جامعه بی طبقه توحیدی در تشکیلات مجاهدین خلق
+ سقوط انقلاب مریم رجوی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، سی ام دسامبر ۲۰۱۷:… تق انقلاب ایدئولوژیک بعد از ورود نفرات به آلبانی درآمد و ریزش عجیبی که سابقه نداشت صورت گرفت. یادم هست رجوی میگفت که تا انقلاب هست نه خانواده، نه بورژوازی، نه دنیای آزاد، و نه هیچ چیز دیگر نمیتواند نفرات را از ارزشهای مجاهدی …
سقوط انقلاب مریم رجوی
محمد هاشمی (مستعار)
لینک به منبع
نفراتی که در تشکیلات بوده اند و حتی کسانی که مقداری در جریان بحث های انقلاب ایدئولوژیک و طلاق در فرقه رجوی قرار گرفته اند با این فریب کاری بزرگ مسعود رجوی آشنا هستند.
یادم هست مسعود رجوی میگفت که ما تشکیلات را با انقلاب مریم سر پا نگه داشتیم و این انقلاب لازمه سرنگونی حکومت ایران است. ما که در تشکیلات بودیم در دل خودمان این حرف را قبول نداشتیم و انقلاب مریم هم ما را برای سرنگونی آماده نکرد. همچنین تشکیلات با انقلاب سرپا نماند. تنها چیزی که باعث ماندن افراد در تشکیلات شده بود ترس از بیرون و تهدید تحویل دادن افراد به استخبارات عراق و هشت سال زندانی انفرادی یا سربه نیست شدن و زندانی در قرارگاه ها بود. خیلی ها انقلاب ایدئولوژیک را قبول نداشتند که دیدیم رجوی چطور به بهانه های مختلفی آنها را زندانی و شکنجه کرد یا چطور آنها را به نیروهای استخبارات رژیم بعث تحویل و روانه زندان ابوغریب نمود.
چون افراد در معرض این خطرات بودند مجبور بودند که به شرایط موجود تن بدهند و رجوی هم با وقاحت کامل ماندن افراد را حاصل انقلاب مریم اعلام میکرد و مدام سنگ انقلاب را به سینه میزد.
تق انقلاب ایدئولوژیک بعد از ورود نفرات به آلبانی درآمد و ریزش عجیبی که سابقه نداشت صورت گرفت. یادم هست رجوی میگفت که تا انقلاب هست نه خانواده، نه بورژوازی، نه دنیای آزاد، و نه هیچ چیز دیگر نمیتواند نفرات را از ارزشهای مجاهدی دور کند، ولی همه این حرفها دروغ بود.
حالا می بینیم که افراد به یک کشور آزاد آمده اند و محدودیتهای جدی عراق وجود ندارد و از بالاترین افراد سازمان فرار کردند یا اعلام جدایی نمودند یا اینکه در درون مناسبات تن به خواسته های رجوی نمی دهند.
الغرض منظورم این است که چون در مقرات در تیرانا نه دیوار بلند و نه حصار و نه سیم خارداری وجود دارد، نفرات راحتتر جدا می شوند و مریم هم خوب می داند که اگر افراد را به محلی ایزوله و محدود منتقل نکند ریزش نیرو جریانی خواهد بود.
حالا سوال از مسعود رجوی اینجاست که تو که میگفتی انقلاب است که میتواند افراد را در دل بورژوازی حفظ بکند، پس چرا از اهرم انقلاب استفاده نکردی که افراد را در محلی مثل مفید و یا در پایگاه هایی در مرکز شهر نگه داری. حالا دیدی که انقلاب چیزی جز فریب نبود؟ تو که میگفتی ما با انقلاب این بیست و پنج سال کشیدیم و تشکیلات را حفظ کردیم. پس چرا ترس داشتی و افراد را از زندانی به زندان بدتر و محدودتر منتقل کردی؟ پس انقلابت چه شد؟ تو که با ترفندها و اجبارات آنها را نگه میداری پس معنی انقلاب تو را هم فهمیدیم. بگذار تا انقلاب تو را بیشتر بفهمیم و بدانیم منظور از انقلاب همان اجباراتی که جلوی راه افراد میگذاشتی است.
نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی – محمد هاشمی
–
جامعه بی طبقه توحیدی در تشکیلات مجاهدین خلق
محمد هاشمی (مستعار)
لینک به منبع
کسانی که در درون تشکیلات مجاهدین خلق یا همان فرقه رجوی بوده اند و حتی کسانی که سخنرانی های مسعود رجوی را شنیده اند، می دانند که او همیشه دم از جامعه بی طبقه توحیدی میزد و هنوز هم چنین حرف و ادعایی دارد که ما برای برقراری جامعه بی طبقه توحیدی مبارزه میکنیم.
ولی ما که در تشکیلات بودیم میدانیم که در سازمان مجاهدین خلق همه چیز بر اساس طبقات چیده شده و همچنان بر این اساس استوار است و ما که عمرمان را در این سازمان بودیم به این باور رسیدیم و به چشم دیدیم که جامعه بی طبقه توحیدی فقط یک حرف است و برای عوام فریبی استفاده میشود. ما که در تشکیلات بودیم اصلا چنین چیزی ندیدیم ولی اجازه اظهار نظر یا انتقاد در این رابطه نداشتیم و اگر حرفی می زدیم جرم محسوب میشد.
در حال حاضر به فاکتهای گذشته برنمیگردم. فقط یک مورد که دو روز گذشته دیدم را بیان میکنم که معنی جامعه بی طبقه مجاهدین خلق به چه شکل است.
افراد سرسپرده این سازمان که از مسئولین هستند بهترین امکانات و بهترین خودروها و پول زیاد و غیره را در اختیار دارند به شکلی که با خودروهایی که دارند به راحتی در خیابانهای تیرانا و محلهای گردشی و دیدنی و فروشگاههای گرانقیمت به چرخیدن و خرید و تفریح مبادرت میکنند. اما از طرف دیگر به لایه های پایینتر که می رسیم ماهانه ده یورو داده می شود که این پول حتی کرایه چند تردد با اتوبوس هم نمیشود و این افراد حتی نمیتوانند لباس یا نیازهای مورد علاقه خود را خریداری کنند و در خیلی از موارد افرادی با سنین بالا و مشکلات جسمی با پای پیاده کیلومترها تردد میکنند چون پول تاکسی ندارند.
یک نمونه دو روز پیش دیدم که البته برایم جدید نبود. چند تن از مسئولین زن فرقه رجوی با دو خودروی مدل بالا به محل شهر بازی که امسال برنامه های ویژه کریسمس داشت آمده و از خودروهای خود پیاده شده و مشغول گردش شدند. بعد از آن به فروشگاه جدیدی که فقط افراد پولدار میتوانند از آن خرید کنند رفته و به خرید لباس و وسایل مورد نیاز خودشان اقدام کردند و بعد هم به محلی دیگر که خارج از دید من بود احتمالا برای صرف غذا رفتند.
این موضوع را برای کسانی نوشتم که هنوز واقعیتها را نمیدانند. در سازمان مجاهدین خلق در گذشته هم وضع همینطور بوده است. مریم رجوی و امکانات و آرایش و لباسهای قیمتی او را با دیگر افراد پایین سازمان مقایسه کنید. همه چیز برایتان روشن میشود. چقدر وقیحانه از اسم جامعه بی طبقه توحیدی برای فریب افکار عمومی استفاده می کنند. البته فاکتهایی که گفتم فقط نوک کوه یخ بود. معنی جامعه بی طبقه رجوی که می خواهد در ایران پیاده کند همین است.
نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی – محمد هاشمی
