عیسی آزاده: فشار و اختناق مضاعف در پادگان موسوم به اشرف ۳ در آلبانی

0
733

در دهه هفتاد وقتی رجوی دید که چنته اش خالی شده اکثریت مسئولین سازمان را به عضویت شورا در آورد و کاملا شورا دست ساز شد و همسرش را هم که مسئول اول فرقه کرده بود از آن سمت برداشت و انرا بجای بنی صدر رئیس جمهور دوران انتقال کرد که الان این رئیس جمهور حسرت به دل  ۲۵ سال است که در سمت رئیس جمهور باسمه ای رجوی در شورای دست ساز است. در حال حاضر چیزی بنام شورای ملی مقاومت موضوعیت ندارد. تعدادی آدم پیر و فرتوت از کار افتاده و مستمری بگیری فرقه رجوی که سالی یک یا دوبار انها را جمع می کنند و دروغ های صدبار تکرار شده رجوی را باز نشخوار می کنند. شورای دست ساز رجوی مطلقا در موضع و جایگاه اپوزیسیون نیست و در بین ایرانیان خارج از کشور مطلقا جایگاهی ندارد در داخل ایران هم خوانندگان شما بهتر از من می دانند. این شورا و کلیت فرقه رجوی در حال حاضر ابزاری است دست دشمنان ملت ایران که سابقا توسط صدام حسین پشتیبانی مالی و لجستیکی می شد و در حال حاضر هم اصلی ترین حامی مالی فرقه عربستان سعودی و بحرین هستند.

مصاحبه آقای عیسی آزاده با انجمن حقیقت

عیسی آزاده ـ 09.02.2019

USA-Rahbare Oposition

ایران قلم: “رهبر اپوزیسیون” به جای ملاقات با مریم رجوی با مسیح علی نژاد ملاقات کرد

لینک به منبع (صفحه فیسبوک انجمن حقیقت)
لینک به همین مطلب در وبلاگ آقای عیسی آزاده

مصاحبه آقای عیسی آزاده با انجمن حقیقت 

عیسی آزاده

۱-سلام لطفا خودتان را معرفی کنید تا مخاطبین انجمن حقیقت بیشتر با شما آشنا شوند؟

سلام خدمت شما و خوانندگان محترم انجمن حقیقت و هم چنین عرض ادب و احترام خدمت خانواده های گرامی اسیران فرقه رجوی

من عیسی آزاده از فرماندهان و مسئولین سابق سازمان مجاهدین ( فرقه رجوی ) هستم. بنده در اوایل جوانی و در دوران دانشجویی با این سازمان آشنا شدم و از سال ۱۳۵۸ بطور حرفه ای و صادقانه وارد صفوف این جریان شدم. و از طریق چندین پیک که برای اعزام من امده بودند از کشور خارج شده و النهایه بعراق رفتم در طی سالیان حضورم در این فرقه در عراق در قسمت های مختلف فرقه کار کرده ام و بلاخره در دسامبر ۲۰۱۳ از فرقه جدا شدم.

۲-شما از ابتدا چگونه با فرقه رجوی آشنا شدید؟

من در سال ۱۳۵۶ از طریق یکی از دوستان هم کلاسی ام با نام این سازمان اشنا شدم و مطالعاتم را حول شناخت این سازمان ادامه دادم و فعالانه در جنبش مردمی شرکت کرده و یک بار کوتاه مدت توسط ساواک دستگیر شده و بعد از انقلاب عملا هوادار شده و  از سال ۵۸ بطور حرفه ای وارد سازمان شدم.

۳-نحوه عضویت خودتان را شرح دهید و اینکه این سالیان چه مسوولیت هایی در فرقه رجوی داشتید؟

من قبل از خروج از کشور هم مسئولیت های مهمی مانند مسئول تدارکات و فرمانده میلیشیا در استان کرمان عهده دار بودم و کاملا شناخته شده بودم .بعد از خروجم از کشورخیلی سریع وارد مدار فرماندهی شده و در سال ۱۳۶۸ مرکزیت ستاد با کد( ام . اس )به من ابلاغ شد. ودر سال ۱۳۷۰ بعنوان معاون هیئت اجرای و سپس بعنوان عضو هیئت اجرای با کد H.E   انتخاب شدم که بالاتریبن سطح تشکیلاتی در سازمان بود. /من در بخش های مختلف سازمان کار کرده ام. که مهمترین انها شامل بخش اطلاعات و پشتیبانی و آموزش بوده است.آخرین مسئولیت من قبل از خروجم از فرقه بعنوان مدیر ایمنی کمپ لیبرتی.که از زیر شاخه های ستاد آموزش بوده است.

۴-آقای آزاده شما مسوولیت های مهمی در این فرقه داشتید لطفا بفرمایید ساختار این تشکیلات چگونه است آنچه یک عضو عادی دارد برای زندگی چیست؟روابط خصوص،تفریح،مرخصی و در کل مالکیت چگونه تعریف میشد در این تشکیلات؟

چه سئوال جالبی اگر قبل از خروجم بخش دوم این سئوال از من یا هر کدام از اعضاء میشد می ماندند چه جوابی بدهند بقول معروف هاج و واج می شدند.

اما بایستی عرض کنم ساختار این تشکیلات اساسا در یک مدار بسته تعریف می شود که همه چیز از رهبری شروع و به آن ختم می شود.جدای از عضو عادی بالاترین و قدیمی ترین فرد  در فرقه رجوی نه چیزی دارد و نه باید چیزی داشته باشد.در دستگاه فرقه رجوی مالکیت خصوصی نفی شده است البته بجز رهبری که باید همه چیز داشته باشد. اعضا از پایین تا بالا از زن و مرد همه چیزشان در تملک رهبری است .به لحاظ مالی که کسی حتی یک ریال وجه هم ندارد اماجسم و جان انها در مالکیت رهبر است و این موضوع روزانه به افراد انقدر یاد آوری شده است که همه طی دهها سال خودشان هم باورشان شده که باید در تملک رهبر باشند. هیچ رابطه خصوصی بین افراد مطلقا ممنوع است و افراد در صورتیکه مشخص شود با هم رابطه خصوصی دارند اعم از زن یا مرد بشدت توبیخ و تنبیه می شوند. تعریف رابطه خصوصی در تشکیلات فرقه رجوی اسمش محفل است و شخص رجوی برای اینکه دست مسئولین را در توبیخ و تنبیه افراد باز بگذارد .رابطه خصوصی یا همان محفل بزعم  فرقه رجوی آنرا شعبه سپاه پاسداران نامیده اند. با این تفاصیل دیگر رابطه خصوصی میشود مثل جن و بسم الله

بازهم باید در رابطه با این سئوالات با کدهای خود فرقه پاسخ دهم مرخصی برای هر عضو بعد از مردن اش هست .در تشکیلات در مغزها فرو کرده اند که خون و نفس شما مال رهبری است لذا اگر ثانیه ای هم بر خلاف مسیر رهبری باشد حرام است ولو نفس کشیدن. اما در رابطه با تفریح : از سال ۲۰۰۲ میلادی مطلقا کسی پایش از چارچوب قلعه اشرف و بعد هم لیبرتی بیرون نگذاشته است مگر در موارد استثنا که فردی بیماربوده است.یا کسانیکه برای مصاحبه هدایت شده و تحت کنترل به مقر کمیساریا رفته اند.

در زمان حاکمیت صدام حسین سالی یک بار محل هایی مشخص که از قبل قرق می کرد افراد را به اصطلاح برای روحیه رفاه به پارکی می بردند.و هر فرد در هر سطحی  که بود حداقل دونفر مراقب داشت که یک موقع دست از پا خطا نکند.

۵- آقای آزاده بر این اساس که شما سال های زیادی در بین این جماعت بودید و موضوعات را از نزدیک شاهد بودید و سران این فرقه را میشناسید لطفا بفرمایید مسئولین و افراد رده بالا در فرقه چه نوع شخصیتی دارند؟برخوردشان با زیر دست خود چه گونه است؟ مثلا اگر شاهد نافرمانی باشند عکس العمل شان چیست آیا تنبیه وجود دارد؟

کلیت فرقه خلاصه شده در رهبری. اما در رابطه با افراد اعم از قدیمی و جدید اعم از بالاترین مسئول یا فردی که فاقد مسئولیت جدی است همه سربازان رهبر هستند و رهبر هم هر طور تشخیص داد اینها را بکار می گیرد.اگر واضحتر بگویم کلیه افراد در فرقه رجوی در حد یک ابزار هستند و بارها این موضوع در نشست ها و جلسات روزانه شستشوی مغزی به همه تلقین شده که شما ابزار دست رهبری هستید و بالاترین فرد مطلقا هیچ صلاحیتی ندارد و اوصلاحیتش را از رهبری گرفته است. برای اینکه هر فرد را هر وقت بخواهند خلع رده کنند و یا از مسئولیتی برکنار کنند با یک حرف دهن پر کن می گویند که مسئولیتی که به شما واگذار شده امانتی است و کسی حق ندارد در هر مسئولیتی که هست جا خوش کند .

سران فرقه افرادی مطیع، کاملا دست آموز و بدون اراده شخصی و فردی شبیه یک ماشین هستند که توسط تشکیلات که همان خط و خطوط رهبری فرقه هست برنامه ریزی می شوند و انها هم بدون چون و چرا باید مو به مو این برنامه را رو به پایین اجرا کنند و پیش ببرند.

در تشکیلات به مسئولین گفته می شود که باید مثل شیشه باشید که نور کاملا از آن بدون کمترین تجزیه عبور کند لذا اگر تشخیص دهند شیشه کدر شده است فورا آنرا عوض می کنند ..یعنی آن مسئول را به دلیل بی کفایتی در امر پیشبرد خطوط تعیین شده عزل کرده و توبیخ می کنند.

افراد میانی فرقه یعنی افرادی با سابقه سی سال علی العموم خصوصا بعد از اخراج به البانی علی السویه هستند. و می گویند ببنیم چه می شود این ببینیم چه می شود یعنی همین امروز و فردا کردند به سی سال یا کمتر و بیشتر رسیده است.

همانطور که رهبری این فرقه مرتب (البته در ظاهر ) ارتش موهوم ازادیبخش و فرقه را منحل می کرد و همان افراد را یک بار اخراج و دوباره ثبت نام می کرد. که فکر کنم الان به مئوسسان پنجم و ششم رسیده ؛ افراد میانه هم مرتب در اذهان بسته شان و یا در محافل خصوصی شان امسال و پارسال می کنند. البته این افراد تا اندازه ای این ظرفیت را دارند و در یک نقطه عصیان کرده و جدا می شوند.

افراد هرچه رده بالاتر باشند نسبت به تحت مسئول ظالم تر و سخت گیر تر چون انها مسئولیت دارند که بر اساس برنامه تشکیلات باید افراد را تاجایی که جان در بدن دارند بکاربگیرند. که نفر وقتی سربه بالین می گذارد ثانیه ای مجال به فکر کردن نداشته باشد. رجوی بارها در جلسات مسئولین مطرح می کرد که گوشت و پوست افراد از آن شما واستخوان های انها از آن من ؛ مریم رجوی بارها در جلسات فرماندهان چه زمانیکه از عراق فرار نکرده بود و چه بعد ها از طریق کال کنفرانس به فرماندهان می گفت من فرمانده ای می خواهم که انقدر از تحت مسئولینش کار بکشد که نفر عین جنازه رو تخت بیافتد و در ذهن یاد زن و زندگی و خانواده نیافتد. شاید تصور آن برای خوانندگان سخت باشد اما این عین واقعیت است و همه افراد مسئول و حتی تحت مسئول به آن واقفند و این را شنیده اند.

افرمانی در فرقه رجوی یک گناه بزرگ است نافرمانی از مسئول معادل نافرمانی از رهبری است و هر کس نافرمانی کند متناسب با نوع نافرمانی اش تشکیلات تعیین می کند که چگونه با فرد خاطی برخورد شود. معمولا مسئولین در لحظه با فرد خاطی نباید برخورد کنند و ممنوع است باید برخورد هدایت شده باشد. اما در موارد زیادی وقتی بین مسئول و تحت مسئول بگو مگو بالا می گیرد منجر به فحاشی و کتکاری می شود که الباقی نفرات هم مجبورند طرف مسئول را بگیرند و تحت مسئول را به اصطلاح سرجایش بنشانند.
در فرقه رجوی تنبیه وجود دارد ولی ای کاش تنبیه های فرقه رجوی برخورد فیزیکی بود انچنان در جلسات بزرگ فرد را حقیر می کنند که نفر مجبور است دهها بار توبه کند که دیگر دست از پا خطا نکند. بارها شاهد بوده ام که برای خرد کردن نفر در تشکیلات مسئول نشست افراد حاضر را به فحاشی می گرفت چرا برخورد تند نمی کنند و مماشات می کنند .
رابطه تعریف شده در تشکیلات برای مسئول و تحت مسئول. عبارت است از تیغ و لاغیر.

یعنی باید از کله سحر تا بوق سگ بیگاری کشیدن

۶-ممنون بابت حقایقی که فرمودید آقای آزاده با این نوع ساختار تشکیلاتی که توضیح دادید و با این ذهن های بسته هرگز نمیتوان کار سیاسی مشترک با این فرقه انجام داد پس لطفا از شورای ملی مقاومت برایمان بگویید؟هدف واقعی از طرح و ایجاد شورا چه بود؟آیا شورای ملی مقاومت واقعا نیروهای اپوزسیون جمهوری اسلامی را نمایندگی میکند؟

رجوی در توهم سرنگونی شش ماهه با تعدادی از احزاب و نیروها و افراد که در سال ۶۰ شمسی خواهان مشی مسلحانه و خشونت بودند و با همراهی بنی صدر شورای به اصطلاح مقاومت را بوجود اوردند .در ابتدا ریئس جمهور شورا بنی صدر و رجوی به عنوان نخست وزیر دوران انتقال بود اما طولی نکشید که بنی صدر از انها جدا شد و خیلی از افراد و احزاب هم که فریب وعده و وعید های  رجوی را خورده بودند و دیدند توهمی بیش نبوده جدا شدند که مشخصا مهمترین انها حزب دموکرات کردستان در زمان دبیرکلی قاسملو بود.

در دهه هفتاد وقتی رجوی دید که چنته اش خالی شده اکثریت مسئولین سازمان را به عضویت شورا در آورد و کاملا شورا دست ساز شد و همسرش را هم که مسئول اول فرقه کرده بود از آن سمت برداشت و انرا بجای بنی صدر رئیس جمهور دوران انتقال کرد که الان این رئیس جمهور حسرت به دل  ۲۵ سال است که در سمت رئیس جمهور باسمه ای رجوی در شورای دست ساز است.

در حال حاضر چیزی بنام شورای ملی مقاومت موضوعیت ندارد. تعدادی آدم پیر و فرتوت از کار افتاده و مستمری بگیری فرقه رجوی که سالی یک یا دوبار انها را جمع می کنند و دروغ های صدبار تکرار شده رجوی را باز نشخوار می کنند. شورای دست ساز رجوی مطلقا در موضع و جایگاه اپوزیسیون نیست و در بین ایرانیان خارج از کشور مطلقا جایگاهی ندارد در داخل ایران هم خوانندگان شما بهتر از من می دانند.

این شورا و کلیت فرقه رجوی در حال حاضر ابزاری است دست دشمنان ملت ایران که سابقا توسط صدام حسین پشتیبانی مالی و لجستیکی می شد و در حال حاضر هم اصلی ترین حامی مالی فرقه عربستان سعودی و بحرین هستند.

۶-سازمانی که ادعای ضد امپریالیستی داشت و این موضوع در شعارهای اولیه اش بسیار زیاد بود حتی زمانی اقدام به ترور مستشاران آمریکایی میکرد حال چه شده است که همراه همین آمریکایی ها شده است؟چرا سیاستمداران شناخته شده از این فرقه تروریستی حمایت میکنند؟ آیا از نظر شما واقعا آمریکا قصد دارد فرقه رجوی را به عنوان یک آلترناتیو معرفی کند آیا واقعا آمریکا از نامشروع بودن این فرقه در بین مردم خبر ندارد؟

بعد از قبضه سازمان مجاهدین توسط رجوی و کودتا در تحت عنوان خمیه شب بازی انقلاب ایدئولوژیک و تصاحب همسر مهدی ابریشمچی همین مریم قجر عضدانلو دیگر سازمان مجاهدین مطلقا مدفون شد و تبدیل شد به یک فرقه بسیار خطرناک که در حال حاضر چیزی بنام سازمان مجاهدین موضوعیت ندارد و فرقه رجوی است .از دیدگاه رجوی هدف وسیله را توجیه می کند . رجوی یک فرد کاملا دیوانه و مالیخولیایی است که مست قدرت بود و می خواست به هر طریق که شده شهوت قدرت طلبی اش را ارضاء کند بی دلیل نبود که نخستین بار در خاورمیانه عملیات انتحاری را رجوی ابداع کرد و باید اذعان کرد که پدر خوانده عملیات انتحاری در منطقه رجوی است. کشتار بی رحمانه ؛بمب گذاری های کور همه بدستور رجوی صورت گرفته است بنابراین فقط یک سازمانی به یک فرقه مبدل می شود که همه چیز آن در رهبر خلاصه می شود هیچ مرز سرخی نمی تواند داشته باشد هر کس به فرقه کمک کند می شود دوست و همراه مهم هم نیست قاتل مردم ایران صدام حسین باشد یا سایر دشمنان نابودی ایران انچه مهم است به قدرت رسیدن این فرقه و شخص رجوی است.

تمام کشورهای اروپایی و امریکا کاملا واقفند که فرقه رجوی و شورای دست ساز آن نمی تواند در اینده ایران نقشی داشته باشد اما ملاحظات سیاسی و منافع اقتصادی همه چیز را توجیه می کند.

اگر هم تحرکاتی از این فرقه در اروپا دیده می شود اساسا نمایشی است و افراد و سخنرانان با پول برای یک تجمع یا اکسیون اورده می شوند. یکی از حامیان امریکایی این فرقه خیلی علنی و بی پرده به رسانه های اعلام کرد که من بابت ۵ دقیقه سخنرانی در گردهمایی فرقه ۵۰ هزار دلار دریافت کرده ام یعنی هر دقیقه ده هزار دلار .

سخنرانان و حامیان این فرقه که کمترین اطلاعی از اوضاع سیاسی ایران  ندارند برای انها از قبل متن هایی اماده کرده و انها متن را می خوانند و پولشان را می گیرند.در رابطه با افرادی هم که در جلسات انها شرکت می کنند به عنوان حضار اصلا نمی دانند ایران در کدام قاره است من از موضع یک کنشگر سیاسی بارها با افراد ی که در جلسات فرقه شرکت داشته از ملیت های مختلف گفتگوکرده ام  همه افراد با انگیزه پول و تور پاریس در خیمه شب بازی های فرقه شرکت می کنند.

۷-شانتاژ و تبلیغات این فرقه را چگونه بررسی میکنید؟ شما که سالها در میان این افراد بودید بفرمایید اینها در چه حد در گفتار صادق هستند؟ فرقه رجوی در فضای مجازی فعالیت های گسترده ای دارد،طبق تجربه ای که داشتید در این رابطه چه توصیه ای دارید برای نسل جوان که با حقیقت فرقه رجوی بیشتر آشنا شوند و خدایی نکرده کسی فریب تبلیغات آنها را نخورد.

فرقه رجوی به دلیل اینکه هیچ مرزسرخ و تعهدی در زمینه اجتماعی ندارد در زمینه رسانه هم دست خودش را باز گذاشته که سیاه را سفید جلوه دهد و روز را شب  ؛ یک فرقه که در حال حاضر سر و ته آن عبارت است از نزدیک به دوهزار نفر با میانگین سنی ۵۵ سال که همه به دلیل بیگاری های مفرط و فشار های فوق طاقت تشکیلات واقعا در مرحله از کار افتادگی هستند .آنچنان این فرقه گرد و خاک راه می اندازد که اگر شخصی اطلاعی از این فرقه نداشته باشد فکر می کند الان با ده لشکر زرهی و پیاده نظام در پشت مرز های ایران صف کشیده است. این فرقه با بیش از دهها سایت رسمی و پوششی با یک تلویزیون ۲۴ ساعته و اخیرا هم رادیوو ساختن هزاران اکانت جعلی در فضای مجازی اطلاعات دروغ پمپاژ می کند و با جوسازی و شانتاژ موج سواری می کند.
دوستان عزیز من حالا از شما سئوال می کنم ایا در اعتراضات مردم در یک سال قبل در چنین ماهی که در اکثریت شهر های ایران هم اعتراضات وجود داشت اسمی از این فرقه شما شنیدید ایا در جایی عکسی از رهبران این فرقه در بین جمعیت مشاهده کردید. فرقه ای که از نگاه مردم ایران یک خیانتکار به وطن و همدست صدام حسین و موساد و سیا است جوسازی ان تاثیری بر خواسته های بحق مردم ایران ندارد.

اعتراض و تظاهرات حق هر مردمی است در همین اروپا مستمرا شاهد انواع و اقسام اعتراضات در ابعاد حتی خیلی بزرگ هم هستیم بنابراین هیچ جریانی نمی تواند قیم مردم ایران باشد فرقه رجوی که مهر خیانت بر پیشانی اش تا ابد حک شده است تکلیفش روشن است.

توصیه من به نسل جوان ایرانی این است که از تجارب یک نسل یا دونسل قبل از خودشان یا بقولی دهه شصتی ها استفاده کنند روزگاری ما هم فریب همین جوسازی ها و شانتاز ها را خوردیم عمر و جوانی و همه چیزمان را با کمال اخلاص و صادقانه کف دستمان گذاشتیم چه شد ؟ سازمانی که به تعبیر بنیانگزارنش سرلوحه اش فدا و صداقت بود تبدیل شد به یک فرقه که بجای صداقت و فدا به دروغ و خیانت مبدل شد و امیدهزاران جوانان نا امید و هزاران جوان پرپر شدند .باور کنید در اندیشه و تفکر هیچ تفاوت ماهوی بین داعش و فرقه رجوی وجود ندارد. اگر خانم رجوی می بینید حرف از سکولاریسم و برابری زن و مرد می زند دورغ محض است جداسازی زن مرد در کمپ های فرقه رجوی از طالبان بدتر بود برای اینکه زنان و مردان با هم تلاقی نداشته باشند روزها تنها پمپ بنزین را زنانه مردانه کردند  حرف زدن  دونفره مردان و زنان با هم مطلقا ممنوع شد ولو خواهر و برادر و یا پدر ودختر باشند زنان و مردان را با زور و اجبار از هم جدا کردند زن و زندگی و ازدواج ممنوع و بدتر از گناه شد .داشتن رادیو ممنوع شد دیدن تلویزیون بجز سیمای فرقه ممنوع شد اینترنت و تلفن همراه ممنوع و مرز سرخ شد  ارتباط با خانواده گناه کبیره شد پوشیدن تی شرت و لباس های رنگی ممنوع شد دیدن ورزش مردان توسط زنان ممنوع شد رابطه ها از هم گسسته شد پوشیدن یک لباس خوب تبدیل به حسرت شد.یک خواب راحت تبدیل به ارزو شد وووو
خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل در یک کلام جوانان عزیز مطلقا فریب جوسازی این فرقه را نخورید زیرا این فرقه با شگرد های مختلف و یا اسامی جعلی دنبال استخدام و فریب افراد است که با پول کلان نفر استخدام کند و ناخواسته شما را به دام بیندازد و شما را نابود کند.

 ۸-آقای آزاده چه اتفاقی رخ داد که به فکر جدایی از این فرقه افتادید؟نحوه جدا شدنتان چگونه بود؟چگونه توانستید این سد فکری را بشکنید و جدا بشید؟آیا بعد از جدایی از طرف این فرقه تهدید هم شدید؟

علت اصلی جدایی ام تبدیل سازمان به فرقه است و هم چنین اصرار این فرقه بر راه و روش های خشونت گرا و جنگ مسلحانه ؛من اعتقادی به مشی مسلحانه ندارم و اعتقاد دارم که باید در قرن حاضر ار روش های مبتنی بر دنیای متمدن استفاده کرد .دوران جنگ های چریکی و ارمان های مسلحانه سپری شده است انها مربوط به ماقبل دهه ۱۹۷۰ است .هر فردی وقتی به یک اگاهی می رسد اگر به اگاهی اش خیانت کند همیشه در یک دنیای متناقض بسر می برد به مرحله ای می رسد که با خودش هم بیگانه می شود لذا من دیگر نمی توانستم به اگاهی خودم خیانت کنم لذا عطای فرقه را به لقایش بخشیدم و از این فرقه جدا شدم.

من یک قرار ملاقات با یکی از مسئولین کمیساریا در خارج کمپ لیبرتی داشتم  بعد از گفتگوی مفصل با رئیس کمیساریا خانم سومیترا و هم چنین مسئول بخش مانتیورینگ دفتر سازمان ملل در عراق دیگر به کمپ لیبرتی بر نگشته و به یک هتل در بغداد منتقل شدم و بعد از یک سال اقامت در هتل  با مشقات زیادی توانستم از طریق دوستان عراقی ام به کردستان عراق و از انجا به ترکیه عزیمت کنم و بعد هم باصرف هزینه زیادی توانستم به اروپا بیایم و در حال حاضر در یکی از کشورهای اروپایی اقامت گرفته و مشغول کار هستم.
متاسفانه باید عرض کنم که همه افراد جدا شده شخصا ار طرف رهبر مرحوم یا مفقودالاثر فرقه تهدید به قتل و کشتن شده است و در مواردی هم گزمه های مریم قجر فردی را در نقطه تنها گیر اورده و قصد کشتن اورا در همین اروپا داشته اند .که ناکام مانده اند و در همه موارد پرونده های شکایت علیه این فرقه و گزمه های آن مفتوح است من هم جدا از سایرین نیستم و بارها از طریق مجازی تهدید و حتی تطمیع شده ام اما هیچ وقت حاضر نیستم با شرف خودم با احدی وارد معامله شوم.

۹-آقای آزاده آیا فرقه رجوی آینده ای دارد؟ در نهایت راه فرقه به کجا ختم می شود؟بنظرتان ریزش نیروها ادامه خواهد داشت؟تحلیلتان چیست؟

فرقه رجوی از زمانیکه رهبری ان توسط زوج رجوی تصاحب شد بی آینده شد و هیچ آینده ای برای این فرقه متصور نیست آینده و شانس سیاسی هر نیروی سیاسی را باید در بازتاب اجتماعی و اقبال مردمی آن دید، آیا این فرقه در نزد مردم ایران جایگاه و منزلتی دارد؟ بدون شک خیر لذا در سطح جامعه ایران فاقد مشروعیت هست

بنابراین اگر بزرگترین حمایت مالی و سیاسی هم از این فرقه شود باز هم هیچ اینده ای ندارد کما اینکه این فرقه میلیاردها دلار از قبل صدام و سهمیه نفتی که برایش تعیین کرده بود به جیب زد به مدرن ترین سلاحها سبک و سنگین حتی توپ و تانک و هلی کوپتر مجهز شد با تمام قوا و با کمک مستقیم نیروهای هوایی و توپخانه عراق از غرب کشور حمله کرد آیا راه بجایی برد.در حال حاضر دوهزار ادم از کار افتاده و فاقد ارزش عملیاتی هیچ اینده ای در ایران نخواهند داشت.

همانطور که شاهد هستید مرتب اخبار جدا شدن افراد از این فرقه بگوش می رسد از آن طرف حتی یک نفر هم این فرقه ورودی نداشته است هر چه بوده فقط خروجی همانطور که قبلا توضیح دادم افراد خیلی قدیمی که توانایی جداشدن ندارند چون خودشان در حال حاضر تحت سرپرستی هستند

افراد میانی هم که مرتب در حال جدا شدن هستند ….از افراد جدید که سن انها بین سی دو تا سی و شش هست هم فقط چند ده نفر باقی مانده که بدون شک باقیمانده انها هم جدا می شوند.

رجوی در ابتدای سال شمسی ۹۷ به همه گفته بود که تا بهمن ۹۷ بمانند که رژیم تعیین تکلیف می شود و امریکا حمله نظامی خواهد کرد و مارا به تهران می برد. یک زمانی رجوی شعاری را ابداع کرده بودند که مریم مهر تابان رو دوش قهرمانان می بریشمش به تهران الان شعار عوض شده مریم مهر بی تاب رو دوش بولتون و جولیانی می رود به تهران .واقعا تاریخ هایی که رجوی طی چهل سال بخورد اعضا نگونبخت داده تبدیل به جوک شده است و البته تف سر بالا

تحلیل من این است که در سال پیش رو روند جدایی از این فرقه افزایش پیدا می کند و البته این فرقه فشار و اختناق را بطور مضاعف در پادگان موسوم به اشرف ۳ در البانی افزایش خواهد داد مخصوصا که فرقه با پرداخت رشوه در البانی سعی در خنثی سازی اعتراض های مردم البانی نسبت به حضورش دارد و فشار دولت را هم روی خودش کم کند.همه اینکار فقط برای تسلط بر همین دوهزار نفر باقیمانده است و لاغیر که البته از این نمد هم فرقه کلاهی نخواهد بافت و اینده نشان خواهد داد که تحلیل های این فرقه  توهماتی بیش نبوده است.

۱۰-آقای آزاده عزیز ممنون بابت وقتی که به ما دادید در آخر اگر صحبتی دارید که دوست داشتید بگید و ما نپرسیدیم بفرمایید و اگر پیشنهاد و یا انتقادی راجب انجمن حقیقت دارید با جان و دل پذیرا هستیم.با سپاس فراوان

با تشکراز شما من در رابطه با افشا این فرقه و اگاه سازی خصوصا نسل جوان در ایران از هر رسانه ای استقبال می کنم در رابطه با رسانه شما هم باید عرض کنم که بیان حقایق بالاترین ارزش است و امیدوارم که در این راه موفق باشید .انجمن حقیقت زحمات زیادی برای اگاه سازی نسل جوان ایفا کرده است و بنوبه خودم از زحمات شما تقدیر می کنم . امیدوارم که توانسته  باشم پاسخ هایی جهت اگاه سازی نسل جوان که از حامیان رسانه شما هستند داده باشم.

——————–

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید