علی شیرزاد: رجوی خود را دراذهان کشت

0
390

 بلکه همه چیززیرسرانها بود به این دلیل که دربالا گفتم ازترس ابروریزی خود راخراب کردند واطرافم را گرفتند تا کاربجاهای باریک نکشد منهم همانطورکه داد وبیداد میکردم وهمه رازیررگبارفحش وناسزا گرفته بودم وبقیه نفرات دربیرون شنیده ودورساختمون پرسه میزدند تابفهمند داستان چیست وازپشت پنجره رفت وامد میکردند با انگشت اشاره بسمت زنک کثیف شورای رهبری گفتم تمام این داستانها زیرسرشما ام الفسادهای شورای رهبریست وبدانید تا ته این داستان خواهم رفت حتی اگرکشته شوم وخواستم ازنشست بروم که جلو مراگرفته واب اوردند ومرا ارام کردند وبعد هم نشست را تمام کردند …

رجوی خود را دراذهان کشت – دسیسه چینی برای ضرب وشتم 

علی شیرزاد  فریاد آزادی ـ 19.07.2018

Hassan-shahbaz 260-410

رجوی خودرادراذهان کشت 

علی شیرزاد، فریاد آزادی، نوزدهم ژوئیه ۲۰۱۸
لینک به منبع

یک روزگفتند ساعت ده صبح نشست لایه ایست ومنهم کارهایم را جمع وجورکردم به نشست رفتم طبق معمول دراخراتاق نشست، نشستم ونشست شروع شد . گفته شد پروژه خوانی است ( پروژه خوانی = موضوعات پیش پا افتادهرا بصورت پروژه نفرات می بایست از عمل های نکرده خود و یا اشکالات خود حتی به صورت صوری و دروغ نفرات می بایست می نوشتند و در نشست می خواندندو باید صد در صد اشکالات به خودش می دید نه تشکیلات …) یکی رفت پشت بلندگو وشروع کرد پروژه خونی چند دقیقه ای ازنشست گذشته بود که دیدم یکی ازچماقداران وقداره بندان رجوی که درصف اول نشسته بود پیامی را ازمسول نشست دریافت وان را خوند بعد بلند شده به ته سالن اومده وپشت سربنده بدیوارتکیه داد باتوجه به تجاربی که داشتم فهمیدم هدف ازنشست نه پروژه خونی بلکه حمله به بنده است منهم بدون اینکه توجه کنم سرجای خود موندم وازروی صندلی تکون نخوردم ولی هواسم بود که چماقدارقداره بند ازپشت بمن حمله نکند یک دفعه شروع کرد داد وبیداد که خواهرمن به علی شیرزاد انتقاد دارم اینجا نشست است وعلی مشغول بازی با دفترش است بما بگوید چرا چنین کارهایی را میکند که مسول نشست گفت راست میگه بیا جواب انتقاد را بده منهم ازجا بلندشده وبه دیوارتکیه دادم تا یک موقع ازپشت ضربه نخورم وگفتم پروژه خونیست یا حمله به بنده اگرانتقادی وحرفی دارید مثل ادم بگویید بیا پشت بلندگومنهم امده بعد هرحرفی دارید بزنید منکه همیشه خواهان ان بودم وجواب خواهم داد درثانی طبق ائین نامه جای انتقاد درنشست انتقادی هفتگی ست ولی این شیوه که ازطرف مسول نشست یادداشتی به یکی داده واو بیاید پشت سربنده ایستاده وداد وبیداد راه بیاندازد دیگه بحث انتقاد نیست چرا وبچه دلیل اینطورتنظیم میشود بگویید کی شما انتقاد داشته اید ومن نیامدم وجواب ندادم کی پروژه خونی بوده که بنده انجام ندادم ویکی ازاولین نفرات نبودم همین بحث را من همان اول امدم وپروژه ام راخوندم وهمه هم تایید کردید حالا این وسط حرف چیست مسول نشست گفت ما به تنظیمات تودرنشست انتقاد داریم چرا گوش نمیدهی وبازی میکنی گفتم اولا گوش میدهم میخواهید بگویم چی دراین چند دقیقه خوند دوما الان ایشون سوژه است به ان بپردازید بعد منهم میایم جواب میدهم ولی اینطوری که کسانی بخواهند بنده را بترسانند ما اهل ترس وباج دادنهای اینچپنینی به یه عده نیستیم واین راهم همه خوب میدونند که یک دفعه دیدم سایرقداره بندان وشعبان بی مخها ورمضان یخی های رهبرعقیدتی بلند شده ودرحینی که بسمت من میامدند تا مرا کتک بزنند منهم به مسول نشست گفتم اگرکسی نزدیک من بشه هرچه دید ازچشم خودش ببینه وبا دست چپ صندلی راگرفتم تا اگرخواستند کاری کنند غافلگیرنشوم ودرهمان حال دستم رفت برای کاتربزرگ که قبلا توضیح داده بودم ، برای دفاع وحفظ امنیت خود باخودم حمل میکردم که بالاترین مسول مردان مقرکه نزدیکم امده بود فهمید الان چند نفرتکه پاره وابروریزی بزرگی چه دراشرف وچه پیش امریکایی ها خواهد شد جلوی من امده و روبه چاقوکشان گفت همه بنشینید کسی جلو نیاید وبقیه اف جی ها اطراف مرا گرفتند تا درگیری نشود نه به این دلیل که انها خواهان درگیری نبودند بلکه همه چیززیرسرانها بود به این دلیل که دربالا گفتم ازترس ابروریزی خود راخراب کردند واطرافم را گرفتند تا کاربجاهای باریک نکشد منهم همانطورکه داد وبیداد میکردم وهمه رازیررگبارفحش وناسزا گرفته بودم وبقیه نفرات دربیرون شنیده ودورساختمون پرسه میزدند تابفهمند داستان چیست وازپشت پنجره رفت وامد میکردند با انگشت اشاره بسمت زنک کثیف شورای رهبری گفتم تمام این داستانها زیرسرشما ام الفسادهای شورای رهبریست وبدانید تا ته این داستان خواهم رفت حتی اگرکشته شوم وخواستم ازنشست بروم که جلو مراگرفته واب اوردند ومرا ارام کردند وبعد هم نشست را تمام کردند

ادامه دارد

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید