درادامه ی سخنان این ” سرمقاله نویس ” رجوی آمده است : ” با پایان دوران مماشات که در ۴دهه گذشته به‌عنوان مانع و راهبند اصلی مقاومت ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی عمل کرده، اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعه بین‌المللی در کنار مردم ایران و خواست برحق آنها برای تغییر رژیم قرار گیرد “. اتفاقا دراین 4دهه، امکانات منحصر بفردی دراختیار مقاومت ( باند رجوی) گذاشته شد که هرچه میتواند ” رژیم را بی آینده کند ” !بلی کسانی که بزرگترین انفجارها وقتل ها را برای سازمان انجام دادند ، جاسوسان همین جامعه ی بین المللی ( تو بخوان آمریکا ) بودند که به کمک رجوی امدند وصدام هم که میدانیم چه کرد و رجوی با وجود دراختیار داشتن اینهمه امکانات جهنمی ، ازآنجا که اعتقاد نداشت تغییراساسی کار مردم است ونه اقدامات ماجراجویانه ووطن فروشانه ، نتوانست رژیم را سرنگون کند!این اصحاب کم سواد ، فرق بین انقلاب کردن که تنها در مرحله ی نادر و معین تاریخی دست میدهد ونخود وکشمش خوردن را که احتیاجی به انجام تمهیدات خاص نیست ، درک نکرد و بعید که بتواند درک کند!
دلسوزی مشترک ترامپ وباند رجوی برای مردم ایران؟!
مطلب ارسالی از طرف آقای نوید ـ با تشکر از ایشان ـ 17.10.2017
در سرسخن وبسایت رسمی باند رجوی میخوانیم :
” رئیس‌جمهور آمریکا به‌روشنی به‌ضرورت تغییر در ایران گواهی داد؛ واقعیتی که مقاومت ایران ۴دهه است بر آن پای فشرده است. ترامپ گفت: «مردم ایران بیش از هرکس قربانی این رژیم بوده و از آن رنج می‌برند» او افزود: «همه جهان می‌فهمند که مردم خوب ایران خواستار تغییر هستند “.
تشخیص ضرورت تغییر درایران کار رئیس جمهور آمریکا نیست واگر چنین تشخیصی داد ونسخه ای برای آن پیچید ، فضولی نموده ، غلط اضافی کرده ودرامور داخلی یک کشور بعنوان یک عضو متشخص سازمان ملل متحد دخالت کرده است!
اگر مردم ایران خواهان تغییر هم باشند ، مربوط به خودشان است وعملا دیده شده که این مردم فعلا برای تمشیت امور خود ، راهی عاقلانه تر از مراجعه به صندوق رای پیدا نکرده اند وترامپ که میخواهد اززبان حال این مردم سخن بگوید ، بهتر است که ازاین میل مردم تبعیت کند!
در ادامه :
” ترامپ سپاه پاسداران را یک نهاد قانون اساسی رژیم و یک سازمان تروریستی خواند …ناظران و تحلیلگران سیاسی نامگذاری سپاه پاسداران را با اهمیت بسیار تلقی کرده‌اند چرا که سپاه علاوه بر آن که ارگان اصلی جنگ‌افروزی و صدور تروریسم رژیم در خارج و بازوی اصلی سرکوب در داخل کشور است، بخش عظیمی از اقتصاد کشور را نیز در قبضه خود دارد و نامگذاری آن، نه تنها به‌میزان زیادی کارکرد جنگ‌افروزانه و سرکوبگرانه آن را محدود می‌سازد، بلکه ضربه مرگباری بر اقتصاد رژیم نیز وارد می‌آورد و …”.
من خواستم که تحلیل دیگران را نیز که اززوایه ای دیگر است ، باطلاع علاقمندان به مسئله رسانده تا با دریافت خبرهای آلترناتیو ، تحلیل درست تری ازاوضاع داشته باشند:
” بحث قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریسم در دوره های مختلف روسای مختلف جمهوری ایالات متحده از زمان کلینتون تا به حال چندین بار مطرح شده اما هر بار آمریکایی ها مجبور شدند به دلیل خطراتی که ممکن است این تصمیم برای نیروهای آنها در منطقه به وجود آورد از این تصمیم عقب نشینی کردند. گذشته از همه معیار ها و قوانین بین المللی که با چنین تصمیمی منافات دارد باید به این مساله توجه داشت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران یکی از بخش های نیروهای مسلح ایران می باشد و این مانند آن می ماند که مثلا ایران مارینز آمریکا را بخواهد تروریست قلمداد کند. با توجه به مقررات حاکم بر روابط بین الملل معمولا نیروهای مسلح کشورها کانال های ارتباطی خاص با یکدیگر دارند که بر اساس آن در صورتی که اتفاقی پیش آید و تصمیم سیاسی برای ورود کشورها به جنگ نباشد تلاش می کنند از طریق این کانال های ارتباطی با یکدیگر تماس داشته باشند و از جنگ پرهیز کنند، مثل اینکه مثلا یک ناو آمریکایی به حریم آبی ایران نزدیک شود و نیروهای سپاه بخواهند به آن اخطار بدهند. در صورتی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریسم ایالات متحده قرار گیرد قوانین و مقررات بین المللی دیگر بر تماس نیروهای مسلح امکان پذیر نمی باشد مخصوصا در صورتی که ایران هم نیروهای مسلح آمریکا و یا بخشی از آن مانند مارینز را تروریست قلمداد کند. این ماجرا می تواند احتمال برخورد نیروهای مسلح دو کشور با یکدیگر را افزایش دهد و منجر به بروز یک جنگ تمام عیار در خلیج فارس گردد. این ماجرا وقتی بغرنج تر می شود که توجه داشته باشیم برخی نیروهای آمریکایی امروزه در عراق و سوریه وافغانستان و منطقه خاورمیانه پخش می باشند و در صورت بروز هرگونه اتفاق مشکل میان نیروهای همپیمان با ایران و نیروهای آمریکایی و یا همپیمان با آمریکا مشکل از طریق کانال های ارتباطی میان نیروهای آمریکایی و مستشاران سپاه حل و فصل می گردد اما در صورتی که چنین کانالی منتفی گردد آنوقت همه نیروهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه با خطر مورد هدف قرار گرفتن توسط نیروهای همپیمان ایران مواجه می گردند مخصوصا اگر تفاوتی میان آنها و داعش وجود نداشته باشد. قطعا هم چنین درگیری ای فقط به یک درگیری میان طرفین ختم نخواهد شد و احتمال دارد به یک جنگ تمام عیار در منطقه کشیده شود که به نفع هیچ کس نمی باشد مخصوصا همپیمانان آمریکا در منطقه. با این شرایط می توان گفت قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریسم آمریکا بیش از اینکه به این نیروها آسیب برساند می تواند برای نیروهای آمریکایی موجود در منطقه خطر آفرین باشد و قطعا مشاورین نظامی و امنیتی آقای ترامپ بخوبی این را می دانند اما بحث اینجاست که آقای ترامپ حاضر باشد حرف خبرگان سیاسی و نظامی و امنیتی کشور خود را باور کند یا اینکه تصمیم دارد به روند کارهای متهورانه خود ادامه دهد “.
درادامه ی سخنان این ” سرمقاله نویس ” رجوی آمده است :
” با پایان دوران مماشات که در ۴دهه گذشته به‌عنوان مانع و راهبند اصلی مقاومت ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی عمل کرده، اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعه بین‌المللی در کنار مردم ایران و خواست برحق آنها برای تغییر رژیم قرار گیرد “.
اتفاقا دراین 4دهه، امکانات منحصر بفردی دراختیار مقاومت ( باند رجوی) گذاشته شد که هرچه میتواند ” رژیم را بی آینده کند ” !
بلی کسانی که بزرگترین انفجارها وقتل ها را برای سازمان انجام دادند ، جاسوسان همین جامعه ی بین المللی ( تو بخوان آمریکا ) بودند که به کمک رجوی امدند وصدام هم که میدانیم چه کرد و رجوی با وجود دراختیار داشتن اینهمه امکانات جهنمی ، ازآنجا که اعتقاد نداشت تغییراساسی کار مردم است ونه اقدامات ماجراجویانه ووطن فروشانه ، نتوانست رژیم را سرنگون کند!
این اصحاب کم سواد ، فرق بین انقلاب کردن که تنها در مرحله ی نادر و معین تاریخی دست میدهد ونخود وکشمش خوردن را که احتیاجی به انجام تمهیدات خاص نیست ، درک نکرد و بعید که بتواند درک کند!
نوید
