ایران فانوس: پایان تئوری “جرقه و جنگ”

0
845

آنان که رهبری مجاهدین خلق را می شناسند و از نزدیک گفتارش را شنیده اند، او بارها تئوری „جرقه و جنگ“ را مابین کشورهای ایران و عراق و ایضاً کشورهای دیگر منطقه علیه ایران، مطرح کرد و به نیروهای روحیه باخته اش اذعان کرد که اگر شما اهل جنگ هستید، جرقه اش از من. او خود را استاد و رهبر جرقه های جنگ مابین ایران و عراق و کشورهای دیگر علیه ایران، می دانست اما با این وجود به نیروهایش در جنگ اعتماد نداشت چون که او جنگ ایران و عراق و سپس عملیات فروغ جاویدان/مرصاد، را تجربه کرده بود و النهایه همه سرمایه هایی که بر روی جنگ مابین ایران و آمریکا، قرار داده بود، ولی تا امروز جنگی اتفاق نیفتاد.واقعیت این است که کشورهای منطقه به خاطر موقعیت و منابع و مزایایی که در اختیار دارند هیچ کدام خواهان جنگ و ویرانی کشورهای خود نیستند اما از بحران های پیش آمده خواهان استفاده علیه دیگران و دشمنان خود هستند و از جنگ فرسایشی دوری می کنند با این وجود با مدیریت بحران ها به نفع موقعیت خود بهره می برند. اما تروریست ها مختصات شان فرق می کند. آنان نه مردم و نه کشور و نه معادن و هیچ چیز دیگر برای از دست دادن ندارند. آنها جز نفرت و انتقام و جرقه و جنگ، چیزی در سر ندارند و اتفاقاً در تمامی چند دهه اخیر که تروریست های منطقه رشد و نمو کردند و به حیات خود ادامه دادند، تنها در شکاف اختلاف و جنگ مابین کشورهای منطقه بوده است. این چنین است که مجاهدین خلق به روال سابق و به نیابت از رهبر غایب، به دنبال جرقه مابین کشورهای غربی و عربی و ایران، هستند تا شاید از این فرصت و جنگ، فرجی حاصل گردد و آنان از انزوا و مرگ تدریجی رها شوند.

پایان تئوری “جرقه و جنگ”

ایران فانوس، 01.10.2019

لینک به منبع

Fanous logo

روز دوشنبه سی ام ماه سپتامبر نمایندگان مجاهدین خلق در آمریکا علیرضا جعفرزاده، شاهین قبادی و سونا صمصامی، طی یک کنفرانس مطبوعاتی مدعی شدند که اسناد و مدارکی در دست دارند که حملات روز شنبه پانزدهم سپتامبر و حملات زمینی اخیر حوثی های یمن، طرح و برنامه و نقشه های حکومت ایران بوده است. ادعای فوق، زمانی برملا و افشاء می شود که بسیاری از کشورهای اروپایی مثل آلمان و فرانسه و انگلستان، ایران را به خاطر حملات موشکی و پهبادی آرامکو محکوم کردند و همچنین آمریکا و عربستان سعودی، نیز اذعان کردند که مدارکی در دست دارند مبنی بر این که این حمله و حمایت از جانب ایران و از داخل خاک ایران بوده است اما چرا تا کنون این مدارک رسانه ای نشده است، دو حال بیش ندارد یا این که کشورهایی مانند عربستان و آمریکا و انگلستان، دروغ می گویند و از حربه آرامکو و بحث گرانی انرژی و غیره خواهان فشار علیه ایران هستند تا راه مذاکره را باز گشایند یا این که اسناد و مدارک متقنی در دست دارند و خواهان اعتراف علنی آن ها نیستند چرا این که پس از اعتراف، می بایست اقدام پیشگیرانه و تلافی جویانه به عمل آورند که توان چنین اقدامی را ندارند لذا سکوت پیشه کرده اند.

با سابقه ای که از مجاهدین خلق در دست است، آنان در مواقعی که دشمنان مردم ایران صدمه می بیند خود را به آب و آتش می زنند و نخود هر آشی می کنند تا مبادا جیره و مواجب شان کمتر شود. آنان همچنین در سال 2002 بحث تاسیسات هسته ای نطنز و فردو، را مطرح کردند که بعداً مشخص شد این اطلاعات را از سازمان های اطلاعاتی چون موساد به دست آورده و با همه نیاتی که از افشای آن ها داشتند همچنین بر سیاق قبل خواهان آتش افروزی و جنگ در منطقه به ویژه جنگ کشورهای غربی و عربی و اسراییل، علیه ایران بودند که تا امروز تمامی نقشه ها و حربه و جرقه هایشان به جنگ منجر نشد بلکه به ضعف و تباهی دشمنان ایران بدل شد.

آنان که رهبری مجاهدین خلق را می شناسند و از نزدیک گفتارش را شنیده اند، او بارها تئوری „جرقه و جنگ“ را مابین کشورهای ایران و عراق و ایضاً کشورهای دیگر منطقه علیه ایران، مطرح کرد و به نیروهای روحیه باخته اش اذعان کرد که اگر شما اهل جنگ هستید، جرقه اش از من. او خود را استاد و رهبر جرقه های جنگ مابین ایران و عراق و کشورهای دیگر علیه ایران، می دانست اما با این وجود به نیروهایش در جنگ اعتماد نداشت چون که او جنگ ایران و عراق و سپس عملیات فروغ جاویدان/مرصاد، را تجربه کرده بود و النهایه همه سرمایه هایی که بر روی جنگ مابین ایران و آمریکا، قرار داده بود، ولی تا امروز جنگی اتفاق نیفتاد.

واقعیت این است که کشورهای منطقه به خاطر موقعیت و منابع و مزایایی که در اختیار دارند هیچ کدام خواهان جنگ و ویرانی کشورهای خود نیستند اما از بحران های پیش آمده خواهان استفاده علیه دیگران و دشمنان خود هستند و از جنگ فرسایشی دوری می کنند با این وجود با مدیریت بحران ها به نفع موقعیت خود بهره می برند. اما تروریست ها مختصات شان فرق می کند. آنان نه مردم و نه کشور و نه معادن و هیچ چیز دیگر برای از دست دادن ندارند. آنها جز نفرت و انتقام و جرقه و جنگ، چیزی در سر ندارند و اتفاقاً در تمامی چند دهه اخیر که تروریست های منطقه رشد و نمو کردند و به حیات خود ادامه دادند، تنها در شکاف اختلاف و جنگ مابین کشورهای منطقه بوده است. این چنین است که مجاهدین خلق به روال سابق و به نیابت از رهبر غایب، به دنبال جرقه مابین کشورهای غربی و عربی و ایران، هستند تا شاید از این فرصت و جنگ، فرجی حاصل گردد و آنان از انزوا و مرگ تدریجی رها شوند.

با این وصف اما، یک موضوع و مسئله را نیروهای تروریست به ویژه مجاهدین خلق، از یاد برده اند و آن در ابتدا زمان و سپس توان جنگی نیروهای متخاصم است. عملیات رعدآسا علیه تاسیسات نفتی آرامکو، ثابت کرد که دیگر موضوعی به نام „جرقه و جنگ“ معنا و مفهوم خود را از دست داده است. اگر کشورهای آمریکا و عربستان و اسراییل و متحدین شان، توان جنگی داشتند، منتظر جرقه مجاهدین خلق باقی نمی ماندند و ماه ها و سال ها قبل جنگ علیه ایران را آغاز می کردند.

آنان توان جنگی در مقابل قدرت های قوی را ندارند مگر این که به دنبال توان جنگی برتر و به دنبال جنگ صد برابر، در به در به دنبال رهبر مفقود الاثر باشند تا او به اربابان خود جنگ ایدئولوژیک بیاموزد و یا این که از مریم قجر که در کشور آلبانی و قرارگاه اشرف سه، جنگ گیس کشی به راه انداخته است، آموزش ببینند.

بنابراین یکی از شقوق افشاگری مجاهدین خلق در آمریکا ایجاد جرقه بود که هنوز نزده خاموش شد. اما شق دیگر از اطلاعات عربستان سعودی به دست مجاهدین خلق به مثابه آنچه که ایران نیروهای تحت الحمایه خود را حمایت جدی می کند، عربستان سعودی نیز با ارائه اطلاعات راست و دروغ و افشاگری آن اطلاعات توسط مجاهدین خلق در آمریکا، خواسته است تا نیروهای نیابتی خود را از مرگ و فلاکت نجات داده و به خانه سالمندان، انگیزه مقاومت داده باشد. به هر حال آنچه که تا کنون زمان ثابت کرد، از این پس تئوری „جرقه و جنگ“ کارکرد ندارد و با هیچ کنفرانس افشاگرانه ای خانه سالمندان جوان و جنگی نخواهد شد.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس

 

//////////////////////////////////////////////////////////////////////

سبحانی: آیا این همزمانی،اتفاقی است؟ باور کنید مجاهدین خلق “جاسوس” نیستند

سبحانی: آیا این همزمانی،اتفاقی است؟ باور کنید مجاهدین خلق “جاسوس” نیستند

در پایان لازم است ، بویژه برای آقای نتیانیاهو، یادآوری کنیم که درست است که مزدوری سازمان مجاهدین برای کشورهای بیگانه سابقه ای طولانی دارد و از این نظر صاحب تجربه و قابل اتکا هستند. به عبارتی آری ، آنها مزدور های گوش به فرمان و وظیفه شناسی هستند، اما ” جاسوس” نیستند، زیرا مجاهدین خلق حداقل های توان و پایگاه سیاسی ، اجتماعی در داخل ایران را ندارند که حتی بتوانند “جاسوس ” باشند…

آیا این همزمانی ، اتفاقی است؟
باور کنید مجاهدین خلق ” جاسوس ” نیستند
محمد حسین سبحانی ــ 27 فوریه 2015 تقریبا بعد از سه دهه تهدید، تحریم و جنگ سرد بین ایران و آمریکا مسئولین ارشد دو کشور بیش از یکسال است که بر سر یک میز به گفتگو نشسته اند. در این مسیر مقامات دو کشور تابوهایی که از گفتگو و مذاکره برای دو طرف ساخته شده بود، در حال شکستن هستند، هر چند راه درازی برای حل همه مسائل پیش بینی می شود. با این حال کارشناسان اعتقاد دارند اگر اتفاق غیر منتظره ای رخ ندهد ، یک توافق همه جانبه بین ایران و آمریکا در مسائل هسته ای صورت خواهد گرفت. تقریبا هیچ کارشناس منصف سیاسی ایرانی و غیر ایرانی نیست که این توافق را در راستای منافع مردم ایران ارزیابی نکند، حتی بسیاری اعتقاد دارند این توافق و باز شدن درب های بسته بر روی ایران راه را برای بهبود شرایط اقتصادی و حقوق بشر در ایران را مهیاتر می کند.
اما در حالیکه این روند و گفتگوهای دو کشور در حال پیشرفت می باشد و طرف های مذاکره کننده از نتایج اولیه مذاکات خشنود می باشند. تنها دولت اسرائیل ، کشور عربستان و فرقه مجاهدین خلق در مخالفت با آن اخلال و کارشکنی می کنند. در همین ارتباط آقای نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل قرار است برای مخالفت با این روند به آمریکا برود و در سوم مارس 2015 در کنگره آمریکا که تحت تسلط جمهوری خواهان می باشدعلیه سیاست های دمکرات ها و آقای اوباما سخنرانی کند.
با پیش بینی این موضوع خانم سوزان رایس مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در روز سه شنبه ، 24 فوریه، گفته است که قبول دعوت رئیس کنگره آمریکا از سوی نخست وزیر اسرائیل برای سخنرانی در مجلسین آمریکا در حال حاضر ” برای تار و پود روابط دوجانبه اسرائیل و آمریکا مخرب” است.
این در حالی بوده است که جان بینر رییس مجلس نمایندگان آمریکا در گفتگو با رسانه ها تایید کرده است که نه تنها بدون هماهنگی با کاخ سفید از نخست وزیر اسرائیل برای ایراد سخنرانی در کنگره آمریکا دعوت کرده، بلکه به سفیر اسرائیل در واشینگتن هم تاکید کرده تا جایی که ممکن است کاخ سفید را از این امر بی‌خبر نگه دارد.
در همین گیر و دار برای اینکه آقای نتانیاهو خط جنگ طلبی اش را در کنگره آمریکا خوب پیش ببرد، در مقدمه به یک مانور تبلیغاتی و رسانه ای نیاز داشت که مامور اجرای آن نیز مشخص شد و بر عهده فرقه مجاهدین قرار گرفت . بنابراین همزمان با سفر نتانیاهو به آمریکا، ابزار خریداری شده توسط موساد ماموریت یافت در قالب ” شورای ملی مقاومت ” در واشنگتن جلسه ای را برگزار کند و با چند عکس گرفته شده در گوگل و قاطی کردن اطلاعات نادرست و درست با یکدیگر مدعی کشف جدیدی شود که حکومت ایران در حال ساختن بمب اتمی می باشد. آیا این همزمانی اتفاقی است؟
البته موضوع این مقاله چیز دیگری است، ولی پرسش از اعضای ” شورای ملی مقاومت ” می باشد که احتمالا می دانند چه نانی می خورند. خطاب به چند تا غیر مجاهدی باقی مانده در این شورای آلت دست ، عرض می کنم، آیا این همزمانی فیل هوا کردن نتانیاهو با رجوی اتفاقی است؟
به ادامه بحث بپردازیم.
می دانید که مطالب ارائه شده توسط نتانیاهو و رجوی نه تنها حتی مورد تایید کارشناسان مستقل قرار نگرفته است، بلکه موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل نیز مطالبی از این دست که حکومت ایران بزودی بمب اتمی خواهد ساخت را رد کرده است. در این ارتباط گزارش یورونیوز را بخوانید:
” بر اساس گزارشهای سازمان اطلاعاتی اسراییل، موساد، اظهارات نخست وزیر اسراییل در مورد فاصله ایران تا دستیابی به بمب اتمی مطابق با واقعیت نبوده است.
اسناد موساد نشان می دهند که برخلاف سخنان نخست وزیر اسراییل در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۲، ایران فاصله زیادی در دسترسی به بمب هسته ای داشته است. موضوعی که دولت نتانیاهو و شخص نخست وزیر از آن مطلع بوده اما خلاف آنرا در مجمع عمومی سازمان ملل و در برابر رهبران بسیاری از کشورهای عضو بیان کرده است. …
کارشناسان موساد تاکید می کنند که ایران الزاما فعالیت هسته ای نظامی برای دسترسی به بمب را دنبال نمیکند.”

http://persian.euronews.com/2015/02/24/leaked-documents-allege-israel-pm-and-mossad-differ-on-iran/

جالب این است که بعد از افشای اسناد موساد و برآوردهای اطلاعاتی این سرویس از توانایی های اتمی ایران روزنامه هاآرتص نوشت :
” در پی افشای اطلاعات موساد، جان استوارت کمدین آمریکایی نتانیاهو را به تمسخر گرفت. این کمدین آمریکایی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را برای گمراه کردن سازمان ملل در مورد پیشرفت برنامه تسلیحات هسته ای ایران به تمسخر گرفت.”
در پایان لازم است، بویژه برای آقای نتیانیاهو، یادآوری کنیم که درست است که مزدوری سازمان مجاهدین برای کشورهای بیگانه سابقه ای طولانی دارد و از این نظر صاحب تجربه و قابل اتکا هستند. به عبارتی آری ، آنها مزدور های گوش به فرمان  و وظیفه شناسی هستند، اما ” جاسوس” نیستند، زیرا مجاهدین خلق حداقل های توان و پایگاه سیاسی ، اجتماعی در داخل ایران را ندارند که حتی بتوانند “جاسوس ” باشند.

rajawi-netanyahu

netanyahu-84076_754

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید