روشنگری در رابطه کشتار ۱۹ فروردین توضیح استراتژیک مسعود رجوی در این رابطه ( قسمت اول)

0
1024

روشنگری در رابطه کشتار ۱۹ فروردین توضیح استراتژیک مسعود رجوی در این رابطه ( قسمت اول)

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، شانزدهم آوریل ۲۰۱۶:… در بحث استراتژیک می گفتند: اگر ما با ارتش امریکا مواجه باشیم در خط موازی با آنها تا جائی پیش می رویم که به درگیری و کنتاکت کشیده نشود. اما اگر با دولت و ارتش عراق مواجه شویم تا آخرش با آنها پیش می رویم که سنگین ترین بهای سیاسی ممکن را از خواهیم گرفت. این استراتژی سازمان مجاهدین است که بارها در بین لایه ها ی مختلف این بحث را کردند و … 

لینک به منبع

روشنگری در رابطه کشتار ۱۹ فروردین توضیح استراتژیک مسعود رجوی در این رابطه ( قسمت اول)

https://youtu.be/rW0-f0jv8iE

هموطنان این مصاحبه از گفتار به نوشتار تبدیل شده که در بخش های مختلف انتشار داده خواهد شد.

محمد کرمی مردم تی ویامروز ۲۱ فرودین ماه هست که مصادف با سالگرد ۱۹ فروردین ماه که چهار سال قبل ۳۶ تن از بهترین دوستان ما کشته شدند و جان خودشان را از دست دادند . تعداد زیادی هم مجروح شدند ، تعدادی از مجروحین هم بعدا فوت کردند که به این ۳۶ نفر اضافه شد. همانطور هم که قبلا در این رابطه بیانیه دادیم و اطلاعیه صادر کردیم این کشتار را قبل از هر چیزی محکوم کردیم .از جانب هرکسی که بخواهد باشد، دولت عراق ،پلیس عراق یا ارتش از هر جانبی باشد ما این را شدیدا محکوم کردیم و محکوم هست . چرا؟ چون که افراد بی سلاح و بدون دفاع بودند را به گلوله بستن . هر چند که مصبب اصلی تمامی این کشتار ها سازمان مجاهدین و شخص مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو هستند. یک بار دیگر ما کشتار این دوستان عزیزمان که در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ که توسط ارتش عراق کشته شدند را محکوم می کنیم . چون که به هیچ وجه قابل توجیح نیست که افراد بی سلاح و بی دفاع رابا گلوله بخواهند آرام کنند. این افراد دست خالی بودند خودشان هم دیدند . متاسفانه رهبران سازمان آنها را گول زدند و انها را فرستادند به جلو که در ادامه بحث ها بیشتر این را باز می کنم .

سوال آقای سربی:معمولا وقتی یک اتفاقی این جوری می افتد بالاخره یا دولتی که این اتفاق درش افتاده یا آن سازمان پی گیری می کنند ، بعد نیجه پیگری را به اطلاع مردم می رسانند . آیا هیچ جائی هست که مردم بتوانند این ماجرا را بخوانند و پیگری کنند که آیا اقدامی شده ؟ چه کسی مقصر بود؟ و چی شده و یا بر روی این هم سرپوش گذاشته شده هم از طرف دولت عراق و هم از طرف سازمان مجاهدین ؟

متاسفانه در این رابطه علیرغم اینکه سازمان مجاهدین خیلی ادعا می کرد که یک کمیته حقیقت یاب تشکیل شود …. اما سر این موضوع سرپوش گذاشتن چرا؟ چونکه باعث و بانی اصلی تمام این کشتار ها و مجروح شدن ها خود سازمان مجاهدین بودند . دولت عراق بارها اعلام کرده حاضر هست در این رابطه هر جریان وهر کمیته ای که بخواهد حقیقت را بیان کند، تحقیق کند حاضر به همکاری هست.علی رغم اینکه پذیرفته کارشان اشتباه بود که کشتار را انجام داده اند ، اما آنها سربازان را تحریک کرده اند که دست به این کار زدند . دولت عراق اعلام کرده حاضر است همکاری کند اما سازمان مجاهدین علیرغم این شعار های پر طمطراق شان هیچ موقع حاضر نشدند این داستان واقیعتش بیان بشود .

یکی از بحث ها من بهمین دلیل است که من با خیلی از دوستانی که شاهدین این درگیری بودند با آنها صحبت کردم ، واقعیت های که آن عزیزان دیده اند و بیان کردند در اینجا برای هموطنانم بازگو کنم و خود آنها قضا وت کنند. چرا سازمان مجاهدین روی آن سرپوش می گذارد که مسله روشن نشود چرا؟دقیقا می دانند که در این رابطه تحقیق بشود و موضوع به مراجعه حقوقی و قضائی برسد مسئول تمام این کشتار ها و جنایت ها سازمان مجاهدین هست. مقصر اصلی آن هم مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو هستند..

در گیر شدن با ارتش یا دولت عراق یکی از استراتژی های سازمان مجاهدین بوده است ، یعنی بعد از سقوط صدام حسین در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) به این سو بحث های مختلفی سازمان مجاهدین داشت به طور مشخص فرماندهان خود من، خانم فائزه محبت کار( الان مسئول کشور البانی شده )، مهناز شهنازی، وجیهه کربلائی و بقیه فرماندهان ارشد سازمان ، در بحث استراتژیک می گفتند: اگر ما با ارتش امریکا مواجه باشیم در خط موازی با آنها تا جائی پیش می رویم که به درگیری و کنتاکت کشیده نشود. اما اگر با دولت و ارتش عراق مواجه شویم تا آخرش با آنها پیش می رویم که سنگین ترین بهای سیاسی ممکن را از خواهیم گرفت. این استراتژی سازمان مجاهدین است که بارها در بین لایه ها ی مختلف این بحث را کردند و نفرات را بر اساس آن سازماندهی کردند . تمامی دوستان جدا شده این بحث ها را به یاد دارند. این استراتژی سازمان مجاهدین بوده وهست ، که برای خارج شدن از عراق بالاترین بهای سیاسی ممکن را از دولت عراق بگیرند . البته دولت عراق هیچ بهائی نمی پردازد !در واقع بها را اسیران در سازمان مجاهدین در عراق با خون خودشان دارند می پردازند . یعنی با کشتن نفرات در عراق سران سازمان مجاهدین که همه چیزشان حل است و مشگلی ندارند. همانطور که بیان کردم این یک استراتژی هست که بعد از سقوط صدام حسین سازمان مجاهدین تدوین کرد و دارد اجرا می کند .که اگر با ارتش امریکا مواجه باشیم چطورپیش میرویم . اگر با دولت و ارتش عراق باشد خط کاری سازمان مجاهدین چی هست . در این بین چه تعداد کشته بشوند برای سران مجاهدین مهم نیست !مثلا در ۱۹ فروردین سال ۱۳۹۰ تعداد ۳۶ کشته شدند که مسعود رجوی در نشست جمعبندی بیان کرده بود که اگر ما ۵۰۰ نفر هم کشته داده بودیم باز ما پیروز بودیم !و برگ برنده با ما بود!به چه دلیل این را دارد بیان می کند ؟ وقتی که استراتژی این باشد همه چیز زیر این چتر قرار می گیرد .

امروز می خواهیم این موضوع را روشن کنیم که نقش سران سازمان مجاهدین خلق به خصوص مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو در درگیری ها و کشتارهای ۶و ۷مرداد ماه ۱۳۸۸ و ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ چی بود؟

دولت عراق به سازمان مجاهدین اطلاع داده بود که روستائیان خواستار زمین هایشان هستند ، در خواست داریم که زمین های بایر کشاورزی که در سمت شمال کمپ اشرف است را به اهالی پس بدهید. در همین رابطه هم محدوده ای را که اهالی خواسته بودند مشخص کرده بودند . اما سازمان مجاهدین آن را نمی پذیرفت . از طرفی هم دولت عراق مطرح کرده بود که یک ایستگاه پلیس در همان محل سابق که در زمان صدام حسین در ایستگاه تصفیه اب سربازان عراقی مسقر بودند ایجاد خواهند کرد

دولت عراق به سازمان مجاهدین اطلاع داده بود که می خواهد جهت کنترل و حفاظت در داخل کمپ اشرف ایستگاه پلیس داشته باشد . سازمان مجاهدین هم گفتند که نه این خاک ما است وخاک اشرف متعلق به ما است و ربطی به دولت عراق ندارید. دولت عراق نمی تواند داخل اشرف ایستگاه پلیس داشته باشید .دولت عراق این موضوع را به ارتش امریکا ، سازمان ملل، صلیب سرخ و مجامع بین المللی گفته بود درخواست کرده بود که در این بین پادرمیانی کنند .به سازمان مجاهدین بگوید این مناطق را باید پس بدهند، شهروندان ما زمین های بایر را که درزمان صدام حسین مصادره کرده بودند را می خواهند. در همین رابطه ارتش امریکا و سازمان ملل پا درمیانی کردند به سازمان مجاهدین گفتند که دولت عراق در این امر خیلی جدی است شما بهتر است با آنها کنار بیاید . عراقی ها چند بار اخطار داند ومجاهدین توجه نکردند و میگفتند که ما اجازه نمی دهیم ، اشرف جز خاک ما است . این خاک را از کجا آوردید؟ خاک اشرف را از کجا آوردید که ۴۰ کیلو متربع از خاک عراق را مصادره کردید.در همین رابطه سازمان مجاهدین شروع کردند در داخل اشرف مانند جبهه ها خاک ریز به ارتفاع ۳ الی ۴ متری لایه به لایه در هر ۱۰۰ متر ایجاد کردند . در هر چهار سمت کمپ به طرف داخل تمام خاکریز زد ه شد . بجای اینکه با مقامات سازمان ملل و ارتش عراق و ارتش امریکا برای حل این مسله کنار بیاید. برای مسعود رجوی بهترین محفل یا بهترین موضوعی که بخواهد نفرات را به کشتن بدهد به دست آورده بود.بهمین خاطر شروع کردند خاک ریز زدن و در ادامه نصب چادر های استقراری و نفرات را توجیح کردند که عراقی ها می خواهند به خاک ما تجاوز کنند.و از شرفمان دفاع می کنیم . در مقابل عراقی ها در هر چهار ضلع نیرو چیدند که اجازه ندهند نیروهای عراقی به داخل کمپ اشرف نفوذ کنند هر ضلع را به چند قرارگاه دادند و آنها هم خط جبهه تشکیل دادند و چادر های استقراری در خط نصب کردند و مستقر شدند. .

امریکائی ها مجدد به سران سازمان مجاهدین مطرح کردند که عراقی ها به جد آمده اند برای درگیری ، بهتر است شما کوتاه بیاید، این مسله کنار بیاید اما مجاهدین قبول کردند .
نیروهای عراقی از شمال قرارگاه شروع به پیشروی به سمت داخل کمپ اشرف کردند. مجاهدین به نیروهای عراقی در همان ضلع شمال تهاجم کردند که با موادی مانند : کوکتل مولوتف ، بطری ها ی آتش زا ، قلاب سنگ ، تیرکمان ، ستاره چند پره فلزی و با تانکر آب فشار قوی به سمت نیروهای عراق حمله کردند . نیروهای مجاهدین رفتند زیر خودرهای زرهی خوابیدن و اجازه تردد به خودر رو ها نمی دادند . از یک سو هم تیم های ضربتی که سازمان مجاهدین تشکیل داده بود ، تلاش می کردند که سربازان عراقی را خلع سلاح کنند تعدادی از آنها را مجروح کردند. در حالی که این قابل اجتناب بود و نیاز به در گیری و خون ریزی نداشت، اما مسعود رجوی بهترین محمل یا بهترین موضوع را بدست را برای در گیری به دست آورده بود که خون اعضا را بریزد، بخوبی هم می دانست که با دست خالی نمی تواند در جلو ارتش مسلح به ایستد.

در نشستی سران سازمان از رجوی سوال کرده بودند ما دستمان خالی است ، برای دفاع از خود چیزی نداریم . رجوی پاسخ داده بود که عراقی ها با شما درگیر نمی شوند و اتفاقی نخواهد افتاد. و مسئولین و فرماندهان هم همین نفرات را این طور توجیح کرده بودند که ارتش عراق درگیر نمی شود ، به همین دلیل نفرات را کاملا تا جائی که می توانست جلو ارتش چیده بود. وقتی که درگیر شدند و با زرهی روی نفرات رفتند و نفرات مورد ضرب و شتم قرار گرفتن .

در ۶-۷ مرداد ۱۱ نفر کشته شد و بیش از ۱۰۰ نفر مجروح شدند .در صحنه اکثر نفرات اعتراض داشتند که شما گفتید پلیس شلیک نمی کند پس این درگیری و کشتار چی است ؟ که این باعث هرج و مرج شدن در صحنه شده بود ، نفرات به عنوان اعتراض صحنه را ترک کردند به سمت مقرات خود رفتند ، عراقی ها هم تا جائی که مشخص کرده بودند پیش رفتند. یعنی ضلع شمالی خیابان ۱۰۰ را از درب شرقی تا پشت پمپ بنزین در نزدیکی درب ورودی را پس گرفتند و خاک ریز زدند. ایستگاه پلیس را درمحل مورد نظر پابرجا کردند.

دولت عراق می گفت که اینجا خاک ما هست و ماحق داریم که برخاکمان کنترل داشته باشیم ، شما در داخل خاک ما کمپ دارید مهمان ما هستید ما این حق را داریم که یک کیوسگ در داخل این کمپ داشته باشیم مانند هر کمپ پناهندگی که در این دنیا وجود دارد . نمی شود در خاک ما کمپ پناهندگی وجود داشته باشد اما ما بر آن هیچ گونه کنترلی نداشته باشیم .سازمان مجاهدین قبول نداشتند و ادعا می کردند که نه اینجا خاک عراق نیست و ما شما را به داخل کمپ راه نمی دهیم . وقتی دلیل آن را میخواستند که به چه دلیل شما به ما اعتماد ندارید و راه نمی دهید ، بیان می کردند شما وابسته به ایران هستید .

حرف های غیر منطقی که مرغ پخته را به خنده در می آورد. که در نهایت با کشته شدن یازده نفر و مجروح شدن صدها نفر تا نقطه ای که ارتش عراق مشخص کرده بود پیش روی کردند و پاسگاه خود را دایر کردند، زمین های کشاورزی روستائی ها را از آنها پس گرفتند….

ادامه دارد

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید