ایران فانوس: انتخابات و فرقه ها

0
495

انتخابات و فرقه ها 

ایران فانوس، ششم می ۲۰۱۷:…  فرقه رجوی، طی ۵۰ سال اخیر با انتخابات و نظرسنجی و همه پرسی، چه در درون فرقه و چه برای مردم ایران، مخالف بوده و به جد مقاومت کرده است. آنان به دلایل مختلف با نفس انتخابات مخالفند. فرقه رجوی دارای ایدئولوژی و ساختاری است که انتخابات و آراء و نظر مردم را بر نمی تابد. آنان مردم را ابزار و ناآگاه می دانند و خود را ولی و قیم مردم تلقی می کنند. بسیاری از فرقه ها، دارای رهبری … 

لینک به منبع

انتخابات و فرقه ها

برگزاری انتخابات در ایران تجربه طولانی مدت نیست. ولی همگان دریافته اند که روز انتخابات، ابزاری قوی و مدرن جهت قدرت نمایی مردم  در راستای تحکیم اراده و تعیین سرنوشت شان است. به هر حال، کار دستجمعی و انتخابات و انتخاب شدن در ایران، تجربه ای است که می رود تا اراده مردم بر سرنوشت شان تحقق یابد. در این میان اما کسانی هستند که با هر نوع و مدل انتخابات مخالفند و مردم را شایسته انتخاب شدن و انتخاب کردن، نمی دانند. فرقه رجوی یکی از این دسته هاست.

فرقه رجوی، طی ۵۰ سال اخیر با انتخابات و نظرسنجی و همه پرسی، چه در درون فرقه و چه برای مردم ایران، مخالف بوده و به جد مقاومت کرده است. آنان به دلایل مختلف با نفس انتخابات مخالفند.

فرقه رجوی دارای ایدئولوژی و ساختاری است که انتخابات و آراء و نظر مردم را بر نمی تابد. آنان مردم را ابزار و ناآگاه می دانند و خود را ولی و قیم مردم تلقی می کنند. بسیاری از فرقه ها، دارای رهبری خود خوانده هستند که رهبرشان را مردم انتخاب نکرده و نخواهند کرد. ایدئولوژی فرقه، انتخابات را منافی حرمت و ارزشهای فرقه می داند و این که مردم بدون وصی و قیم، قادر به انتخاب سرنوشت خود نخواهند بود لذا فرقه ها نه در عرصه سیاسی بلکه در همه عرصه ها با سلیقه و مرام و انتخاب مردم از خوردن و پوشیدن گرفته تا انتخاب رییس جمهور، مخالفند و به جد با آن مقابله خواهند کرد.

تبلیغات فرقه که هر آنچه نقاط قوت را ضعف و ضعف را قوت تبلیغ می کند و به دنبال بهانه های واهی جهت برجسته کردن نقاط ضعف و پوششی بر نقاط قوت است و انتخابات را در هر شرایط و صورتی تحریم می کند، در اصل انتخابات ریاست جمهوری در ایران اثرات ویران کننده در مناسبات داخلی فرقه دارد چون که انتخابات و انتخاب شدن و انتخاب کردن و رای و نظر مردم، فلسفه وجودی و مناسبات فرقه را که بر اساس نپرسیدن و ندانستن بنا شده، زیر سئوال می برد.

در فرقه مجاهدین و در طی ۵۰ سال اخیر، هرگز نشانی از انتخابات درونی و همه پرسی و نظرخواهی در ارتباط با پست و مقام و تعیین تاکتیک و استراتژی و هدف و جنگ و صلح و غیره، نبوده است. آنان رهبرشان را آسمانی و چیزی برتر از خدا می دانند و به آن باور دارند. اعضاء اگر به خدا باور نداشته باشند و ترس نداشته باشند، باید به رهبری باور داشته و ترس داشته باشند. در مناسبات فرقه، بندرت اعضاء را به فرامین و وعده های خدایی دعوت می کنند و بشارت می دهند، اما اعضاء به طور صد در صد می بایست با رهبری بیعت کرده و به طور مطلق مطیع اوامر و فرامین رهبری باقی بمانند تا جاییکه برخلاف همه قوانین جهان، اگر رهبری در غیبت کبری باشد و یا در قید حیات نباشد، اوامر و فرامینش همچنان معتبر خواهد بود.

نگاهی به انتخابات و ارزشها و فرامین و استراتژی و ساختار و عزل و نصب رهبری مجاهدین که تنها با یک نظر و رای و فرمان، خلق شده و بر خلاف همه جای دنیا ازلی و ابدی بوده و حتی پس از مرگ رهبری نیز همچنان پابرجا و به قوت خود باقی خواهند بود مثلاً، رییس جمهور را که می بایست زن باشد، تنها یک رای و یک نظر از نوع رای و نظر آسمانی و فراقانونی وجود دارد که این منصب و مقام، مقدس و ابدی شمرده می شود و نه تنها در زمان حیات رهبر بلکه پس از مرگش نیز اعتبار دارد. یعنی برای همه ادوار تاریخ و همه بشریت اعتبار داشته و خواهد داشت.

فرقه هرگز نخواهد پذیرفت و ریسک نخواهد کرد تا اعضاء و مردم را در معرض آزمایش طلبکاری که همان انتخابات باشد، قرار دهد. آنان می پندارند، کسانی که امروز رییس جمهور انتخاب کنند، فردا نوع پوشش و خوردن و نوشیدن و استراتژی و رهبر و جنگ و صلح و نوع زندگی و غیره را انتخاب خواهند کرد، باجگیری خواهند کرد. آنان انتخابات مردمی را نشانه فاسد شدن و طلبکارشدن و باجگیرشدن مردم می دانند، مردمی که برای دوام و بقاء و حیات شان، می بایست بدهکار مطلق و مطیع اوامر رهبری باقی بمانند وگرنه در این دنیا و آخرت، رستگار نخواهند شد.

فلسفه انتخابات در فرقه ها به ویژه فرقه رجوی چنین است. انتخابات ممنوع است، اما ضد انتخابات و تحریم انتخابات، همیشه آزاد است. همان گونه که نقد، عامل اصلی پیشرف امور، حرام است و ضد نقد، آزاد است. بنابراین، انتخابات و نقد، حرام و ممنوع است ولی ضد انتخابات و ضد نقد، واجب و آزاد است مثلاً، اگر مسعود رجوی رهبری فرقه در سال ۱۹۹۳ در یک نمایش انتخاباتی تنها با رای و نظر یک نفر رییس جمهور را نه تنها زمانی که در قید حیات است بلکه پس از مرگش نیز انتخاب اصلح می کند و همه می بایست رییس جمهور باسمه ای را باور و هست و نیست خود را از آن او و نفس خود را به او ببخشند و از راه و روش او تبعیت کنند، بلکه در این رابطه جملگی می بایست رهبری را مورد ضد نقد قرار دهند که اگر شما چنین انتخاب اصلح و فهم و درک آسمانی جهت هدایت ما داشتید، چرا زودتر خیر ما را نگرفته و ما را از قید و بند جهالت و کج فهمی نجات ندادید؟ رهبری نیز لاجرم از این نوع انتقادات، که همان ضد انتقاد و خودویرانی روح و روان باشد، بدش نمی آید بلکه خوشش می آید و میدان را باز می کند تا اعضاء همچنان در همه امور با ضد نقد، به خودویرانی و بدهکاری مطلق برسند و او همه اینها را بالاترین روش و سبک مبارزه در راستای سرنگونی جمهوری اسلامی و رستکاری اعضاء می شمارد.

بنابراین و با آنچه گفته شد، تا زمانی که فرقه رجوی با انتخابات در ایران به ویژه انتخابات ریاست جمهوری، مخالف است، در اصل دارد ساز مناسبات داخلی اش را کوک می کند و به اعضاء گوشزد می کند که انتخابات در قدم اول یعنی طلبکار کردن مردم. اینها بعید نیست بلکه امری شناخته شده است. تعجب آنجاست که فرقه رجوی روزی بیاید و از انتخابات هر نوع و روشی که باشد، استقبال کند و بر لزوم انتخابات آزاد و نظرخواهی مردم، سماجت و پافشاری کند، آن روز است که فرقه همه ارزشها و فلسفه وجودی خود را زیر سئوال برده و از درون فرو خواهد پاشید.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس

/

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید