این یکی را بیش ازهمه مدیون خانواده ها هستیم که با امکانات کم خود واراده ی فولادین وانگیزه ی محکم ، به مسعود ومریم تحمیل کردند تا بچه های پیر شده ی شان را دردرجه ی اول از اصابت تیرهایی که بطور طبیعی و مدام درفضای عراق سرگردانند ، حفظ کنند واین درحالی است که رجوی ها تا آخرین قطره ی رمق شان مانع این هجرت وانتقال بزرگ بودند! وارتش آزادی رجوی هم همانطور که درعراق زمینگیر بود ، درآلبانی زمینگیر تر شده مگر اینکه شما هارت وپورت های پیر وپاتال های بازنشسته های غرب سلطه گر را بحساب تهاجم بگذارید که گفته اند آرزو عیب است اما برجوانان عیب نیست ودنیای آرزو مرز وحد سرش نمی شود!
مطلب ارسالی از طرف آقای نوید ـ با تشکر از ایشان ـ 26.07.2017
انجمن نجات مرکز استان آذربایجان شرقی
یاوه نویسی 10 صفحه ای این مرید رجوی
وقتی در سایت های اینترنتی فرقه ی رجوی ، به این نوشته ی بهرام مودت برخورده و حجم 11 صفحه ای آنرا مشاهده کردم ، با توجه به عنوان آن ” تصویری زیبا از ایران فردا “ تصور کردم که با تحلیل مشعشی روبرو خواهم شد و شایق به خواندنش شدم که بعد ازمرور دوصفحه ای از آن ، متوجه شدم که هنر این مرید رجوی ، کپی وچسباندن مطالب بوده است!
تصویر جدیدی ازایران فردا ارائه نداده وتنها نقل قول هایی ازمریم و السابقون خارجی نقل کرده که من دهها بار آنها را دیده و درموقع خود برخوردهای با این رجز خوانی ها داشته واحتیاجی مجدد به نقد آنها احصساس نکردم!
واقعیت آنست که این آقا دست به نوشتن انشای کیلویی و رجوی گول زن زده وکار جدیدی نکرده است!!
اما برای اینکه احساس حقارت نکند که چرا نظری درمورد نوشته ی طولانی اش ننوشتیم ، به نقل ونقد نوشته های خودش میپردازیم.
او مینویسد :
” گردهمایی با شکوه و جذاب ایرانیان با شعار ” ایران آزاد ” در روز ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶ در ویلپنت پاریس قدرت و توانمندی مقاومت را در ابعادی تازه و با چشماندازی بهمراتب روشنتر در راستای سرنگونی رژیم دیکتاتور مذهبی آخوندها به اثبات رساند “.
این توانمندی وقدرت باند رجوی را کدام برنامه ی مشخصی نشان می دهد که درآن نشست به تصویب رسید ؟!
فرقه ی رجوی که نزدیک 4 دهه است شعار تاکتیکی واستراتژی اش سرنگونی بوده ، پس تازگی کار درویلپنت دیگر چه صیغه ایست ؟!
آیا سازمان مجاهدین رجوی که در مرزهای ایران مستقر بود وبدفعات زیاد دست به تعرض نظامی مستقیم به خاک ایران زده ، مرحله ی سرنگونی را هنوز آغاز نکرده بود واین حمله ها جنبه ی انتقادی داشت فقط؟!
بازهم :
” … گردهمایی ویلپنت ۱۳۹۶ در چنین شرایطی آنهم با شکوهمندی و زیبایی چشمگیر با باور و ایمان بیشتر با ورود ارتش آزادی به فاز تهاجمی (که نمونهاش را در فعالیت و نقش یگانهای ارتش آزادی در تبلیغات تحریم انتخابات و معرفی هرچه بیشتر رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی در بین هممیهنان در ایران را شاهد بودیم) برگزار شد “.
اتفاقا درجریان انتخابات دیدیم که خبری از فعالیت این ارتش آزادیبخش نبوده وتحریم های اعلامی سازمان ، یا شنیده نشد ویا مورد تمسخر آگاهان قرار گرفت و میزان شرکت مردم دراین انتخابات بیشتر ازهمه ی ادوار بوده که خود نشان دهنده ی اراده ی مردم برتعیین سرنوشت خود با توسل به صندوق های رای بود ومسلما دراین جو غالب عمومی ، راهکارهای باند رجوی – که خشونت بار است – ازاقبال مردم برخوردار نیست!
همینطور :
” دختران و پسران سفیدپوش در کنار و همراه مریم رجوی در هنگام ورود به سالن گردهمایی و سپس اجرای آهنگ بسیار دیدنی و جذاب این سفیدپوشان که آینده روشن و شادی را برای نسل جوان نوید میدادند، جذابیت خاصی داشت. .. وقتی با علاقه به هر گوشهای از سالن نظری داشتم و با نگاه کنجکاوانهام به چهرههای حاضرین یک پیام و یک امید که بسا بزرگتر، قویتر و روشنتر از گذشته بود را حس میکردم و آن ایقان به سرنگونی رژیم و باور و امید به ایرانی آزاد و آباد با پیروزی مقاومت بود”.
یعنی اگر این پسران ودختران مثلا زرد و … پوش بودند ، جذابیتی نداشت وامیدی درشما بوجود نمی آورد؟!
چگونه است که رنگ لباس و … ، میتواند خبر از سرنگونی رژیم بدهد ومقاومت ( باند مهجور رجوی ) را به پیروزی برساند؟!!!
فکر نمیکنید که دراصلاح اینگونه نگرش خیالبافانه ی خود ، بهتر است که به متخصص فن- روانپزشک یا کلینیک روان درمانی- مراجعه کنید؟!
ونیز :
* انتقال و هجرت بزرگ و موفقیتآمیز مجاهدین از زندان لیبرتی عراق به کشور آلبانی … عملیات این انتقال اگرچه پیچیده و پرهزینه بود ولی غافلگیری و بور شدن خامنهای را در برداشت که در رویای نابودی تمام و کمال ارتش آزادی در فکر بقای بیشتر خود و رژیم و فرار از سرنگونی بسر میبرد. نکته مهم در این رویداد تاریخی خروج مجاهدین، مقاومت و ارتش آزادی از فاز تدافعی و ورود به فاز تهاجمی میباشد ” .
این یکی را بیش ازهمه مدیون خانواده ها هستیم که با امکانات کم خود واراده ی فولادین وانگیزه ی محکم ، به مسعود ومریم تحمیل کردند تا بچه های پیر شده ی شان را دردرجه ی اول از اصابت تیرهایی که بطور طبیعی و مدام درفضای عراق سرگردانند ، حفظ کنند واین درحالی است که رجوی ها تا آخرین قطره ی رمق شان مانع این هجرت وانتقال بزرگ بودند!
وارتش آزادی رجوی هم همانطور که درعراق زمینگیر بود ، درآلبانی زمینگیر تر شده مگر اینکه شما هارت وپورت های پیر وپاتال های بازنشسته های غرب سلطه گر را بحساب تهاجم بگذارید که گفته اند آرزو عیب است اما برجوانان عیب نیست ودنیای آرزو مرز وحد سرش نمی شود!
وسرانجام اینکه :
” انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده آمریکا نیز یک رویداد مهم دیگری است، از آنجا که دیدگاه شخص ترامپ رئیسجمهور آمریکا و ترکیب کابینه دولتش نسبت به رژیم آخوندها و منطقه کاملا متفاوت با سیاست مماشات دولت قبلی اوباما میباشد باید منتظر تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا بود…”.
بلی باند رجوی به تنها چیزی که میتواند امید ببندد، به همین قلدری های دولت آمریکاست وگرنه خود بهتر از من وتو میداند که ذره پشتوانه ای درمیان ” خلق قهرمان ” ندارد!
عیب این واقع نگری؟! رجوی ها این است که با وجود تاکید برتغییر دوران ، نمیدانند که این تغییر دوران وتوازن قوا برعلیه سلطه گران به پیش میرود!
حسن مسئله برای باند رجوی عبارت ازاین است که با وجود پایین آمدن اعتبار اقتصادی آمریکا ( تبدیل ثروتش از 50 درصد به 25درصد ثروت جهان ) هنوز هم چنگال های خونین نظامی اش را حفظ کرده ومیتواند دست به جنایات پیش بینی نشده ای بزند!
اما مشکل اینجاست که دیگران هم دستشان مشغول پلو خورانی نیست ومقاومت خواهند کرد که این امر ، نابودی جهانی را درپی خواهد داشت وکسی باقی نمی ماند تا فکر حکومت وسلطنت هم داشته باشد!
نوید