محمدی:عصر عصر افشای مرگهای مشکوک و انگورهای سمی ست
یگر فروغ حسنی در حادثه ی سوز فرزندش ندا و حادثه ی تلخ اسارت علیرضا یش تنها نیست، چه روزهایی گذشت چه روزهای سختی بر ما گذشت چقدر سختی می کشیدیم تا رفتن به عراق و اجازه گرفتن دیدار یکروزه عزیزانمان
عصر عصر افشای مرگهای مشکوک و انگورهای سمی ست
مصطفی محمدی پاریس فوریه 2015 دنیا بداند که بخاطر زنده ماندن علیرضا سکوت کردم مرگ ندا را بیصدا ضجه زدم اما اینهم این کافران از خدا بی خبر را راضی نکرد و کمر به قتل من بستند، حادثه ی مرگ من داستان امام رضا و هارون است عصر عصر مرگهای مشکوک وانگورهای سمی است و داستان امام غریبی که در غربت مسمومش کردند و عصر عصر تکرار تاریخ است از مریم رجوی که هارون زمان است بپرس علیرضا جان که چگونه مرا مسموم کرد و مرگ مرا سکته ی قلبی اعلام کرد، دنیا بداند که بخاطر اینکه علیرضا هم بخاطر خشم این رجوی ضحاک نسوزد هم سکوت کردم و تا پایان عمرم از طرفداران سازمان ماندم، سوختم تا علیرضا بماند و حرفهای من را و ندا را و نداها را به گوش دنیا برساند
–
مصطفی از تو ممنونم تو مرا خوب می شناختی می دانستم که سکوت نمی کنی و پرده از راز مرگ من و نداها بر خواهی داشت، بالاخره روز فریاد و شکستن سکوت از راه خواهد رسید من از دیاری دور حرف نمی زنم من در قلب تو هستم، و تو مرا و درد مرا میدانی، و حرفهایم را به گوش دنیا می رسانی، دیگر فروغ حسنی در حادثه ی سوز فرزندش ندا و حادثه ی تلخ اسارت علیرضا یش تنها نیست، چه روزهایی گذشت چه روزهای سختی بر ما گذشت چقدر سختی می کشیدیم تا رفتن به عراق و اجازه گرفتن دیدار یکروزه عزیزانمان، لعنت به این سازمان لعنت به رجوی ضحاک، غمگین نیستم رسالتم در این دنیا بپایان رسیده بود، می دانستم که ندا پیش خداوند عزیز است و جایگاهی بلند دارد اما من مادرم یک مادر دلسوخته ای که فکر می کردم زخمهای سوخته ی ندا را باید که با بوسه مرحم گذارم و با عشق بسویش رفتم، من از دستهای پلید مریم رجوی این هند جگر خوار انگور سمی را گرفتم و جام مرگ را نوشیدم به دیدار ندا شتافتم تا او را در آغوش بگیرم و اکنون هر دو در آغوش خداوند آرام گرفته ایم، علیرضا را به احمد سپردم می دانستم که او مراقب اوست و هردو را بخدا سپردم، دنیاچشمانت را به حقیقت نبود،دنیا صدایش مرا صدای ندا را بشنو و ساکت نمان و ضحاک خون آشام این عصر را ببین که عصر عصر خسران و زیان کاریست، مگر آنان که ایمان آوردند و علیرضا جان تو از ایمان اورندگانی و مصطفی جان که تو از شایستگانی. … …… ….بنام و یاد خدا………مصطفی محمدی
–
عصر عصر مرگهای مشکوک وانگورهای سمی است، عصر عصر هارون است، مصطفی محمدی بعد از سالها از فروغ می گوید، من از راه دور و از آن سوی مرزها ی دور با تو حرف نمی زنم، من در قلب تو هستم، من از مصطفی ممنونم که بعد از سالها جریان مرگم را به قلم کشیده و این را من از خدا خواستم، و امروز وقت اذان صبح بود که مصطفی دستش را رو به آسمان گشود دستش را بالا گرفت برای دعا، دیدم که بهترین زمان است که همانند گذشته در آغوشش بگیرم و از جداییها حرف بزنم، مثل روزهای سالهای دور که دردهای مشترکمان دلهایمان را به هم نزدیک کرده بود، دوری از عزیزانمان و اسارتشان در چنگ فرقه ی مجاهدین، امدنها رفتنها و انتظارها برای ساعتی ملاقات با عزیزانمان. . .. . . . . .دنیا بداند روزهای سختی که بر من و ما گذشته که به قلم نمی آید، دنیا حادثه ی مرگ ندا دختر عزیزم را بررسی کند واز رجوی ضحاک و مریم این هند جگر خوار دلایل سوزاندن دخترم را بپرسد، دلیل سکوتم را بعد از مرگ ندا و قبول و رضایت خبر خود سوزی ندا را بخواهد، من سالها قبل از ندا زمانی که ندا و علیرضا در اسارت فرقه ی بد نام مجاهدین بودند سوختند و آتش گرفتند
رجوی دو هدف را دنبال میکرد . هدف اول این بود که اگر به هر دلیل اتفاقی در عراق افتاد اشرف را از دست ندهد و بقول خودش به کانون استراتژیک نبرد برگردد، به این منظور که حکومتی مثل ایاد علاوی و خلاصه کسی که با رژیم ایران سر سازگاری نداشته و مایل به بودن مجاهدین در عراق است بعنوان کارت علیه رژیم . هدف دوم از ... مطلب کامل
عبدالحسین زرینکوب در سال ۱۳۰۱ در بروجرد زاده شد و در خانواده بسیار باورمندی رشد کرد. تا کلاس ۱۱ را در زادگاهش خواند و همزمان با پافشاری پدرش فقه و تفسیر قرآن و ادبیات عرب آموخت. ۱۶ ساله بود که به تهران رفت و با اینکه رشتهاش ادبی نبود با رتبه ممتاز دیپلم ادبی گرفت و در دانشکده حقوق نامنویسی کرد ولی باز با پافشاری پدرش به زادگاهش ... مطلب کامل
در همین راستا بود ک باصرف مبالغ هنگفت و کمک لابی هاش در آلبانی تلاش داشت دولت و پلیس این کشور برخلاف تمایل این دولت را وادار و مجبور کند که آقای احسان بیدی رابعد تحمل بی دلیل یکسال زندان سر به نیست ویا حداقل به شکل فجیعی اخراج کند و بقول خودش از شر آقای بیدی خلاص شود اما با هشیاری دوستان و مقامات آلبانی که با ... مطلب کامل
از جمله برنامههای ناپلئون، ساخت «آسیاب بادی» است که قرار است برای بهبود کیفیت زندگی حیوانات ساخته شود. نقشه اولیه این آسیاب توسط اِسنوبال طرحریزی شده بوده و در ابتدا ناپلئون به مخالفت با آن برمیخیزد ولی بعدتر با بیرون راندن اِسنوبال، ایده ساخت آن را دوباره پی میگیرد اما به دلیل بیکفایتی ناپلئون، ساخت آن به شکل مطلوبی پیش نمیرود. در پایان، ساخته شدن این ... مطلب کامل
بله این خط اخر فرقه مجاهدین خلق بود که به خیال خودش ما را اینطوری سر به نیست کند که شکر خدا نتونستند کاری بکنند .
بله این خط اخر فرقه مجاهدین خلق بود که به خیال خودش ما را اینطوری سر به نیست کند که شکر خدا نتونستند کاری بکنند .وبعد از این ,این مار زخمی شده به این سادگی دست بردار نیست وحتما باید زهرش ... مطلب کامل
اما این که در کمسیون پوشالی خودتان اطلاعیه صادر میکنید باید بگویم تناقضات داخل ان که من دیده ام کم نیست پس بهتر است از ستاد سیاسی خودت بخواهی که یک بار دیگر اطلاعیه خودتان را مروز بکند واز اینجا به شما میگویم اجازه نمیدهم هر غلطی میخواهید در رابطه با خانوده من بکنید و بگوید دست از سرتان برنمیدارم حتی اگر باشدرودر با شما بایستم و در ... مطلب کامل
چه بسیار فعالان سیاسی دنیا که مردم و جوانان را به خواندن این کتاب تشویق میکنند چرا که سمبولیسم شکلگرفته در آن فقط حکایت لنین و استالین و تروتسکی نیست و مابهازای ماجراهای آن در بیشتر حکومتهای تمامیتخواه و توتالیتر، واو به واو، تکرار میشود؛ داستانِ انگیزش به بهانه «خوابی» که میجر پیر برای حیوانات و مزرعه دیده، گرسنگی (فقر) و خشم ... مطلب کامل
صبح روزی که همه منتظر آزاد شدن احسان بودند(«پنجشنبه 23 مرداد مصادف با 13 اوت») پلیس به او گفته بود که آماده باش که می خواهیم تورا آزاد کنیم! وقتی که خواسته بودند که اورا سوار کنند اواصرار کرده بود که دوستان من می آیند و باید وسایلم را هم آماده کنم که ببرم وقتی که پلیس فهمیده بود گفته بود قبول وسایل را بیاور ولی ما ترا ... مطلب کامل
روشن است که مقامات آلبانیایی دخیل در بازداشت و آواره کردن آقای بیدی در مرز یونان سناریوی فرقه مجاهدین خلق در آلبانی را اجرا کرده اند ، چرا که وحشت رجوی از حضور اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی دلایل روشن و مشخصی دارد که با بود و نبود تشکیلات مافیایی این فرقه مافیایی در آلبانی پیوند خورده است. اعضای نجات یافته از مجاهدین خلق ... مطلب کامل
اواخر فیلم، یک قطار کوچک همراه با یک واگن را نشان می دهد که از خیل مسافران زیاد تنها چهار تن از دست زامبی های خونخوار نجات یافته و به سمت مقصد در حرکتند. این جا نیز مرد خبیث و خودشیفته که تا این زمان تعدادی و از جمله راننده قطار را قربانی زنده ماندن خود کرده بود به ویروس آلوده شده و قرار بود تا آخرین ... مطلب کامل
نوشتن دیدگاه
شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .