نگاهی به “سر سخن ” رسانه ی رسمی باند رجوی

0
664

رجوی هم در قد وقامت وقواره ی خودش یک دیکتاتور است وایا این قاعده شامل اوهم میشود که به بهانه ی برقراری امنیت داخل تشکیلاتی ، شروع به جاسوس گیری وشکنجه کردن اعضای باسابقه اش پرداخت؟! آیا لازم نیآمد که کسانی که سالیان سال درزندان بوده و عمر خود را بخاطر تئوری های مالیخولیایی وابن الوقتی رجوی برباد داده واینک شاهد عینی ماجرا بودند چنان قلع وقمع گردند که نطق شان دربرابر خود کامگی های رجوی برنیآید؟! آری منهم استثنائا با این نظر شما – که البته پایبندی عملی بدان ندارید – موافقم که امنیت یک کشور ازرضایت مردم تامین میشود واتفاقا باین خاطر بشما متذکر میشوم که تلاش دولت برای تامین رفاه مردم – مردمی که درانتخابات اخیر نشان دادند هنوز هم به پتانسیل قابل اعتنای انقلاب خود باور دارند- لازمه ی این کاراست و دشمنان بشریت درست بهمین خاطر است که سعی در درگیر کردن دولت با تهدیدها وتحریم های ظالمانه است!!

نگاهی به “سر سخن ” رسانه ی رسمی باند رجوی

ارسالی از طرف آقای نوید ـ با تشکر از ایشان ـ 07.08.2017

” خطر سرنگونی، ورد زبان همه در رژیم ” نام سر سخن ( سرمقاله ) رسانه ی رسمی رجویه است وطی آن میخوانیم :

” این روزها در اظهارات مهره‌ها و مطالب رسانه‌های حکومتی به‌کرات با اعترافهای بی‌سابقه‌یی با مضمون خطر سرنگونی و چشم‌انداز براندازی مواجه می‌شویم. از جمله اعتراف به‌ جهانی شدن موضوع تغییر نظام و ابراز نگرانی از خشم متراکم و انفجاری جامعه و همچنین اعتراف به‌ جایگاه اجتماعی و بین‌المللی مقاومت ایران که از نظر رژیم عامل رواج دهنده ضرورت سرنگونی است “.

تقریبا تمامی کشورهای جهان درمدار سیستم سرمایه داری نئو لیبرالیستی قرار دارند و اوضاع همگی بدرجات معین ” قاریشمیش ” است وایران نیز باوجود اینکه نمیتوان ادعا کرد یک سیستم سرمایه داری کلاسیک درآن حکم میراند، به هردلیلی در داخل نظام ” سرمایه ” قرار دارد وازگزند بحران بزرگی که این سیستم با آن مواجه است ، درامان نیست!

به این مشکلات باید اوضاع خاص ایران را که ازآن خواسته میشود که تسلیم کامل شود وبرای تحقق ان هرتوطئه ودسیسه ای برعلیه اش بکار گرفته می شود ، توجه کرد وآنگاه تحلیل کرد که چرا حکومت ایران درآستانه ی سرنگونی قرار دارد ودیگران نه!

این سرنگونی در راستای برقراری چه نوع ساختاری است؟!

اگر ساختار حکومتی ایران ، تماما ضد مردمی است ، ارتجاع وامپریالیزم جهانی سودی دراین کار ندارند وبنابراین اصرارآنها برای سرنگونی ازبهر چیست ؟

بنظر می رسد که آنها  باوردارند که انقلاب 1357ایران علیرغم هرضربه ای که بدان وارد شده باشد، هنوز پتانسیل های لازمی برای توسعه ی همه جانبه ی کشور دارد و علت تمام دسیسه های دشمنان بشریت ،  ترس از وجود همین پتانسیل است!

پتانسیلی که میتواند با قدرت بیشتری درمقابل نظام سلطه گر ظاهر شده و مسئله ی تسلیم کامل را دچار مشکل کرده ویا حتی منتفی سازد!

فرقه ی رجوی باید مسائل را اینگونه دیده و خواب ورویاهایش را دراین سمت وسو نظم وترتیب بدهد!

آیا میخواهد ایران به درجه ای از وابستگی وسلطه پذیری گردن نهد که ازاو میخواهند؟!

دراین صورت چه احتیاجی به سرنگونی و باند رجوی وجود دارد؟!

درادامه :

” منظور این‌که فاشیسم تروریستی مذهبی حاکم بر ایران، امنیت ادعایی خود را به‌قیمت ناامن کردن کشورهای منطقه و غرقه کردن آنها در جنگ و کشتار و تروریسم به‌دست آورده است و امروز دیگر بر هیچ‌کس پوشیده نیست که رژیم ملایان اولین عامل بی‌ثباتی تمامی کشورهای منطقه است؛ کمااین‌که از خود خامنه‌ای تا سایر سردمداران رژیم، دخالت و جنگ‌افروزی خود را این‌گونه تئوریزه و بیان می‌کنند که اگر امروز در سوریه یا عراق و یمن نجنگیم، فردا بایستی در خیابانهای شهرهای خودمان با دشمن بجنگیم …”.

هروقت که دست میدهد، مقامات مسئول به لزوم برقراری صلح وامنیت منطقه ای پافشاری کرده وتحلیل میکنند که ثبات حاصله بنفع ایرانی است که سخت محتاج سازندگی وانجام انقلاب صنعتی خودش میباشد وبنا براین رجوی ها درادعای خود دایر بر وجود ارتباط مثبت بین ناامنی منطقه وامنیت ایران دروغ ودر راستای خوش رقصی برای دشمنان مردم ایران وبراساس منافع موهومی است که دراین مورد برای خود درنظر گرفته اند!

حضور درسوریه ای که برای تجزیه ی آن کشور مورد تعرض سلطه گران و برگماردگان آنها انجام شده ، برایران تحمیل شده و منافع ایران بیش ازهمه در آرامش وسکون سوریه  است !

مسلما جنگ تحمیلی برعلیه مردم سوریه ، برای ما هم تحمیلی است وما میل ورغبتی به ادامه ی تشنج درسوریه را نداریم وبهمین خاطر است که برای برقراری صلحی عادلانه دراین کشور ، می رزمیم!

همینطور :

” اما جدای از این واقعیت، «امنیت» همواره کلیدواژه مورد علاقه همه جباران و دیکتاتورهاست و همه آنها سرکوب و اختناق را با «امنیت» توجیه می‌کنند؛ کمااین‌که آزادی نیز در فرهنگ لغات دیکتاتورها هرج و مرج یا بی‌بند و باری نام دارد؛ در حالی که امنیت واقعی و پایدار، با شاخص آزادی و میزان رضایت مردم از حاکمیت سنجیده می‌شود “.

رجوی هم در قد وقامت وقواره ی خودش یک دیکتاتور است وایا این قاعده شامل اوهم میشود که به بهانه ی برقراری امنیت داخل تشکیلاتی ، شروع به جاسوس گیری وشکنجه کردن اعضای باسابقه اش پرداخت؟!

آیا لازم نیآمد که کسانی که سالیان سال درزندان بوده و عمر خود را بخاطر تئوری های مالیخولیایی وابن الوقتی رجوی برباد داده واینک شاهد عینی ماجرا بودند چنان قلع وقمع گردند که نطق شان دربرابر خود کامگی های رجوی برنیآید؟!

آری منهم استثنائا با این نظر شما – که البته پایبندی عملی بدان ندارید – موافقم که امنیت یک کشور ازرضایت مردم تامین میشود واتفاقا باین خاطر بشما متذکر میشوم که تلاش دولت برای تامین رفاه مردم – مردمی که درانتخابات اخیر نشان دادند هنوز هم به پتانسیل قابل اعتنای انقلاب خود باور دارند- لازمه ی این کاراست و دشمنان بشریت درست بهمین خاطر است که سعی در درگیر کردن دولت با تهدیدها وتحریم های ظالمانه است!!

نوید

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید