مواردی ازجامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین

0
519

مواردی ازجامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین 

 فریاد آزادی، هفتم اوت ۲۰۱۷:… این سازمانی که دم از جامعه بی طبقه توحیدی میزند که من هم چند صباحی باور میکردم ، میگفتم که مسئولین بیشترین عذاب را میکشند ، شاید هم شرایط انها بدتر از ما باشد . یک روزدر محوطه ایستاده بودم ، دیدم که یکی ازمسئولین کیسه زباله شان را آورد در مکان ذباله دانی خالی کرد . بعد که رفت گفتم چک کنم ببینم ما الان بادمجان خورده ایم اینها در کیسه … 

لینک به منبع

مواردی ازجامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین

این سازمانی که دم از جامعه بی طبقه توحیدی میزند که من هم چند صباحی باور میکردم ، میگفتم که مسئولین بیشترین عذاب را میکشند ، شاید هم شرایط انها بدتر از ما باشد . یک روزدر محوطه ایستاده بودم ، دیدم که یکی ازمسئولین کیسه زباله شان را آورد در مکان ذباله دانی خالی کرد . بعد که رفت گفتم چک کنم ببینم   ما الان بادمجان خورده ایم اینها در کیسه زباله شان چه دارند . وقتی که کیسه زباله را باز کردم از برنج باکیفیت گرفته تا قوطی نوشابه های آنها و…. در ذهنم گفتم چه فرقی بین ما واینها وجود دارد . خیلی چیزهایی که دیده بودم فقط مقداری ، یعنی یک از میلیون را برای شما تعریف میکنم . . بله مواردی از جامعه بی طبقه توحیدی مسعود رجوی . روزی که اگثر نفرات از لیبرتی رفته بودند البانی کمپ تقریبا خلوت شده بود . با دوچرخه می شد به مکانها سر زد . من هم در زمانی که خلوت بود با دوچرخه به مکان خواهران رفتم ببینم که وضعیت انها چگونه بوده است . مکانی بود برای معاون مسئول اول ، بخدا موقعی که دیدم صد رحمت به دیکتاتورهایی که برای خودشان جاء مکان درست میکردند ! سنگری که با چندین لایه گونی چیده شده بود که فکر کنم با شدیدترین بمباران هم از بین نمی رفت . در صورتیکه سنگر نفرات دیگر حتی بعضی ها گونی هم نداشت .بعد به محل کارش رفتم ، مکانی بود بزرگ که چند بنگال را به هم وصل کرده بودند وداخلش را چوب کاری وتر تمیز کرده بودند . کولرهای گازی که تا به حال ندیده بودم نصب شده بود . بعد داخل سنگر را که دیدم سرم صوت کشید. خدا شاهد است که داخل سنگر بتونی چوب کاری شده بود در ذهنم این بود که دیگر داخل سنگر را چراچوب کاری کردند ؟ به چه زیبایی ! آیا دلیلی دارد این همه تجملات ؟ بعد داخل سنگر کولر گازی ! ما برای یکساعت برق داشتن باید التماس میکردیم که دمای ۵۰ درجه عراق را تحمل کنیم که میگفتند سوخت نداریم . در صورتی که سوخت که فراوان بود من خودم شاهد آن بودم ، ولی برای مسئؤلین که بتوانند شبها ویا درطول روز که کار میکنند احساس گرما نکنند این چیزها بود که من را تا حدودی تکان داد . تا قبلش ایرادهایی را میدیدم ولی از آن میگذشتم ومیگفتم ایرادهای ده شاهی است ، ولی با دیدن این مکانها وامکانات فهمیدم که دولت فهیمه مریم قجر به این صورت میخواهد جامعه بی طبقه توحیدی را در ایران آینده راه اندازی کند ؟! این چیزها که دیدم مواردی  یک از میلیون بود . دوست دارم که نفرات روزی افشاگری کنند وخودشان واقعیت ها را به مردم بگویند که این سازمان با دروغ ودقل چه کارهایی نکرده . نمونه بارزش هم سنگر مسعود رجوی بود که در اشرف پیدا شد که میلیونها دلار خرج کرده بودند که این دیو را زنده نگه دارند . بله این است رهبر آینده ایران ، نمیدانم بخندم یا بخندانم ولی باید گفت شتر در خواب بیند پنبه دانه درود بر همه شما

عضو جدا شده در البانی .سعید زمانی (نام مستعار – ایران اینترلینک)

—————————

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید