تبانی مریم رجوی با کمیساریا و وزارت کشور آلبانی

0
402

تبانی مریم رجوی با کمیساریا و وزارت کشور آلبانی

+ ورزش در زندان، پشت پرده (سه مطلب از نجات یافتگان فرقه رجوی درتیرانا، آلبانی)

mojahedin-khalq-terrorism-albaniaبنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، سی و یکم اوت ۲۰۱۷:…  کار به جایی رسیده که گفته اند مستمری پناهندگی نجات یافتگان را فقط تا آخر سال جاری خواهند داد و فعلا هم آنرا از ۴۵ هزار لک به ۳۰ هزار لک کاهش خواهند دهد. این در حالی است که از روز اول با وزارت کشور دولت آلبانی و کمیساریا (رمسا) توافق شده بود که مستمری پناهندگی نجات یافتگان کمتر از پانصد یورو نباشد، که رفته رفته آن را کاهش داد و … 

حق خوری آشکار

تبانی مریم رجوی با کمیساریا و وزارت کشور آلبانی

مجید آتش افروز
لینک به منبع

مطلبی از جانب یکی از نجات یافتگان فرقه رجوی در آلبانی با نام مستعار مجید آتش افروز

ظرف چند روز گذشته باز هم مریم رجوی فشار را بر نفرات رهاشده از بند سازمان گشتاپویی خودش بیشتر و بیشتر کرده است. راستی چرا؟

از آنجایی که مریم رجوی زیر فشار نفرات داخل خودش است، که برای بیرون آمدن و نجات یافتن تلاش میکنند تا به رهایی و آزادی برسند، فعلا افراد خواهان جدایی در درون تشکیلات را یک به یک قرنطینه میکنند و زیر فشار میگذارند تا حرفشان را پس بگیرند.

کار به جایی رسیده که گفته اند مستمری پناهندگی نجات یافتگان را فقط تا آخر سال جاری خواهند داد و فعلا هم آنرا از ۴۵ هزار لک به ۳۰ هزار لک کاهش خواهند دهد. این در حالی است که از روز اول با وزارت کشور دولت آلبانی و کمیساریا (رمسا) توافق شده بود که مستمری پناهندگی نجات یافتگان کمتر از پانصد یورو نباشد، که رفته رفته آن را کاهش داد و معلوم است که میخواهد حق آنان را به جیب مزدوران آمریکایی و آلبانیایی و بعضا از جاسوسانی که به میان نجات یافتگان فرستاده است بریزد.

فرقه تلاش می کند تا فشار را بر نجات یافتگان آنقدر زیاد کند تا از آلبانی حتی به کشورهای هم جوار بروند که اعضای گرفتار در داخل فرقه کمتر با آنان در خیابانهای تیرانا مواجه شوند و خواهان جدایی گردند.

این ظلمی است که مریم رجوی در حق اعضای سابق فرقه خود میکند و بعد هم دم از انسانیت و آزادی خواهی میزند و تازه خواهان آزادی مردم ایران هم هست. مردم ایران خوب میدانند که چه افکار شومی در سر دارید. شما فکر میکنید با کارهای نیرو یابی در برنامه های تلگرام و فیس بوک میتوانید جایی در بین مردم ایران پیدا بکنید؟ هرگز! چون مردم شما را خوب شناخته اند. شما وقتی اهمیتی به امنیت همان نفراتی که میخواهید برای شما در داخل کار بکنند نمیدهید، چگونه میخواهید هواداران خارج از کشور را نگه دارید؟

شما را چه به مبارزه کردن و تصاحب حکومت بر مردم ایران؟ شما وقتی تحمل چند عضو سابق خود در آلبانی را ندارید، چگونه میخواهید با مخالفان خودتان راه بیایید؟ میگویند مشت نمونه خروار است. پس از اینجا شروع میشود. درست مثل آتیلای خون خار که حتی به بچه خودش هم رحم نکرد. شما که هر دم از این و آن خوش میگفتید، چه شد؟ نفرات بیرون چه دردسری برایتان ایجاد کرده اند که دارید این گونه با حق پناهندگی آنها بازی میکنید و آنرا گروه گرفته اید؟

از این نمی ترسید که توی آلبانی دست به اعتراض و تظاهرات علیه خودتان بزنند؟ بعد چه جوابی به دولت آلبانی و دولت آمریکا که ضامن شما شده است میدهید؟ نکند فکر می کنید که دولت آلبانی هم مثل دولت صدام حسین در جنگ با ایران است و شما به عنوان زائده جنگ تحت حمایت قرار خواهید گرفت.

باید بگویم دروغهای شما برملا شده است و همگان دیده اند که چگونه ایران و ایرانی را به دشمن میفروشید تا به خواسته های کثیف خودتان برسید.

باید به مریم رجوی بگویم که “هر دم از این باغ بری میرسد – تازه تر از تازه تری میرسد”. اشکال ندارد از بامداد تا شامگاه بر طبل تو خالی سرنگونی بزنید و اعضای بیچاره را دم تیغ بدهید. درست مثل سال ۶۷ که جالب است حالا به داد خواهی بلند شده اید. خوب میدانید چیزی در چنته بجز این موضوع که البته مقصر اصلی خود شما بودید ندارید.

روزی آلبانی روی سر خودتان خراب خواهد شد و همین جا دفن خواهید گردید.

آلبانی – تیرانا
رها شده از بند مجاهدین خلق
مجید آتش افروز

توضیح: (تقریبی)
US Dollar (USD) = 100 Albanian Lek

خاطرات زندان رجوی – ورزش در زندان

علی بابایی
لینک به منبع

سلام و درود به همه شما خانواده ها که همیشه یار و یاور ما بودید و از اینکه یکبار دیگه میتونم در خدمت شما باشم خیلی مفتخر و خوشحال هستم. هر بار که برای شما می نویسم احساس میکنم که یک خورده از فشار و شکنجه روانی که در طی این سالیان داشتم کم میشه و احساس سبک شدن میکنم. بیشتر از این نمیخوام وقت شما رو با این حرفهام بگیرم، حالا میخوام یکی از خاطراتی که در زندان رجوی داشتم رو برایتان بگم.

همانطور که میدونید در زندان و هر محیط بسته دیگه، تنها دل خوشی زندانی اینه که یک امکانی برای ورزش و تفریح داشته باشه، ولی متاسفانه در طی این سالیان همین ورزش و تفریح یک اهرم فشاری علیه ما شده بود، چون عوض اینکه ما با ورزش روحیه بگیریم، برعکس روحیه مون داغون میشد. هر بار که میرفتیم ورزش و بطور خاص فوتبال، هیچی دیگه، زندانبانان رجوی، خودشون رو بعنوان مسئول زمین و … جا زده بودند.

مسئولین در زمین فوتبال و زمین های دیگه حضور داشتند و سر هر موضوع ساده، با این بهانه و ترفند که شما نباید مناسبات جمعی رو خراب کنید، بازی رو با یک حرف ساده که بین دو نفر میشد، تعطیل میکردند و میگفتند که شما حق ندارید در زندان رجوی، مناسبات جمعی ما رو خراب کنید، حالا خودشون داشتند روحیه ما رو خراب میکردند و اعصاب همه رو خورد میکردند.

خلاصه اینطوری به آدم ها گیر میدادند و این باعث عصبانیت و بهم ریختگی ذهنی، روحی و روانی آدم ها میشد و یادمه که خیلی ها مثل من حتی دیگه حال شام خوردن و غذا خوردن رو نداشتیم، چون از بس که تحت فشار بودیم، دیگه برای خوردن اشتها نداشتیم، بطور واقعی ما به فوتبال و ورزش علاقه داشتیم و از این امکانی که در اونجا بود میخواستیم استفاده کنیم، ولی متاسفانه همین امکان از ما دریغ میشد.

حالا جالب و خنده دار اینجاست که وقتی برای شام خوردن نمی رفتیم، میگفتند که چرا برای شام نیومدید، ما میگفتیم که اشتها نداشتیم، ولی زندانبانان رجوی میگفتند که مگه شما نمیدونید که در زمان شام، باید همه شما در سالن به اصطلاح غذا خوری باشید، چون اخبار پخش میشه و همه باید اخبار گوش کنند و به صحبت های مریم و مسعود رجوی باید گوش کنید، شما اجازه ندارید در آسایشگاه باشید، ما میگفتیم به خدا اشتها نداریم، خلاصه بعد از ورزش هم اینطوری اعصاب آدم رو خراب میکردند.

یادمه در تیرانا یک زمین چمن در نزدیکی محل استقرار ما بود، حالا جالب اینجا بود که در زمان ورزش که همه در حال رفت و آمد بودند و محل به اندازه کافی شلوغ بود، برای رفتن به زمین چمن، ضابطه دو نفره بود و تکی نمیتونستی بری اونجا. هرچی ما میگفتیم محلی که ما میریم شلوغ هست و بچه ها در حال تردد هستند و تکی اشکالی نداره، ولی زندانبانان رجوی می گفتند، نه نباید تکی تردد کنید و در ادامه در زمین چمن می گفتند که شما اجازه ندارید با شهروندان دست بدید و حرف بزنید.

یادمه که یکی از بچه ها از موضع انسانی خودش با شهروندان ارتباط برقرار کرده بود، ولی متاسفانه زندانبانان رجوی اون رو احضار کردند و اون رو چند ساعت، تحت بازجویی و شکنجه روحی و روانی قرار داده بودند، که تو چرا با شهروندان حرف زدی. اون میگفت بخدا فقط با اونا صحبت معمولی کردم و حالشون رو پرسیدم، ولی مگه زندانبانان رجوی قبول میکردند، هیچی خلاصه به اون گفتند که مطلقا اجازه نداری که به زمین چمن بری، و اون رو از رفتن به زمین چمن محروم کردند. از این داستان ها در ورزش زیاد داشتیم، که در این فرصت کوتاه نمی گنجه …

بیشتر از این وقت تون رو نمیگیرم، از اینکه به حرف های یک زندانی از بند رسته از زندان رجوی در تیرانا توجه کردید یک دنیا ممنونم، منتظر نوشته های بعدی باشید…..

با تشکر و سپاس فراوان
علی بابایی – عضو نجات یافته از مجاهدین خلق – تیرانا

پشت پرده

زینال شهیدی
لینک به منبع

چندی پیش مقاله ای از دوستم به دستم رسید که در سایت فرقه رجوی موسوم به ایران افشاگر از جانب یک نفر به نام علی رضا زیبا یا همان نصرالله زیبا اشاره شده بود که باید تمام نفراتی که از جهنم رجوی نجات یافته اند را اعدام کرد و مثالش را هم از مقاومت فرانسه آورده بود، که الحق در خصوص خائنی مانند رجوی که نه تنها به ملت و کشور خود بلکه به پیروان صدیق و فداکار خود هم خیانت کرده است نمونه و مثال خوبی بود.

به رجوی جنایتکار باید گفت که خیلی اشتباه کردی که این را گفتی. یک سازمان سیاسی در یک کشور اروپایی که ظاهرا مهد دمکراسی هست از این حرفهای بچه گانه نمیزند. بهتر است که فرماندهان بالا که این مقاله را نوشته اند و به نام این نفر داده اند در کارشان بیشتر دقت کنند.

ما نجات یافتگان به تمامی اعضای گرفتار در فرقه رجوی احترام میگذاریم، چون خودمان در آن فرقه بوده ایم و میدیدیم که کسانی که در سیمای به اصطلاح آزادی صحبت می کنند یا درسایت های فرقه مطلب می نویسند تماما دیکته شده و طراحی شده است.

مسعود رجوی را چه به مقاومت فرانسه. در مقایسه، او دقیقا همان نقش جاسوسان نازی را بازی کرده و می کند. او چرا خودش را با مقاومت قیاس میکند؟ مقاومت فرانسه مردمی و علیه متجاوز خارجی بود در حالیکه رجوی با متجاوز خارجی علیه مدافعان وطن همکاری علنی داشت.

این مدت هر کس با خانواده خود تماس گرفت متوجه شد که مجاهدین خلق در اذهان مردم ایران به عنوان خائنین به وطن شناخته می شوند. ای کاش قدری از لاک خودتان بیرون می آمدید تا برایتان ثابت شود چقدر در داخل کشور منفور هستید.

مسعود رجوی باید خودش را با حسن صباح و هیتلر و استالین قیاس کند و نه مقاومت. البته آنها هم وطن فروشی های رجوی را نکردند. او حتی لیاقت این را هم ندارد که اسمی از مقاومت به زبان بیاورد.

در هر صورت مجاهدین خلق اشتباه بزرگی انجام دادند و زود دست خود را رو کردند تا ما نجات یافتگان بتوانیم به مردم و دولت اینجا بگوییم که اینها هنوز هم تروریست هستند و هنوز هم دنبال کشتار حتی اعضای خودشان می باشند، همانطور که خیلی ها را در اشرف سر به نیست کردند.

رجوی احمق، ما را از این مقالات میترسانی، که مثلا ما به لرزه دربیاییم و دیگر افشاگری نکنیم؟ اشتباه میکنی. ما عزم جزم کرده ایم تا روزی که در آلبانی هستیم یا در هر کجای دنیا، تمام لوث و کثافات تو را افشا کنیم و به مردم خودمان بگوییم که این یک از میلیون هست که ما برای شما گفتیم.

آن چوبه دار و آن اعدام که در آن پوستر کذایی نشانمان دادی بماند تا ببینیم سر چه کسی بالای آن میرود. ما یا رهبران فرقه ضد ملی و ضد بشری رجوی.

آزاد شده از دست فرقه رجوی در تیرانا – زینال شهیدی

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید