انتخاب شخصی ممنوع

0
903

انتخاب شخصی ممنوع، فروپاشی تشیکلات، خبط مخوف (سه نامه از مجاهدین خلق، فرقه رجوی در تیرانا – آلبانی)

 بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، سیزدهم اوت ۲۰۱۷:…  دانشمندان حوزه فرقه های مخرب کنترل ذهن معتقدند که در فرقه ها کلا ۵ ممنوعیت اصلی وجود دارد که آنان را از سایر گروه ها متمایر می کند. این ۵ ممنوعیت اصلی عبارتند از: ۱٫ عشق ممنوع (هرگونه عواطف باید صرفا به سوی رهبر فرقه معطوف باشد) ۲٫ خروج ممنوع (خروج از فرقه مترادف با بالاترین گناه و خیانت است) ۳٫ انتقاد ممنوع (انتقاد … 

انتخاب شخصی ممنوع

رضا افخمی جداشده در آلبانی
لینک به منبع

با سلام خدمت هموطنان و خانواده های عزیز

من رضا افخمی یکی از اعضای جدا شده در آلبانی هستم

میخواستم در مورد مشکلات عدیده ای که اعضا در تشکیلات پوشالی رجوی با آن مواجه هستند حقایقی را برایتان بازگو کنم.

یکی از مشکلاتی که اعضا در آلبانی با آن مواجه بودند و البته همچنان هستند، تهیه مایحتاج خود از فروشگاه فرقه بود. به همه چیز آدما کار دارن. حتی در خصوصی ترین حریم آدما دخالت می کنن. از عراق که به آلبانی آمدیم فکر می کردیم حداقل دیگر مشکل فروشگاه نخواهیم داشت. ولی باز هم اشتباه می کردیم. چون اساسا در ذات این فرقه اهمیتی انتخاب شخصی افراد نمی دهند و همیشه بین اعضا در مورد تهیه پوشاک با مسئولین فرقه سر فروشگاه کشمکش و دعوا بود.

همه خرید ها را چند نفر از کسانی که تمام عمرشان را در غار رجوی تلف کردن بدون در نظر گرفتن سلیقه افراد انجام می دادن. جنس های بنجول بازار را تهیه میکردن و شما را مجبور می کردند جنسی که مورد نظر و پسند تشکیلات است را خریداری کنی.

چند بار هم که نفرات اعتراض کردن و گفتن هزینه پوشاک را بدهید خودمان از بازار تهیه کنیم با واکنش هیستریک مسئولین مواجه شدن. آخرش هم گفتن مظاهر بورژوازی و زندگی طلبی شما را برده در حالی که به نفراتی که نور چشمی بودند پول برای خرید لباس و کفش از بیرون داده میشد.

تبعیض بین افراد بسیار زیاد بود. چند نفر را می شناختم بخاطر مشکل پا نیاز به کفش ارتوپدی داشتن، ولی سازمان تهیه نمی کرد و میگفت ازهمان هزار لک ماهیانه خودت برو تهیه کن در صورتی که کفش ارتوپدی با ماهی هزار لک قابل حل نبود و نفر باید درد پا را تحمل می کرد. اعضا همیشه سر تهیه مایحتاجشون از فروشگاه ناراحت و در تنش با مسئولین ذی ربط بودند وهیچ وقت هم مشکل فروشگاه و تهیه لباس مورد نظر افراد را حل نکردن.

نفرات با لباسهای کهنه و مندرس و سر و وضع ژولیده به شهرمراجعه می کردن. بعد هم بصورت گله ای مجبورشون می کردن با هم تردد کنند که مبادا انقلابشون صدمه ببینه. یعنی عملا نمی گذاشتن افراد سر و وضع آراسته و شیک داشته باشن. آرایشگاه بیرون رفتن ممنوع بود. از یک طرف خود مسئولین فرقه فهمیده بودند که سر وضع نفراتشون اثر بدی در اذهان شهروندان گذاشته برای فرمالیسم و کلاه گذاشتن سر افراد در زبان می گفتن لباس تیره و مشکی نپوشید و ظاهرا تشویق به رعایت ظاهر آراسته می کردن، ولی در عمل فهمیدیم که حرف مفت بود چون هیچ امکانی برای تهیه آن از بیرون توسط خود فرد مهیا نبود. کفش و لباس و خرید هم شده بود عقده و حسرت بدلی. نمی دانم تا کی میخواهید تن به این تشکیلات پوشالی رو به زوال بدهید؟ دوستان، بیشتر از این عمرتان را تلف نکنید. به فکر آینده و خانواده تان باشید. آنها چشم انتظار عزیزانشان هستند. خودتان را از این دار و دسته رجوی آزاد کنید.

رضا افخمی

توضیح:

دانشمندان حوزه فرقه های مخرب کنترل ذهن معتقدند که در فرقه ها کلا ۵ ممنوعیت اصلی وجود دارد که آنان را از سایر گروه ها متمایر می کند.

این ۵ ممنوعیت اصلی عبارتند از:

۱٫ عشق ممنوع (هرگونه عواطف باید صرفا به سوی رهبر فرقه معطوف باشد)
۲٫ خروج ممنوع (خروج از فرقه مترادف با بالاترین گناه و خیانت است)
۳٫ انتقاد ممنوع (انتقاد نسبت به رهبر فرقه و عملکرد و سیاست فرقه جایز نیست)
۴٫ ارتباط ممنوع (ارتباط با دنیای خارج، خصوصا خانواده و دوستان، تقبیح می شود)
۵٫ فردی ممنوع (هیچ امر خصوصی و شخصی و فردی در داخل فرقه وجود ندارد)

که این مقاله ناظر به خصیصه پنجم فرقه هاست. در مقالات قبلی به سایر خصوصیات هم اشاره شده است.

به جداشدگان عزیز و خانواده های محترم توصیه می شود برای شناخت بهتر از کارکرد درونی سازمان مجاهدین خلق به مطالعه در خصوص فرقه های مخرب کنترل ذهن مبادرت ورزند.

فروپاشی دیوارهای قطور تشکیلات رجوی

پیام رستمی جداشده در آلبانی
لینک به منبع

در روز ۹ نوامبر ۱۹۸۹، یعنی نزدیک به سی سال پس از احداث دیوار برلین، این دیوار بالاخره با همت مردمی که خواهان ارتباط با دنیای آزاد بودند فرو ریخت.
دیوار برلین که در چند دهه یک ملت را دوپاره کرده بود و آنها را جدا ازهم نگاه می داشت می بایست فرو می ریخت. درست مثل دیوارهای قطور فرقه رجوی، که دقیقا بطول تاریخی مثل دیوار برلین، فرزندان را از دیدار با پدر و مادر و خیلی از عزیزان، برای حتی نیم ساعت، سالها چشم انتظار نگاه داشت و خیلی ها هم در حسرت دیدار جان سپردند و یا کشته شدند.

این موضوعی بود که از نزیک با آن سالها دست و پنجه نرم کردم. دیواری قطور از افکار و عقاید عقب مانده فرقه رجوی. درست مثل مردم برلین غربی که برای یاری رساندن به بستگان خود در برلین شرقی تا پشت دیوارها می آمدند اما نمی توانستند نزدیکان خود را که در چند متری آنها قرار داشتند و حتی صدای همدیگر را می شنیدند ببینند. مثل خانواده های ما که تا پشت سیم های خاردار تودرتوی اشرف و یا تی والهای قطور و بسیار بلند لیبرتی که در داخل آن بجز آسمان هیچ کجا را نمی دیدی می آمدند.

هر چند خیلی سختم است که به آن فکر کنم ولی برای اطلاع افکار عمومی مجبورم ذره ای از آن را بقلم بیارم. چهار سال در لیبرتی بجز آسمان جای دیگری را نمی توانستم ببینم. برای دیدن بیرون از آنجا گاه بین شکاف تی والها را (دیوارهای بتونی بسیار بلند که بدلیل اینکه بشکل تی بودند به این اسم شناخته می شدند) بدور از چشم مسئولین با وسایل ابتدایی که داشتیم مخصوصا شبها سواخی ایجاد می کردیم تا بتوانیم محیط بیرون از آنجا را ببینیم. دیدن صد متر آنطرف تی والها حسرتی بود که چهار سال طول کشید تا اون دیوارهای لیبرتی به همت خانوادها فرو ریخت.

مردم آلمان شرقی که از زندگی در زیر لوای کمونیسم ناراضی بودند و خلاف میل باطنی خود ناچار به اقامت در بخش شرقی و همزیستی با کمونیسم شده بودند می کوشیدند به هر وسیله و بهانه ای که شده از بخش شرقی برلین به بخش غربی فرار کنند. هر روز تعداد فراریان از قلب منطقه کمونیستی آلمان شرقی به جهان آزاد بیشتر می شد. درست مثل شرایط کنونی در آلبانی که هر روز به تعداد فرار از درون دیوارهای قطور تشکیلات فرقه رجوی اضافه میشه. این آغاز پایان فروریختن این دیوار بلند تشکیلات فرقه ای و رسیدن به دنیای آزاد است که بیش از سه دهه افراد را از ارتباط با دنیای بیرون محروم کرده است.

این فرارها درست مثل همان زمان لرزه به جان مسئولین این فرقه انداخته. درست مثل آن زمان که رئیس جمهوری آن کشور دستور داد برای جلوگیری از سیل مهاجرت ها در دو طرف دروازه «براندنبورک» یک دیوار بلند بتونی محصور در سیم های خاردار ایجاد کنند.

در ۱۳اوت ۱۹۶۱برابر با ۲۲مرداد ۱۳۴۰خورشیدی این دستور صادر شد و کار ساخت دیوار بتونی برلین آغاز گردید. ۱۴ هزار نظامی و ۶هزار سگ تربیت شده محافظت از این دیوار را به عهده گرفتند.

رهبران فرقه برای جلوگیری از این فرارها درست همون نقشه را در سر می پرورانند. دولت آلمان شرقی ادعا کرد که دیوار برلین «یک حصار محافظ ضد فاشیستی» است تا از تجاوز غرب جلوگیری شود. اما این دیوار بیشتر برای جلوگیری از فرار شهروندان آلمان شرقی به آلمان غربی استفاده می‌شد. درست مثل ادعای سران فرقه که تشکیلات و جدایی افراد از دنیای آزاد حفاظ آنها در برابر بورژوازی است.

بنا به اخبار و اطلاعات رسیده از داخل تشکیلات فرقه، بتازگی برای افرادی که می خواهند از این فرقه جدا شوند یا قصد فرار دارند بازداشتگاههایی برای شکنجه روانی آنان در داخل مقر مفید درست کرده اند که آنها را از بقیه افراد جدا نموده و تحت شدیدترین شکنجه های روحی و روانی قرار می دهند تا آنان را از تصمیم خود پشیمان کنند یا تحت فشارهای روحی آنان را به لحاظ روانی درهم بشکنند یا وادار به خودکشی نمایند.

اما خبر درد آورتر اینکه سران این فرقه که از این جریان فرار افراد به وحشت افتاده اند تصمیم قطعی گرفته اند تا افراد را در مکانی خارج از شهر محصور در داخل دیوارهای قطور ببرند تا ارتباط آنها را با دنیای بیرون و آزاد قطع کنند که مکان آن در حال تکمیل شدن است که ریل انتقال را با افراد مطمئن شروع تا امورات کنترلی را به آنها بسپارند و مانع این ریزشها و فرارها شوند. ولی زهی خیال باطل، دیگر دوران دیوار بلند و قطور تشکیلات فرقه رجوی با آن افکار عقب مانده به پایان رسیده است و مثل دیوار برلین که پس از سی سال وقتی که تاریخش تمام شده بود در یک چشم بهم زدن بر خلاف تصور همه فروریخت.

ما و همه کسانی که از این نقشه شوم فرقه سران رجوی خبر داریم باید آن را به اطلاع افکار عمومی مخصوصا خانواده ها و مردم عزیزمان برسانیم و افشا‌ء کنیم تا سران این فرقه نتوانند نقشه شوم خود را عملی کنند.

پیام رستمی عضو جدا شده از فرقه رجوی ساکن تیرانا

خبط مخوف در آلبانی

رضا افخمی جداشده در آلبانی
لینک به منبع

خدمت هموطنان خصوصا خانواده های عزیز سلام عرض می کنم.

من رضا افخمی یکی از اعضای جدا شده از خبط مخوف رجوی در آلبانی هستم. یکی از شانتاژهای رجوی در طول سالیان بی وقفه و مستمر ترسانده افراد سازمان از آینده و دنیای بیرون از فرقه می باشد. با انواع و اقسام نشست‌های رنگارنگ جهت مغزشویی درست مثل مخدرآدما رو از بودن در سازمان بطور مستمر شارژ و این را به افراد القا می کردن که در دنیای بیرون جایی برای شما نیست. هویت انسانی شما منوط به سازمانه و خیلی رذیلانه با داستان سرایی که خاص فرقه ‌ها می باشد عواطف انسانی افراد را بپای مطامع کثیف فرقه ای ذبح می کردند و در همین راستا به آیات قرآن هم متوسل شده می گفتن هر کس از سازمان جدا شود خوک و خنضیر میشود.

خوک و خنضیر و خائن کیه؟ جواب این سوال را بهتره بگذاریم به عهده مردم ایران. تاریخ گواهی خواهد داد که چگونه سی و اندی سال دارید به مردم ایران خیانت می کنید. یکی دیگر از ترفندها برای به بند کشیدن افکار اعضا و اسیر نگه داشتن افراد در سیاهچاله تشکیلات این بود که مستمراً مثل ورد بیخ گوش اعضا می خوانند که مردم در جامعه همه افراد عادی اسیر فردیت و جنسیت، همه حقه باز و روزانه در تناقض دست و پا زده و برای نان شب کلاه سر هم می گذارند. یک سیاه نمایی عجیب و غریب از دنیای آزاد با خدعه و شانتاژ به ذهن اعضا القاء می کردند و این نتیجه گیری را استنتاج می نمودند که ۸ میلیارد انسان ساکن کره زمین آدم نیستند و فقط این دوهزار و اندی نفر در سازمان که پیروی رهبری عقیدتی هستند گل سر سبد خلقت انقلابیون تراز مکتب می باشند. از قرآن هم برای اثبات اراجیفشان سوره معرفی می کردن، ولی در عمل بیا و ببین خانه از پایبست ویران است.

اگر راست می گویید پس از چه می ترسید؟ چرا نمی گذارید اعضا با دنیای بیرون ارتباط بر قرار کنند؟ چرا اجازه نمی دهید بعد از این همه رنج وعذاب که درعراق دیده‌اند در آلبانی خانواده‌هایشان را ملاقات کنند؟ حیف از این عمر و جوانی که بپای یاوه‌های رجوی هدر رفت. حالا هم در آلبانی دست بر دار نیستید. با همان شیوه‌های استالینی با ترساندن اعضا از آینده و بی چشم انداز نشان دادن زندگی در دنیای آزاد با جابجایی و ایزوله کردن میخواهید جلوی ریزش روزافزون نفرات را بگیرید. باش تا صبح دولتت بدمد.

دیگر کسی گول یاوه‌های رجوی را نمی خورد. تجربه من در روزهای اول جدا شدن چون به درجاتی تحت تاثیر همان افکار شوم و مخرب بودم، دنیای آزاد کمی سخت جلوه می کرد. ولی رفته رفته که ارتباط بیشتری بر قرار کردم بیشتر به اراجیف و پوشالی بودن حرفهای سازمان پی بردم.

دوستان عزیز تا دیر نشده بیشتر از این عمر و جوانی خود را هدر ندهید. شنیدم که مریم رجوی سراسیمه به آلبانی آمده و پشت سرهم در ابعاد کوچک نشست می گذاره، گول حرفهایش را نخورید. آلبانی باتلاق این فرقه رو به اضمحلال شده. خودتان را از دام تو در توی این خبط مخوف نجات دهید. با دنیای آزاد بیرون ارتباط بر قرار کنید تا متوجه شوید که سالیان از دست رفته را میشود در کنار خانواده جبران کرد.

رضا افخمی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید