چرا مجاهدین خلق به دنبال اشرف دیگری هستند؟

0
362

چرا مجاهدین خلق به دنبال اشرف دیگری هستند؟

+ کتمان حقیقت

 بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، چهارم سپتامبر ۲۰۱۷:…  فقط می خواهم وارد یک موضوع مشخص بشوم. چه کسی باعث کشته شدن نفراتی همچون بیژن میرزایی در اشرف در ۱۰ شهریور ۹۰ شد؟ اشک تمساح برای چه کسی میریزید؟ مگر همین مسعود رجوی نبود که آنها را برای استفاده سیاسی خودش طعمه کرد و برای استفاده از خونشان به کشتن داد؟ یادم هست در چندین نشست مسعود رجوی گفت که من آنها را فدیه کردم … 

کتمان حقایق

محمد هاشمی (مستعار، امضاء محفوظ)
لینک به منبع

مدتی است که سران فرقه از سر استیصال و ضعف و ناتوانی و خالی بودن چنته، دست به مقاله نویسی و به اصطلاح افشاگری و وارونه جلوه دادن حقایق زده اند. این همه دروغ و قلب حقایق نشانگر این است که در آلبانی به آخر خطر رسیده و کفگیر آنها به ته دیگ رسیده است. به همین سبب اسیران خود را مجبور به نوشتن مقالات و خاطرات موهوم کرده اند.

من تمام عمر مفیدم را در این تشکیلات بیهوده از دست دادم و البته الان کاملا به شگردهای آنان اشراف دارم. در اینجا قصد ندارم شگردهای آنها را توضیح بدهم، چون خودش بحث جداگانه ای را میطلبد و داستان طولانی دارد، اما اشاره ای می کنم.

فقط می خواهم وارد یک موضوع مشخص بشوم. چه کسی باعث کشته شدن نفراتی همچون بیژن میرزایی در اشرف در ۱۰ شهریور ۹۰ شد؟ اشک تمساح برای چه کسی میریزید؟ مگر همین مسعود رجوی نبود که آنها را برای استفاده سیاسی خودش طعمه کرد و برای استفاده از خونشان به کشتن داد؟

یادم هست در چندین نشست مسعود رجوی گفت که من آنها را فدیه کردم و دست از آنها شسته ام و آنها را از دست رفته می بینم، انگار مالک جان آنهاست. مگر تو نمی دانستی که اشرف تهدید دارد؟ پس چرا اسرار داشتی که این تعداد نفرات قلیل حتما باید بی دفاع در اشرف بمانند؟

رجوی خوب میدانست که آنها کشته میشوند. البته همه ما می دانستیم کاری که رجوی دارد میکند منجر به کشته شدن همه آنها میشود. ولی رجوی اسرار داشت که آنجا بمانند و کشته شوند. چون جان نفرات اصلا هیچ اهمیتی برای او دارد؟ ماهیت رجوی همین است. در اشرف چنین استفاده ای از جان آنها کرد و بعد از مرگشان حالا با اشک تمساح ریختن به این شکل استفاده می کند.

حرف من این است که چرا وقتی در اشرف بودند برای نجات جانشان هیچ اقدامی نکردی؟ چرا با جان این انسانها این چنین بازی کردی؟ آیا آنها دوست نداشتند زنده بمانند؟ البته که دوست داشتند زنده بمانند. کسی که جان انسانها برایش اهمیتی ندارد دیگر نمیتواند با وادار کردن نفراتی از جمله علی رضا خالو کاکا و نوشتن مقاله و اشک تمساح ریختن روی سیاه جلاد را سفید کند. پرونده سیاه مسعود رجوی با چنین مقالاتی سفید نمیشود. تازه این مورد یکی از هزاران موردی است که رجوی باعث ریخته شدن خونشان شده است.

من بیژن میرزایی را از نزدیک میشناختم. او هم مثل بقیه اسیرانی که در این فرقه مانده اند ناراضی بود اما هیچ راهی جز ماندن نداشت. وقتی هم قرار شد در اشرف بماند از روی انتخاب نبود فقط از روی اجبار بود. مجبور بود بماند.

جدا شده از تشکیلات رجوی در تیرانا
محمد هاشمی

چرا مجاهدین خلق به دنبال اشرف دیگری هستند؟

مجید آتش افروز (مستعار، امضاء محفوظ)
لینک به منبع

این سوالی است که در ذهن بسیاری وجود دارد؟ به راستی چرا و به چه علت رجوی باید نیروهای خود را در محیطی محصور و دور افتاده همچون اشرف نگهداری کند؟ می گوید امنیت نفرات در آنجا بهتر تأمین می گردد، اما کاملا دروغ می گوید، من که سالیان با این فرقه بوده ام و اکنون در آلبانی شاهد از هم گسستن بند از بند فرقه هستم میگویم اصل مطلب را نمی گوید و دروغ می گوید.

باید از خود نفرات نجات یافته و همچنین آنهایی که در داخل تشکیلات هستند و عمری را با این فرقه گذرانده اند سوال کرد. آنان حتما جواب واقعی را میگویند.

پس بگذارید گفتگو با یکی از دوستانم که او هم از نجات یافتگان در آلبانی است را برای شما عزیزان عینا بازگو نمایم تا حقیقت روشن شود. من او را با عنوان “ح” معرفی می کنم که تجربه سالیان سال با فرقه رجوی را دارد.

سوال. چرا دوباره مجاهدین خلق به دنبال انتقال نفرات به یک پایگاه محصور و دور از شهر هستند؟

ح. در حقیقت پاسخ به این سؤال چندین موضوع را شامل می شود که به آنها اشاره می کنم:

اول این که برای تبلیغات خودشان و دل گرمی دادن به نیروهای روحیه باخته که بگویند سازمان قدرت دارد و مستقل است و در هر کجا دولت و زمین خودش را دارد.

دوم این که نفرات را از نجات یافتگان دور نگه دارند تا بتوانند در مورد وضعیت آنها تا می توانند دروغ بگویند و به این ترتیب افراد را از جدا شدن بترسانند.

سوم این که باید انقلاب کسی خدای نکرده سوراخ نشود و هوای زندگی به سرش نزند – هر چند که حالا دارند غسل روزانه میخوانند و غسل خیابانی هم دارند – باید انقلاب مریم حفظ بشود، انقلابی که از ابتدا برای سرنگونی رژیم بود که معلوم نیست الان دلیل آن چیست.

و اما نکته چهارم. مریم رجوی فکر میکند با دور کردن افراد از تیرانا و بردن آنان به محیطی ایزوله که دور از تمدن باشد بهتر می تواند آنها را کنترل و مغزشویی کند و برای هر کاری مورد استفاده قرار دهد. دور نگاه داشتن آنان از مردم عادی و دنیای بیرون آنان را قابل کنترل تر می کند.

اما باید به مریم رجوی و دیگر سران فرقه گفت که دوران اشرف به پایان رسیده و همه آنرا یک بار تجربه کرده اند و افراد نیروهای تازه وارد نیستند که براحتی فریب بخورند و دیگر نمی توان با نیرنگ و اگر نشد با تهدید و تطمیع نیروها را به جایی مانند اشرف برد. خود مریم رجوی اینرا بهتر است هر کسی می داند که زمان به عقب باز نمی گردد.

آزاد شده از بند مجاهدین خلق در آلبانی
مجید آتش افروز

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید