فرار نفرات و فتوای رجوی

0
554

فرار نفرات و فتوای رجوی

ز. ش. بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و هفتم می ۲۰۱۷:… شاید برای شما این کلمه و سرتیتر طنز گونه به نظر بیاید که چرا تیتر این مقاله فتوای رجوی است. توضیح میدهم و این عین حقیقت است. میخواهم یک از نشستهای رهبری فرقه را برای لایه های پایین برای شما شرح دهم. در گرماگرم فرار نفرات در اشرف و با جریان جداشدنها، نشستهایی برگزار میشد که با ترساندن و یا انگیزه دادن نفرات جلوی فرارها و جداشدنها را بگیرند، ولی نمیشد. نهایتا رهبری … 

camp_tirana_albania_mojahedin_khalq_rajavi_cultقابل توجه جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی: چه باید کرد؟

شیخ سعودی، ارباب جدید مجاهدین خلق، مرگ مسعود رجوی را اعلام کرد ولی سرنوشت جسد وی نامعلوم است

لینک به منبع

فرار نفرات و فتوای رجوی

مقاله ای به قلم ز. ش. جداشده در آلبانی

شاید برای شما این کلمه و سرتیتر طنز گونه به نظر بیاید که چرا تیتر این مقاله فتوای رجوی است. توضیح میدهم و این عین حقیقت است. میخواهم یک از نشستهای رهبری فرقه را برای لایه های پایین برای شما شرح دهم.

در گرماگرم فرار نفرات در اشرف و با جریان جداشدنها، نشستهایی برگزار میشد که با ترساندن و یا انگیزه دادن نفرات جلوی فرارها و جداشدنها را بگیرند، ولی نمیشد. نهایتا رهبری فرقه خود مجبور شد به صحنه بیاید و صحنه را به دست بگیرد.

یادم هست که گفته شد نشست داریم. ما نفرات لایه پایین تر یا همان نفرات دیرتر آمده را به سالن بزرگی که در اشرف بود بردند و بعد از مدتی نشست شروع شد. بعد از شعار دادن که برای سلامتی و یا بزرگ جلوه دادن رهبر فرقه باید میدادیم طبق معمول ایرادات مسعود شروع گردید و طبق معمول آیه ای از سوره احزاب و یا سوره دیگری بود که معنی آن ختم میشد به خیانت و فرار از جبهه جنگ.

مسعود رجوی به طرزی آیات را لوث می کرد و در راستای مطامع خود بکار میبرد که هر کس اطلاع نداشت می پنداشت که آیات مربوطه اصلا برای او نازل شده است. در این مواقع سکوت در سالن حکفرما میشد و همیشه آدمهای ساده ای هم بودند که از این صحبتها در مورد آیات تاثیر می گرفتند و خبر نداشتند که این شگرد رهبر فرقه است. با این کار نفراتی که تاثیر میپذیرفتند جلوی اعتراضات نفرات آگاه را هم میگرفتند و این اوج فریبکاری و نیرنگ بازی رهبر فرقه را میرساند.

بحث اصلی هیچ موقع اول شروع نمیشد. وسط بحث سیاسی رهبر فرقه آن را می انداخت وسط که بگوید این بحث که میخواهم نوکی بزنم برای من جدی نیست فقط من باب تاکید است. یادم هست بعد از اتمام خواندن آیات قرآن، شروع به بحث سیاسی کرد و از جلو بودن مقاومت در همه صحنه ها گفت تا آنجایی که مدعی بود ما نمی توانیم جلوی سیر صعودی خود رابگیریم. این بحث برای نفرات تازگی نداشت و کسل کننده بود. حنای رجوی دیگر رنگی نداشت، ولی چه کنیم که باید بالاجبار گوش میدادیم و جرات حتی رفتن به بیرون از سالن و نوشیدن آب را هم نداشتیم. باید تا آخر میخکوب روی صندلیها می نشستیم تا این نشست تمام میشد.

رهبر فرقه وسط همین بحث سیاسی از نفر سوال کننده ای که پشت میکروفن بود پرسید که آیا آماده ای از تو سوالی کنم؟ نفر گفت بله. گفت به نظر تو بدترین گناه و بزرگترین گناه کبیره چیست؟ او گفت زنا. گفت اشتباه است. نفرات پشت میکروفن صف کشیدند تا سوال را جواب دهند. دیگری قتل نفس، دیگری خوردن مال یتیم، دیگری لواط و همینطور ادامه دادند و کسی نتوانست جواب دلخواه رهبر فرقه را بدهد.

ما هاج و واج منتظر شنیدن جواب سوال از خود او بودیم وهمه میخکوب و منتظر بودیم. جواب این بود “فرار از مبارزه و خیانت به مسعود و مریم”. از نظر او بقیه هم گناه دارد ولی نه در مدار این موضوع. او توضیح داد که مثلا کسی را میشنویم که در ارتش لواط انجام داده است، درست است گناه دارد ولی نه در این اندازه، با آن نفر میشود صحبت کرد، حتی چند بار و هر چند بار این کار را انجام بدهد به اشتباهش پی میبرد.

برای خواننده گرامی این را با عرض شرمندگی بیان کنم که بعضی از مواقع از این کارهای زشت انجام میشد که این از برکات و نعمات انقلاب مریم رهایی است. من و چندین نفر دیگر در لحظه ذهنمان گرفت و میگفتیم مگر در دین اسلام این موضوعات نفی نشده است و این رهبر خودکامه چطور به خود اجازه میدهد که این کار را گناه کوچک جلوه دهد و خلاص شدن از شر خودش را بالاترین گناه بنامد.

یادم هست بعد که از نشست بیرون رفتم نفرات هر کدام در گوشه ای سر بحث نشست صحبت می کردند و پیش هر کدام که میرفتی از نشست و بحث مزخرف آن حرف می زدند که همه میگفتند فتوای جدید رجوی. پیش یکی دیگر از نفرات که رفتم یادم هست گفت دیدی رذالت را؟ گفتم چطور؟ گفت با این حرفش به آدمها میگوید شما فرار نکنید هر غلطی میخواهید بکنید. ببین آخر و عاقبت ما به کجا رسیده که همه ضد ارزش های دینی را ارزش میکند.

این را به خواننده میخواستم بگویم که اولا این مقاله را با آن تیتر شروع کردم طنز نبود و عین واقعیت بود. اگر دست خود رجوی بود تمام آیات قرآن را در راستای منافع خودش از نو می نوشت. این یک نمونه از فتواهای رجوی بود که خودش را اول مرد بشریت در عصر حاضر، امام عصر و نجات دهنده می پنداشت که مردم ایران به دجالگری این رهبر فرقه پی برده اند که معلوم نیست در کدام مکان و در منزل کدام اربابش مخفی شده و یا این که به درک واصل شده است. انشالله که به درک واصل نشده باشد و بماند و جوابگوی دادگاه مردمی باشد که نسلهایی را از بین برد، پدر و مادرهایی را دق مرگ کرد. به امید آن روز.

یکی از جدا شده های فرقه رجوی در آلبانی

ز . ش.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید