علی هاجری: قرنطینه مجاهدین در آلبانی، همان زندان است

0
1211

در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۱ بعد از بحثهای طولانی که با من شد که از رفتن منصرف شوم ولی از آن جایی که دیدند من بر سر خروج از فرقه جدی هستم به من ابلاغ شد که دو ماه باید بمانم بعد بروم چون من نمیخواستم وارد درگیری با آنها شوم لذا قبول کردم به من گفته شد از این به بعد در نشستهای بزرگ بخصوص نشستی که مریم رجوی در آن شرکت دارد نمیروی و همچنین نشستهای دیگر . این مهم نبود ولی چیزی که من را تحت فشار روحی قرار میداد ساعتهای متمادی باید در اتاق خودم محبوس میماندم بخاطر اینکه کسی نفهمند که من در حال جدا شدن هستم . به من چنین ذهنیتی را القا می کردند که اگر اتفاقی برای من بیفتد هیچکس از سرنوشت من مطلع نمی شود و این موضوع دست فرقه مجاهدین خلق و مریم رجوی را برای هر موضوع احتمالی باز می گذاشت. این خود برای یک شکنجه مستمر بود  و همین باعث شده بود که لحظه به لحظه فشار روحی زیادی را تحمل کنم بعضی وقتها مرگ ساده تر از زندگی بود به همین دلیل چند بار تصمیم گرفتم که خودم را راحت کنم و به زندگیم پایان بدهم …
قرنطینه مجاهدین در آلبانی، همان زندان است

علی هاجری ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 10.12.2018

لینک به منبع

Albania-ali-hajari -Zendan 260-410

قرنطینه یا به نوعی جدا کردن فردی که میخواهد از فرقه جدا شود و دنبال زندگی مطلوب خود برود . چرا فرقه مجاهدین دست به چنین عملی میزند؟
باید کمی به عقب برگشت و دید در گذشته نحوه قرنطینه به چه شکل بوده است. مسعود رجوی  و مریم رجوی در عراق ( اشرف و لیبرتی ) یک جای خاصی را برای اینکار تعین میکردند و فرد کلا از بقیه جدا بود و هر کاری میخواستند میتوانستند بر سر او بیاورند .
ولی از یک نظر فرد راحتر بود چون با افراد مختلف روبرو نمیشد .
اما در آلبانی و در شهر و آپارتمان فرق میکرد. باز یک سئوال پیش میآید چرا قرنطینه؟
وقتی که نه سلاحی وجود داشته باشد نه فرد مثلا در ستاد بالایی کار میکرده و بی خبر از همه جا بوده است، نگه داشتن فرد چه معنایی دارد؟
در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۱ بعد از بحثهای طولانی که با من شد که از رفتن منصرف شوم ولی از آن جایی که دیدند من بر سر خروج از فرقه جدی هستم به من ابلاغ شد که دو ماه باید بمانم بعد بروم چون من نمیخواستم وارد درگیری با آنها شوم لذا قبول کردم به من گفته شد از این به بعد در نشستهای بزرگ بخصوص نشستی که مریم رجوی در آن شرکت دارد نمیروی و همچنین نشستهای دیگر . این مهم نبود ولی چیزی که من را تحت فشار روحی قرار میداد ساعتهای متمادی باید در اتاق خودم محبوس میماندم بخاطر اینکه کسی نفهمند که من در حال جدا شدن هستم . به من چنین ذهنیتی را القا می کردند که اگر اتفاقی برای من بیفتد هیچکس از سرنوشت من مطلع نمی شود و این موضوع دست فرقه مجاهدین خلق و مریم رجوی را برای هر موضوع احتمالی باز می گذاشت. این خود برای یک شکنجه مستمر بود  و همین باعث شده بود که لحظه به لحظه فشار روحی زیادی را تحمل کنم بعضی وقتها مرگ ساده تر از زندگی بود به همین دلیل چند بار تصمیم گرفتم که خودم را راحت کنم و به زندگیم پایان بدهم. یک ماه زیر فشار بخاطر هیچ و پوچ تنها یک نوع انتقام گیری است که به این شکل خودش را بارز میکند وگرنه من چه اطلاعاتی داشتم از طرفی هم به این شکل میخواستند فاصله زمانی جدا شده ها را تنظیم کنند و به دولت آلبانی بگویند که جدا شده در بین ما کم است چون به لحاظ سیاسی برای اینها افت داشت.
بله یک ماه هر روز زیر شکنجه روحی شاید که فرد بشکند و منصرف شود
یک ماه هر روز زخم زبون شنیدن دستمزد ما برای ۲۸ سال شب و روز کار کردن در هر زمان و مکان و هر شرایطی این بود داستان قرنطینه من حتما که در حال حاضر در زندان اشرف ۳ فرق میکند و دستشان کاملا باز است که هر بلایی سر فرد بیاورند .


Albania-Maryam rajavi-Musa Damroudi 260-410

موسی دامرودی: سوز و گداز مریم رجوی در سایت های زنجیره ای فرقه مجاهدین از ریزش نیرو

شما، مسعود رجوی و مریم رجوی ،  که دم از شرف میزنید ، از کدام شرف سخن می گویید؟  شرف مبارزه با خانواده؟  ننگ برشما و شرفتان . شما ای […]

Albania-gholamali Mirzayi-Azim Mishmast 260-410

افشای رذالت و ماهیت فرقه رجوی در آلبانی توسط محمدعظیم میش مست و غلامعلی میرزایی

حالا حکایت فرقه دم بریده رجوی همین شده است، این فرقه که بعد از رو شدن دستش و بر باد رفتن رویاهای کودکانه اش که مریم قجر به اعضاء می […]

Hassan-shahbaz - Nejatyaftegan az MKO-dar Albani-260-410

از پیوستگی تا جدایی حسن شهباز از مجاهدین خلق: قسمت سوم ـ پینگ پنگ بازی خواهران مجاهد با برادران آمریکایی

در زمانیکه آمریکایی ها به مقرات سر کشى میکردند بر روىِ درب ورودى پذیرش نوشته شده بود که: مقدم مهمانان وهواداران و خانواده هاى محترم گرامى باد ، گفته بودند […]

Mostafa Rajavi-260-410

غلامعلی میرزایی: پرده ای از جامعه بی طبقه توحیدی رجوی

فرزند من که بعد از سی وهفت سال برای دیدن من بیاید مزدور است اما فرزند رجوی واحمد واقف ودیگران بایستی با اسامی مستعار که توسط این فرقه برای آنها […]

Albania-malek beyt mashal-nejatyaftegan dar albani- 3- 260-410

خاطرات مالک بیت مشعل : واقعا ” مغز شویی ” در سازمان مجاهدین خلق چیست؟ قسمت سوم

واقیعت این است که من وقتی در داخل سازمان می شنیدم که می گویند در سازمان مجاهدین افراد ” مغزشویی ” می شوند ، خنده ام می گرفت و از خودم می […]

Albania-gholamali Mirzayi-Khaterat -1-260-410

خاطرات غلامعلی میرزایی: برای آنانی که هنوز سازمان مجاهدین خلق را نمی شناسند ـ قسمت اول

در یک مرخصی چند ساعته برای آماده کردن الزامات مانور به شهر آمدیم وهر کس رفت شهر خودش .من بعد از 23 روز برگشتم . رکن دو ارتش در واقع […]

Albania-Hassan Heyrani3-shakhsiyate Rajavi 260-410

حسن حیرانی: هیچ آرایشی شخصیت زشت رجوی را نمی پوشاند

آیا به کشتن دادن افراد دراشرف که خود ما زمانی آلت دست شما بودیم وبه دستور تشکیلاتی عراقی ها را تحریک می‌کردیم که شلیک کنند و بالطبع نفرات کشته شوند […]

Albania-khaterat Azim-mishmast-gheamat aval-260-410

محمد عظیم میش مست: ” خاطرات من ” قسمت اول ـ مهرماه 1359 بعد از تجاوز ارتش صدام حسین به خاک ایران اسیر شدم

همانطور که در اعلام جدایی خودم گفتم با توجه به آنچه که در این سالیان سیاه برمن و امثال من گذشت بر آن شدم که صدای خفته و خسته قربانیان […]

Albania- Ferghe mojahedin-Gholamali mirzayi- Azim mishmast

غلامعلی میرزایی خطاب به مریم رجوی: جرم ما این است که بعد از شنیدن سی سال دروغ دیگر سکوت نکردیم

چرا اطلاع ندادید که خانواده های ما برای دیدن ما به پشت دیوار اشرف آمده بودند؟  خانواده هایی که با درد و رنج  و  هزینه شخصی خود  آمده بودند، چرا از جانب […]

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید