ایران فانوس: راز بقاء مجاهدین خلق در چیست؟

0
908

مجاهدین خلق، علت بقاء شان نه شانس و اقبال و رهبری و سرسختی و نیرو و جادو و جنبل و هیچ کدام از توانمندیهای فردی و جمعی شان، نیست بلکه آنان بر خلاف سایر گروه های تروریستی و قومی که در معرض و کانون توجهات همگانی نیستند و به سادگی در هر برهه تاریخی فراموش می شوند، بس که کشته دادند و کشتند، متاسفانه از این حیث، در کانون توجهات دوست و دشمنان خود قرار گرفتند که همین میزان انرژی و توجهات، باعث بقاء شان شده است. آنان بس که نرم ها و عرف ها و تابوها را به بهانه انقلابی بودن، شکستند و قال و مقال دروغین به راه انداختند و نفرت پراکنی کردند و خشونت را تبلیغ کردند و ارزش های انسانی و سیاسی را به سخره گرفتند، از این بابت، در مرکز توجهات عمومی قرار گرفتند و انرژی ها را به سمت خود جلب کردند و ماندگار شدند. لهذا، ما در مورد گزینه اول راه حلی نداریم اما در مورد گزینه دوم، راه حل، در عدم توجه و کنار گذاشتن تروریسم از محور تبلیغات مردمی، نهفته است.

راز بقاء مجاهدین خلق در چیست؟

ایران فانوس، 25.05.2019

لینک به منبع

مجاهدین خلق، با همه فراز و نشیب و خطراتی که طی سال های جنگ و مبارزه و زندان و تبعید، بقاء شان را تهدید کرد و آنان را تا مرز تحلیل های مرگبار و خودزنی و خودویرانی پیش برد، با این وجود بیش از پنج دهه در صحنه نظامی و سیاسی باقی ماندند که این در مجموع یک پژوهش و کندو کاو را طلب می کند که چرا؟ چرا آنان که در صحنه نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک، بزرگ تر و یا کوچک تر بودند، از دور خارج شدند ولی مجاهدین خلق، باقی ماندند. راستی، راز بقاء مجاهدین خلق، در چیست و کجاست؟ آیا آن ها در آینده نزدیک نابود خواهند شد و یا جاودان باقی خواهند ماند؟ آنان چه سرنوشتی پیش رو دارند؟ این ها، پرسش هایی است که در زیر سعی می شود پاسخ قانع کننده را اعتراف کنیم و راز  بقاء مجاهدین خلق را برملا کنیم.

مجاهدین خلق، تا کنون 54 سال عمر کردند که طی این دوران تنها دو بار اعتلا و پیشروی داشتند و مابقی سنوات را در حال عقب نشینی و افول بودند. هر دو باری که اعتلا داشتند، در اصل مفت خوری و استفاده از هیجانات و انرژی های برآمده از توده های مذهبی بود. اولی در اثر قیام 15 خرداد سال 1342 بود که به تشکل و انگیزه مبارزاتی و ارتقاء این گروه از سال 1344، انجامید و دومی در اثر انقلاب 22 بهمن سال 1357 بود که باعث آزادی این گروه از زندان و جذب نیروهای مردمی منجر شد و هر بار حداکثر تا پنج سال ادامه داشت و پس از آن، دوران افول و قهقرا آغاز شد.

اما طی همین دوران و فراز و نشیب، بسیاری دیگر از احزاب و گروه های ایرانی که اعتقاد به مسایل سیاسی و نظامی نیز داشتند و تعدادشان طی پنج دهه اخیر به صدها حزب و گروه می رسید از دور خارج شدند.

در ارتباط با رمز و راز بقاء چندین دهه مجاهدین خلق، از هر کس پرسش شود، طبیعی است پاسخی در خور شعور و فهم و منافع خود می دهد. از دوست تا دشمن، از حکومت تا مردم، از موافقین تا مخالفین، طبعاً به مسایلی خواهند پرداخت که بیشتر جنبه تاریخی و مذهبی و سیاسی و نظامی خواهد داشت مثلاً؛

رهبری شجاع و با بصیرت، سخنوری و سازماندهی، توانمندی و لیاقت های رهبر، نیروهای صادق و فداکار، پاسخ به تضاد دوران، ایدئولوژی، تشکیلات، مبارزه مسلحانه، انتقام و خونریزی، نفاق و دورویی، خشم انقلابی، حمایت های مردمی، حمایت های خارجی، دلارهای بیگانه، باجدهی و باجگیری، شکاف زیستن، جاسوسی و مزدوری، فرصت طلبی و اپورتونیسم، کینه و عداوت، فریبکاری و دروغ، گروگانگیری و برده داری، سختگیری و تبهکاری، سرکوب و اختناق، انقلاب ایدئولوژیک و ده ها مورد دیگر از همین نمونه ها را خواهند گفت که اگر همه این ها درست باشد ولی در اصل رمز و راز بقاء چندین دهه مجاهدین خلق دو چیز دیگر است که معمولاً تا کنون کمتر کسی به آن پرداخته است.

بارها از جانب مجاهدین شنیده شد که آنان رمز و راز بقاء شان را رهبری و فدا و صداقت و جنگ صد برابر و ایدئولوژی و غیره، یاد کرده اند که همه این ها را سایر گروه های تروریستی و احزاب رادیکال و حکومت های توتالیتر نیز دارند که مدام، می آیند و می روند. مثلاً در مورد رهبری، رهبری مجاهدین خلق در ابتدا محمد حنیف نژاد بود که آمد و رفت ولی سازمانش باقی ماند؛ سپس مسعود رجوی بود که او نیز آمد و رفت ولی فرقه اش باقی ماند و النهایه مریم قجر آمد و اگر روزی او نیز برود باز هم فرقه مجاهدین باقی خواهد ماند. رهبری و سایر اهرم ها و ابزارها، اگرچه نقش و سهم دارند، اما دو ستون و اهرم نگهدارنده مجاهدین خلق، هیچ کدام از این ها که شمرده شد نیستند.

ما در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم. جهان علنی ما ساده است. ولی با وجود همین سادگی و ارتقاء ارزش های انسانی و سیاسی و حقوق بشری، وجود مجاهدین خلق در قلب تمدن و دموکراسی که حدود چهار دهه زندگی و مبارزه کرده و ذره ای تغییر و تحول نکرده بلکه علناً در مقابل همه ارزش های دموکراسی و حقوق بشری، ایستاده اند قدری مشکوک است.

با این وصف، جهان ما پشت پرده و رمز و رازهای پنهانی نیز دارد که تقریباً از چشم و گوش و حتی فهم مردم پنهان مانده است. بعضی از قدرت ها، پروژه ها و برنامه های سری و فوق سری ای در دست دارند که تمایل به افشاء و علنی شدن آن پروژه های مخفی و محرمانه را ندارند بنابراین تا می توانند مردم را تحمیق و عقب نگهمیدارند. یکی از اهرم های فشار و عقب نگهداشتن مردم، استفاده بهینه از ابزار تبلیغاتی و تروریسم جهت ترساندن و تحمیق مردم است به شرط این که تروریسم تحت الحمایه با جهان سرمایه و کلیت امپریالیسم و صهیونیسم جهانی، تضاد منافع نداشته بلکه مستقیم و غیر مستقیم در ید منافع و اختیار آنان عمل کند.

با این حال، می توان حدس زد، تروریستی به نام مریم قجر که نزدیک به چهار دهه در قلب دموکراسی و تمدن اروپا، سکنی گزیده و از همه نوع امکانات آنان استفاده کرده و طی این مدت به اندازه موهای سرش آدم کشته و نقض حقوق بشر کرده و از زندان و شکنجه و سرقت و تربیت تروریست و سرقت و قاچاق انسان و کودک ربایی و پولشویی و توطئه و رشوه دادن و تبلیغات تروریستی و سر به نیست کردن و خودسوزی و برده داری و گروگانگیری و جعل اسناد و ترور و ارعاب و جاسوسی و بسیاری دیگر اعمال و رفتار و پندارهای غیر انسانی داشته و انواع سوء استفاده و زیر پا گذاشتن قانون را در کارنامه سیاه خود دارد و کسی از گل نازک تر به او نگفته و نخواهد گفت، از مشکوک بودن پاراگراف فوق، مشکوک تر است. اتاق فکر استعمار، با وجود و استفاده بهینه از چنین اهرم های فشاری که ترس و جهالت را تشویق و تبلیغ می کنند، نمی خواهد و نمی گذارد تا مردم از حیث علم و دانش و معرفت، رشد و ارتقاء حاصل کنند و از مسایل پشت پرده و سایر پروژه های مخفی شان با خبر شوند. اتاق فکر، با موجوداتی چون بن لادن و البغدادی و رجوی و المظاهری و سایر تروریست های خرد و کلان که از آستین بیرون می آورد مشکلی ندارد اما با کسانی چون آسانژها و اسنودن ها و سایرین که اسرار هویدا می کنند، مشکل دارد.

مورد دوم اما، قدری پیچیده تر از مورد اول و به قولی، از ماست که بر ماست. بقاء و موقعیت، عنداللزوم، علمی و منطقی نیست بلکه علت دیگری نیز دارد. دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، را چه کسی بر سر کار آورد و در قدرت تثبیت کرد؟ آیا او صلاحیت و توانمندی و سخنوری و شجاعت و بصیرت و لیاقت های انسانی و سیاسی و یا چیز دیگری در چنته داشت که هم اکنون رییس جمهور کشور بزرگی چون آمریکا است؟ بعضاً، فرد و یا گروه ممکن است هیچ کدام از فاکتورهای فوق را نداشته باشد اما اقبالش در توجه و تمرکز مردم به سمت و سوی خودش باشد. در تاریخ و جهان کنونی ما، بسیاری با این که بضاعتی در چنته نداشته و ندارند اما بر اساس باورشان، به راحتی از نردبان ثروت و قدرت بالا می روند.

مجاهدین خلق، علت بقاء شان نه شانس و اقبال و رهبری و سرسختی و نیرو و جادو و جنبل و هیچ کدام از توانمندیهای فردی و جمعی شان، نیست بلکه آنان بر خلاف سایر گروه های تروریستی و قومی که در معرض و کانون توجهات همگانی نیستند و به سادگی در هر برهه تاریخی فراموش می شوند، بس که کشته دادند و کشتند، متاسفانه از این حیث، در کانون توجهات دوست و دشمنان خود قرار گرفتند که همین میزان انرژی و توجهات، باعث بقاء شان شده است. آنان بس که نرم ها و عرف ها و تابوها را به بهانه انقلابی بودن، شکستند و قال و مقال دروغین به راه انداختند و نفرت پراکنی کردند و خشونت را تبلیغ کردند و ارزش های انسانی و سیاسی را به سخره گرفتند، از این بابت، در مرکز توجهات عمومی قرار گرفتند و انرژی ها را به سمت خود جلب کردند و ماندگار شدند.

لهذا، ما در مورد گزینه اول راه حلی نداریم اما در مورد گزینه دوم، راه حل، در عدم توجه و کنار گذاشتن تروریسم از محور تبلیغات مردمی، نهفته است.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس

—————————————

آرشیو موضوع : تحقیق و پژوهش

مهدی خوشحال: بر بال های رویا. اثری از آقای کریم غلامی در آلمان

مهدی خوشحال: بر بال های رویا. اثری از آقای کریم غلامی در آلمان

قبل از پرداختن به „بر بال های رویا“، باید اعتراف کنم که من طی سال های زیادی که با جداشدگان مختلف از فرقه مجاهدین حشر و نشر و همکاری داشتم، به عینه دیدم که بعضاً مسایل و مصیبت های دوران گذشته را با خود حمل می کنند اما کریم غلامی، در این رابطه استثناء است و او …

حامد صرافپور: مجاهدین خلق از تسخیر سفارت آمریکا تا لهستان (۵۷-۹۷)

حامد صرافپور: مجاهدین خلق از تسخیر سفارت آمریکا تا لهستان (۵۷-۹۷)

… بیشترین تبلیغات و انرژی برای بزرگنمایی و برگزاری هرچه گسترده تر این اجلاسیه را مجاهدین برعهده گرفته اند. تلاش حداکثری مریم رجوی این است که بتواند در کنفرانسی شرکت کند که از یکسو ویژگی جهانی داشته باشد و از سوی دیگر شخصیت های کلیدی و دارای قدرت سیاسی در آن حضور بهم رسانند. در طی تمامی …

م. خدابنده:چرا کسی در غرب معمای قتل محمد رضا کلاهی را از مریم رجوی سوال نمیکند؟

حامد صرافپور: مجاهدین خلق از تسخیر سفارت آمریکا تا لهستان (۵۷-۹۷)

چرا کسی در غرب معمای قتل محمد رضا کلاهی را از مریم رجوی سوال نمی کند؟ مسعود خدابنده، اول فوریه ۲۰۱۹:… محمد رضا کلاهی هیچ گاه تن به خواسته های رجوی و انقلاب و الاخ نداد و اصلا به کتش نمیرفت و قابل هضم نبود. مسعود کشمیری هم ایضا. اینها تا زمانی که یادم هست …

هلند: ارتباطی میان ترور علی معتمد و ایران پیدا نشده است

هلند: ارتباطی میان ترور علی معتمد و ایران پیدا نشده است

روز چهارشنبه، ان.ال. تایمز چاپ هلند به نقل از دادستان عمومی نوشت تحقیقات درباره پرونده نوفل.اف. متهم ردیف اول قتل علی متعمد در سال ۲۰۱۵ هنوز به شواهدی که به دست داشتن ایران در این قتل مرتبط باشد دست نیافته است. این در حالی است که چند روز پیش سازمان اطلاعات و امنیت هلند اعلام کرده بود …

مجاهدین خلق هیچ پایگاهی در داخل ایران ندارند

مجاهدین خلق هیچ پایگاهی در داخل ایران ندارند

مجاهدین خلق هیچ پایگاهی در داخل ایران ندارند شبکه “اخبار واقعی” امریکا، بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۹:… مجاهدین خلق مطلقا هیچ پایگاهی در داخل ایران ندارند. اینکه آیا مردم در ایران از دولت منتفر باشند یا آنرا دوست داشته باشند، قطعا از مجاهدین خلق متنفر هستند. چرا؟ خوب، بیایید به آنچه که مجاهدین خلق بلافاصله بعد …

داستان امیر وفایغمایی و کودک سربازان سازمان مجاهدین

داستان امیر وفایغمایی و کودک سربازان سازمان مجاهدین

داستان امیر وفا یغمایی و کودک سربازان سازمان مجاهدین  … این عکس همان تابستانی است که سال ۹ من آمده بودم فرانسه دیدار پدرم، جلسه شورا بود آن موقع که پدرم شرکت داشت و آنها مثلا به من لطف کردند و من را هم راه دادند روز آخر جلسه که من هم بیایم پیش مریم …

راز ماندگاری مهندس مهدی بازرگان

داستان امیر وفایغمایی و کودک سربازان سازمان مجاهدین

ویژگی ایرانیان همین چندگونگی است و بازرگان در عین اشتهار به لیبرالی از اصول خود کوتاه نمی‌آمد. متهم به سازش‌کاری بود اما اتفاقا اهل سازش نبود. بازرگان از آن دست مردان این سرزمین بود که پس از مرگ بیشتر شناخته می‌شوند. اگر اکنون رییس‌جمهوری بر سر کار است که از «اعتدال» می‌گوید، بازرگان معلم این …

پاسخ دولت آلمان به حزب سبزها در مورد «سازمان مجاهدین خلق ایران»

داستان امیر وفایغمایی و کودک سربازان سازمان مجاهدین

به باور سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت هر نوع انتقاد یا جدا شدن از این تشکیلات به ضعف اپوزیسیون منجر شده و از همین رو باعث تقویت «رژیم آخوندی» می‌شود. بر اساس اطلاعات دولت آلمان، در گذشته جدایی از سازمان مجاهدین به دلیل روش اقتدارگرایانه‌ی رهبری این سازمان، فقط با اعمال فشار روحی شدید …

جنگ رجوی با جداشدگان از مجاهدین و معامله کثیف در اسپانیا، گفتگوی جواد فیروزمند با محمد حسین سبحانی

جنگ رجوی با جداشدگان از مجاهدین و معامله کثیف در اسپانیا، گفتگوی جواد فیروزمند با محمد حسین سبحانی

موضوعات بحث:۱.وحشت رجوی و پرونده سازی مجاهدین درباره جداشدگان و افرادی که اخیرا در آلبانی از آنان اعلام جدایی کرده اند. همینطور برخی افراد جدایی خواه و منتقد که خواسته یا ناخواسته نزدیک به ۳۰ سال در خدمت مجاهدین بوده اند و هنگام اعلام جدایی، فرقه رجوی از آنان تحت عنوان اسیران جنگی و …

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید