بدین ترتیب، مجاهدین رجوی ثابت میکنند که آلترناتیو نیستند!

0
1106

شما دوسه هزارنفری را با لباس های متحد الشکل در جای پرتی جمع کرده اید که جز اطاعت از دستورهای ” چاله بکن و پرکن ” کار دیگری ندارند واین امر چه ربطی به نمایندگان طیف های جامعه دارند که کارهای مختلف ومتفاوت انجام داده ، افکار متعددی دارند وبزبان های مختلف صحبت میکنند  وکسی نیست که به آنها دستور دهد که به این یا آن زبان صحبت کنند وآنها متهم نمیشوند که درصورت انجام دادن این کار، نفوذی  و … هستند! درقسمت آخر پاراگراف نشان دادید که انحصار طلبی شما غیر قابل درمان است وهنوز هیچ چی نشده ، میخواهید دیگران را که بنوعی قبول دارید بعضی اشتراک منافع با شما دارند ، حذف کنید! این موضوع نشان میدهد که شما به فرض محال، هرچقدر هم قوی باشید ، صلاحیت آلترناتیو بودن را ندارید! بازهم :

” سوم انکه نیروی الترناتیو باید مجموعه متشکل و منسجمی باشد که به طورحرفه ای و مستمر و علمی به امر مبارزه با دیکتاتوری بپردازد. اخر مبارزه اولا یک علم است و ثانیا نیاز به یک تشکل و انسجام قوی داشته و امری فی البداهه و مقطعی نبوده و نیازمند تلاش و استمرار سیاسی و تاریخی است “.

این انسجام ظاهری نه قائم به ذات ، که قائم به فرد هوسران وخودشیفته ای مانند مسعود ویا مریم است وتکلیف این نوع انسجام های بشدت شکننده ، روشن است البته چیزی که در این میان قابل قبول است، وجود یک سکوت قبرستانی درتشکیلات مجاهدین است که شما آنرا با انسجام واقتدار یکی میگیرید ونمیدانید که اهالی قبرستان از ” آلتر ناتیو بودن ” معاف شده اند!

بدین ترتیب، مجاهدین رجوی ثابت میکنند که آلترناتیو نیستند!

حمید تبریزی ـ 02.05.2019

Rajavi-marhoum

در زمانی که باندرجوی دهه هاست که امید خود بمردم ایران را ازدست داده وبه دامن خشن ترین دشمنان مردم ایران پناه برده وآنها هم این روزها چموشی نشان داده و میل به عدم رابطه با این باند مافیایی نشان داده و آب پاکی بر دست رجوی ریختند، مجاهدین مربوطه از رو نرفته و صحبت ” آلترناتیو ” بودن خود  را دوباره مطرح کرده اند که بنظر میرسد،  هدف ازاین کارها ، ضمن دلداری دادن به خود ، مصرف داخلی اش برسایر جوانب قضیه میچربد!

درنوشته ای که سایت های رجوی منتشر کرده اند، میخوانیم :

” نیرویی که میخواهد در مقابل یک رژیم دیکتاتوری مثلا حاکمیت ولایت فقیه بایستد در وهله اول باید خواهان تغییر بنیادی رژیم و سرنگونی ان با تمامی جناحهای به اصطلاح مخملیآن باشد “.

درجواب این مدعا براحتی میتوان گفت که جریانی که میتواند رژیم ایران را دیکتاتور بنامد که  خود بیشتر اصول وپرنسیب های دموکراتیک را درتشکیلات خود مرعی دارد.

حال آنکه باندرجوی بجز آزادی های حیوانی ( غذا خوردن  و …) ، تمام آزادی های انسانی اعم ازداشتن حق تعیین نحوه ی زندگی خصوصی وتشکیل خانواده، ارتباط با دنیای خارج و … را ازاعضای خود سلب کرده و حق طرح انتقادات مربوطه را ازآنان ستانده است!

ضمنا، حالا دیگر روشن شده که سرنگونی حکومت ها بمراتب راحت تر از استقرار حکومت جدید است وآیا رجوی ها ، راه ورسم بغایت ضد انسانی خود را درجامعه پیاده  خواهد کرد ویا تغییر مسیر داده وآزادی وبرابری را ارمغان خواهد آورد؟

اگر خط خود را تغییر داده وما را به نان ونوائی خواهد رسانید ، چرا این کار را بطور نقدی درتشکیلات خود انجام نمیدهد؟!

سپس :

” دومین ویژگی نیروی الترناتیو جامع و مانع بودن ان است یعنی باید از یک سو در بر گیرنده نمایندگان طیفی وسیع از طبقات و اقشار جامعه مثلا دانشگاهیان ، کارگران بازاریان ورزشکاران و هنرمندان وقومیتهای موجود کشور مانند کرد، لر، بلوچ تا آذری و مازندرانی و گیلانی و فارس وغیره باشد. و ازسویی دیگر وپژگی مانع بودن ان است که باید مراقبت نماید تا نیروهای مخالف براندازی که نه در اساس و بنیاد بلکه تنها در برخی ازسیاستها با دیکتاتور اختلاف نظر دارند نتوانند خود را به عنوان نیروی آلترناتیو جا بزنند “.

شما دوسه هزارنفری را با لباس های متحد الشکل در جای پرتی جمع کرده اید که جز اطاعت از دستورهای ” چاله بکن و پرکن ” کار دیگری ندارند واین امر چه ربطی به نمایندگان طیف های جامعه دارند که کارهای مختلف ومتفاوت انجام داده ، افکار متعددی دارند وبزبان های مختلف صحبت میکنند  وکسی نیست که به آنها دستور دهد که به این یا آن زبان صحبت کنند وآنها متهم نمیشوند که درصورت انجام دادن این کار، نفوذی  و … هستند!

درقسمت آخر پاراگراف نشان دادید که انحصار طلبی شما غیر قابل درمان است وهنوز هیچ چی نشده ، میخواهید دیگران را که بنوعی قبول دارید بعضی اشتراک منافع با شما دارند ، حذف کنید!

این موضوع نشان میدهد که شما به فرض محال، هرچقدر هم قوی باشید ، صلاحیت آلترناتیو بودن را ندارید!

بازهم :

” سوم انکه نیروی الترناتیو باید مجموعه متشکل و منسجمی باشد که به طورحرفه ای و مستمر و علمی به امر مبارزه با دیکتاتوری بپردازد. اخر مبارزه اولا یک علم است و ثانیا نیاز به یک تشکل و انسجام قوی داشته و امری فی البداهه و مقطعی نبوده و نیازمند تلاش و استمرار سیاسی و تاریخی است “.

این انسجام ظاهری نه قائم به ذات ، که قائم به فرد هوسران وخودشیفته ای مانند مسعود ویا مریم است وتکلیف این نوع انسجام های بشدت شکننده ، روشن است!

البته چیزی که در این میان قابل قبول است، وجود یک سکوت قبرستانی درتشکیلات مجاهدین است که شما آنرا با انسجام واقتدار یکی میگیرید ونمیدانید که اهالی قبرستان از ” آلتر ناتیو بودن ” معاف شده اند!

مجددا :

” نکته دیگر وزن سیاسی یک نیرو در عرصه داخلی و منطقه ای و بین المللی میباشد. شاید این نکته را باید پذیرفت که بدلیل شدت اختناق و دیکتاتوری حاکم اساسا بسیار سخت است که بتوان در باره وزن سیاسی گروهها و جریانا ت مختلف اپوزیسیون در داخل کشور نظر داد “.

آیا جاسوسی برای اسرائیل و … وپول گرفتن از عربستانی که ذره ای تردید درگردن زدن انسان ها نمیکند ، درمجموعه ی وزن سیاسی قرار دارد که شما ازاین مشخصات برخودارباشید؟

البته عملکرد شما برای مردم آگاه ایران روشن بوده ومورد تنفر آنهاست وشما بااستفاده ازاین موضوع، میتوانید وزن سیاسی خود درداخل ایران را بسنجید واین کار سختی نیست واختناق و … هم نمیتواند مانع این سنجش باشد!

دوباره :

” نیروی مدعی الترناتیو باید دارای یک برنامه مدون و مشخص ومنطبق با شرایط و ضرورتهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلی و مطابق با اصول و قوانین پذیرفته شده بین المللی همچون منشور حقوق بشر، ازادی بیان و اجتماعات، ازادی تشکلها و سندیکاهای کارگری و غیره و احترام به حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و عدم دخالت در امور دیگر کشورها باشد”.

شما قسمتی ازاین برنامه های مدون خود را که درتشکیلات خود اجرا نموده اید ، به رخ مردم بکشید تا حرفتان پذیرفته شود!

ماهیت این برنامه ها چگونه است که شما اجازه نمیدهید که افراد خودتان ازمزایای آن استفاده کنند؟؟!!

زمانی که در مناسبات درونی تان، حرف زدن وبگو بخند دونفر را برنمیتابید، چگونه میتوانید با سندیکاهای کارگری موافق باشید ویا حقوق اقوام را برسمیت بشناسید؟!

یعنی خودتان نمیدانید که برخوردی ریاکارانه با خواننده ی مطالب خود میکنید وآنگاه دچار این شبهه هم هستید که این خواننده ی مفروض اینقدر کم شعور است که گفته هایتان را باور خواهد داشت؟!

////////////////////////////////

آرشیو موضوع : تحقیق و پژوهش

ظهور پوپولیسم ملی گرایانه در جهان !؟

ظهور پوپولیسم ملی گرایانه در جهان !؟

 از این رو، پوپولیست ها همه آنهایی که قدرت را در دست دارند، نامشروع می دانند. از این نظر، شکایت های پوپولیست ها همواره اساسا شخصی و اخلاقی است؛ مشکل آنها همواره این است که دشمنانشان فاسد هستند. از این نظر، پوپولیست ها حقیقتا ضد تشکیلات سازمانی به شمار می روند. اما پوپولیست ها آنهایی که طرفشان را …

تفاوت کلاهی با آسانژ

تفاوت کلاهی با آسانژ

این روزها دو اتفاق به ظاهر غیرمرتبط با یکدیگر در اروپا رخ داده است که قابل توجه است. اولین مورد دستگیری و بازداشت آسانژ در سفارت اکوادور در لندن و از سوی پلیس بریتانیا است. مورد دوم نیز محاکمه قاتلان احتمالی کلاهی بمب‌گذار حزب جمهوری اسلامی است که ده‌ها نفر قربانی عملیات تروریستی وی شدند. …

حامد صرافپور: شکست های راهبردی در پیشبینی های سیاسی مسعود رجوی

حامد صرافپور: شکست های راهبردی در پیشبینی های سیاسی مسعود رجوی

به همین منظور با ایده گرفتن از صدام حسین، نیروها را به شکل ۴ ارتش مستقل سازماندهی نمود. در آن زمان ارتش صدام به ۴ ارتش مجزا سازماندهی، و هرکدام تحت یک فرماندهی مستقل قرار داده شده بودند. مسعود نیز ابتدا ۴ ارتش را معرفی کرد ولی پس از مدت کوتاهی تشکیل ۷ ارتش را اعلام نمود …

روایتی از فروپاشی شوروی

روایتی از فروپاشی شوروی

مردم آغازگر انقلاب روسیه بودند و به امید آنکه آزادی، دموکراسی، زمین و غذا به دست آورند از تزار عبور کرده بودند؛ اما ماحصل آنها حکومتی مستبدتر و قدرتمندتر از گذشته بود. حکومتی که این بار در پناه ایدئولوژی پنهان شده بود و همان طور که پیشتر اشاره شد حتی ایدئولوژی را نیز …

پوپولیسم، ظهور غیرمنتظره یک تفکر افراطی ـ ارزیابی پوپولیست آمریکا

پوپولیسم، ظهور غیرمنتظره یک تفکر افراطی ـ ارزیابی پوپولیست آمریکا

پوپولیسم یک رویکرد به دولت داری است که بر پایه وعده های بزرگی استوار است که امکان برآورده شدن آنها وجود ندارد. مشهودترین نمونه های آن در تاریخ از سال 1945 تاکنون بیشتر در آمریکای لاتین قابل مشاهده بوده اند. همواره افرادی بوده اند که مدعی شده اند منابعی جدید برای یک معجزه اقتصادی کشف کرده اند. اما …

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید