یکی دیگر از آثاری که در “فهرست کوتاه جایزهی بینالمللی ادبیات” جای گرفته، “ایرانی” از الکساندر ایلیچفسکی، نویسندهی ۴۶ سالهی جمهوری آذربایجان است. او که تحصیلات خود را در رشتهی فیزیک نظری در مسکو به پایان رسانده، نوشتن داستان، مقاله و رمان را از سال ۱۹۹۶ آغاز کرده است. نخستین اثر ایلیچفسکی با عنوان “ماتیس” در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است. بنا به نوشتهی هیات داوران که تازهترین اثر ایلیچفسکی را “رودخانهی پرتلاطم و بدون ساحل نفت” خوانده، “ایرانی” رمانی چندلایه و چندموضوعی است. این رمان ۷۰۰ صفحهای که با “نثری پرتنش و همواره غافلگیرکننده” نوشته شده، به زندگی زمینشناسی به نام ایلیا میپردازد که در جریان رویدادهای پرآشوب دههی ۱۹۹۰ مسکو به کالیفرنیا در آمریکا مهاجرت میکند و چند سال بعد از سوی یک شرکت بینالمللی نفت برای انجام ماموریت نظارت بر تولید و تصفیهی این طلای سیاه به زادگاهش باکو در آذربایجان بازمیگردد.
“ایرانی”، نامزد دریافت جایزه بینالمللی ادبیات معاصر آلمان
دویچه وله ـ 23.05.2016
به نظر هیات داوران “جایزهی بینالمللی ادبیات برای کتابهای ترجمهشدهی ادب معاصر” رمان “ایرانی” از الکساندر ایلیچفسکی در میان عنوانهایی که در “فهرست کوتاه” نامزدهای این جایزه قرار دارند، “یک حماسهی بزرگ قفقازی” است.
مرحلهی نهایی هشتمین دور اهدای “جایزهی بینالمللی ادبیات برای کتابهای ترجمهشدهی ادب معاصر” که از سوی “خانهی فرهنگهای جهان” و بنیاد “المنتارتایلشن” در آلمان برگزار میشود، نزدیک شده است.
هیات داوران ۷ نفرهی این جایزه روز چهارشنبه (۱۸ مه) اسامی ۶ اثری که از میان ۱۵۱ رمان برگزیده شده و به مرحلهی واپسین راه یافتهاند را اعلام کرد.
این هیات در بارهی عنوانهایی که به “فهرست کوتاه” آن راه یافتهاند، مینویسد: «نثر این کتابها، نویسندگان آنها و قهرمانانشان همگی در میان چند زبان، فرهنگ و سیستم زندگی میکنند یا در رفتو آمدند.»
این آثار همچنین ظرفیت تجربی و چندوجهی بودن نویسندگان آنها را نشان میدهند که از جمله از تعهد ادبی نیز بیبهره نیستند. این تعهد ولی نه به تهییج، بلکه به طرح پرسشهای تفکربرانگیز میانجامد.
ویژگی این جایزهی ۳۵ هزار یورویی که امسال به یکی از شش نامزد برگزیده اهدا میشود، این است که هم از نویسندگان و هم از مترجمان آثار ادبی معاصر تقدیر میکند.
“توفانی از بهشت وزیدن گرفت”
یوهانس آنیورو نویسندهی ۳۷ سالهی سوئدی با نخستین رمان خود با عنوان “توفانی از بهشت وزیدن گرفت” در ردیف اول این فهرست قرار دارد.
آنیورو این اثر را با الهام از زندگی پدر خود که نزدیک به سه دهه پیش به دلایل سیاسی به عنوان پناهجو از اوگاندا راهی سوئد شد، نگاشته است.
“توفانی از بهشت وزیدن گرفت” چگونگی این فرار را از جهنم اوگاندای تحت فرمان عیدی امین به بهشت سرد سوئد که در آن اغلب خونسردی به بیتفاوتی تعبیر میشود، بازگو میکند. این رمان تا کنون به هفت زبان ترجمه شده است.
هیات داوران “جایزهی بینالمللی ادبیات” دربارهی این اثر مینویسد: «یوهانس آنیورو در رمان خود گله و شکایت نمیکند، بلکه سرنوشتی را شفاف و روشن بازگو میکند که از شخصیت فردی پدر نویسنده نشان دارد و آن را به خاطرهای فراموشنشدنی تبدیل میسازد. ادبیات بیش از این چیزی نمیخواهد»
“تاریک، تقریبا شب”
یونا باتور، نویسندهی لهستانی رمان “تاریک، تقریبا شب”، در این اثر داستان پرکشش خانوادهای لهستانی را که در شهری مرزی در شلزین لهستان زندگی میکند، به تصویر کشیده که ماجراهای آن به دلیل نزدیکی جغرافیایی به آلمان با تاریخ و گذشتهی این کشور پیوند خورده است.
این کتاب که دومین اثر این نویسندهی ۴۸ ساله است، همچنین به عنوان رمانی عشقی، تاریخی و هیجانانگیز نیز ارزیابی شده است. هیات داوران در این باره مینویسد: «باتور تخیلی وحشی و تودرتو دارد که در هر فصل رشتههای بیشمار داستان را به هم میبافد و دوباره آنها را به حال تعلیق رها میکند.»
باتور در چند ماهگذشته از بورس ادبی مؤسسه مبادلات آکادمیک آلمان (DAAD) استفاده کرده و در سال ۲۰۱۱ نیز یکی از نامزدهای دریافت جایزهی یادشده بوده است. نخستین رمان او با عنوان “کوه شنی” که چندی پیش به لهستانی منتشر شد، جایزهی ادبی “نایک” این کشور را از آن خود ساخته است. باتور سالها در ژاپن زندگی و تحقیق کرده است.
“ایرانی”
یکی دیگر از آثاری که در “فهرست کوتاه جایزهی بینالمللی ادبیات” جای گرفته، “ایرانی” از الکساندر ایلیچفسکی، نویسندهی ۴۶ سالهی جمهوری آذربایجان است.
او که تحصیلات خود را در رشتهی فیزیک نظری در مسکو به پایان رسانده، نوشتن داستان، مقاله و رمان را از سال ۱۹۹۶ آغاز کرده است. نخستین اثر ایلیچفسکی با عنوان “ماتیس” در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.
بنا به نوشتهی هیات داوران که تازهترین اثر ایلیچفسکی را “رودخانهی پرتلاطم و بدون ساحل نفت” خوانده، “ایرانی” رمانی چندلایه و چندموضوعی است.
این رمان ۷۰۰ صفحهای که با “نثری پرتنش و همواره غافلگیرکننده” نوشته شده، به زندگی زمینشناسی به نام ایلیا میپردازد که در جریان رویدادهای پرآشوب دههی ۱۹۹۰ مسکو به کالیفرنیا در آمریکا مهاجرت میکند و چند سال بعد از سوی یک شرکت بینالمللی نفت برای انجام ماموریت نظارت بر تولید و تصفیهی این طلای سیاه به زادگاهش باکو در آذربایجان بازمیگردد.
تاسیسات نفتی این شرکت در جزیرهای در دریای خزر واقع شده که زمانی به اتحاد جماهیر شوروی سابق تعلق داشت، ولی اکنون شرکتهای نفتی آمریکایی و عربی صاحب امتیاز آن هستند.
ایلیا در آغاز ماموریت خود بهطور تصادفی به هاشم، دوست دوران دبستانش که در رشتهی پرندهشناسی تحصیل کرده، برمیخورد. هاشم در منطقهی جنگلی “شیروان” که نزدیک مرز ایران و محل زندگی عقابها است، زندگی میکند و کار بررسی و نظارت بر شیوهی زیست یک گروه از آنها را به عهده دارد. حفظ منابع طبیعی این منطقه بهعهدهی دولت آذربایجان است.
هاشم که در ایران متولد شده، برخلاف ایلیا زندگیای منزوی و درویشمآبانه، ولی سرشار از معنویت و آرامش را دنبال میکند و به عنوان هنرمندی گشادهدست و درمانگری بینیاز در وحدت با طبیعت روزگار میگذراند.
پس از چندی این دو دوست قدیمی با یکدیگر در تماس نزدیک قرار میگیرند و ایلیا چنان مجذوب شیوهی زندگی سرشار از معنویت و نیروی مثبت هاشم میشود که از دنبال کردن مسیر عادی زندگی خود غافل میماند.
داوران جایزه ادبیات آلمان دربارهی این اثر نوشتهاند که ایلیچفسکی تصویری پرشیار از مناطق دورافتادهی دنیا و جلوههای جهانیشدهی آن به دست میدهد و آن را “یک حماسهی بزرگ قفقازی” خواندهاند.
به نظر سونیا مارگولینا، منقد ادبی روزنامهی آلمانی “دی ولت” این اثر ولی از ساختار و انسجام کافی برخوردار نیست. او بیش از هر چیز، به انگیزهی ایلیا اشاره میکند که “بسیار ضعیف” بررسی شده و به جای آن، اطلاعات و رویدادهای مربوط به منطقه، “بیش از حد عمیق” شکافته شده است.
مارگولینا همچنین مینویسد که الکساندر ایلیچفسکی از عهدهی پرداخت شخصیتها نیز برنیامده است: «قهرمانان رمان محصولات مصنوعی بیروحی یا موجودات دوپایی هستند که دانش جامع آفرینندهی خود را حمل میکنند.» به نظر این منقد، پایان کتاب هم مغشوش است.
“داستان دندانهای من”
نام والریا لوئیزلی، نویسنده و روزنامهنگار مکزیکی در سال ۲۰۱۳ نیز در فهرست نامزدهای جایزهی ادبی آلمان قرار داشت. لوئیزلی که ۳۲ سال دارد، جوانترین نویسندهی “فهرست کوتاه” این دوره است.
نثر این نویسنده که در مکزیکوسیتی و نیویورک زندگی میکند، تجربی و ترکیبی از متنهای فلسفی، هجو ادبی، مقاله، حکایت و “بیوگرافی دندانی” است و با متونی که بر اساس اصول کلاسیک و قراردادی رماننگاری نگاشته شدهاند، تفاوت دارد. در پسگفتار “داستان دندانهای من” به این نکته اشاره شده که “رمان به کمک کارگران آبمیوهسازی “جومکس” در شهر مکزیکو نوشته شده است.
داوران جایزهی ادبی آلمان در توضیح علت گزینش خود مینویسند: «والریا لوئیزلی با استفاده از دندانهای گوستاو شانچز مکزیکی معروف به نام “کارترا” (شاهراه) نشان میدهد که استفاده از اصول داستانسرایی با شور و علاقه هم ممکن است و آنها را تنها نباید برای نوشتن موضوعات تلخ و عبوس بکار برد.» بعضی از اعضای هیات داوران نثر لوئیزلی را «شادیآور ارزیابی کردهاند که خواننده را به خنده وامیدارد.»
نخستین رمان این نویسنده “سبکوزنها” نام داشت.
“مسکینان را ذبح کنید”
این تارهترین اثر شومونا سینها، نویسندهی ۴۳ سالهی هندیتبار فرانسوی نیز با طنز و لودگی نوشته شده است.
“مسکینان را ذبح کنید”، عنوانی است که از شارل بودلر، یکی از مطرحترین شاعران مکتب سمبولیسم فرانسه به عاریت گرفته شده و در شعری طنزآمیز به نیت برانگیختن همدلی و همدردی جامعه با فقرا بکار رفته است. سینهاس میگوید: «برای این که تلخی واقعیت را در آثارم تحملپذیر کنم، از طنز استفاده میکنم.»
انتشار “مسکینان را ذبح کنید” که به زندگی یک مترجم زن کارمند در ادارهی مهاجرت فرانسه میپردازد، در رسانههای این کشور نه تنها از جهت ادبی بلکه همچنین از نظر سیاسی ـ اجتماعی نیز بحثبرانگیز شد.
سینها در رمان خود در نقش یک قاضی، سیستم مهاجرت و قانون مربوط به مهاجران فرانسه را به عنوان دستگاه ناعادلانهای ارزیابی میکند که حقوق همهی “بازیگران و فعالان” آن را زیر پا میگذارد.
در این میان سهم پناهجویان که نویسنده آنان را به طنز “پرندگان مهاجر” مینامد، بیشتر از سایرین نادیده گرفته میشود. سینها با لحنی خشمآگین، خشن و طنزی گزنده، به ویژه به پناهجویان هندی میتازد. او میگوید: «من میخواستم هممیهنانم را بیدار کنم. کارهایی که آنها میکنند، وحشتناک است. آنها خود را به پای “سفیدها” میاندازند.»
سینها، ۱۵ سال است که در پاریس زندگی میکند و بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ در آموزشگاهی به عنوان آموزگار زبان انگلیسی تدریس کرده است. او از سال ۲۰۰۹ به شغل مترجمی در ادارهی مهاجرت فرانسه مشغول بود ولی پس از انتشار “مسکینان را ذبح کنید” در سال ۲۰۱۱ کار خود را از دست داد. سومین اثر سینهاس “کلکته” نام دارد.
“بازتاب منفی”
رمان “بازتاب منفی” از ایوان ولادیسلاویچ، نویسندهی آفریقای جنوبی، ششمین نامزد دریافت “جایزهی بینالمللی ادبیات برای کتابهای ترجمهشدهی ادب معاصر” است. این اثر به رویدادهایی که در دههی سالهای ۱۹۸۰ در آفریقای جنوبی رخ داده میپردازد؛ تبعیض نژادی، تلاش برای دستیابی به حقیقت و فن یا هنر عکاسی از جمله دستمایههای این رمان است.
راوی داستان، مردی است که سالها در لندن زندگی کرده و پس از برگزاری نخستین انتخابات آزاد در آفریقای جنوبی به زادگاهش باز میگردد تا تغییرات و دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی آن را تجربه کند.
تیو کول (Teju Cole)، نویسندهی آمریکایی نیجریاییتبار که در سال ۲۰۱۳ با رمان “شهر آزاد” این جایزه را به خود اختصاص داده، در پیشگفتار رمان مینویسد: «در واقع این کتاب، داستان دیدار دو متفکر بزرگ در دورهای وحشتناک است.»
هیات داوران در بارهی رمان “بازتاب منفی” مینویسد: «روزنامهنگار و نویسندهی آفریقای جنوبی با نگارش این اثر هنرمندانه موفق شدهاست،موضوعهای مهم تاریخ تمدن را با طرح پرسشهای اخلاقی و زیباییشناسانه به روایتی مهم دربارهی دورههای پیش و پس از تبعیضنژادی در آفریقای جنوبی پیوند زند.»
داوران “بازتاب منفی” را یک “اثر استادانهی ادبی” ارزیابی میکنند.
قرار است “جایزهی بینالمللی ادبیات برای کتابهای ترجمهشدهی ادب معاصر” روز ۲۵ ژوئن سال جاری در برلین به یکی از این نامزدها اهدا شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محبوب ترین مطالب برای موضوع کتاب
- روزهای تاریک بغداد – 1,031 views
- نقد و بررسی کتاب ” روزهای تاریک بغداد “ – 776 views
- «تهران در قلبم؛ چگونه سرزمین پدریام مرا یافت» – 428 views
- کتاب “سراب آزادی” بقلم خانم مریم سنجابی منتشر شد – 359 views
- کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک – 331 views
- شرح زندان و شکنجه در فرقۀ رجوی از زبان مریم سنجابی یکی از قربانیان و شاهدان – 251 views
آرشیو موضوع : کتاب
معرفی کتاب سقوط ـ وقتی همه عکسها روی میز باشد
ماجرایی مثل ۲۸ مرداد ۳۲، بسته به آنکه آن را در کدام کتاب بخوانیم، یا پای سخن کدام راوی ماجرا بشنویم، میتواند همدلی ما را با یک سوی داستان برانگیزد و تقویت کند. اما من به شخصه مثل بسیاری از شما، این فرصت را نداشتهام تا همه روایتهای موجود در مورد آن را کنار هم قرار دهم و …
- 32 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۳ خرداد ۱۳۹۵ , ساعت ۱۰:۲۲
- ادامه مطلب
دن کیشوت را تنها گذاشتیم ؛وای بر ما !
سروانتس طبق توصیه های فرهنگ روشنگری دوران باستان میخواست با کمک رمان از طریق طنزوشوخی به مردم آموزش اجتماعی بدهد ؛ یعنی بر روال رهنمود هراز ؛ شاعررومی که میگفت سرگرمی ولذت ادبی باید همراه روشنگری و دیالوگ در متن باشد ….
- 123 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ , ساعت ۱۱:۰۰
- ادامه مطلب
معرفی کتاب سراب آزادی در تالار یاس نمایشگاه کتاب
معرفی کتاب سراب آزادی در تالار یاس نمایشگاه کتاب ندای حقیقت، تهران، هشتم می ۲۰۱۶:… امروز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ در یک مراسم اولیه کتاب سراب آزادی با حضور نویسنده ، خانم سنجابی معرفی شد. ایشان به مدت یک ساعت در یک جلسه پرسش و پاسخ و معرفی کتاب سراب آزادی شرکت کردند. که با استقبال تعداد …
- 82 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ , ساعت ۹:۵۸
- ادامه مطلب
گشایش نمایشگاه کتاب لایپزیگ با موضوع محوری پناهجویان
هاینریش ریتمولر، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان آلمان، این ابتکار عمل را واکنشی به خدشهدار شدن ارزشهای مدنی و انسانی در این کشور دانست. او افزود در برابر کسانی که بدون ارائه راهحل فقط مطالبات سیاسی خود را بیان میکنند یا به تبلیغات تصویرگرایانه ساده متوسل میشوند و صدایشان بسیار بلندتر از کسانی در جامعه است که واقعا میاندیشند …
- 99 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۷ فروردین ۱۳۹۵ , ساعت ۱۵:۲۳
- ادامه مطلب
شرح زندان و شکنجه در فرقۀ رجوی از زبان مریم سنجابی یکی از قربانیان و شاهدان
در اینجا میخواهم ابتدا اسامی نفراتی که بعنوان زندانبا ن و شکنجه کردن دوستان خودشان دست داشتند افشا کنم وسپس به خاطر ثبت در تاریخ اسامی نفراتی که قربانی این عمل شوم رجوی شدند را اعلام کنم. تعدادی از زندانبانان که در شکنجه افراد زندانی نیز دست داشتند عبارت بودند از: فاضل موسوی،حسن حسن زاده محصل(دو تن از مسؤلین ستاد …
- 251 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ , ساعت ۱۳:۵۸
- ادامه مطلب
داستان تلخ زنى که عاشق گاندى بود
لحظه دیدار با گاندى فرامى رسد. مدلین در همان لحظه نخست چنان جذب شخصیت او مى شود که در نامه اى به پدرش درباره گاندى مى نویسد: «این چشم …
- 214 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ , ساعت ۱۳:۵۳
- ادامه مطلب
روایت جوان آلمانی؛ بازگشت از ‘جهنم’ سلفیها
دومینیک موسی شمیتز در هفده سالگی به سلفیها پیوست. او سالها شهر به شهر سفر میکرد تا جوانان را به آیین سلفی که برداشتی خشک و تعصبآمیز از اسلام است، جذب کند. اکنون که ۲۸ ساله شده، باز همچنان شهرهای آلمان را زیر پا میگذارد و این بار در شهرهای گوناگون به مدرسهها، باشگاههای ورزشی و اماکن تفریحی میرود …
- 219 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۱ اسفند ۱۳۹۴ , ساعت ۱۶:۱۵
- ادامه مطلب
مهدی خوشحال: آیا غرب غروب خواهد کرد
در کنار نارضایتی مردم میزبان و مهمان، بسیاری از ارزشهای انسانی و دموکراسی و حقوق بشری و تمدن مدارا و تحمل غرب، زیر سئوال رفته است، با این وجود، یک راه حل برای همه طرفهای درگیر باقیمانده است و آن هم پذیرش پناهجو و یا عدم پذیرش پناهجو و تبعات و عواقب خوب و بدش نیست، بلکه کمک …
- 231 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۲۸ دی ۱۳۹۴ , ساعت ۱۳:۴۰
- ادامه مطلب
کتاب “سراب آزادی” بقلم خانم مریم سنجابی منتشر شد
کتاب “سراب آزادی” بقلم خانم مریم سنجابی منتشر شد خبرگزاری فارس، هفدهم ژانویه ۲۰۱۶:… اغلب نیروهای سازمان افرادی بودند که پس از فراخوان سازمان در اواخر سال ۶۵ به عراق آمدند و اکثراً کار پراتیک نظامی انجام نداده و تسلط کافی به امور نظامی و جنگ نداشتند به عنوان نمونه من و تعداد بسیار زیادی تا …
- 359 views
- ثبت یک دیدگاه
-
منتشر شده در : ۲۸ دی ۱۳۹۴ , ساعت ۱۱:۵۷
- ادامه مطلب
نقد و بررسی کتاب ” روزهای تاریک بغداد “
البته بر اساس روایت آقای سبحانی این گونه تحقیرها در درون سازمان نیز نسبت به نیروهای منتقد به عملکردها صورت میگرفت: “رفیعینژاد در بین آقایان یکی از سردمداران اصلی ترویج فرهنگ لومپنیزم در سازمان بوده است. محسن هاشمی یکی از اعضای سابق سازمان برایم در زندان ابوغریب تعریف میکرد: نادر رفیعی نژاد برای تحقیر و خرد کردن …