چه کسی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی بود؟

0
1302

چه کسی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی بود (+ گمانه زنی ها در مورد دستگیری در آلبانی) 

الف، پانزدهم می ۲۰۱۶:…  مسعود رجوی در یکی از این ملاقات‌ها صریحاً در مورد مسئولیت سازمان در انفجار هفتم تیر سخن می گوید. وی در دیداری با سپهبد طاهر جلیل حبوش رئیس سازمان کل اطلاعات عراق در سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) هنگام اشاره به سوابق روابط قبلی با آمریکا و فرانسه چنین می گوید: ” همانگونه که اطلاع دارید من در سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سال ها … به ما تروریست نمی گفتند، هر چند که کاخ سفید … 

لینک به منبع

چه کسی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی بود +تصاویر

تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۳۶

روز هفتم تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار یک بمب نیرومند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت‌الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام خمینی به شهادت رسیدند. یک هفته بعد از انفجار،‌ هویت عامل آن شناسایی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعلام مشخصات وی، از مردم برای دستگیری او درخواست کمک شد.

به گزارش مشرق، ساعت‌های پایانی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، خبری در رسانه‌ها منتشر شد که برای مردم یادآور حادثه تلخ تروریستی است که در ۳۵ سال پیش در مرکز تهران رخ داد.

متن خبر این گونه بود: به دنبال همکاری‌های پلیس اینترپل و پیگیری‌های پلیس ایران، یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین که در انفجار حزب جمهوری دست داشت در کشور آلبانی شناسایی و دستگیر شد.

روز ۷ تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار یک بمب نیرومند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت‌الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام خمینی به شهادت رسیدند؛ آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهره‌های برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.

انفجار حزب جمهوری توسط مجاهدین خلق فرقه رجوی

این حادثه شش روز پس از عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری صورت گرفت. روز سه‌شنبه ۳۰ /۳ /۱۳۶۰ طرح عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنی‌صدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.

سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، اعلام کرد که فعالیت‌های این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیت‌ها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسوولین شاخص نظام را در بر گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.

محمد جواد قدیری

روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت‌هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده‌ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»

اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانس‌ها حمل می‌شدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمی‌شدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً می‌گریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت‌الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت‌الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده‌اند.

قتل آیت الله بهشتی توسط مجاهدین خلق فرقه رجوی

روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستان‌های مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آن‌ها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آورده‌اند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کرده‌اند که در فاصله ساعت‌های ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کرده‌اند.»

بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.

حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمب‌ها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.

عوامل تروریستی در حزب جمهوری

*عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟

یک هفته بعد از انفجار،‌ هویت عامل آن شناسایی شد و طی اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعلام مشخصات وی از مردم برای دستگیری او درخواست کمک شد:

” … در تحقیقات مشخص شد که این عمل وحشیانه توسط سازمان آمریکایی مجاهدین خلق تدارک دیده شده و یکی از افراد مؤثر در این جنایت فردی است به اسم «محمدرضا کلاهی صمدی» که مشخصات نامبرده بدین شرح اعلام می گردد: محمدرضا کلاهی فرزند حسن متولد ۱۳۳۸ دارنده شماره شناسنامه ۱۲۵۱، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران و دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد واقع در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان گلشن، که نامبرده در حین وقوع حادثه متواری شده است.”

محمد رضا کلاهی صمدی

محمدرضا کلاهی صمدی

سخنگوی سپاه نیز در مصاحبه ای با ارائه توضیحات بیشتر در مورد نتایج تحقیقات گفت: ” … بمب گذاری از ناحیه سازمان مجاهدین خلق، این گروه وابسته و مزدور آمریکایی صورت گرفته است. شکل و نحوه کار هم به این طریق بوده که به وسیله یک عامل نفوذی به نام محمدرضا کلاهی که در میان کارکنان حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرده بود … این بمب گذاری صورت می گیرد … این بمب گذاری خیلی ساده و به نوعی بوده که هر کسی می توانسته این کار را انجام بدهد. به جهت این که فرصت کافی داشته و یکی از بمب ها را در زیر تریبون قرار داده، بمب دیگر در کنار ستونی از سالن کار گذاشته …. “

حجت الاسلام محمدی ری شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در خاطرات خود آخرین و کاملترین اطلاعات منتشره درباره کلاهی را ارائه داده است: ” محمد رضا کلاهی صمدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به سازمان منافقین پیوست. ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی سازمان از انجمن اظهار بریدگی نموده، ضمن این که در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته است به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولیعصر تهران واقع در خیابان پاستور شروع به فعالیت و به تدریج با هدایت منافقین وارد حزب جمهوری اسلامی می شود.

محمد رضا کلاهی صمدی

کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار می گیرد که از کلیه جریانات مهم حزبی و مملکتی (دولت، مجلس،‌ نهادها و …) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوت‌ها برای کنفرانس‌ها، میزگردها و یا جلسات بوده، ضمن این که حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است. او مستقیماً زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی منافقین به نام هادی روشن روانی با نام مستعار مقدم قرار داشته است.

کلاهی از تاریخ ۱/۹/۱۳۵۹ در منزل شخصی فردی به نام سید عباس مؤدب صفت به عنوان مستأجر و به صورت انفرادی زندگی می‌کرده و بعضاً‌ افرادی را نیز با خود به منزل می آورده است. وی ساعت ۷ صبح از خانه خارج و حدود ۸ شب به خانه برمی گشت و در رفت و آمد بسیار محتاط و مرتباً‌ خودش را چک می‌کرد و حتی برای رفتن به دستشویی در اتاق خودش را قفل می نموده است. وی چند روز قبل از انفجار حزب، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل می نموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زیاد بوده، کمتر مورد بازرسی قرار می گرفت. پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، او متواری و در خانه‌های تیمی منافقین مخفی و نهایتاً از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد. در مقطعی که وی در ایران مخفی بود گزارش های متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله:‌ جاده چالوس، روستای سیاه پیشه، قلعه میر فتاح در اطراف همدان، واصل که با مراجعه تیم های عملیاتی نتیجه ای حاصل نشد.

“مهدی اصفهانیان” مشهور به نام سازمانی “سعید شاهسوندی” در مصاحبه ای در خصوص تحولات بعد از خرداد ۱۳۶۰ به بیان ناگفته‌هایی درباره انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت دبیر کل و جمعی از اعضای اصلی آن پرداخته است. او می‌گوید:

سعید شاهسوندی

مهدی اصفهانیان” مشهور به سعید شاهسوندی

کلاهی اطلاعات درون حزب جمهوری از جمله زمان برگزاری جلسات نوبتی شورای مرکزی و دیگر برنامه های دبیرخانه حزب را به سازمان اطلاع می‌داد. یکی از این جلسات در شامگاه روز یکشنبه ۷ تیر بود؛ موضوع اولیه بحث چگونگی مبارزه و مهار تورم و گرانی بود اما بعد از برکناری بنی صدر، موضوع نشست عوض شده و قرار می شود که به شرایط بعد از برکناری بنی صدر بپردازند. آقای بهشتی هم طبعا به عنوان نفر اول و اصلی حزب جمهوری اسلامی، سخنران اصلی بوده است.

رهبری سازمان به سرعت دست به کار طراحی عملیات انفجاری می گردد. کلاهی توسط مسئول خود در بخش اطلاعات سازمان توجیه عملیاتی شده و چندین نشست توجیهی هم برای او گذاشته می شود. با توجه به راحتی تردد برای او در جلسات مهم، قرار می شود دو بمب بسیار قوی یکی در سبد کنار تریبون و دیگری در کنار ستون اصلی جا داده شود.

کلاهی دعوت کننده افراد به جلسه بود و تلاش می کرد تا تعداد هر چه بیشتری را به آن جلسه دعوت کند. او تا آخرین لحظات در صحنه حضور داشت و هدف از حضورش این بود که افراد هر چه بیشتری را به داخل سالن راهنمایی کند و همچنین ناظر انجام مراحل نهایی طرح [انفجار حزب] باشد؛ طبعا تعدادی از افراد سازمان از دور و نزدیک، به طور ناشناخته ناظر عملیات بودند و این طور نبود که او به تنهایی قادر به انجام این کار باشد.

بعدها گفته شد که موسی خیابانی شخصا برای اطمینان از درست عمل کردن چاشنی ها، تعداد زیادی از آنها را در وان حمام کنترل کرده بود؛ بنا به گفته رجوی، نام رمز عملیات “الله اکبر” و زمان آن رأس ساعت ۹ شب بوده است.

یک روز قبل، یعنی در ۶ تیر انفجاری در در مسجد ابوذر رخ داد؛ بمب که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود، هنگام سخنرانی آقای خامنه‌ای منفجر و باعث جراحت شدید ایشان به ویژه از ناحیه دست راست می شود. چند روز قبل هم مرحوم چمران در جبهه‌ها شهید شده بود و این ایام همزمان با شب هفت او بود. اینها پارامترهایی بود که در سازمان به عنوان عوامل بازدارنده مطرح شد.

انفجار مسجد ابوذر، کار گروه فرقان بود که با سازمان هماهنگی نداشت؛ سازمان نگران بود تا مبادا به خاطر ماجرای ۶ تیر، نشست حزب جمهوری اسلامی که بیشتر سران قرار بود آنجا جمع شوند، برگزار نشود ولی این جلسه که تدارکات آن از قبل دیده شده بود، برگزار می شود.

حزب جمهوری بعد از انفجار تروریستی رجوی

پیکر شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری

البته در روابط درون سازمانی ادعاهایی مطرح شد که با واقعیت نمی خواند؛ از جمله گفته شد که مسعود رجوی اعلام آمادگی کرده که اگر طرح با مشکل رو به رو شد، خود او طی عملیاتی انتحاری بمب را به خود بسته و در آن جلسه منفجر کند؛ بعد هم گفته شد که علی زرکش و موسی خیابانی مانع این کار او شدند! من همین جا اعلام می کنم اینگونه ادعاها به گروه خونی رجوی نمی خورد؛ گر چه اینگونه صحبت ها از قول او نقل می شد و در خارج از کشور هم مطرح شده بود.

به خاطر دارم شب عملیات، من، علی زرکش [نفر شماره دو گروهک نفاق که در جریان تجاوز منافقین به کشورمان و اشغال اسلام آباد غرب در سال ۶۷ توسط نیروهای رجوی مشمول تصفیه سازمانی شد]، علیرضا معدنچی، احمد شادبختی و همسرش، محمدعلی جابرزاده انصاری، همسر من [منصوره بیات] و چند نفر دیگر در خانه ای مخفی در اول اتوبان عباس آباد در طبقه چهارم یا پنجم حضور داشتیم. زرکش خبر طراحی چنین عملیاتی را به تعدادی از ما داد و ما از طریق دستگاه شنود بی سیم پاسداران و کمیته ها به گوش بودیم. شاخص پیروزی عملیات، کشته شدن [شهادت] آیت الله بهشتی بود که اگر صرفا ایشان کشته می شد، عملیات پیروز بود.

ساعت ۹ شب انفجار صورت می گیرد و لحظاتی قبل از آن، آقایان رفسنجانی، بهزاد نبوی و عسگراولادی به دلیل کارهایی که داشتند، از جلسه خارج می شوند. کلاهی تا دقایق آخر آنجا بوده است و بعد آنجا را ترک می کند. بدین ترتیب انفجار هفت تیر با مواد منفجره ای که از پادگان ها مصادره شده بود، صورت می گیرد. شنود کمیته ها و سپاه، نشان دهنده این بود که آنها نیز به دنبال این بودند که ببینند آقای بهشتی جزء کشته شدگان [شهدا] است یا نه، که بعد معلوم شد… هدف اصلی انفجار [حزب جمهوری] آقای بهشتی بود و بمب نیز در زیر تریبون سخنرانی ایشان کار گذاشته شده بود. شدت انفجار و کهنه بودن ساختمان باعث فرو ریختن سقف و ریزش آوار می شود؛ بیشترین تلفات نیز ناشی از ریزش آوار بود.

علی زرکش

علی زرکش

درست در فردای هفتم تیر، طبق برنامه از قبل آماده شده و در پی موافقت با عبدالرحمن قاسملو – دبیر کل وقت حزب [منحله] دموکرات کردستان – من و سه نفر دیگر به عنوان گروه موسس رادیو مجاهد، همراه پیک اعزامی حزب، عازم مهاباد و کردستان شدیم. یکی دو ماه بعد، سازمان فردی را برای حفاظت به کردستان آورد که البته هویت او برای همه روشن نیست اما آن شخص کسی نیست جز محمدرضا کلاهی.

او مدت ها در کردستان در بخش رادیو بود؛ کارآیی ویژه ای نداشت اما برای حفاظت به منطقه منتقل شد و تهیه بولتن خبری رادیوهای مختلف از جمله کارهای او بود.

در ایامی که کلاهی مخفی شده بود برای ردیابی وی، دوستان، نزدیکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر نهاجا بوده چندین مرحله مورد بازجویی قرار گرفتند، اما نتیجه مثبتی نداشت. نامبرده در عراق در بخش عارفی (روابط با عراق) با نام مستعار کریم فعالیت می کرده و با یکی از منافقین به نام خورشید فرجی زنوز اهل تهران ازدواج می نماید. همسرش قبلاً‌ مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته، مدتی فرمانده گردان ارکان (پشتیبانی) و مدتی مسئول تأسیسات بوده است. وی آموزش خلبانی را گذارنده، آخرین مسئولیتش به عنوان فرمانده یگان پدافند و به اصطلاح ارتش آزادیبخش سازماندهی شده است.

گفته می شود کلاهی در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئله‌دار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید.

*اعتراف رجوی به جنایت

بعد از سقوط رژیم بعثی صدام در عراق، نوارهای فیلمبرداری شده از ملاقات‌ها و مذاکرات فوق سری رجوی با مقامات اطلاعاتی و امنیتی این رژیم کشف شد و تعدادی از آنها در اروپا منتشر گردید. از جمله متن مکتوب پنج ملاقات رجوی طی سال های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ میلادی به همراه سی دی تصویری و صوتی آن در سال ۱۳۸۳ در قالب یک کتاب به ضمیمه سی دی،‌ در لندن انتشار یافت.

مسعود رجوی اعتراف به کشتار در حزب جمهوری

مسعود رجوی در یکی از این ملاقات‌ها صریحاً در مورد مسئولیت سازمان در انفجار هفتم تیر سخن می گوید. وی در دیداری با سپهبد طاهر جلیل حبوش رئیس سازمان کل اطلاعات عراق در سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) هنگام اشاره به سوابق روابط قبلی با آمریکا و فرانسه چنین می گوید:

” همانگونه که اطلاع دارید من در سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سال ها … به ما تروریست نمی گفتند، هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه می دانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم،
می دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد … آنها می دانستند و خوب هم می دانستند،‌ ولی صفت تروریست هم به ما نزدند .”

مسعود رجوی و مخابرات صدام توطئه برای ترور

جلسه مسعود رجوی، مهدی ابریشمچی با طاهر جلیل حبوش

لازم به ذکر است که ضبط تلویزیونی این جلسه و سایر مذاکرات رجوی و مقامات امنیتی رژیم بعث عراق به طور مخفیانه و توسط سرویس اطلاعاتی عراق صورت پذیرفته است که پس از تصرف آرشیوهای فوق سری مراکز اطلاعاتی به دست گروهی از مردم و نیروهای مبارز عراقی کشف گردید. آن بخش از نوارهای منتشره در لندن بنابر آنچه که در مقدمه کتاب حاوی متن آنها آمده است، توسط یک نماینده برجسته پارلمان اروپا به نام بارونس اِما نیکلسون Emma Nicholson از عراق خارج شده و در اختیار ناشران آن قرار گرفته است.

*منابع:

روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی، تیرماه ۱۳۶۰
کتاب سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

***

فردا نیوز، پانزدهم می ۲۰۱۶
لینک به منبع

اینترپل عامل فاجعه ۸شهریور را بازداشت کرد/ کشمیری یا عطریانفر؟ عامل دستگیر شده انفجار نخست وزیری کیست؟

در حالی که خبرهای غیررسمی منتشر شده از دستگیری کشمیری حکایت دارد اما شنیده ها حاکی از آن است که فرد دستگیر شده زهره عطریانفر، عضو باند کشمیری است و نه خود کشمیری.

سرویس سیاسی فردا: روز گذشته سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی ناجا در نشست خبری خود، خبر بازداشت یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین را اعلام کرد. وی گفت: به دنبال همکاری‌های پلیس اینترپل و پیگیری‌های پلیس ایران، یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین که در انفجار حزب جمهوری دست داشت در کشور آلبانی شناسایی و دستگیر شد.

انفجار دفتر نخست وزیری یکی از پرونده های پرابهام و امنیتی در تاریخ انقلاب بوده و انگشت اتهام این حادثه به سوی افراد متعددی رفته است. بهزاد نبوی که در دولت شهید رجایی مسئولیت سخنگوی دولت و رئیس ستاد بسیج اقتصادی را برعهده داشت ازجمله کسانی است که در این سال‌ها همواره مورد اتهام بوده است که پیگیری قضایی او و دیگر چهره‌های مورد اتهام با دستور حضرت امام متوقف شد.

کشمیری یا عطریانفر!

انفجار نخست وزیری مجاهدین خلق فرقه رجوی

ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری

ساعت ۳ بعدازظهر روز هشت شهریور سال ۱۳۶۰، جلسه شورای امنیت کشور؛ حاضران: محمدعلی رجایی رئیس جمهور، محمد جواد باهنر نخست وزیر و مسعود کشمیری جانشین دبیر شورای امنیت بالای میز جلسه نشسته اند. تیمسار وحید دستجردی کنار باهنر و بعد از او اخیانی به جای فرماندهی ژاندارمری کل نشسته، در کنار وی به ترتیب تیمسار کتیبه، سرورالدینی معاون وزیر کشور، خسرو تهرانی از اطلاعات نخست وزیری، کلاهدوز قائم مقام سپاه یک طرف میز بودند و طرف دیگر میز تیمسار شرف خواه معاون نیروی زمینی، سرهنگ وحیدی معاون هماهنگی ستاد مشترک، سرهنگ وصالی فرمانده عملیات نیروی زمینی و سرهنگ صفاپور فرمانده عملیات ستاد مشترک قرار دارند.

ضبط صوت بزرگ کشمیری که مخصوص ضبط جلسات است، درست نزدیک رجایی و باهنر قرار می گیرد و کشمیری به معمول هر جلسه چای می ریزد و برای حاضرین می آورد و پس از گفتگوی کوتاهی با خسرو تهرانی از جلسه خارج می شود. او پیش از خروج از جلسه کیف بزرگی را که همیشه همراه دارد با پا به نزدیکی رجایی هدایت می کند.

کشمیری از ساختمان نخست وزیری خارج می شود و در میدان پاستور نزد کسانی می رود که منتظر او هستند تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند. همزمان صدای انفجار شدیدی منطقه را می لرزاند. مطابق نظر کارشناسان بمب از نوع خاص «تخریبی-آتشزا» بوده که از حدود ۲ پوند تی- ان- تی و مقداری منیزیم تشکیل و در یک کیف دستی جاسازی شده بوده.

پس از گذشت سی و چند سال از این ماجرا آخرین خبری که از کشمیری به دست آمد این بود که او و محمدرضا کلاهی صمدی (عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی) هنگام خوردن غذا در رستورانی در شهر کلن و هنگام رانندگی در شهر هامبورگ آلمان مشاهده شده اند. اما به دنبال انتشار خبر سردار منتظر المهدی برخی گمانه زنی ها از دستگیری مسعود کشمیری خبر دادند.

کشمیری یا عطریانفر!

کشمیری کلاهی

از سمت راست: مسعود کشمیری و محمد رضا کلاهی

کشمیری دستگیر شد!

در همین زمینه امروز روزنامه شرق در گزارشی نوشت: «روز گذشته خبری منتشر شد که پیشینه آن به حدود ٣۵ سال قبل بر‌می‌گشت؛ سردار منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی، در میان مباحث مختلفی که در کنفرانس خبری خود مطرح کرد، از دستگیری عامل انفجار دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران در کشور آلبانی خبر داد. پس از سقوط صدام، منافقین که سال‌ها در پناه حکومت او در عراق می‌زیستند، مجبور به ترک این کشور شدند. در سال‌های اخیر آنها مجبور شدند به کشورهای دیگر بروند اما جایی را نیافتند که آنان را به صورت گروهی بپذیرد. دراین‌میان چندسال پیش دولت آلبانی اعلام کرد در چند مرحله تعدادی از اعضای این گروه را برای اعطای پناهندگی می‌پذیرد. در نهایت چند گروه از منافقین که تعدادشان به حدود ٣٠٠ نفر می‌رسید به این کشور رفتند. به احتمال بسیار زیاد منظور منتظرالمهدی کسی جز مسعود کشمیری نیست. هشتم شهریور ١٣۶٠ دفتر نخست‌وزیری منفجر شد و طی آن رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر وقت (محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر) به شهادت رسیدند. مسعود کشمیری، مظنون اصلی انفجار در دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی، از اعضای سازمان منافقین بود که توانسته بود تا سطح جانشین دبیر وقت شورای‌عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به یکی از حساس‌ترین ارکان امنیتی و تصمیم‌گیری کشور نفوذ کند.»

در حالی که خبرهای غیررسمی منتشر شده از دستگیری کشمیری حکایت دارد اما شنیده ها حاکی از آن است که فرد دستگیر شده زهره عطریانفر، عضو باند کشمیری است و نه خود کشمیری.

زهره عطریانفر کیست؟

زهره عطریانفر (خواهر محمد عطریان فر از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی) از اعضای ارشد سازمان منافقین است که هم اکنون تشکیلات نظامی این سازمان را رهبری می کند. جواد قدیری شوهر اول زهره عطریانفر بوده است. قدیری که از اعضای باند خسرو تهرانی و کشمیری بوده، در ابتدای انقلاب از سوی سازمان مجاهدین مامور نفوذ در نهاد های امنیتی می شود و در ترور مقام معظم رهبری در ۶ تیر سال ۱۳۶۰ دست داشته‌است.

به هر حال باید تا روزهای آینده و روشن شدن ابعاد این ماجرا و اطلاع‌رسانی نهادهای مسئول منتظر ماند تا مشخص شود بلاخره معمای انفجار ۸ شهریور نخست وزیری حل خواهد شد.

(پایان)

***

 همچنین:
http://iran-interlink.org/fa/index.php?mod=view&id=10252

هفت تیر، سی سال پس از بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی

(مجتبی واحدی و مسعود خدابنده در برنامه افق، صدای امریکا)

.

… بزرگترین خطای مجاهدین این بود که با کشتن آیت الله بهشتی به روند دموکراسی در ایران آسیب زدند. گفته های علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات در گفتگو با شرق به مناسبت سی امین سالگرد بمب گذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی. سی سال پیش در همین ساعات آیت الله سید محمد حسینی بهشتی نخستین رئیس دیوان عالی ایران پس از انقلاب، اولین دبیر کل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی در انفجار مهیبی در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه باتفاق محمد منتظری و بیش از هفتاد تن دیگر از جمله بیست و هفت نماینده مجلس، چهار وزیر و دوازده معاون وزیر کشته شدند. هر چند عامل انفجار هفتم تیر محمد رضا کلاهی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت …

برنامه افق، تلویزیون صدای امریکا، بیست و هشتم ژوئن ۲۰۱۱
http://www.voanews.com/persian/programs/tv/113209144.html

لینک جهت دانلود (صد مگا بایت، سی دقیقه)

همین ویدئو در یو تیوب:

VOA interviews MassoudKhodabandeh, Mojtaba Vahedin (June 28, 2011)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرشیو موضوع : تحقیق و پژوهش

وحید افراخته، تراژدی یک انسان

وحید افراخته، تراژدی یک انسان

وحید افراخته، تراژدی یک انسان بهروز جلیلیان، اخبار روز، پانزدهم می ۲۰۱۶:… زندگی، مبارزه و شکستن فردی مانند وحید افراخته پدیده ای منحصر به فرد در تاریخ مبارزاتی ما نیست، ولی مهم و آموخته ای تلخ است. او جوانی پر استعداد با آینده ای تامیین شده در زمان خودش بود که خود خواسته به مبارزه سهمگین، …

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده بی بی سی، چهاردهم می ۲۰۱۶:…  در ۷ تیر ۱۳۶۰ انفجار بزرگی در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی رخ داد که در آن ده‌ها نفر کشته شدند. رسانه‌های رسمی ایران فردی به نام محمدرضا کلاهی را عامل بمب‌گذاری معرفی می‌کنند و می‌گویند …

خرید آب سخت از ایران تهدیدی برای موجودیت مجاهدین خلق

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

خبر بد برای مجاهدین خلق این است که نخستین مشتری های آب سخت ایران ، دو ابرقدرت جهانی یعنی امریکا و روسیه هستند. به گزارش رویترز ایران برای فروش ۴۰ تن آب سخت با روسیه نیز مذاکره کرده است. در گزارش رویترز آمده است که وزیر امور خارجه ی روسیه …  خرید آب سخت از ایران تهدیدی …

رجوی ها و بلایی که بر سر زنان فرقه آورده اند

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

رجوی ها و بلایی که بر سر زنان فرقه آورده اند (قسمتهای اول و پایانی)  صالحی، انجمن نجات، مرکز مازندران، سوم می ۲۰۱۶:…  اگر چه رجوی ها در ظاهر ادعای اعطای مسئولیت به زنان را دارند اما در حقیقت تمام زنان باید به آنچه رجوی دستور می دهد عمل کنند و هیچ یک، حتی فردی …

حاج مسعود رجوی و مواردی ازنقض حقوق بشر و …

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

حاج مسعود رجوی و مواردی ازنقض حقوق بشر و جنایت و خیانت و وطن فروشی در کارنامه سیاهش  مجید روحی، ایران اینترلینک، دوم می ۲۰۱۶:…  اکنون حاج مسعود رجوی و فرقه اش که خود را پیام آور صلح و آزادی می دانست، با انحراف از اصول و نادیده گرفتن حقوق اعضای اسیر در فرقه ، …

مجید روحی:شناخت خطرات فرقه حاج مسعود رجوی و فرقه گرایی

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

شناخت خطرات فرقه حاج مسعود رجوی و فرقه گرایی مجید روحی، صفحه فیسبوک، اول می ۲۰۱۶:…  حاج مسعود رجوی و فرقه اش شورای تقلبی و درون فرقه ای تشکیل داده اند و به دروغ اسمش را «شورای ملی مقاومت» گذاشته اند و تلویزیون و رادیویی بر پا کرده اند که درون فرقه ای است و …

مزدا ارسی:از سانترالیسم دمکراتیک تا دیکتاتوری مسعود رجوی!

پلیس ایران: یکی از عوامل بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در آلبانی دستگیر شده

از سانترالیسم دمکراتیک تا دیکتاتوری مسعود رجوی!  مزدا پارسی، انجمن نجات، مرکز فارس، بیست و هشتم آوریل ۲۰۱۶:…  درباره ی مجاهدین خلق این میراث به یک تراژدی انسان انجامید. سانترالیسم دموکراتیک تبدیل به ابزاری برای تسلط بر اعضای سازمان شد. آن مبارزات کذایی برای آزادی خلق – تحت رهبری مسعود رجوی – کیش شخصیتی به …

مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ آیا مسعود رجوی در داخل قلعه اشرف بود؟ قسمت ۵

مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار ـ آیا مسعود رجوی در داخل  قلعه اشرف بود؟ قسمت ۵

ببینید خود مسعودرجوی اومد توی یکی ازصحبت هاش برگشت و گفت : که یکجا مرزسرخ ماست یکجا، ببین کل اشرف را ول کرد یکجا را ، گفت مرکز فرماندهی مرزسرخه، یعنی اگر حمله …

تحت فرمان حاج مسعود رجوی انسان ها به همین راحتی به قتل می رسند…

تحت فرمان حاج مسعود رجوی انسان ها به همین راحتی به قتل می رسند…

تحت فرمان حاج مسعود رجوی انسان ها به همین راحتی به قتل می رسند… مجید روحی، ایران اینترلینک، بیست و ششم آوریل ۲۰۱۶:…  به دستور حاج مسعود رجوی مسئولین فرقه رجوی سناریوی را چیدن و در چادر سهیل ختار را به قتل رساندن و کسی را اجازه ندادن که حتی جنازه سهیل ختار را ببیند …

هادی شبانی:چرا مسعود رجوی در سال ۱۳۵۱ اعدام نشد ؟

تحت فرمان حاج مسعود رجوی انسان ها به همین راحتی به قتل می رسند…

در ادامه وی بیان می کند : سال ۱۳۵۰ که برادرش (مسعود) دستگیر شد، کاظم فوری نامه نوشت و تلفن زد که: «آقا! دستم به دامن ات، برادرم را نجات دهید!» و من هم گفتم که: «ببینم چه کاری می توانیم بکنیم و بعد مسعود، محکوم به اعدام شد. کاظم جاهای مختلفی هم می رفت و ضمن …

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید