سعدالله سیفی: شکسته شدن طلسم کنترل نیرو در فرقه رجوی

توسط

۱۳۹۷/۰۲/۰۷

976

شکسته شدن طلسم کنترل نیرو در فرقه رجوی + تیر مریم رجوی در تاریکی

سعدالله سیفی، بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و پنجم آوریل ۲۰۱۸:… آنطور که اطلاع کسب کرده ام نتیجه این شده است که فرقه مجبور گردیده عقب نشینی نموده و تن به خواسته افراد بدهد و بالاخره بپذیرد که افراد بتوانند هر روز هفته آزادانه برای امور خود به شهر تردد کنند. خود من روز جمعه همین هفته تعداد زیادی از همین نفرات را در خیابانها در حال …

شکسته شدن طلسم کنترل نیرو در فرقه رجوی

سعدالله سیفی، تیرانا، آلبانی،
لینک به منبع

شکسته شدن طلسم کنترل نیرو در فرقه رجوی

همانطور که هموطنان عزیز و خانواده های محترم در جریان هستند مریم رجوی زندان وسیعی تحت عنوان اشرف سه با استحکامات و برج و بارو و سیم خاردار و گشت و دوربین و کلیه تجهیزات و اعمال انواع ضوابط و محدودیت ها جهت کنترل نیروها و ممانعت از آنان بابت دسترسی به دنیای بیرون در گوشه ای دور افتاده در خارج از تیرانا ساخت تا شاید بتواند به اهداف شوم خود جهت اسیر نگاه داشتن اعضا و جلوگیری از جداشدن آنان برسد.

ما این روزها در خیابانهای تیرانا شاهد گشت و گذار و ترددات تعداد زیادی از نفرات فرقه رجوی هستیم که هر روز هفته در حال خرید و تفریح و غیره هستند. در حالیکه تا چند هفته قبل این افراد فقط دو روز معین در هفته و با یک زمانبندی بسیار محدود و کنترل شده و تحت نظارت مسئولین بالا میتوانستند فقط برای کارهای ضروری داخل شهر شوند.

خوشبختانه با همت خود افراد در درون تشکیلات و اعتراضات و مخالفت های آنان، ترفند فرقه در این دور کار ساز نبود و این کارها روی سر خودشان آوار شد و نفرات از پایین به اعتراضات گسترده علیه ضوابط و محدویت ترددات دست زده و آنها را نپذیرفتند.

آنطور که اطلاع کسب کرده ام نتیجه این شده است که فرقه مجبور گردیده عقب نشینی نموده و تن به خواسته افراد بدهد و بالاخره بپذیرد که افراد بتوانند هر روز هفته آزادانه برای امور خود به شهر تردد کنند. خود من روز جمعه همین هفته تعداد زیادی از همین نفرات را در خیابانها در حال کارهای مختلف دیدم.

اما نتیجه گیری اصلی این است که هرگاه افراد تن به اجبارات فرقه ندهند و اسیر محدودیت های برده ساز آنها نشوند میتوانند حداقل ابتدایی ترین حق هر فرد در اجتماع را از آنان بگیرند و به مریم رجوی و فرقه پوسیده اش بفهمانند که حق تردد آزاد از پایه ای ترین و ساده ترین حقوق هر فرد در اجتماع است.

به امید اینکه در هفته ها و ماه های آینده شاهد همدلی و همبستگی و یک پارچگی بین دوستان دربند جهت گرفتن حق و حقوقشان ازاین فرقه زورگو و حق کش و در ادامه از هم گسستن تمام این دم و دستگاه پوسیده و برده ساز قرون وسطایی باشیم.

سعدالله سیفی – نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

–

تیر مریم رجوی در تاریکی

محمد هاشمی (مستعار)، تیرانا، آلبانی
لینک به منبع

در این رابطه خیلی جای بحث است ولی برای اینکه حوصله خوانندگان سر نرود مطلبی کوتاه در رابطه با فراخوان مریم رجوی برای سرنگون کردن حکومت را مینویسم.

اخیرامریم رجوی پیامی برای مردم ایران فرستاد که البته تکرار همان حرفهای قبلیست که طی این سی سال خودش و شوهرش مطرح کرده اند.

در این پیام از تمام اقشار مردم خواسته شده که با تشکیل کانونهای شورشی و گسترش آن به هزار کانون شورشی در تمام استانهای کشور زحمت کشیده و قیام سراسری را براه بیندازند و رژیم را سرنگون کنند و لابد مریم رجوی را بر اریکه قدرت در تهران بنشانند. یعنی خیلی روشن و واضح پیام داده است که زحمتش را مردم ایران بکشند ولی قدرتش را فرقه رجوی بدست بگیرد.

بیچاره مریم رجوی سفیه و ناقص العقل که احتمالا از میزان منفور بودن خودش و فرقه اش در میان مردم ایران اطلاع کافی ندارد تصور می کند که در میان مردم ایران جایی دارد که چنین فرامینی را صادر می کند. آیا او واقعا در این توهم است که رهبر مقاومت در ایران است یا خودش را به حماقت می زند و اتفاقا خیلی هم خرمردرند است.

در دی ماه سال گذشته مردم در اعتراض به شرایط اقتصادی در داخل کشور تجمعات اعتراضی در چند شهر برپا کردند و البته فرقه رجوی که همیشه مترصد اینگونه فرصت هاست خودش را داخل کرد که جواب دندان شکنی از جانب مردم ایران دریافت نمود. مریم رجوی مدعی بود که اینها کانون های شورشی مجاهدین خلق هستند در حالیکه هیچ اسم و رسمی از فرقه رجوی در این اعتراضات مشاهده یا شنیده نشد.

اینگونه پیام ها که مردم چنین و چنان کنند نشانگر به بن بست رسیدن استراتژی فرقه رجوی طی این سالیان است. ما که در این فرقه بودیم به غیر از درماندگی و وادادگی و توسل به دامان دشمنان ایران و ایرانی چیز دیگری از این فرقه ندیدیم.

حالا سئوال اینجاست که چرا مریم رجوی در این شرایط بحث کانونهای شورشی و خیزشهای مردمی را در پیش می کشد. مگر مسعود رجوی مدام تأکید نمی کرد که رژیم فقط و فقط به دست ارتش آزادیبخش ملی سرنگون می شود و راه دیگری نیست. برای هر کس واضح است که استراتژی فرقه رجوی به ته خط رسیده است. آیا واقعا این تشکیلات پوسیده توان و قدرت سرنگونی را دارد؟ به نظر من از پیام مریم رجوی که قطعا جایی در میان مردم ندارد روشن است که خیر. اگر او میتوانست مردم را دور هم جمع کند و قیام مردمی را شکل دهد اول اوضاع نابسامان داخل فرقه اش را سامان می داد.

فرقه رجوی سی و پنج سال است که وعده سرنگونی می دهد که این وعده هر شش ماه یک بار تمدید می گردد. اگر توان سرنگونی داشت و حرفهایش اعتباری داشت که این همه ریزش نیرو طی این سالیان نداشت. فرقه نه تنها جذب نیرو ندارد بلکه روز به روز تحلیل می رود.

در نظر داشته باشید که رجوی آنقدر دروغ گفت و تحلیل های کذب و غیر واقعی داد که حتی هواداران فرقه در اروپا و آمریکا را هم از دست داده است. حتی کسانی را میشناسم که سالیان سال از مجاهدین خلق پشتیبانی می کردند ولی الان چنین افرادی هم از این سازمان فاصله گرفته اند. شورای به اصطلاح ملی مقاومت هم که داستان خودش را دارد و جز نارضایتی چیزی در آن مشاهده نمی شود.

نتیجه ای که از این بحث می گیرم این است که تمام این گنده گویی های مریم رجوی در خصوص نا آرامیهای داخل کشور ناشی از پوچی و بی تأثیری این سازمان در میان مردم ایران است و تمام تلاش مریم رجوی هم صرفا اسیر و دربند نگاه داشتن اعضای فرقه است. پیام اخیر مریم رجوی چیزی به غیر از انداختن تیری در تاریکی نیست. نه کانون شورشی وجود دارد و نه از قیام مردم خبری هست و نه از این پیام ها آبی برای مریم گرم می شود که بر اریکه قدرت بنشیدند.

ماهیت و عملکرد فرقه رجوی از سالها پیش برای همه روشن بوده و کسی آن را جدی نمیگیرد و روی آن حساب باز نمی کند.

محمد هاشمی – نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

***