همدستی مجاهدین خلق و کمیساریا با پشتیبانی آمریکا

0
548

همدستی مجاهدین خلق و کمیساریا با پشتیبانی آمریکا

+ بیانیه ده ماده ای مریم رجوی

 بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، پنجم سپتامبر ۲۰۱۷:… همانطور که اطلاع دارید به تازگی فرقه تروریستی رجوی به اعضای نجات یافته خود، که به ناحق و به صورت غیرقانونی مستمری پناهندگی آنان را در اختیار گرفته است، اعلام نموده که از ماه آینده دیگر به آنها پولی پرداخت نخواهد کرد و هرکس هم شکایتی دارد بایستی به کمیساریا مراجعه کند. درهمین راستا به برخی نیز در طی پرداخت همین ماه گفته که حتی از این … 

بیانیه ده ماده ای مریم رجوی

زینال شهیدی (مستعار)
لینک به منبع

طبق شنیده هایی از داخل فرقه رجوی، از قول رهبر نامرئی فرقه به اعضاء گفته شده که باید تعهد بدهند که تا بهمن ۹۶ در فرقه بمانند و جدا نشوند. فکر می کنم این دفعه قول کاملا جدی است که تا این موقع که حدود شش ماه دیگر است مریم را در ایران خواهیم دید و او را به تهران خواهیم برد.

نگاه نکنید که در گذشته هر ۶ ماه به ۶ ماه اعضای تعهد می دادند که بمانند و جایی نروند چون سرنگونی در راه است، آنها همه شوخی بود، اما این یکی خیلی جدی است چون رهبر فرقه از گورش که البته معلوم نیست کجاست در آمده و این را خودش گفته است.

اما آنچه که در حال حاضر چون اختر تابناک در دنیا میدرخشد همانا بیانیه ۱۰ ماده ای مریم رجوی است. من به عنوان یک انسا ن آزاده که از این فرقه بیرون آمده و نجات پیدا کرده ام، میخواستم یکبار دیگر این ده ماده را به مردم ایران گوشزد کنم.

مریم رجوی بنده خدا چند بار باید بگوید که دیگر خسته شده است. من این بیانیه را با یک خرده توضیحات، آنطور که منظور و مقصود مریم رجوی بوده است، که شاید فکر کنید شوخی است ولی کاملا جدی است – چون من سالیان سال در داخل خودشان بودم و آنها را خوب می شناسم – برای شما شرح میدهم. باشد که مریم را هم مثل مسعود در ایران ببینیم.

حال بیانیه ده ماده ای مریم رجوی:

۱- حقوق بشر جهان شمول وغیر قابل تفکیک است. صحیح است. درست مثل پرتقال در میوه فروشی که درهم است و تفکیک نباید کرد. احسنت اصلا در داخل تشکیلات مجاهدین خلق هیچ چیز تفکیک نمی شود.

۲- ما برآنیم که به هرایرانی آزادی و امنیت بدهیم. همین کافی است “امنیت امنیت حق مسلم ماست”.

۳- ما به برابری همه افراد معتقدیم. چه برابری جنسی، چه مذهبی، قومی. احسنت به این همه اعتقاد به برابری که در داخل مجاهدین خلق موج میزند.

۴- به رسمیت شناختن جمیع آزادیها نظیر آزادی بیان، آزادی پوشش، ازدواج، اشتغال. نمره همه این ها در داخل تشکیلات بیست است. در تشکیلات مجاهدین خلق که آزادی بیان فراوان است، آزادی پوشش هم که بحمدالله کاملا تأمین است. ازدواج هم که کاملا همیشه برقرار است – حالا صرفا برای مسعود رجوی، چه فرقی میکند، ما و رهبر نداریم – تمام زوجها هم در کنار هم خوشبخت هستند. میرسیم به اشتغال که این را قطعا باید بیست داد چون ماشاالله چیزی که فراوان وجود دارد کار تراشیدن و کار درست کردن برای افراد است تا مبادا به آنها بد بگذرد. تمام جوانهای ایران هم خیالشان از بابت کار کاملا راحت باشد، آنقدر کار زیاد است که شبها قبل از اینکه سرشان به بالین برسد خوابشان ببرد.

۵- ما از حق آزادی مذهب دفاع میکنیم. در درون تشکیلات می گویند که عیسی به دین خود و موسی به دین خود. اینکه همه باید شیعه از نوع رجوی باشند شایعه است. مریم رجوی آنقدر مهربان است که همه بخاطر رافت و نورانی بودنش او را مریم عذرا می خوانند. خیالتان راحت باشد همه نهایتا مسلمان آن هم از نوع مریم میشوند.

۶- ما متعهد به میثاق ها و کنوانسیونهای حقوق بشر، مدنی، سیاسی و ضد شکنجه هستیم. هر کس باور ندارد می تواند از افراد درون تشکیلات سؤال کند که چقدر این سازمان ضد شکنجه است. از کسانی که بیرون آمده اند و دسترسی دارید بپرسید که افراد درون تشکیلات نمی دانند شکنجه، آنهم از نوع روحی و روانی اش، اصلا چیست.

۷- ما معتقدیم که اسلام یک دین عفو و مهربانی و رافت است و کشتن یک انسا ن کشتن تمام انسانیت است. البته تمامی کسانی که در داخل سازمان سر به نیست شدند هیچکدام انسان نبودند وگرنه کشته نمی شدند. حالا چند دانه که به حساب نمی آید.

۸- از لغو مجازات اعدام دفاع میکنیم. البته یک استثناء وجود دارد که کاملا حق و بدیهی است و آنهم مجازات جداشدن از سازمان است که قطعا باید مجازاتش اعدام باشد و همه جای دنیا به همین شکل است.

۹- شکنجه تحت هر عنوان ممنوع خواهد بود. این را راست می گوید. سالیان سال است که نفرات درون تشکیلات خودشان روح و روان خود علاوه بر جسم و تن خود را شکنجه کرده اند. مردم ایران خیالشان راحت باشد که مریم رجوی طی این سالیان در عمل ثابت کرده است که چقدر از شکنجه بیزار است.

۱۰- دادگستری یک نظا م قضایی آزاد است. در آینده در ایران رئیس جمهور که مریم رجوی است، رهبر هم اگر هنوز روی خاک باشد مسعود رجوی است. یک رجوی دیگر هم بالای قوه مقننه و یکی هم بالای قوه قضاییه می گذارند و همه را یک کاسه میکنند.

ولی این را از طرف مردم ایران که نظراتشان به دست ما هم میرسد باید به مریم رجوی یا هر رجوی احتمالی دیگر بگویم که به همین خیال باش.

نجات یافته از فرقه رجوی تیرانا آلبانی – زینال شهیدی

همدستی مجاهدین خلق و کمیساریا با پشتیبانی آمریکا در آلبانی

حسین نجات (مستعار)
لینک به منبع

همانطور که اطلاع دارید به تازگی فرقه تروریستی رجوی به اعضای نجات یافته خود، که به ناحق و به صورت غیرقانونی مستمری پناهندگی آنان را در اختیار گرفته است، اعلام نموده که از ماه آینده دیگر به آنها پولی پرداخت نخواهد کرد و هرکس هم شکایتی دارد بایستی به کمیساریا مراجعه کند.

درهمین راستا به برخی نیز در طی پرداخت همین ماه گفته که حتی از این ماه نیز دیگر به آنها پولی داده نمیشود که وقتی با اعتراض افراد مواجه شده اند عقب نشینی کرده و اقدام به دادن مستمری ماهیانه پناهندگی نموده اند. این روش نوع دیگری از فشار بر روی این افراد و به عبارت دقیق تر ترساندن کسانی است که در درون مناسبات این فرقه خواهان جدایی هستند.

طبق اخبار دقیقی که از منابع مختلف کسب شده است تعدادی بین ۲۳۰ تا ۲۵۰ نفر در محلی در دور دست (تعدادی احتمالا در بندر دورس) در به اصطلاح قرنطینه سازمان هستند که همگی خواهان جدایی اند. در این میان تعدادی از فرماندهان بالا و بخصوص از زنان شورای رهبری هم هستند که خواهان جدا شدن می باشند. این افراد را با تهدید و ارعاب در محلهایی مسکونی که در دست خود فرقه قرار دارد زندانی کرده اند و به آنها گفته شده که اگر در معابر عمومی دیده شوند و یا کسی متوجه جدا شدن آنها شود امکانات مالی و صنفی آنان قطع خواهد شده و به امان خدا رها خواهند شد که موجب ترس آنان می شود. این افراد موظف هستند تا زمانیکه فرقه مشخص میکند در همین اماکن بمانند و زیر نظر آنها باشند تا نان بخور و نمیرشان قطع نگردد.

از طرف دیگر اخبار رسیده حاکی است که با ساختن یک کمپ در نزدیکی فرودگاه و در یک محل دور افتاده که با سه لایه سیستم حفاظتی و بعد هم با یک لایه نگهبان که همگی از فرماندهان بالای فرقه هستند و یک لایه خارجی که با بخش خصوصی کنترات کرده اند این محل را زیر نظر دارند. تمامی این اقدامات برای جلوگیری از فرار افراد می باشد.

یک تناقض فاحش در دعاوی فرقه رجوی وجود دارد. از یک طرف با نشان دادن برگه هایی مدعی هستند که کمیساریا ابلاغ کرده که تا پایان سال میلادی باید ساختمانهایی که در آنها ساکن هستند را تخلیه کنند، و بهانه کرده اند که چون پولی ندارند به ناچار دیگر پول به نجات یافتگان پرداخت نمیشود. اما از طرف دیگر با استخدام شرکتهای خصوصی و پرداخت پولهای گزاف به آنها افراد را با گرفتن تعهدنامه و وارد شدن خود مریم رجوی و آوردن پیام از طرف رهبر گور به گور شده فرقه و تطمیع و تهدید به آنجا میبرند و این پول به شرکتهای خصوصی پرداخت میشود.

فرقه تلاش دارد تا افراد را که از ترس گرسنه ماندن در بیرون و نداشتن هیچگونه پشتوانه مالی و قطع بودن از خانواده هایشان جایی ندارند به زور به محل جدید ببرد. فشارهای وارده از طرف سازمان و اینکه القا می کند که خانواده دشمن اصلی مبارزه است و بایستی هر کس سر این موضوع پروژه بخواند و خانواده خود را لعن و دشنام بدهد و به کسی هم اجازه تماس با خانواده اش داده نمیشود موجب شده تا افراد برای سالیان از خانواده خود محروم و دور باشند. حتی برخی نیز اساسا خبری از اعضای خانواده خود ندارند. در برخی موارد نیز که به تعدادی بر اثر فشار اجازه تماس داده میشد علاوه بر خود فرد دو نفر دیگر همزمان به حرفهایش گوش میدادند و بیشتر از ده دقیقه نیز اجازه تماس داده نمیشد.

در همین کش و قوس نیز برخی در وزارت کشور آلبانی با خریده شدن از طرف این فرقه و پرداخت پولهای کلان به برخی در سطوح بالا و فشار اوردن به سفارت این کشور در ترکیه به خانواده ها جهت دیدن فرزندنشان ویزا و اجازه سفر به آلبانی داده نمیشود، تا خانواده ها با آمدن به اینجا بتوانند به فرزندان خود بگویند که آنها پشتوانه خانواده خود را دارند که نیازی به ترس از جدا شدن نداشته باشند.

اما متاسفانه این فرقه با بریدن پولی که حتی درحد بازنشستگی این افراد نیست که سی سال کم یا بیش عمر خود را صرف این سازمان مخوف و جهنمی کرده اند دارد دوباره به نوع دیگری به آنها فشار وارد میکند تا با فرار از این کشور خود را در دام کمپهای کشورهای دیگر بیاندازند تا مانند خاری در چشم این فرقه آن نباشند، چرا که هر چه این افراد در خیابانهای تیرانا دیده شوند مانند تیری در قلب این فرقه هستند.

اینجا نه هتل مهاجری هست که بتوان ترساند که در آنجا شکنجه می کنند و نه سجاد نامی که بگویند افراد را دزدیده و به ایران می برد. پس باید پول را قطع کرد تا آنها را به شکل دیگری سر به نیست نمود. دیگر اشرفی هم نیست که گفته شود فلانی خودسوزی کرد ویا فلانی به دلیل شلیک ناخواسته کشته شد (معلوم نیست که چرا به یکباره در یک سال چند ین نفر به دلیل شلیک ناخواسته کشته شدند) بگذریم اگر این داستانها بازگوشود خود دفتر جداگانه ای نیاز دارد.

حال باید پرسید نقش کمیساریا چیست؟ در یک کلام مترسک است. باز میتوان روی مترسک حساب باز کرد که مانع نشستن پرندگان برای خوردن دانه های کشاورزان بشود که کمیساریا این خاصیت را هم ندارد. در این میان نه تنها کاری انجام نمیدهد بلکه به صراحه اعلام میکند که هیچ مسئولیتی در قبال افراد ندارد و این با شرح وظایفش همخوان نیست.

وقتی یک توافق پشت پرده غیر قانونی در ژنو باشد با یک فرقه تروریستی بسته میشود، وقتی رئیس پلیس منطقه در قبال خانواده هایی که برای دیدن عزیزان خود آمده اند و مورد ضرب و شتم عناصر فرقه قرار میگیرند و خوش خیالانه به پلیس شکایت میکنند و پلیس به جای رسیدگی به شکایت آنان، با یک تلفن به او از طرف فرقه که حق الحساب به او میدهند، خانواده ها را تهدید و بعد به دستگیر میکند و تحت بازجویی قرار می دهند، وقتی سفارت آلبانی در ترکیه مانع آمدن خانواده ها میشود و آنان را ماه ها معطل نگاه می دارد و نهایتا ویزا نمی دهد، وقتی شخصی به نام آریون که رئیس پلیس اینجاست خیلی آشکارا دست در دست فرقه دارد، وقتی وزارت کشور اینجا که باید پلیس تحت نظر آنها باشد اعلام میکند که به آنها مربوط نیست و کاری نمی توانند بکنند، دراینصورت دیگر چه انتظاری از این فرقه جهنمی باید داشت. همینجاست که میتوان معنی حرف فردی بنام جواد خراسان را فهمید که میگوید خدا آلبانی را برای مجاهدین خلق درست کرده است تا هر غلطی خواست علیه کسانی که سالیان سال بهترین سال های عمر خود را به پای رهبر شیاد آن ریخته اند انجام دهند. در این بین آمریکا نیز با منافع سیاسی خودش علیه ایران به این کثافتکاری و فاحش ترین نوع نقض حقوق بشر مشروعیت میدهد. هر زمان یاد شعارهای ضد امپریالیستی رجوی در تهران می افتم واقعا به سادگی خودم خنده ام می گیرد.

باید اضافه کرد که جامعه بین الملل هم این چنین ساکت نشسته تا این فرقه جهنمی خون اعضای خود را در شیشه کند. همان اعضایی که همه عمر و دارایی خود را داده اند تا ظاهرا بهروزی برای مردم ایران به ارمغان ببرند. افراد نجات یافته در آلبانی هیچ پشتوانه و حامی ندارند. سازمانی که خود را بهترین و پیشتازترین و یگانه ترین و دموکرات ترین آلترناتیو و تنها سازمانی که حامی حق و حقوق مردم ایران است میداند، با پیروان صدیق خود اینگونه رفتار می کند وای به مردم عادی که علنا آنان را دشمن می نامد.

این است “سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران” و “ارتش آزادیبخش ملی مردم ایران، بازوی استوار و پراقتدار خلق قهرمان ایران” و “شورای ملی مقاومت و انقلاب نوین مردم ایران”. این همه اسم پر طمطراق که فقط بوی تعفن و سبعیت و بربریت میدهد و همه آنرا با داعش مقایسه می کنند تنها با پرداخت هزاران دلار به باز نشستگان جنگ طلب آمریکایی در صدد حفظ بقایای ننگین خود است.

مصداق عینی “حیات خفیف خائنانه” را امروز باید در احوالات مسعود رجوی گور به گور شده جستجو کرد.

حسین نجات – نجات یافته از یوغ رجوی در آلبانی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید