عبدالکریم ابراهیمی: مرگ یک جانی از سران تشکیلات رجوى

0
548

اینجانب جداشده از تشکیلات رجوى و قربانى بیست و پنج سال شکنجه روحى و روانى و همچنین زندانى و کار با اعمال شاقه و هدر رفتن عمر و جوانى و زندگى ام، بعلت جنایات این انسان نماها مرگ این جنایتکار را وعده الهى میدانم و به بقیه جنایتکاران رجوى توصیه میکنم، در این کهولت سن از اعمال جنایتکارانه خود دست بردارند و با  برى جستن از مسعود و مریم رجوى و اعمال گذشته خود و دورى از اسارت و زنجیر نگهداشتن  افراد در تشکیلات، در این واپسین روزگار عمرتان، باعث کاستن از عذاب وجدان خود شوید و نگذارید مردنتان با لعن و مذمت ملت ایران و ما جدا شدگان، همراه شود

مرگ یک جانی از سران تشکیلات رجوى

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، ۱۵٫۰۲٫۲۰۱۷

لینک به منبع

کهولت سن و فشارهاى روحى و روانى بر نیروى سالمندان رده فرماندهى ارتش نداشته و  پفکى و به گل نشسته مریم رجوى، یکى یکى آنها را به دیار باقى با کوله بارى از شقاوت و جنایت، راهى میکند. جنایتکارانى که یک عمر در این دستگاه جهل و خیانت در رکاب مسعود رجوى، این جانى زمانه، تمام هم و غم خود را وقف این خط و این مسیر ناجوانمردانه و تروریستى کرده و از هیچ شقاوتى در حق مردم ایران و نیروى ناراضى و منتقد تشکیلات، کوتاهى نکردند و خیانتهاى نابخشونى مرتکب شده اند که در پیشگاه ملت بزرگ ایران و قربانیان این جنایتکاران، هیچوقت بخشوده نمى شود و نخواهند شد و عاقبت آنها مرگى با ذلت و خوارى است که فقط لعن و مذمت نه تنها مردم ایران بلکه مردم عراق و جداشدگان از فرقه جهنمى رجوى و همچنین آزادگان جهان و قربانیان تروریسم مورد حمایت رجوى در عراق، سوریه و ….. به دنبال خواهد داشت.

یکى از این جانیان که در چند روز گذشته به درک واصل شد، محمدعلى جابرزاده انصارى است که در پاریس بعلت یک دو جین دردها و بیماریها فوت کرد و دستگاه تبلیغاتى رجوى از او بنام مجاهد کبیر، یاد کرده و میکند. البته بماند که رجوى کلمه مجاهدت در راه حق را آلوده به لوث وجود کثیف خود و سرکردگان و جانیان کثیف خود کرده است.

مریم رجوى، در پیام تسلیت خود براى این شکنجه گر و جانى آورده است:

„همچنانکه به برادرم قاسم در بستر بیماری در بیمارستان، چند نوبت گفتم، براستی باید در برابر استواری و ایستادگی و ایمان تزلزل ناپذیر او سر تعظیم و تکریم فرود آورد و براستی ۵ دهه وفا و یاری با مسعود در خطیرترین آزمایشهای تاریخ معاصر ایران جای تهنیت و تبریک دارد“.

اعترافات مریم رجوى  خود به تنهایى جنایات این شقى القلب را بارز و برجسته میکند که چگونه ذوب شده در جنایات مسعود رجوى است و در آزمایشات خیانت و شکنجه و جنایت و کشتار، پابه پاى مسعود جنایتکار بوده است.

واقعیت این است که این عنصر سرسپار و تئوریسین تمام جنایات و خیانت هاى رجوى، کسى است که اگر در شقاوت و سنگدلى و بى رحمى در حق اعضاء ناراضى و سربه نیست کردن و شکنجه از خود رجوى و خانمش بیشتر نباشد! کمتر نخواهد بود. این جانى، اولین کسى بود که همیشه در نشستهاى مسعود و مریم اثباتگر خطوط جنایتکارانه آنها بود و  گیرنده خطوط و پیاده کردن آن در تشکیلات براى سرکوب و رعب و وحشت و رباط سازى از عناصر تشکیلات در خدمت بدون چون و چرا به شخص مسعود و مریم رجوى بود و با تئوریزه کردن انقلاب ایدئولوژیکى، در بنده و برده سازى، حرف اول را در سلسله مراتب فرماندهى تشکیلات میزد.

از دیگر جنایت هاى او ارتباط تنگاتنگ با بعث عراق و اداره امنیت آن بر ضد مردم ایران، عامل جنایات کشتار کردها در شمال و شیعیان در جنوب عراق  و شرکت در محاکمه و تأیید و اصرار بر حکم اعدام ناراضیان داخلى و بخصوص اعضاى بالاى سازمان، از جمله على زرکش و مهدى افتخارى بوده که یکى را در عملیات موسوم به فروغ جاویدن به کشتن دادند و دیگرى را با چنان فشار روحى و روانى مواجه کردند که النهایه تعادل روحى خود را از دست داد و بعلت بیمارى از دست این جانیان راحت شد.

محمدعلى جابرزاده، یکى از قضات و شکنجه گران افراد منتقد و ناراضى تشکیلات بود که مو به مو در شکنجه و سربه نیست کردن افراد چه به صورت مستقیم و غیر مستقیم، نقش داشت و عامل اجرایى رجوى در جنایت و خیانت بود.

اینجانب جداشده از تشکیلات رجوى و قربانى بیست و پنج سال شکنجه روحى و روانى و همچنین زندانى و کار با اعمال شاقه و هدر رفتن عمر و جوانى و زندگى ام، بعلت جنایات این انسان نماها مرگ این جنایتکار را وعده الهى میدانم و به بقیه جنایتکاران رجوى توصیه میکنم، در این کهولت سن از اعمال جنایتکارانه خود دست بردارند و با  برى جستن از مسعود و مریم رجوى و اعمال گذشته خود و دورى از اسارت و زنجیر نگهداشتن  افراد در تشکیلات، در این واپسین روزگار عمرتان، باعث کاستن از عذاب وجدان خود شوید و نگذارید مردنتان با لعن و مذمت ملت ایران و ما جدا شدگان، همراه شود. هر چند از جنایتکار توبه بعید است، تا الان شقاوت تان راه به جایى نبرد، حداقل از این درس عبرت بگیرید، مگر میخواهید در این چند سال باقى مانده عمر چه لجنى سر خودتان بریزید، باور کنید پشت کردن به جنایات گذشته هنوز دیر نیست، ماهى را هر وقت از آب بگیرید، تازه است. سر عقل آمده و قبل از به گور رفتن، گذشته ننگین تان را پشت پا بزنید. این تنها راه نجات شماست و گرنه، جانى و قصى القلب و جنایتکار در خاطره تاریخ باقی خواهید ماند.

در پایان، خطابم به دوستان در زنجیرم در البانى است. بیشتر از این خود را وقف دروغگویى و دغلبازى این جانیان نکنید. دست و پاى اختاپوس شیاد مسعود رجوى، یکى یکى کنده میشود. خودتان را گول نزنید. سرنگونى فقط در کلام مسئولین سازمان است، آنهم براى در قفس نگه داشتن شماها. الان که نه سلاحى است و نه سرزمینى در کنار خاک میهن، واقعا دم زدن و باور به سرنگونى که سران تشکیلات وعده آن را میدهند، یک بحث عبث و بیهوده است. بیشتر از این فریب این شیادان را نخورید و خودتان را از زندانى که مریم رجوى براى شما در آلبانى ساخته، ترک کنید و به دنیاى آزاد و زندگى خصوصى خودتان در کشورهاى اروپایى رو بیاورید. باور کنید، ذهنیت من هم مثل شما بسته بود و زمانى که در تشکیلات بودم، فکر میکردم دیگر از من گذشته و زندگى برایم بى معنى بود. اما وقتى که پا به دنیاى آزاد گذاشتم، تازه فهمیدم زندگى زیباست و الان، زندگى راحتى دارم، بدور از خداى بالاسر و ضوابط بسته تشکیلات،  امیدوارم که دوستان عزیزم فرصت را غنمیمت شمرده و به آغوش زندگى و دنیاى آزاد برگردند و شروعى جدید داشته باشند.

به امید مرگ جنایتکاران و شقاوت پیشگان و آرزوى مرگ عفریته جهل و جنایت مریم رجوى در همین روزها.

„پایان“

https://www.youtube.com/watch?v=5e6TiY4sUJc

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید