موسوم به دیگ، تحت برخورد شدید قرار گرفتم که به چه علت مسئولین سازمان را مورد نقد قرار داده و آنان را استثمارگر خوانده ام!.

ده ها نمونه از برخوردهای ضدانسانی با کارگران در مقاطع مختلف قابل ذکر است که تا پیش از سقوط صدام حسین ادامه داشت. در یک مورد حقوق کارگران (که به صورت هفتگی و یا ماهانه به آنان داده می شد) عقب افتاده بود و کارگران خواهان حقوق خود بودند ولی مسئول مالی به شدت با آنان برخورد کرد و در یک مورد سیلی محکمی جلوی چشم من به یکی از کارگران زد که البته گزارش آنرا به مسئولین دادم که مثل همیشه بی جواب ماند. در زمستان پایانی صدام نیز شاهد بکار گرفتن کارگران در محیط بسیار سرد در درون آب بودم که آنان بدون هیچ امکانات گرمایشی در وسط بیابان خیس کار می کردند.

قابل توجه اینکه رسماً از سال ۱۳۷۱ از سوی مسعود رجوی اعلام شد که «هیچ کارگری در درون مناسبات مجاهدین حق اعتراض ندارد» و هر کارگری که اعتراض کند باید اخراج شود. در همین رابطه تعداد زیادی کارگر سودانی بخاطر اعتراض به کمبود حقوق از کار اخراج شدند. در اواخر دهه هفتاد حقوق کارگر ساده چیزی معادل یک دلار در روز بود که با توجه به سنگینی کار و طاقت فرسا بودن آن در طی حداقل ۸ ساعت در روز، نقض فاحش حقوق بشر به حساب می آمد. بدین ترتیب هر کارگر در روز تنها ۱۵۰۰ دینار عراقی که کمتر از یک دلار در ۸ ساعت بود دریافت می کرد که با توجه به فاصله زیاد قرارگاه های مجاهدین از شهرها، بخشی از آن نیز برای تردد و خوردن ناهار هزینه می شد.
عباس داوری و حقوق کارگران!

عباس داوری متولد ۱۳۲۲ در تبریز می باشد که از ۱۲ سالگی به شغل کارگری در همین شهر روی آورد. در سال ۱۳۴۶ وارد انستیتو راه آهن تهران شد. در سال ۱۳۴۷ با مجاهدین آشنا و به آنان پیوست و یکسال بعد به عنوان راننده و تکنیسین لوکوموتیو در تهران مشغول به خدمت گردید. وی پس از اعدام بنیانگزاران سازمان مجاهدین توسط شاه، در رهبر شدن مسعود رجوی نقش کلیدی ایفا کرد و به همین خاطر نورچشمی وی به حساب می آمد و در سال ۱۳۷۲ از طرف وی به عنوان وزیر کار (مسئول کمیسیون کار) شورای ملی مقاومت معرفی گردید که با توجه به بی مسما بودن چنین مسئولیتی، در رأس ستاد روابط عمومی مجاهدین (در کنار مهدی ابریشمچی) قرار گرفت که عمده ملاقات ها را مدیریت می کرد و در عمده دیدارهای مسعود رجوی با سران دولت صدام حضور داشت.

مسعود رجوی همیشه برای مشروع جلوه دادن رهبری خود، از عباس داوری می خواست که به نقل از شهید سعید محسن بگوید که وی رهبر آینده مجاهدین خلق است. این زد و بند که نهایتاً به رهبری مسعود رجوی منجر شد، از وی (عباس) شخصیتی ویژه ساخته بود. حداقل در دهها نشست عمومی، وی به میدان آمده و بر حقانیت دروغین رهبری رجوی صحه گذاشت که نشان می داد مسعود رجوی برای اثبات خود تا چه حد به این شخص نیازمند است تا دیگر مسئولین فرقه را قانع نماید که رهبری اوست. وی همچنین نقش کلیدی در سرکوب های مسعود رجوی علیه اعضای معترض داشت و در کنار مهدی ابریشمچی و فهیمه اروانی، در نقل و انتقال معترضین به زندان ابوغریب شرکت داشت. در سلسله سرکوب های سال ۱۳۸۰ که مسعود رجوی در قرارگاه باقرزاده (نزدیک زندان ابوغریب) براه انداخته بود، وی برای سرکوب شدگان کلاس آموزش اقتصاد برگزار کرد و در عین حال، از برگزار کنندگان اولیه نشست های سرکوب جنسی «غسل هفتگی» بود (مهدی برائی نیز اولین نشست های غسل هفتگی را برگزار می کرد و نحوه ی اجرای آنرا آموزش می داد).

پس از سقوط صدام، عباس داوری نقش روابط عمومی خود را حفظ کرد و در ارتباط با نیروهای آمریکایی کماکان به حرفه خود ادامه داد و از معدود مسئولینی بود که موفق نشد از عراق فرار کند و به مریم قجرعضدانلو بپیوندد. لذا به همراه مهدی برائی، دو تن از مسئولین رده بالای مجاهدین بوده و هستند که در عراق امور مجاهدین را می چرخانند. این دو طی ده سال گذشته نقش کلیدی در رخدادهای تروریستی داخل عراق با هماهنگی با گروه های تروریستی وابسته یه بازماندگان صدام و عربستان سعودی داشته اند که خارج از بحث می باشد.

در چنین وضعیتی می بینیم که عباس داوری روی آکران آمده و دم از حقوق کارگران ایرانی می زند. از چنین شخصیتی باید پرسید که اگر حقوق کارگران برای شما مهم است چرا در کنار شما صدها نفر به بیگاری مشغول بوده و در سنین سالمندی به جابجایی وسایل و مصالح سنگین مشغول هستند و کماکان به عنوان بازنشسته به حساب نمی آیند؟ چرا با اینهمه کار طاقت فرسا هیچ حقوقی به آنان تعلق نمی گیرد؟ بهانه اینکه دولت عراق اجازه استفاده از ماشین آلات مدرن نمی دهد یک بهانه بشدت سخیف و دروغ است که در این صورت باید از شما پرسید چرا در قرارگاه اشرف با وجود داشتن صدها فروند ماشین الات مهندسی باز هم افراد به بیگاری کشیده شده و وادار به انجام کارهای سخت و سنگین بودند؟ چرا در زیر چتر مسئولیت شما در امر کار و کارگران، هزاران کارگری سودانی و عراقی به بردگی جدید مشغول بوده و دستمزدهای بشدت پایین دریافت می کردند؟ چرا در زمان صدام یادتان نبود کارگران را تحت پوشش گرفته و زندگی آنان و شغل شان را تضمین کنید و برای آنان بیمه قائل شوید؟

آیا برای شما دشوار بود که به کارگران بشدت ضعیف و تهیدست که از راهی دور برای کار به قرارگاه های مجاهدین می آمدند یک ناهار محقرانه مهیا کنید؟ اگر مشکل بود چطور برای ده ها هزار عراقی که بعد از سقوط صدام برای برگزاری نمایش به اشرف می آوردید و برای هزاران شیخ و رئیس قبیله اینهمه هزینه می کردید و صدها هزار دلار خرج می کردید؟

آیا دفاع از حقوق کودکان کار که با بدن های ضعیف و کودکانه به قرارگاه ها می کشاندید خیلی مشکل بود؟ آیا در زمان صدام به یادتان نبود که کودکان را نباید بکار گرفت؟ کودک ۸-۹ ساله چه گناهی داشت که باید تحت شدیدترین نوع استثمار قرار می گرفت و دچار آسیب می گردید؟

دوران فریبکاری شما و دیگر رهبران مجاهدین گذشته است و مردم را نمی توانید با این شعارهای کودکانه فریب دهید. شما در برابر صدها سوآل بی پاسخ قرار دارید و قبل از هرچیز باید مسعود و مریم رجوی را به محاکمه بکشید و از اینهمه جنایت که در حق کارگران درونی و بیرونی مرتکب شدند یاد کنید و به مجازات برسید. کارگران کشورمان خود قادر به احقاق حقوق خود هستند و به کسانی که خود شدیدترین جنایت ها را در حق کارگران مرتکب شده اند نیازی ندارند.

حامد صرافپور
۳۰ مارس ۲۰۱۶
۱۱ فروردین ۱۲۹۴

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حامد صرافپور: خانم رجوی! کنفرانس روز جهانی زن یا لاپوشانی شکست انتخاباتی؟

حامد صرافپور: خانم رجوی! کنفرانس روز جهانی زن یا لاپوشانی شکست انتخاباتی؟

خانم رجوی! کنفرانس روز جهانی زن یا لاپوشانی شکست انتخاباتی؟  حامد صرافپور، بیست و نهم فوریه ۲۰۱۶:… طلاع از حضور گسترده مردم در انتخابات، مریم رجوی را برآن داشت که چاره ای بیندیشد و نتیجه آن برگزاری نمایش روز جهانی زن ده روز قبل از موعد مقرر بود. وی با انبوهی تناقضات از سوی هواداران و اعضای …

حامد صرافپور: “تهدید به قتل دوباره جداشدگان منتقد توسط مریم رجوی”

حامد صرافپور: “تهدید به قتل دوباره جداشدگان منتقد توسط مریم رجوی”

به نظر می رسد که شکست های پی در پی، سران فرقه مجاهدین را هر روز برای کشتار منتقدان جری تر می کند اما رجوی باید بداند که با اینگونه تهدیدات نمی تواند خللی در اراده منتقدان در افشاگری و روشنگری هرچه بیشتر آنان وارد آورد. رجوی یک تشکل در حال فروپاشی را نمایندگی می کند که خود …

حامد صرافپور:مریم قجرعضدانلو (رجوی) و علت حمله وی به ابراهیم محمد رحیمی!

حامد صرافپور: “تهدید به قتل دوباره جداشدگان منتقد توسط مریم رجوی”

مریم قجرعضدانلو (رجوی) و علت حمله وی به ابراهیم محمد رحیمی! حامد صرافپور، بیست و پنجم دسامبر ۲۰۱۵:… در سه چهار سال گذشته، مریم قجرعضدانلو نهایت تلاش خود را برای درگیر کردن خانواده ها و اعضای خود به عمل آورده است که نمونه فوق اولین آن نیست. پیش از آن نیز علیه خانم ها عاطفه اقبال، زهرا …

__________________________________________

آرشیو موضوع : فعالین حقوق بشر

فیس بوک ، برادر مسعود و ۳۰ دی

ژست های اپوزیسیون نمائی افریته ترور مریم قجر در پیام نوروزی

فیس بوک ، برادر مسعود و 30 دی میلاد آریایی 25.01.2015 آقا جان من دیگه به اینجام رسیده و میخواهم یک مشکل لاینحل را با تمامی هواداران خارج از کشور بویژه در اروپا و همچنین با خود « خواهر و برادر ـ» مطرح کنم . مشکلی است که خیلی وقت است با آن درگیر هستم ولی کلی پشت گوش میاندازم و …

به دوستانم در آلبانی

به دوستانم در آلبانی

به دوستانم در آلبانی دوستان عزیز سلام از اینکه توانسته اید از اردوگاه بد نام اشرف و کمپ لیبرتی وازعراق به سلامت به کشور امن برسید باعث خوشحالی و این قدم اول به سمت ازادی از قید و بندهای فرقه جنایتکار رجوی می باشد . البته خبر هایی از درون مناسبات فرقه رجوی در آلبانی می رسد که خوش آیند نیست …

نگاهی به پیام خشونت طلبانه مسعود رجوی در ۱۱ آبان ۱۳۹۳

نگاهی به پیام خشونت طلبانه مسعود رجوی در ۱۱ آبان ۱۳۹۳

آقای رجوی نصیحت های اعضای جداشده و منتقدین را بپذیرید. چرا باید استراتژی سازمان مجاهدین باید اتکا به بیگانگان و آویزان شدن از آنها باشد؟ چرا از گذشته تجربه نمی گیرید؟ چرا همانطور که از زندان برایت نوشتم جسارت انتقاد از خود نداری؟ چرا نمی گویی که رفتن به عراق و پیوند زدن سازمان مجاهدین خلق …

تناقض شکل و محتوی در فرقه رجوی

تناقض شکل و محتوی در فرقه رجوی

تناقض شکل و محتوی در فرقه رجوی مهدی سجودی 19.01.2015 در فرقه رجوی شکل و محتوای همه مسائل نه تنها هیچ هم خوانی با همدیگر ندارند بلکه صد و هشتاد درجه عکس و متناقض هم هستند بطور مثال در حرکت تروریستی که در پاریس صورت گرفت رجوی اقدام به محکوم کردن آن کرد . در حالیکه رجوی مدعی مبارزه با تروریسم …

اطلاعیه های متوالی اخیر فرقه رجوی و چند نکته

اطلاعیه های متوالی اخیر فرقه رجوی و چند نکته

اطلاعیه های متوالی اخیر فرقه رجوی و چند نکته مریم سنجابی، ندای حقیقت http://www.ta-mko.com چند روز اخیر اطلاعیه هایی در سایتهای فرقه درج شده مبنی بر اینکه تعدادی برای شناسایی لیبرتی اقدام نموده اند. و در اطلاعیه ای دیگرنیز به ناسزاگویی به یک سری جدا شدگان پرداخته اند همانطور که من و اکثر دوستان جدا شده همنظر هستیم که اینگونه اطلاعیه ها نه ارزش …

سلاح آمریکایی ، حق مسلم ماست

سلاح آمریکایی ، حق مسلم ماست

سلاح آمریکایی ، حق مسلم ماست 15.01.2015 میلاد آریایی بابا من نمیدانم چرا اینقدر به ما سخت میگیرند آلان توی تمام دنیا گروههای تروریستی تانک دارند ، نفر بر دارند حساب بانکی متعدد دارند توی روز روشن نفت میفروشند و توی اروپا آنرا به دلار و یورو تبدیل میکنند ما یک سلاح انفرادی با چند تا ضد هوایی آن هم برای …

محمد حسین سبحانی:ضرورت باز شناسی و نقد تروریسم و خشونت سیاسی

محمد حسین سبحانی:ضرورت باز شناسی و نقد تروریسم و خشونت سیاسی

البته بین انقلابی و میهن پرستی که در دل عشق به آزادی و مردم اش دارد با یک تروریست به لحاظ فردی تفاوت وجود دارد. ولی باید با شهامت گفت در مشی و استراتژی و ترویج فرهنگ خشونت و نتیجه و راندمان عمل هیچ تفاوتی وجود ندارد، وحتی اگر دوران مبارزه مسلحانه و ترور و خشونت به درازا بکشد …

خروج ممنوع ! نقض حقوق بشر در کمپ های سازمان مجاهدین خلق

خروج ممنوع ! نقض حقوق بشر در کمپ های سازمان مجاهدین خلق

   خروج ممنوع:نقض حقوق بشر در کمپ های سازمان مجاهدین خلقخلاصه ………………………………………………………………………….  ……………………. 1 متدلوژی (روش شناسی)……………………………………………………………………………4 سابقه و زمینه ………………………………………………………………………………………. 5 ظهور نارضا یتی در درون سازمان مجاهد نی ………………………………………………..11 عملیات فروغ جاویدان ………………………………………………………………………………12 طلاق اجباری…………………………………………………………………… ……………………14 “چک امن یتی ” …………………………………………………………………………………….16 نقض حقوق بشر در داخل کمپ های سازمان مجاهد نی خلق …………………………17 استشهادات………………………………………………………………………………………….21 محمد حسین سبحانی……………………………………………………………………………..21 یاسر عزتی …

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید