نامه ادوارد ترمادو به شورای کلیساهای آلمان

0
644

دوازده سال از بهترین دروان جوانی ام را در راه دروغپردازی های رهبر این فرقه درعراق از دست دادم، و در طول آن سالیان شاهد نغض پایه ای ترین حقوق افرادی بودم که با فریب و نیرنگ های رهبر این فرقه تروریستی تمام زندگی خود رها کرده بودند تا با خیال خود مردم ایران را به آزادی و دمکراسی برسانند، اما متآسفانه این فرقه نه تنها به تعهدات سازمانی خود پایبند نماند بلکه همین افراد را که جوانان ایران بودند با شستشوی مغزی و با پرکردن ذهنشان از افکار عقب افتاده مذهبی و با وعده بهشت پس از مرگ تشویق به عملیات تروریستی بر علیه مردم ایران نمود و در مقاطعی هم که جان رهبرانشان در خطر بود وادار به خودسوزی نمود که نمونه آن را همگان در سال 2003 پس از دستگیری خانم رجوی در پاریس در خیابان های اروپا شاهد بودیم، خودسوزی های چندش آوری که در مقابل چشمان مردم آزاد اندیش اروپا انجام دادند، افکار عمومی را در اروپا جریحه دار کرد و اوج وحشیگری این فرقه را به نمایش گذاشتند.

نامه ای از ادوارد به شورای کلیسا های آلمان

ادوارد ترمادو ـ 21.07.2018

منبع : وبلاگ ادوارد 

Somaye Mohammadi-Nejatyaftegan dar Albani 260-410

Edward

نامه ای از ادوارد به شورای کلیسا های آلمان
شورای محترم کلیسا های اروپا، اینجانب ادوارد ترمادو از مسیحیان ارمنی ایران می باشم که در سال 1980 هنگامی که جنگ ایران و عراق شروع شد سرباز ارتش ایران بودم که پس از مجروح شدن به دست نیروهای عراقی اسیر شدم، تا پایان جنگ در اسارت عراق بودم، پس از آتش بس بین ایران و عراق متآسفانه از بازگشت به کشورم امتناع کردم و به امید رسیدن به آزادی و دمکراسی که برای مردم خود آرزو می کردم به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوستم و 12 سال در سازمان مزبور بودم،لیکن پس از گذشت چند سال برایم مشخص شد که این یک سازمان تروریستی است که دارای تشکیلات فرقه گرایانه می باشد، سازمان مجاهدین اینک در اروپا مستقر است و مقر اصلی سران این فرقه در اورسورواز در حومه پاریس می باشد، این فرقه به دلیل عملیات های تروریستی، پیشتر در لیست گروه های تروریستی امریکا و اتحادیه اروپا قرار داشت که متآسفانه در بازی های سیاسی و مماشات و با لابی گری عده ای از لیست تروریستی هم امریکا و هم اروپا خارج شد.

اعضای محترم شورای کلیساهای آلمان:

دوازده سال از بهترین دروان جوانی ام را در راه دروغپردازی های رهبر این فرقه درعراق از دست دادم، و در طول آن سالیان شاهد نغض پایه ای ترین حقوق افرادی بودم که با فریب و نیرنگ های رهبر این فرقه تروریستی تمام زندگی خود رها کرده بودند تا با خیال خود مردم ایران را به آزادی و دمکراسی برسانند، اما متآسفانه این فرقه نه تنها به تعهدات سازمانی خود پایبند نماند بلکه همین افراد را که جوانان ایران بودند با شستشوی مغزی و با پرکردن ذهنشان از افکار عقب افتاده مذهبی و با وعده بهشت پس از مرگ تشویق به عملیات تروریستی بر علیه مردم ایران نمود و در مقاطعی هم که جان رهبرانشان در خطر بود وادار به خودسوزی نمود که نمونه آن را همگان در سال 2003 پس از دستگیری خانم رجوی در پاریس در خیابان های اروپا شاهد بودیم، خودسوزی های چندش آوری که در مقابل چشمان مردم آزاد اندیش اروپا انجام دادند، افکار عمومی را در اروپا جریحه دار کرد و اوج وحشیگری این فرقه را به نمایش گذاشتند.

 شورای محترم  کلیساهای آلمان:

مجاهدین درعراق اعضای خود را تحت نام انقلاب دروغین ایدئولوژیک وادار به طلاق های اجباری کرده، همسران را از هم جدا کردند و فرزندانشان را به اجبار به اروپا و امریکا فرستادند و پس از چند سال قبل از اینکه همین کودکان به سن بلوغ برسند با ترفند دیدار با مادران و پدرانشان به عراق آروده و در کمپ اشرف مستقر نمودند و اجازه خروج به آنان ندادند وهمین کودکان را در چند عملیات تروریستی که در درون ایران انجام شد سازماندهی کردند که هیچکدامشان جان سالم به در نبردند.
تشکیلات مجاهدین عقب افتاده ترین سیستم موجود در قرن حاضر می باشد، محدودیت ها در درون تشکیلات به حدی است که امروزه در هیچ کشور عقب مانده ارتجائی موجود نیست،از جمله، ممنوع بودن صحبت کردن زنان با مردان، صحبت کردن دو مرد باهم حتمآ بایستی سه نفر باشند که به هر حال یکی از آنان شاهد صحبت ها باشد، ممنوع بودن دوست داشتن کسی، همه بایستی تنها عاشق رهبر باشند حتی به فرزندان خود نبایستی ابراز علاقه کنند، ممنوع بودن انتخاب لباس و پوشش خصوصآ برای زنان،نوشتن گزارش از درون خود و خواندن آن با صدای بلند در جمع، که این خود شدیدترین تفتیش عقاید می باشد و پس از خواندن گزارش توهین کردن به فرد مزبور به خاطر افکاری که داشته و بیان کرده، برخورد فیزیکی و تهمت زدن های جنسی و تهمت وابسته بودن به رژیم ایران با کسی که بخواهد از تشکیلات جدا شود و به زندگی و دنیای آزاد بازگردد و خیلی موارد دیگر که در حوصله این نامه نمی گنجد.
این فرقه مذهبی اکنون در آلبانی با واسطه گری امریکا افراد خود را مستقر کرده و مدتهاست که تلاش دارد تا تشکیلاتی که در درون عراق داشت را با همان شیوه خفقان سرپا نگهدارد، به همین دلیل هم کمپ خود را که در تیرانا بود به خارج شهر در مکانی دوردست منتقل کرده که افراد ناراضی نتوانند از آنجا فرار کنند یا اگر در درون دست به سرکوبی زد کسی صدایشان را نشنود، درست مانند کمپ اسیران ایرانی درعراق در دوران جنگ هشت ساله که خود در آنجا اسیر بودم، کمپ های اسیران ایرانی در بیرون از شهر ها قرار داشت تا برای سرکوب جمعی صدائی به بیرون درز نکند.

 این فرقه سالهاست که اجازه ملاقات به خانواده ها با عزیزان خود را نمی دهد، خانواده هائی که بعضآ بیش از سی سال است که عزیزان خود را ندیده اند، اینگونه بی رحمی و اینگونه سنگدلی در کدام دین و آیین الهی وجود دارد که در این فرقه به شدت عقب مانده به امری عادی بدل شده و رهبران آن با نام دین عده ای را در حصار ذهنی آنهم نه در خاک عراق بلکه در اروپا به اسارت کشیده اند؟

ما اعضای جدا شده از این فرقه که اکنون در اروپا زندگی آزاد را انتخاب کرده ایم و برای آگاهی جوانان کشورمان هر آن چیزی را که برما در درون تشکیلات این فرقه گذشته افشا می کنیم و تنها به انتقاد کردن از این فرقه بسنده کرده ایم هم از اذیت و آزار تشکیلات و فرقه در امان نیستیم و از سوی رهبر فرقه تهدید به مرگ شده ایم، این فرقه تلاش دارد تا به هر شکلی جلوی افشاگری ما اعضای سابق را بگیرد که این به خودی خود توهین و دهان کجی به آزادی بیان تلقی می شود.

این فرقه برای به قدرت رسیدن دست به هر کاری زده، از رفتن به عراق در دوران صدام و در زمانی که کشورم درگیر جنگ با صدام بود و با همکاری با نیروهای صدام دست به عملیات های گوناگون بر علیه مردم و نیروهای نظامی ایران زده، اکنون هم با دنباله روی و حمایت از سیاست های دولت ترامپ در حالیکه اروپا تلاش دارد تا تحریم های ضد انسانی را که دولت امریکا بر علیه مردم ایران اعمال میکند را به هر شکلی کمتر کند، این فرقه از اعمال تحریم بر علیه مردم ایران استقبال نموده و با دعوت از سیاست مداران جنگ طلب امریکائی به تجمعات خود در پاریس تلاش دارد تا امریکا را به حمله به ایران تشویق نماید،لازم به ذکر است که در خارج از ایران تنها سازمان ایرانی که هم از حمله امریکا و اسرائیل و هم از تحریم ظالمانه امریکا علیه مردم ایران حمایت می کند همین سازمان تروریستی مجاهدین است که متآسفانه با سؤاستفاده از قوانین دمکراتیک اروپا بطور آزاد برای جنگ افروزی تلاش می کند.

اعضای شورای محترم:
کلیسا و رهبران کلیسا همواره در کنار مردم و مظلومان فارق از هر دین و مذهب بوده و برای صلح و آرامش مردم تلاش فراوان کرده اند، اما امروز در اروپا عده ای برای   رسیدن به قدرت و حکومت، برطبل جنگ می کوبند، اگر خدای ناکرده جنگی بین ایران و امریکا دربگیرد مطمعنآ دامنه آن از منطقه خاورمیانه فراتر خواهد رفت، آنوقت کسانی که امروز از این سازمان جنگ طلب در اروپا حمایت می کنند مسؤل و پاسخگو خواهند بود،اما مگر کسی پاسخی خواهند داد؟ مطمعنآ نه، کلیسا می تواند در این راستا جهت محدود نمودن فعالیت های غیر دمکراتیک و غیر انسانی این فرقه با نمایندگان دولت رایزنی کرده و از وقوع فاجعه در این قاره آزاد جلوگیری نماید.

 به عنوان یک مسیحی از شما به عنوان نمایندگان مردم مسیحی اروپا تقاضا دارم در برابر ظلمی که به مردم ایران توسط عده ای فرصت طلب در حال تحمیل شدن است سکوت نکنید و مسؤلیت خود را به عنوان پبشکسوتان مسیحییت اعمال کنید، زیرا مسیح هرگز با ظلم و کشتار موافق نیست.

///////////////////////

Hassan-shahbaz 260-410

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید