چند نامه سرگشاده به نماینده پارلمان آلبانی

0
983

در مورد منبع مالی این سازمان کاملا به شما دروغ گفته اند. هیچ ایرانی مقیم خارج یا داخل کشور به این سازمان پول نمی دهد. همۀ ایرانیان و همۀ گروهها و نیروهای اپوزیسیون ایرانی از این سازمان متنفر هستند. بلکه این سازمان مجاهدین است که به لابیها و حامیان اندک ایرانی و خارجی بویژه آمریکایی خودش پول می دهد و نه بر عکس و این را تعدادی از لابیهای آمریکایی این سازمان به رسانه ها اعلام کرده اند که یکی شان گفته بود در برابر هر دقیقه سخنرانی در گردهمایی های این سازمان ۱۰ هزار دلار می گرفته است. من از طریق ترجمۀ نامه های شخص رجوی به صدام حسین و صورت جلسه های دیدار بین آندو و نیز بین او و رئیس اطلاعات عراق در آنموقع سرلشکر طاهر حبوش شاهد عینی دادن ماهانه سه میلیون بشکه نفت به صورت کوپن به سازمان بودم که توسط دفاتر سازمان در اروپا و آمریکا به فروش رفته و تبدیل به میلیاردها دلار می شد که مورد سرمایه گذاری در آن کشورها و در عراق و چندین کشور عربی دیگر قرار گرفته که تا کنون منبع اصلی درآمدهای میلیاردی سازمان می باشد. پس از سقوط رژیم صدام حسین در عراق فیلمهای جلسات مسعود رجوی و دیگر سران سازمان مجاهدین خلق با رئیس اطلاعات عراق و گفتگوهایشان در مورد کوپنهای نفت که به این سازمان داده می شد توسط دولت جدید عراق در یوتیوب قرار داده شده که می توانید یکی از آنها را در اینجا با زیر نویس انگلیسی گفتگوها مشاهده کنید.

چند نامه سرگشاده به نماینده پارلمان آلبانی

نامه های سرگشاده قربانعلی حسین نژاد، رضا صادقی جبلی و علیرضا نصراللهی به داشمر شهی نماینده پارلمان آلبانی

 پیوند رهایی و یاران ایران ـ 10.10.2018

malek beyt mashal-nejatyaftegan dar albani- parwaresh khabarchin 260-410

۱- نامۀ سرگشادۀ حسین نژاد به آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی

قربانعلی حسین نژاد، پیوند رهایی دهم اکتبر ۲۰۱۸
لینک به منبع

اینجانب علی حسین نژاد جداشده پنج سال پیش در عراق از سازمان مجاهدین خلق ایران که به مدت ۲۵ سال عضو و مسئول و مترجم ارشد ستاد سیاسی و بخشهای مطبوعات، تبلیغات، انتشارات و روابط خارجی سازمان در فرانسه (در مقر رهبری این سازمان در حومۀ پاریس) و بیشتر در عراق و قبل از آن نیز ۵ سال در تشکیلات این سازمان در ایران و کشورهای دیگر بودم و اکنون مقیم و پناهندۀ سیاسی در فرانسه می باشم از شما به عنوان یک عضو پارلمان آلبانی می خواهم که به موارد زیر توجه کنید چرا که حاصل تجارب و مشاهدات اینجانب طی دهه ها حضور در تشکیلات این فرقه در عراق بویژه دخالتهای آن در امور عراق و تلاشهایش در بهم زدن اوضاع سیاسی و اجتماعی آن کشور می باشد که خودم به علت سمت مترجمی ارشد در حساسترین بخشهای سیاسی این سازمان شاهد آنها بودم.

از آنجا که سازمان مجاهدین دارای رهبری و تشکیلات بسیار بسته و فرقه ای است و چنانکه در گزارش نیمه سالانۀ سال ۲۰۱۳ نمایندۀ ویژۀ دبیر کل ملل متحد در عراق و نیز بارها در گزارشهای دیدبان حقوق بشر مورد تأکید قرار گرفته و خود ما نیز سالها در داخل تشکیلات این سازمان شاهد بودیم افراد در داخل این تشکیلات نه تنها از آزادی بیان و قلم و بلکه حتی از آزادی اندیشیدن هم محرومند و در تماسها و صحبتهایشان با همدیگر شدیدا تحت کنترل عوامل رهبری قرار داشته و حق هیچ گونه تماس وارتباط با بیرون از جمله افراد خانواده هایشان حتی در داخل تشکیلات و نیز استفاده از انترنت و تلفن و وسایل ارتباطی و رسانه ای دنیای امروز را ندارند بویژه اکنون که رهبران این فرقه اسیران خود را به نقطه ای دور افتاده و محصور در آلبانی همچون پادگان اصلی شان یعنی اشرف در عراق منتقل کرده و آنها را در شرایطی بسیار بدتر از زندان گرفتار کرده است.

رهبری سازمان مجاهدین دست به برقراری مجدد همان سیستم تشکیلاتی فرقه ای وبستۀ خود در آلبانی نیز زده تا افراد منتقل شده را در کشور آزاد شما نیز تحت کنترل شدید خود بگیرد تا با بیرون تشکیلات ازجمله با خانواده هایشان تماس و دیدار نداشته باشند و تلاشهای انسانی و خیرخواهانۀ دولت آلبانی برای بازسازی افراد و وارد کردن آنان به جامعه و ارتباطات آزاد اجتماعی را خنثی کند.

اینجانب شاهد دخالتهای مستمر فرقۀ رجوی در امور سیاسی و اجتماعی عراق از جمله جعل بیانیه های تقلبی به اسم عراقیان و آموزش گروهی از عراقیان به عنوان مزدوران خودش جهت نفوذ در دستگاههای اداری و جامعۀ آن کشور بودم و اکنون این فرقه می خواهد همین سیاستها و نقشه ها و عملکردهای خودش را در آلبانی نیز به کار گیرد.

لذا اینجانب توجه شما را به اقدامات بعدی رهبری تروریست و خشونت طلب این فرقه در راستای نقض حاکمیت کشور شما و دخالت در امور داخلی و اجتماعی آن جلب می کنم چرا که رهبران این فرقه در صدد رخنه به جامعۀ شما برای تحکیم جای پایشان در آن برای ادامۀ اعمال فرقه گرایانه شان و پیاده کردن نقشه های خشونت طلبانه و تروریستی شان می باشند.

آقای نمایندۀ پارلمان آلبانی،

تجارب این جانب که سالها در بخشهای سیاسی و تبلیغی و مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق کار کرده ام و سالها شاهد حضور انواع مهمانهای خارجی در قرارگاههای سازمان در فرانسه و عراق بودم نشان می دهد که این سازمان مطلقا واقعیت داخل تشکیلات خود را به هیچ بازدید کنندۀ خارجی نمی گوید و نشان نمی دهد بلکه او را فقط با ویترین بیرونی سازمان و ظاهر سازیهای و صحنه سازیهای دروغین روبرو می کند و مانع از تماس مهمان خارجی با افراد به صورت انفرادی و به دور از مقر و تشکیلات این فرقه و با انتخاب آن مهمان می شود تا رهبران بتوانند مکالمات آنان را تحت کنترل داشته باشند. به عنوان مثال شما می توانستید بگویید که بگذارید سمیه محمدی همراه من بیاید بیرون قرارگاه و در هتل محل اقامت پدر و مادرش در تیرانا با آنها دیدار کند یا با آنها روبرو شود و هر صحبتی دارد به آنها بگوید تا می دیدید که چگونه و به چه بهانه هایی مانع انجام این خواست شما می شوند.

در مورد منبع مالی این سازمان کاملا به شما دروغ گفته اند. هیچ ایرانی مقیم خارج یا داخل کشور به این سازمان پول نمی دهد. همۀ ایرانیان و همۀ گروهها و نیروهای اپوزیسیون ایرانی از این سازمان متنفر هستند. بلکه این سازمان مجاهدین است که به لابیها و حامیان اندک ایرانی و خارجی بویژه آمریکایی خودش پول می دهد و نه بر عکس و این را تعدادی از لابیهای آمریکایی این سازمان به رسانه ها اعلام کرده اند که یکی شان گفته بود در برابر هر دقیقه سخنرانی در گردهمایی های این سازمان ۱۰ هزار دلار می گرفته است.

من از طریق ترجمۀ نامه های شخص رجوی به صدام حسین و صورت جلسه های دیدار بین آندو و نیز بین او و رئیس اطلاعات عراق در آنموقع سرلشکر طاهر حبوش شاهد عینی دادن ماهانه سه میلیون بشکه نفت به صورت کوپن به سازمان بودم که توسط دفاتر سازمان در اروپا و آمریکا به فروش رفته و تبدیل به میلیاردها دلار می شد که مورد سرمایه گذاری در آن کشورها و در عراق و چندین کشور عربی دیگر قرار گرفته که تا کنون منبع اصلی درآمدهای میلیاردی سازمان می باشد.

پس از سقوط رژیم صدام حسین در عراق فیلمهای جلسات مسعود رجوی و دیگر سران سازمان مجاهدین خلق با رئیس اطلاعات عراق و گفتگوهایشان در مورد کوپنهای نفت که به این سازمان داده می شد توسط دولت جدید عراق در یوتیوب قرار داده شده که می توانید یکی از آنها را در اینجا با زیر نویس انگلیسی گفتگوها مشاهده کنید.

با احترام

علی حسین نژاد – پاریس

۱۱ اکتبر ۲۰۱۸

Open letter to Mr. DASHAMIR SHEHI, the Albanian member of parliament

I am Ali Hussein Nejad, a member of the People’s Mojahedin Organization of Iran, who has been a member of the

Mojahedin Khalq Organization for 30 years 25 years from it as the chief editor and interpreter of the political headquarters and the press, advertising, publishing and foreign affairs organizations of France (at the headquarters of the organization in The suburbs of Paris) and more in Iraq and before that, I have been in the organization of this organization in Iran and other countries for 5 years and now I am a resident and asylum-seeker in France. I want to consider the following for you as a member of the Albania parliament, because the result of my experiences and observations during the decade Participation in the organization of this sect in Iraq, especially its interference in Iraqi affairs, and its attempts to smash the political and social situation of that country, which I witnessed for myself as a senior interpreter in the most sensitive political sectors of this organization.

Since the PMOI has a very closed and sectarian leadership and organization, as emphasized by the Special Representative of the Secretary-General of the United Nations in Iraq in the semi-annual report of 2013, as well as repeatedly in human rights observation reports, Within the organization, we saw that people inside this organization not only deprived of freedom of speech and pen, but even of freedom of thought, and that in their contacts and conversations they were heavily under the control of the leadership and had no right to contact and communicate With outsiders, including their families, even inside the organization, as well as using the Internet Lefebvre, and the media and communications equipment of today’s world, especially now that the leaders of this sect have transferred their captives to a remote and enclosed place in Albania, like their main garrison, Ashraf, in Iraq, and in much worse conditions Prison has caught.

The leadership of the Mojahedin Organization has begun to re-establish the same sectarian and institutional system in Albania, so that people who have been transferred to your free country are also subjected to extreme control, in order not to contact outside of the organization, including their families, and efforts The Albanian government’s philanthropy and philanthropy to rebuild people and bring them to society and free social communication.

I have witnessed the continued involvement of Rajavi’s secession in Iraqi political and social affairs, including forging false statements in the name of Iraqis and training a group of Iraqis as their own mercenaries for influence in the administrative and community institutions of the country, and now it wants the same policies and its plans and practices in Albania.

Therefore, I would like to draw your attention to the subsequent actions of the terrorist and violent leader of this cult to violate the sovereignty of your country and to interfere in its internal and social affairs, because the leaders of this cult seek to break your community to consolidate their place in It is for them to continue their sectarian practices and to carry out their violent and terrorist plans.

Mr. the Albanian member of parliament,

I have worked in the MKO’s political, propaganda and press sections for years, and for many years witnessed the presence of foreign guests at the headquarters of the organization in France and Iraq. My experiences show that this organization absolutely does not say and does not show any reality in itself., but faces him only with the exterior showcase of the organization, and the fake appearances and scenes, and prevents foreign guests from contacting his members individually away from the seat of this sect and by choosing by guest, because it’s leaders want be able to handle their conversations. For example, you could say that Somayyeh Mohammadi will accompany me outside of the campus and see or meet with her parents in Tirana at their hotel.

They have completely lied to you about the funding source. No Iranian people living outside or inside the country pay money to this organization. All Iranians and all Iranian opposition groups hate this organization. It is also the Mojahedin organization that gives money to lobbies and little supporters of Iranians and foreigners, especially Americans, and not to the contrary, and has announced to the media a number of US lobbies of the organization that one of them has said that he took $ 10,000 for each minute of lectures at the organization’s meetings.

Through the translation of Rajavi’s letters to Saddam Hussein and the form of meetings between them and also between him and the head of Iraqi intelligence at that time, Maj. Gen. Taher Habboosh, I witnessed the provision of three million barrels of oil a month in coupons to the organization, which was provided by the offices of the organization In Europe and the United States, it was sold to billions of dollars invested in those countries, and in Iraq and several other Arab countries, which is still the main source of billions of dollars in the organization.

After the collapse of Saddam Hussein’s regime in Iraq, the films of the meetings of Massoud Rajavi and other leaders of the Mojahedin Khalq Organization with the Iraqi intelligence chief and their talks on the oil coupons given to this organization were put on YouTube by the new Iraqi government. See heir one of its with English subtitles.

With respect

Ali Hossein Nejad – Paris – 11 October 201

۲- نامۀ سرگشادۀ آقای رضا جبلی به آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی

رضا صادقی جبلی، پیوند رهایی، دهم اکتبر ۲۰۱۸
لینک به منبع

اینجانب رضا جبلی از اعضای سابق سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) و فعال حقوق بشر مستقر در بروکسل هستم. خرداد ۱۳۶۰ در تظاهرات سازمان مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و حدود پنج سال منجمله دو سال در سلول انفرادی بسر بردم.

در کانادا و آمریکا در سیستم مالی و نیرویی سازمان فعالیت داشتم و سالهای زیادی در کمپ اشرف در عراق بسر بردم.

به تازگی خبر حضور شما در کمپ فرقه رجوی در تیرانا را شنیدم و از آنجائیکه به شیوه ها و تاکتیک های مزورانه آنها اگاه هستم مطمئن هستم که دیدار جنابعالی از کمپ از قبل توسط سران فرقه مشخص شده بود که کجا و چه مکانهایی را ببینید و حتی با چه کسانی صحبت کنید. این شیوه ای است که از سه دهه پیش مورد استفاده قرار گرفته و می شود برای گمراه کردن شخصیتهای سیاسی و سوء استفاده کردن از آنان برای منافع فرقه و گرفتن امتیاز از کشور میزبان.

به چه دلیل به نمایندگان سازمان ملل و خبرنگاران اجازه ورود به کمپ برای بررسی آزادانه کمپ را نمی دهند؟

تمایل دارم توجه جنابعالی را به برنامۀ اخیر کانال تلویزیونی تاپ چانل آلبانی در باره خانوادۀ اقای محمدی جلب کنم.

چرا فرقه به خبرنگار آلبانیایی اجازۀ ورود به کمپ را نداد؟

چرا فرقه حتی جواب این را که آیا سمیه در کمپ هست یا نه را نداد؟

جنابعالی فرمودید که این افراد در حال ساختن محلی برای زندگی صلح آمیز هستند و مخارج ان هم توسط ایرانیان خارج کشور تأمین میشود!

بعنوان یک عضو سابق فرقه که به خوبی در جریان مالی این فرقه هستم به شما اطمینان می دهم که این حرف بسیار از واقعیت دور می باشد و گزارش تحقیقات وزارت دادگستری و اف بی ای را برایتان ضمیمه خواهم کرد تا به خوبی از منابع مالی این فرقه و شیوه های کلاهبرداری آنها اشنا شوید.

عالیجناب

یکی از هدفهای اصلی رجوی بعنوان یک رهبر دیکتاتور در طی این سالیان این بوده که اعضای خود را از دنیای آزاد قطع کند تا بتواند از خروج و جدایی اعضای فرقه جلوگیری کند.

سفر شما به اردوگاه فرقه دقیقا در راستای این هدف می باشد و به عنوان حمایت مجلس آلبانی توسط رجوی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به این ترتیب، فرقه قادر خواهد بود فشار بیشتری بر اعضایی که مشتاق به ترک فرقه برای زندگی در دنیای آزاد هستند بیاورد و انها را مجبور به ماندن در این اسارتگاه کند.

من می خواهم از شما بخواهم که با اعضای سابق فرقه در تیرانا ملاقات کنید تا درک بهتری در مورد این سازمان داشته باشید.

چرا فرقه از شما دعوت کرد تا به اردوگاه خود بروید اما پنج دقیقه به آقای محمدی و همسرش اجازه نمی دهد تا دخترشان سمیه را ببیند؟

چرا از اردوگاه فرقه دیدار می کنید اما با والدین سمیه ملاقات نمی کنید تا صحبت های آنها را هم بشنوید؟

بگذارید فراموش نکنیم که این فرقه با فرماندهی مستقیم رجوی، بیش از ۱۲،۰۰۰ ایرانی را کشت، و این قتل عام از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ با هفت عملیات انتحاری آغاز شد که در میان آنان از جمله یک دختر ۱۴ ساله به نام گوهر ادب آواز قرار دارد، که عکس او در روزنامه رسمی این فرقه منتشر شد و من آن را ضمیمه میکنم تا درک بهتر و واقعی تری از زندگی صلح آمیز مورد نظر رجوی داشته باشید.

من می خواهم توجه شما را به تهدیدهای امنیتی و بی ثباتی که وجود فرقۀ رجوی برای کشور و مردم شما خواهد داشت جلب کنم. من به شدت بر این باور هستم که حضور فرقۀ رجوی یک مانع بزرگ برای پیوستن آلبانی به اتحادیه اروپا در آینده خواهد بود.

من آمادۀ ملاقات با جنابعالی هستم تا با اسناد و مدارک غیرقابل انکار از درون فرقه به شما چهرۀ واقعی رجوی و فرقه اش را نشان بدهم تا درک بهتر و واقعی تری از رجوی و آزادی مورد نظر او داشته باشید.

با احترام

رضا جبلی

۸ اکتبر ۲۰۱۸

Open letter to Mr. DASHAMIR SHEHI, the Albanian member of parliament

My name is Reza Jebelli. I am a former member of mek and a human rights activist living in Brussels. On June 1981, I was shoot and later arrested by Iranian security service and spent about five years in prison including of two years in solitary confinement.

I was working in the financial section of mek in Canada and untied stated and spent many years in mek Camp Ashraf in Iraq.

I have just read about your recent visit to the mek Camp in Tirana. Since I am aware of mek tricks, tactics and deceptions. I would imagine that your visit was pre-set up and mek just showed you where they wanted you to be and to see and speake to the members that been chosen. This is a routine tactic that has been used many times for past three decades by mek in order to deceive politician and use them to their advantage.

Why the UNHCR or any journalist cannot freely visit and inspect the premises؟ I would like to draw your kind attention to the report recently released by “Top-Channel” about Mr. Mohammedi and his wife.

Why mek did not let the Albanian journalist to enter the Camp to see for hereself?

Why mek did not even answer her question about Somayeh being there or not?

You have mentioned that mek are tryig to build a place to leave peacefully and the Iranian living abroad are helping to finance the cost!

As a former member, I assure you that, this claim is far from the truth and I will submit an FBI report that proves where and how mek obtain their money from.

Dear Sir,

In recent years Rajavi’s main strategy, as the totalitarian leader of the MKO cult, has been to keep the member isolated from outside world in order to prevent them to separate from mek.

Your visit to the cult camp will be used as a support of the Albanian parliament by Rajavi, and thus, the cult will be able to put more pressure on its members who are eager to leave the cult to stayand keep them even more isolated than before.

I would like to request you to have meeting with ex-member of mek who live in Tirana to have a better understanding about this organization.

Why mek invite you to visit their camp but not giving five minutes to Mr. Mohammedi and his wife to see their daughter Somayeh?

Why would you visit mek camp but not meet Somayeh’s parents to hear what they have to say?

Let us not forget that this cult, with direct command of Rajavi, killed more than 12,000 Iranians, and this massacre began with seven suicide bombings between 1981 and 1984, among them a 14-year-old girl named Gohar Adab-Aaz, whose photo with the rest Which was published in the mek official newspaper, will be submitted for you to have a better understanding of the Rajavi’s so called peaceful life..

I would like to draw your attention to the security threats and the instability that Rajavi’s cult will have for your country and your people. I strongly believe that the presence of Rajavi’s cult will be a major obstacle to the future accession of Albania to the European Union.

I am ready to meet with you in order to show you the true face of Rajavi and his cult with undeniable documents from inside the cult to give you a better and more realistic understanding of Rajavi and his so-called freedom.

Best regards,

Reza Jebelli

۸october 2018

۳- نامۀ سرگشادۀ به آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی

علیرضا نصراللّهی انجمن یاران ایران،نهم اکتبر ۲۰۱۸
لینک به منبع

با سلام و احترام خدمت شما آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی

در این لحظه این امر را واجب دانستم که شما را به واقعیت های سازمان مجاهدین خلق ایران (فرقه رجوی ) آگاه سازم.

اینجانب علیرضا نصراللهی یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین،که سال ها در خدمت این گروه بودم.و همراه با کوله باری از تجربه و اطلاعات نسبت به درون و بیرون این سازمان،میخواستم شما را به دروغ های این سازمان آشنا کنم.

من وقتی شنیدم که شما از کمپ اسرای این فرقه دیدن کرده اید،و در بازتاب دیدار خودتان از این گروه چهره ای آسمانی برای مطبوعات عنوان کرده اید،لحظه ای درنگ نکردم تا بتوانم با آگاهی از این سازمان شما را از خطر در آینده برای کشورتان آگاه سازم.

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،حتما شما هم همانند همه آدمهای این جهان فردی وطن پرست هستید،و برای آینده و امنیت آلبانی و مردم تان ارزش قایل هستید،پس اگر چنین هست بدانید که شما ندانسته در گرداب این سازمان در حال فرو رفتن هستید و خطری جدیدی کشور آلبانی و مردم آنجا را تهدید می کند.

من به عنوان یک شخص خارجی از شما سوال دارم،که چرا نمایندگان سازمان ملل و خبرنگاران هیچوقت اجازه ورود به داخل این کمپ را نداشته و ندارند؟ولی کسانی را که سران این فرقه میخواهند به راحتی اجازه ورود پیدا میکنند؟

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،شما مرد سیاسی هستید و به احتمال قوی اخبار کشورتان را دنبال می کنید! پس اگر خاطرتان باشد در چند ماه گذشته یکی از هزاران نماینده خانواده های بچه های اسیر دورن این سازمان در آلبانی حضور پیدا کرد،و اگر باز خاطرتان باشد و در گزارش های اداری خودتان خوانده اید که این فرقه با این پدر و مادر چگونه برخورد کرداند؟

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،این پدر و مادر از کتک خوردن تا تهدید به مرگ و دوشنام و بستری شدن در بیمارستان چیز دیگری از این سازمان نسیب شان نشده،آیا شما از این آزادی و دمکراسی از دیدن این کمپ برای مطبوعات صحبت کردید؟

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،آیا شما برای مطبوعات گفتید که این سازمان چگونه پدر و مادر که خود سال ها هوادار این سازمان بودند را کتک زدنند؟

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،آیا شما به اطلاع مردم تان رسانید که هر کس بخواهد از این فرقه جدا شود در درون همان آلبانی به چه سرنوشتی دوچار خواهد شد؟

آقای داشامیر شهی،به راستی میدانم که شما هم گول فریب های این سازمان را خورده اید،ولی از شما خواهش میکنم شما که وقت گذاشتید و رفتید از کمپ این فرقه دیدن کردید،پس لطفأ یک وقت بگذارید و از اعضای جدا شده از این فرقه در همان آلبانی هم دیدار کنید و از آنها بخواهید تا از مناسبات درون این فرقه برای شما صحبت کنند.

این سازمان برای سرپوش گذاشتن بر جنایتهای خودش احتیاج به جمع کردن حامی دارد تا بتواند از قدرت نمایندهای پارلمان آلبانی برخوردار باشد،تا اگر در دورن سازمان کسی خواست حرفی به غیر از حرف آنها بزند همان بلایی را سرش بیاورد که در زمان صدام دیکتاتور عراق سر نیروهایش میاورند.

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،من از شما سوال دارم شما چرا بعد از شنیدن خبر آقای مصطفی محمدی که توسط چماقداران رجوی در بیمارستان بستری شد چرا آنها را پذیرش نکردید تا متوجه شوید آنها برای چی در کشور شما در حال آشوب هستند به قول این سازمان؟

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،شما به عنوان یک نماینده از مردم آلبانی باید پیگیر این موضوع می شدید،تا حقیقت را پیدا کنید و تحویل رسانه ها دهید تا آنها هم مردم را مطلع کنند.

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،یا شما واقعأ نسبت به این موضوع سهل انگاری کردید!و یا نمیخواستید طرف حق را بگیرید،چون اگر وارد این داستان می شدید باید ترتیب یک ملاقات را برای خانواده محمدی مهیا میکردید.پس شاید برای همین دخالت نکردید؟

من به عنوان تجربه خدمت شما عرض میکنم شما بیشتر از کشور فرانسه در معرض تهدیدهای امنیتی و بی ثباتی که وجود این سازمان برای مردم آلبانی خواهد داشت تذکر میدهم که کشور شما قبل از وررد این فرقه بهش در امنیت کامل قرار داشت ولی با پیوستن این سازمان تروریستی به آلبانی شما هیچوقت رنگ پیوستن به اتحادیه اروپا را نخواهید دید.

آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،ما از الان آماده هستیم تا با شما ملاقاتی در قالب هیتی از نفرات جداشده از این فرقه که هر کدام با بیش از ده تا سی سال سابقه مبارزه گری در درون این سازمان دارند داشته باشیم تا شما را از خطری جدیدی آگاه سازیم.

با کمال تشکر از  شما آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی،علیرضا نصراللّهی

—————

——

Sobhani-Kankashi dar Shoraye Meli Moghawemat-2

چرا باید شورای ملی مقاومت را مورد کنکاش قرار داد؟ مریم رجوی مدعی است که درب های ” شورای ملی مقاومت ” بر روی همه باز است. آیا واقعا چنین است؟

آیا حذف وقایع تاریخی سازمان مجاهدین در 40 سال گذشته که همراه با خیانت و مزدوری بوده است، در همین ارتباط است؟

اهداف مسعود رجوی و مریم رجوی از حذف این وقایع تاریخی از تاریخچه سازمان چیست؟

آیا ” شورای ملی مقاومت ” چیزی جز سازمان مجاهدین است؟ ” شور ضد امپریالیستی ” را چه کسی به جامعه ترزیق می کرد و به گروگانگیری سفارت آمریکا مشروعیت می داد و حمایت کامل خود را از آن اعلام کرد؟

چرا سازمان مجاهدین خلق اشاره نمی کند که اولین زنی که در منطقه خاورمیانه عملیات انتحاری انجام داده ، چه کسی بوده است؟

چرا در یک دوره تاریخی نزدیک به بیست سال مزدوری مجاهدین خلق برای صدام حسین ، هیچ اثر و نامی در تاریخچه فعلی سازمان از صدام حسین پیدا نمی کنید؟

آیا ” شورای ملی مقاومت ” و ” ارتش آزادیبخش ملی”   سازمان مجاهدین خلق ، سه نام پوششی  برای  مسعود رجوی و  مریم رجوی نیست؟

محمد حسین سبحانی : کنکاشی در ” شورای ملی مقاومت “

ایران قلم ـ 04.10.2018

سلام می کنم خدمت بینندگان عزیزی که این برنامه را مشاهده می کنند. بحثی را می خواهم خدمتتان در چند قسمت تقدیم کنم تحت عنوان کنکاشی در شورای ملی مقاومت.

اما چرا باید شورای ملی مقاومت را مورد کنکاش قرار داد؟

همانطور که شاید مطلع باشید ” شورای ملی مقاومت ” و ” ارتش آزادیبخش ملی”  نام های پوششی برای سازمان مجاهدین خلق می باشد و خود سازمان مجاهدین نیز به همراه دو نام ذکر شده سه نام پوششی  برای آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی رهبری توتالیتر آن است.

اما ضرورت کنکاش در ” شورای ملی مقاومت “چیست؟

چه ضرورتی دارد به آن بپردازیم؟ سابقه شکل گیری شورای ملی مقاومت چیست؟ چه کسانی آن را تاسیس کردند؟ در این مسیر چه کسانی از این شورای ملی مقاومت جدا شدند. اساسنامه آن چیست؟ خانم مریم رجوی مدعی است که درب های ” شورای ملی مقاومت ” بر روی همه باز است. آیا واقعا چنین است؟ آیا ” شورای ملی مقاومت ” چیزی جز سازمان مجاهدین است؟

اما مریم رجوی و سازمان مجاهدین برای زمینه سازی طرح این ادعا که درب های ” شورای ملی مقاومت ” بر روی همه باز است، نیاز دارند که گذشته تاریک و خیانت بار سازمان مجاهدین را از دید همگان پنهان کنند .

اگر دقت شود مشاهده می کنیم که رهبری سازمان مجاهدین و نام های پوششی دیگر از جمله شورای ملی مقاومت  و …   روش حذف و سانسور وقایع تاریخی و رویدادها و فعالیت های تاریخ 40 ساله گذشته این سازمان را فعالانه و سیستماتیک  در کلیه رسانه های دیداری و نوشتاری  در حال اعمال است .

چرا رهبری مجاهدین نمی خواهد گذشته خود را شفاف نشان بدهد ؟ چرا که اگر چنین شود باید به بسیاری از پرسش ها پاسخ بدهد. گذشته ای که همراه با اشتباهات و خیانت های بزرگ همراه بوده است و به همین دلیل بطور سیتماتیک و طی یک دستور تشکیلاتی سرفصل هایی که سازمان مجاهدین در 40 سال گذشته داشته و پرسش برانگیز بوده  را از تاریچه رویدادها و فعالیت های 40 ساله گذشته خود حذف ، تحریف یا سانسور کرده است تا بتواند در میدان جدیدی به فریب و جذب نیروی احتمالی مشغول شود، زیرا گذشته خیانت بار رجوی مانعی اساسی برای وضعیت فعلی سازمان مجاهدین می باشد.

این پرسش مطرح هست که چرا باید نسلی که روند رویدادهای تاریخی سازمان مجاهدین را با چشم خود ندیده است در معرض سانسور قرار گیرد؟

این نسل که حداقل از 40 سال به پایین را شامل شود. چرا باید یک فرد 35 تا  40 ساله یا پایین تر رویدادهای تاریخی سازمان مجاهدین را که نقش اساسی در وضعیت کنونی جامعه ایران داشته و آن را با چشمان خود ندیده است، مورد این سانسور سیستماتیک قرار گیرد.

من مایل هستم به صورت محوری در سیر زمانی به این رویدادهای حذف شده در تاریخ رویدادهای سازمان مجاهدین از سال 1357  اشاره ای داشته باشم.

اما سازمان مجاهدین چه رویدادهایی را در تاریخچه خود برای فراهم شدن شرایط و قالب کردن دوباره خود تحت عنوان ” شورای ملی مقاومت “حذف کرده است؟

یکی از سرفصل های مهم که سازمان مجاهدین در تاریخچه خود حذف کرده است به رای دادن مسعود رجوی و موسی خیابانی و سازمان مجاهدین به جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1357 می باشد. هیچ تصویر و نوشته ای در این ارتباط وجود ندارد. همه چیز حذف شده است.

روزگاری مسعود رجوی می گفت جمهوری اسلامی هم دمکراتیک است و هم ضد امریالیست و این چنین حمایت خود را  نشان می داد و زیر عکس آیت الله خمینی مصاحبه می کرد و او را پدر مجاهد و حضرت آیت الله العضمی امام خمینی نام می داد. چرا این بخش از تاریخ سازمان در سال 1357 در شرایط کنونی در کلیه رسانه های سازمان حذف شده است؟

sobhani-Kankashi dar shoraye meli moghawemat--Rajavi-Jomhouri Eslami

خوب همانطور که در فیلم مشاهده می کنید مسعود رجوی می گوید که ” تجربه خلق ها نشان می دهد که امپریالیزم  بدون مبارزه مسلحانه با آن کشوری را ترک نکرده است و امیدواریم که امریالیزم آمریکا بدون اینکه مجبور باشیم به مبارزه مسلحانه متوسل شویم ایران را ترک کند”. خوب ! همه می دانند که موج ضد امپریالیستی و به قول خودشان شور ضد امپریالیستی در فضای سیاسی وقت ایران چه تاثیر مهمی بر رویداد گروگانگیری سفارت آمریکا در سال 1358 داشت.  گروگانگیری سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در پناه  باصطلاح شور ضد امپریالیستی که مجاهدین خلق در جامعه ایجاد می کردند، مشروعیت پیدا می کرد. وقتی رجوی می گوید برای بیرون راندن امپریالیم آمریکا از کشور امیدواریم به مبارزه مسلحانه متوسل نشویم، به چه معناست؟

سهم سازمان مجاهدین خلق در  نابسامانی ها و خطاهای بسیار عمده ای که حکومت در روند ادامه گروگانگیری داشت چه بود؟ چه کسی به آن مشروعیت می داد؟ مگر سازمان مجاهدین و مسعود رجوی  تاسیس ارتش میلیشیای خلق را برای مبارزه با امپریالیزم اعلام نکردند؟ مگر  رهبری سازمان مجاهدین به همین دلیل در قضیه گروگان گیری سفارت آمریکا  نامه بلند بالایی به آیت الله خمینی  ننوشتند؟

در این تردیدی نیست که گروگان گیری سفارت آمریکا در سال 1358 که مسعود رجوی و مجاهدین خلق آن را ” ادامه انقلاب رهایی بخش اسلامی و ضدامپریالیستی ” می نامیدند و خواستار  استمرار آن بودند، سر فصل مهم و  بسیار تاثیر گذاری در وضعیت فعلی جامعه ایران و مشکلات متاثر از آن می باشد. سهم حکومت جمهوری اسلامی در آن روشن است، اما سهم سازمان مجاهدین خلق در آن چقدر است؟  این ” شور ضد امپریالیستی ” را چه کسی به جامعه ترزیق می کرد و به گروگانگیری سفارت آمریکا مشروعیت می داد و حمایت کامل خود را از آن اعلام کرد؟

چرا این سر فصل مهم در تاریخچه فعلی سازمان که در رسانه های سازمان مجاهدین آمده حذف شده است ؟ آیا به این دلیل است که این موضوع در  تناقض جدی  با مزدوری فعلی آنها برای اسرائیل و بخش جنگ طلب و تندرو هیئت حاکمه امریکا و عربستان سعودی هست؟ پس وظیفه ماست که اگر رجوی سانسور می کند ، ما آن را دوباره یادآوری کنیم و اجازه ندهیم به فراموشخانه فرستاده شود.

name-mojahedin-be-ayatolah-khommeyni.jpg”>name-mojahedin-be-ayatolah-khommeyni.jpg” alt=”Kankashi dar shoraye meli moghawemat-name mojahedin be ayatolah khommeyni” width=”639″ height=”413″ />

مسئله جاسوسی سازمان مجاهدین برای شوروی و  انتقال پرونده سرلشگر مقربی نفوذی کا گ ب در ارتش زمان شاه هم از این دست است  و به همین دلیل هنگام تحویل و انجام قرار محمد رضا سعادتی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین با عضو  کا گ ب در  سفارت شوروی به دستگیری وی منجر می شود که این موضوع هم کاملا از تاریخچه فعلی سازمان مجاهدین حذف شده است. چرا؟

همچنین اطلاعیه سیاسی ، نظامی سازمان مجاهدین در تاریخ 28 خرداد ماه 1360 که آغاز مبارزه مسلحانه را در پوشش دفاع مسلحانه از اعضای خود اعلام می کند بطور کامل حذف شده است . در واقع این اطلاعیه زمینه لازم را برای تظاهرات 30 خرداد و سرآغاز ترور و خشونت فراهم می کند که کامل از تاریخچه فعلی حذف شده است و …

به ترورهای کور بعد از سی خرداد 1360 از رفتگر و بقال گرفته تا امام جمعه های مختلف که با عملیات انتحاری ترور کردند تا انفجار 7 تیر ذر دفتر حزب جمهوری اسلامی تا انفجار هشت شهریور در دفتر نخست وزیری. به این ترورها هیچکدام اشاره ای نمی شود و …

sobhani-kankashi dar shoraye meli oghavemat-Mojahedin_Khalq_Rajavi_Cult_Terrorism_1980_Tehran_17

از فاکتور جهاد جنسی که در  این مورد موضوعیت ندارد و صدق نمی کند ، می گذریم ، اما باید نسل جوان جامعه ایران بداند که نخستین زن ذوب شده در رهبری فرقه مجاهدین گوهر ادب آواز بوده است که 40 سال قبل اولین عملیات انتحاری را در منطقه خاورمیانه و شهر شیراز علیه امام جمعه آن شهر انجام داده است. البته تصاویر نشان می دهد که حتی گوهر ادب آواز زیر سن قانونی بوده است حتی باید او را نه یک ” زن ”  بالغ بلکه کودک سرباز نامید. در هر صورت این ترورها نشان می دهد که  مسعود رجوی خود هم قاضی بوده است ، هم دادستان و هم مجری . پرسش این است که چرا این عملیات های انتحاری که سازمان مجاهدین آن را ” شهید مقدس عملیات انتحاری ” می نامیده است در تاریخچه سازمان مجاهدین حذف شده است؟

sobhani-kankashi dar shoraye meli moghawemwt-1-mojahedin-Amaliat entehari

همچنین تشکیل شورای ملی مقاومت و نام موسس محوری آن به همراه سازمان مجاهدین یعنی آقای دکتر بنی صدر را کاملا از تاریخچه فعلی سازمان حذف شده است و اساسا طوری وانمود شده است که فردی به نام دکتر بنی صدر در شکل گیری این شورا نقشی نداشته است. به همین ترتیب به علل و روند جدایی  دکتر بنی صدر ، زنده یاد دکتر قاسملو و حزب دمکرات کردستان ایران و سایر اعضای محوری آن  اشاره ای نشده است و …

sobhani-Kankashi dar shoraye meli moghawemat-Dr.Banisadr-Rajavi-Moezi

پس چگونه است که مریم رجوی مدعی است درب های شورای ملی مقاومت بر روی همه باز است و اعلام می کند که ما از آزادی بیان ، آزادی احزاب ، مطبوعات ، اجتماعات دفاع کرده و دفاع هم خواهیم کرد و … ؟ اگر این چنین است پس چرا …

ادامه این مطلب را می توانید در ویدئوی زیر مشاهده کنید

////////////////////////////

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید