“گردهمائی سالانه ماکیاولیسم”

0
838

 یادم هست در آن دوران سیاه، بدنه تشکیلات به کار به اصطلاح انتفاعی مشغول بود که در مقالات بعدی به آن خاطرات سیاه خواهم پرداخت. اما می خواهم بگویم از یک طرف که بدنه با عرق ریختن شبانه روزی به کار بنگال سازی مشغول بود و هرشب بجای تحسین که به تعهد رسیدیم مورد انتقاد و شدیدترین حملات شخصی قرار می گرفتیم و از طرف دیگر در پشت صحنه سران فرقه با دست باز حاصل دست رنج نیروها را با ولخرجیهای غیرمسئولانه و دادن رشوه های کلان به سران قبایل عراقی ظلم مضاعف را در حق نیروها روا میداشتند و نیروها ته خط بایستی بدهکار نیز میبودند. یادم نرفته که درآمد کار بنگال سازی یکبار بنا به گفته مریم رجوی برای همین گردهمائی خارج کشور خرج و به مصرف رسید. با وجودیکه حتی جرات اینرا نداشتیم که بپرسیم چرا و به چه علت؟ جرات اینرا نداشتیم که بپرسیم چگونه و با چه مجوزی؟ در حالیکه نیروها برای خودشان هیچ حقی نبایستی داشته باشند ولی حاصل دست رنج و تلاش شبانه روزی آنان در داخل سوله های گرم مهماتها که حتی به 60 درجه هم میرسید بایستی صرف ریخت و پاشهای مریم رجوی در کاخ خودش در پاریس بشود.

 “گردهمائی سالانه ماکیاولیسم”

الف. دال. جداشده در آلبانی – بنیاد خانواده سحر ـ  28.06.2017

لینک به منبع

 “گردهمائی سالانه ماکیاولیسم”

مقاله ای از الف. دال. جداشده در آلبانی

همه ساله فرقه رجوی به مناسبت 30 خرداد یک گردهمائی در پاریس برگزار میکند که در آن مریم رجوی که خود را در توهم رئیس جمهور ملت ایران می داند قیم و سخنگوی خلق قهرمان میشود.

هر کس اگر نداند من که روزی عضوی از این فرقه بودم از پشت صحنه آن اطلاع کافی دارم. به اصطلاح همیشه میگویند مشت نمونه خروار است. من که سی سال عمر و جوانی خودم را در قلعه اشرف سپری نمودم، بعد از خلع سلاح و تبدیل شدن پادگان جهنمی اشرف به شهر (شهری که هیچ ارتباطی با دنیای بیرون نداشت و هرگز کودکی در آن متولد نشد) شاهد بودم که فرقه در بخش دخالتهای اجتماعی خودش عناصر عراقی را تحت عنوان همبستگی ملی دو کشور به اشرف دعوت میکرد و با خرج نمودن پولهای کلان و ریخت و پاش های سرسام آور سعی در جا انداختن خودش در جامعه عراق را داشت و از شکاف بین جریانهای سیاسی کشور عراق به نفع خود سوء استفاده می نمود.

یادم هست در آن دوران سیاه، بدنه تشکیلات به کار به اصطلاح انتفاعی مشغول بود که در مقالات بعدی به آن خاطرات سیاه خواهم پرداخت. اما می خواهم بگویم از یک طرف که بدنه با عرق ریختن شبانه روزی به کار بنگال سازی مشغول بود و هرشب بجای تحسین که به تعهد رسیدیم مورد انتقاد و شدیدترین حملات شخصی قرار می گرفتیم و از طرف دیگر در پشت صحنه سران فرقه با دست باز حاصل دست رنج نیروها را با ولخرجیهای غیرمسئولانه و دادن رشوه های کلان به سران قبایل عراقی ظلم مضاعف را در حق نیروها روا میداشتند و نیروها ته خط بایستی بدهکار نیز میبودند.

یادم نرفته که درآمد کار بنگال سازی یکبار بنا به گفته مریم رجوی برای همین گردهمائی خارج کشور خرج و به مصرف رسید. با وجودیکه حتی جرات اینرا نداشتیم که بپرسیم چرا و به چه علت؟ جرات اینرا نداشتیم که بپرسیم چگونه و با چه مجوزی؟ در حالیکه نیروها برای خودشان هیچ حقی نبایستی داشته باشند ولی حاصل دست رنج و تلاش شبانه روزی آنان در داخل سوله های گرم مهماتها که حتی به 60 درجه هم میرسید بایستی صرف ریخت و پاشهای مریم رجوی در کاخ خودش در پاریس بشود.

امسال نیز فرقه در دهم تیرماه تبلیغ گردهمائی سالانه خودش را در بوق و کرنا میکند. گردهمائی که با جمع کردن دانشجویان و مردم عادی از کشورهای مختلف با ترفند تور ارزان قیمت پاریس تحت عنوان هواداران فرقه و دادن رشوه های کلان به لابی های آمریکایی و اروپایی سعی در مطرح کردن خودش بعنوان آلترناتیو آینده ایران را دارد .

براستی سئوال اینجاست که آیا کسی اطلاع دارد که برگزاری این گردهمائی با چه هزینه ای صورت میگیرد و قیمت آنرا چگونه پرداخت میکنند؟ اگر اطلاعی ندارید من شمه ای از آن چه شاهدش هستم را عنوان میکنم. البته از سایر منابع مالی فرقه رجوی که قطعا دشمنان ایران تأمین می کنند خبر ندارم.

فرقه با دزدیدن کمک هزینه جامعه جداشدگان در آلبانی از یک طرف و همچنین اخاذی از سایر نفراتی که جداشده اند ولی هنوز وابستگی دارند بخشی از هزینه این گردهمائی را در ماههای اخیر تهیه و به کاخ مریم رجوی ارسال نموده است. از طرفی با پولهای کلانی که حاصل دست رنج سالیان کار و تلاش بدنه تشکیلات در عراق بود و با آوردن آن به خارج کشور اینچنین با دست باز از جیب و رنج و خون نیروها برای خودش عنوان میخرد و در تلاش برای مطرح کردن خودش در دنیای سیاست است.

به واقع در این فکر بودم که آیا در چنین گردهمائی فرقه توان و ظرفیت و کشش اینرا دارد که حاضر باشد یکی از ما جداشدگان در آن شرکت کنیم و اعتراض و انتقاد خودمان را از عملکرد فرقه در کشور آلبانی بنمائیم؟

فرقه ای که دم از مشارکت و همبستگی آحاد ملت می زند، فرقه ای که دم از کسرت گرائی عمومی میزند، آیا توان اینرا را دارد که چند دقیقه ای صحنه را به جمع اعضای سابق واگذار نماید تا ما بیائیم و حرف خود را بزنیم؟

قطعأ که هرگز چنین نخواهد شد. این فرقه سراپا جهل و دروغ و فریب است و هیچگاه تحمل نشستن و گوش کردن به حرف حتی یک منتقد سیاسی خودش را ندارد. چرا که در قدم نخست نیروی وفادار به خودش چیزی جز برده و اسیر نبوده و نیست.

حال سئوال اینست که با چه روئی سخنگوی ملت ایران میشود؟ مگر چه گلی به سر اعضای خودش زده است که بخواهد به سر ملت ایران بزند؟ این همان موضوعی است که به حق باید گفت: “گردهمائی ماکیاولیسم Machiavellism”. با این تفاوت که این دیکتاتوری نوظهوری است که هر شب با آرزوی رسیدن به قدرت ایام را سپری میکند اما زهی خیال باطل.

الف.دال. (تیرانا – آلبانی)

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید