فرقه رجوی در بن بست – خیانت به اعتماد اعضا – دمیدن شیپور از سر گشاد

فرقه رجوی در بن بست – خیانت به اعتماد اعضا – دمیدن شیپور از سر گشاد 

بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، نهم فوریه ۲۰۱۸:…  کاملا مشهود و بارز است که فرقه رجوی در آلبانی در مقابل جداشدگان در بن بست کامل قرار گرفته است. یعنی نه راه پس و بازگشت دارد و نه راه پیش و جلو رفتن.  واقعیت این است که الان شرایط در آلبانی کاملا علیه فرقه رجوی و … 

فرقه رجوی در بن بست

زینال شهیدی (مستعار)
لینک به منبع

کاملا مشهود و بارز است که فرقه رجوی در آلبانی در مقابل جداشدگان در بن بست کامل قرار گرفته است. یعنی نه راه پس و بازگشت دارد و نه راه پیش و جلو رفتن.

واقعیت این است که الان شرایط در آلبانی کاملا علیه فرقه رجوی و به سود نفرات جدا شده است و این یعنی ضربه مهلک بر پیکر پوسیده فرقه جهنمی رجوی.

الان فرقه رجوی به خاطر فشارهایی که بر نجات یافتگان گذاشت و آنان را متحد و مقاوم در برابر خود کرد به غلط کردم گویی افتاده و جلوتر از کمیساریا به نفرات پول می دهد تا بتواند شاید شرایط قبل را مجددا برقرار نماید.

مسئول دفتر فرقه منحوس رجوی در تیرانا جداشدگان را برای گرفتن مستمری به دفتر دعوت کرده و کاملا منکر شده که حرفی از قطع مستمری در میان بوده است. اما مسئول دادن مستمری به نفراتی که مراجعه کرده اند گفته است که باید مالک بیت مشعل را که هفته قبل علنی شده محکوم کنند تا ۲۳۰ یورو به آنها بدهد.

تعداد انگشت شماری بخاطر نیاز به پول و بدبختیهایی که دارند این کار را کردند، ولی دیگران محکوم نکردند که فرقه رجوی به آنها پول نداده است. تعدادی به مسئول دفتر فرقه در تیرانا گفته اند که تقصیر خودشان است و اگر مستمری افراد را قطع نمی نمودند امثال مالک این کار را نمی کرد. به این ترتیب نفرات تو دهنی محکمی به مسئول دادن مستمری ها زده اند.

خیلی روشن است که فرقه رجوی الان کاملا در بن بست گرفتار شده است. مسئولین فرقه می دانند که پول هر کس را قطع کنند کمیساریا آنرا تأمین می کند و می دانند که هر کاری بکنند نمی توانند شرایط قبل را مجددا بوجود آورند. همچنین آنان می دانند که اگر پرداخت مستمری به صورت مرتب و دائم توسط کمیساریا انجام شود، عملا کسی در فرقه نخواهد ماند و جداشدگان هم یکی بعد از دیگری دست به افشاگری علنی خواهند زد.

خیلی از نفرات داخل تشکیلات منتظر هستند ببینند که آیا واقعا کمیساریا مشکلاتش با نفرات جدا شده حل شده است یا نه و آن وقت تصمیم برای نجات خود خواهند گرفت. این یعنی ضربه مهلک به تشکیلات فرقه رجوی در آلبانی.

ممکن است نجات یافتگان در آلبانی در حال حاضر در شرایط خوبی نباشند ولی آینده از آن این افراد است و فرقه رجوی باید آماده افشاگریهای گسترده از میان همین نفرات جداشده باشد.

نجات یافتگان وظیفه انسانی و ملی خود می دانند که کاری کنند که ماهیت این فرقه تروریستی برای مردم آلبانی روشن شود. این فرقه با آمدن خودش به آلبانی این کشور را نجس کرده است. امید به آن روزی که مردم آلبانی هم ماهیت این فرقه و رهبر آن مریم رجوی را بشناسند و شر این فرقه از سر افراد گرفتار کم شود.

زینال شهیدی – نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

–

عدم اعتماد به اعضا و خیانت به اعتماد آنان

محمد علی قدرتی (مستعار)
لینک به منبع

با سلام خدمت دوستان عزیز و همه خانواده های محترم

چیزی که در فرقه رجوی اصلا وجود ندارد اعتماد هست

من به عنوان فردی که بیش از ۳۰ سال در فرقه رجوی بودم و روزانه شاهد داستان های تلخ و فریب های رجوی بودم به خوبی این را درک می کنم چرا که شخص رجوی خودش از اعتماد جوان ها سوء استفاده کرد و با دروغ و فریب نفرات را در دام خودش اسیر کرد و به اعتماد آنان خیانت نمود.

واقعیت اینست که در طول سال هایی که در فرقه بودم شاهد بودم که رجوی با فریب دادن نفرات مدتی آدم ها را سر کار می گذاشت. روش رجوی برای نگهداشتن نفرات فقط نوعی قرص مسکن برای مدتی بود چون سر سوزنی در فرقه رجوی به نفرات اعتماد ندارند و همیشه و در هر کجا برای افراد مراقب می گذاشتند. از نفر بیمار گرفته تا نفرات دیگر.

به طور مشخص در زمانی که در لیبرتی بودیم و نفرات کمیساریا تردد داشتند از زمان ورود آنها داخل لیبرتی آماده باش می دادند و در هر مقر نفرات مشخص خودشان گشت می دادند تا نفرات با افراد کمیساریا ارتباط بر قرار نکنند. جالب اینکه به نیروهای خودشان هم در داخل فرقه اعتماد ندارند به طوری که هر کسی هم با نفرات کمیساریا برخوردی داشت مورد سوال قرار می گرفت که چه صبحتی کرده است.

همه ارتباطات را در همه جا در داخل فرقه کنترل می کردند. دلیل آن هم این بود که نمی خواستند نفرات با هم ارتباط داشته باشند و همه جا مراقب های خودشان را داشتند. در حالیکه هیچ اعتمادی به هیچ کس وجود نداشت، رجوی با فریب و دروغ های خودش در شکل و ظاهر می خواست قالب کند که به افراد اعتماد دارد.

خیلی از افراد فریب ظاهر مجاهدین خلق را خوردند، ولی واقعیت درون آنها چیز دیگری هست. همه چیز آنها روی بی اعتمادی سوار شده است و نه چیز دیگر، ولی خوشبختانه الان دوران آن در داخل فرقه به سر آمده است.

واقعیت تلخ همین هست که تازه فردی که جدا می شود متوجه می شود که در درون فرقه چه بود و رجوی چه برسر افراد آورد. در طول این سال ها ماجراها گذشت که هر کدام داستان های خودشان را دارند.

با امید به این که تمام دوستان اسیر در فرقه رجوی آزاد بشوند

محمد علی قدرتی – نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

–

وقتی شیپور را از سر گشادش می دمند

حسین نجات (مستعار)
لینک به منبع

فرقه تروریستی مجاهدین خلق هفته قبل با برپایی یک کنسرت در کلیسای مرکزی شهر تیرانا که یک کلیسای ارتدوکس هست بدنبال چه چیزی است؟

باید به این موضوع به درستی نگاه و دقت کرد، چرا که همه میدانند که این فرقه در عراق چگونه بدنبال ایجاد یک پایگاه در بین توده مردم بود، آنهم در شرایطی که دست در خون مردم عراق داشت که شواهد و اسناد آن تماما موجود است. از نفراتی که در آن جنایات حضور داشتند برخی جدا شده اند و میتوانند گواهی بدهند.
اما در آلبانی ارگانهای مردمی بدنبال آگاهی دادن به مردم هستند و افرادیکه آنها را می شناسند به شدت با این فرقه مخالف هستند.

فرقه رجوی اکنون به شکل دیگری در حال انجام همانکار عراق در آلبانی است. در عراق با سوء استفاده از اماکن مذهبی و شیعه و سنی کردن و دامن زدن به اختلافات، در پی این بود که با تهییج مردم و عوامفریبی جو را متشنج کند. اما اینجا دیگر این شیوه کاربردی ندارد. باید با برگزاری کنسرت آنهم در کلیسا بدنبال باز کردن جای پایی در بین مردم آلبانی باشد و با انجام همان ترفند ایجاد کانالهای ارتباطی در شبکه های اجتماعی بدنبال این است که با ایجاد گروههای دوستی و برگزاری کنسرتها و جشنهای مسخره ایکه بارها نیز اینکار را کرده اند هدف خود را تأمین نمایند، اما البته تماما با بی تفاوتی مردم آلبانی مواجه شده اند.

حالا با برپایی این کنسرتها در کلیساها بدنبال راه حل جدیدی هستند، غافل از اینکه تجربه عراق و دیگر کشورها در اینجا قابل اجرا نیست و اینکارشان دقیقا به معنی دمیدن شیپور از سرگشادش است.

باید به این حضرات گفت که دیگر دوران شما به سر آمده و هیچ جایی نه فقط در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا ندارید و بهتر است به جای این کارها و خرج کردنهای بیهوده پول افراد بیگناهی که عمر خودشان را صرف شما کرده اند را بدهید، ولی دارید به این شکل با آنها بازی میکنید. واقعا اگر شما ذره ای از انسانیت در وجودتان بود نبایستی این افراد بیگناه را اینطور دست خوش بازی خود قرار میدادید و در این کشور بیگانه و بدون هیچ گونه پشتوانه ای رها می کردید.

از برگزاری این کنسرتها بدنبال چه هستید و چه هدفی را دنبال میکنید؟ آیا توطئه علیه نجات یافتگان با همدستی دولت مافیایی اینجا برایتان کافی نیست؟ آیا بدنبال تنگ کردن هرچه بیشتر عرصه بر این افراد بیگناه که عمرشان را به پای شما هدر داده اند هستید؟

ننگ و نفرین بر شما باد که این چنین با جوانان این مرز و بوم برای رسیدن به قدرت برای خودتان بازی کردید و آنان را فریب دادید و بازیچه امیال شیطانی خود نمودید.

حسین نجات – نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

(پایان)