حسین نژاد: سوز و گداز فرقۀ رجوی از شرکت هیأت جدا شدگان در پارلمان اروپا …

0
1220

رهبرشان مریم رجوی هم تلاش دارد همه را به اروپا نزد خودش ببرد!!! و حتی نوشته است که دختر اینجانب (زینب) که هم اکنون در کمپ لیبرتی است و به گفتۀ این کاتب عراقی! از بیرون آمدن همراه من خودداری کرده (در حالیکه او چهارماه بعد از بیرون آمدن و جدایی من با سری های بعدی از اشرف به لیبرتی آورده شد و از بیرون رفتن و جدایی من هم آن موقع اطلاع نداشت) و بعد هم می خواهد خودش به اروپا بیاید!! (معلوم نیست پس چرا – به قول حضرت صافی- با من نیامده؟!).

سوز و گداز فرقۀ رجوی از شرکت و سخنرانی هیأت جدا شدگان سازمان مجاهدین در پارلمان اروپا با نقل از یک نویسندۀ قلم به مزد عراقی شان

انعکاس شرکت و سخنرانی هیأت جدا شدگان سازمان مجاهدین در پارلمان اروپا ،در یک روزنامۀ مستقل فلسطینی دستگاه تبلیغاتی رجوی را آشفته ساخت

به قلم قربانعلی حسین نژاد عضو قدیمی و مترجم ارشد جدا شدۀ بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین

قربانعلی حسین نژاد ــ پیوند رهایی ــ 18.03.2015 به دنبال انتشار گزارش بسیار جامع توسط یک رورنامۀ مستقل فلسطینی به نام «دنیا الوطن» از شرکت و سخنرانی هیأتی از جدا شدگان سازمان مجاهدین در اجلاس روز 25 فوریۀ 2015 پارلمان اروپا در بروکسل و بیانیۀ اعلام مواضع و انشعاب آنان در افشای ماهیت فرقه ای و تروریستی رهبری سازمان و ترفندهای آن مبنی بر قطع ارتباط افراد با دنیای بیرون و خانواده و دخالتهایش در امور عراق و اصرارش بر نگهداری افراد سازمان در قتلگاه عراق و به انحراف کشاندن و تباه کردن نیروی جوان مبارز به نفع حاکمیت دیکتاتوری و دشمنان آزادی مردم ایران، دستگاه تبلیغاتی رجوی بویژه بخش عربی آن از فرط آشفتگی و سوزشش به قلم به مزد قدیمی عراقی شان (صافی الیاسری) که سالها است او را خودشان از عراق فراری داده و با تأمین هزینه های هنگفت زندگی و دارو درمان و بیمارستان و عمل جراحی های متعدد قلبش در خارج نگه می دارند همچون هتل اشرف که شبانه روزی در آن زندگی می کرد و من اغلب مواقع همراه و مترجمش بودم متوسل شده تا با انتشار مقاله ای جوابیه در همان روزنامه با عنوان گنگ و بیربط «به دنبال روشنایی در تاریکی»! (شاید منظوراو اربابش رجوی است که در تاریکی سوراخ موش دنبال روشناییی برای نجات خودش است!!) این فعالیت ما را با یاوه های خنده دار و متناقضی با یادگیری غلط دیکته های تکراری اش از جانب رهبران فرقه بویژه علیه شخص اینجانب به خیال خودش نزد مطبوعات عربی به لوث تهمتها و دروغهای همیشگی و تکراری اش آلوده کند زیرا از اینکه نمی توانست از آن برچسبها که به برخی رسانه ها و ماها می زند به این روزنامۀ مستقل فلسطینی هم بچسباند به شدت دچار درد و سوزش شده است (همچون انتشار نامۀ 50 نفر از جدا شدگان سازمان مجاهدین در سال گذشته به نخست وزیر وقت عراق در روزنامۀ مستقل عراقی الصباح الجدید که جیغ شخص رجوی را علاوه بر جیغ کمیسیونهای شورای ویترینی اش با فرمان قتل عام همه مان!! در آورد).

ولی از قضا همین نوشته های به غایت ناشیانۀ این قلم به مزد با تمام توجیهات و دیکته کردنهای فرقه خود بیان کنندۀ فروپاشی این فرقه و بطلان ادعاهای آن حتی در همین مقاله مبنی بر مبارزه و  ارتش آزادی و…!!! است زیرا حضرت ایشان در این نوشته به قدر کافی و با تمام توان تلاش کرده ثابت کند که دیگر مبارزه ای در کار نیست و ارتش مرتشی باقی نمانده بلکه همه پناهجو و دنبال کشوری هستند که به آنجا رفته و زندگی کنند!! و رهبرشان مریم رجوی هم تلاش دارد همه را به اروپا نزد خودش ببرد!!! و حتی نوشته است که دختر اینجانب (زینب) که هم اکنون در کمپ لیبرتی است و به گفتۀ این کاتب عراقی! از بیرون آمدن همراه من خودداری کرده (در حالیکه او چهارماه بعد از بیرون آمدن و جدایی من با سری های بعدی از اشرف به لیبرتی آورده شد و از بیرون رفتن و جدایی من هم آن موقع اطلاع نداشت) و بعد هم می خواهد خودش به اروپا بیاید!! (معلوم نیست پس چرا – به قول حضرت صافی- با من نیامده؟!).

در جای دیگری هم به خوبی صحبتهای ما در پارلمان اروپا مبنی بر وجود دیکتاتوری و خفقان در مناسبات تشکیلاتی فرقۀ رجوی را که کسی جرأت انتقاد به دستگاه آن و رهبری آن را ندارد بیان و ثابت کرده است زیرا خود این حضرت  کاتب مأجور و مسبوق الأجره می گوید که اینجانب در پیش او در اشرف هیچگونه انتقادی و حرفی علیه رهبری سازمان مجاهدین نمی کردم (ولی این را که من تعریف و تمجید هم می کردم دروغ می گوید). حضرت ایشان ولی این را نمی گوید که علاوه بر ترسم از گزارش کردن خود او به طمع رسیدگی بیشتر! همیشه کنترلچی ها و خدماتچی های رجوی دور او در هتل اشرف می چرخیدند و من هر گز جرأت نمی کردم چیزی علیه رهبری فرقه به او بگویم!..

قطع ارتباط افراد با بیرون و خانواده ها را هم که این قلم به مزد فراری مخفی مثل خود رهبر فرقه انکار کرده و به گردن عراقیان یا رژیم می اندازد و با مغلطۀ تن دادن رهبری سازمان به اجبار در زمان آمریکایی ها به دیدار خانواده ها از داخل اشرف خواسته به دیکتۀ رهبران فرقه ممنوعیت و زشت شمردن هر گونه ارتباط عاطفی افراد با خانواده هایشان توسط رهبران فرقۀ رجوی را ماستمالی کند.

وی همچنین ضمن اعتراف آشکار به اینکه تلفن و اینترنت تنها در اختیار مسئولین و افراد بالای سازمان می باشد به خوبی و با بیانی «خودی»! یا «خودمانی»! حرفهای ما در پارلمان اروپا مبنی بر عدم وجود وسایل ارتباط جمعی در دسترس همگان را ثابت کرده و در حالیکه می خواسته عدم دخالت فرقه در امور عراق را ثابت کند به ورطۀ عکس آن افتاده یعنی بیشتر هم اظهارات ما مبنی بر دخالتهای رهبران فرقۀ رجوی در امور عراق و تلاشها برای خریدن برخی نمایندگان و سیاستمدارانی که دمشان به نحوی در گذشته  یا حال به رژیم سابق عراق و بقایای آن وصل بوده یا می باشد را بیان و ثابت کرده است. و حتی همین سه کتاب کل عمرش را هم که در این مقاله نام برده و همه را در مورد سازمان مجاهدین نوشته (عجب نویسندۀ عراقی که با اینهمه مسائل و درد و رنجهای سالیان مردم خودش در عراق یک کتاب هم در مورد مسائل عراق و عراقیان به نگارش در نیاورده است!! لابد می گوید مردم بیچاره ام که پول نداشتند به من بدهند!!) و بیش از نیمی از مطالب تمام آنها را اینجانب از منابع سازمان مجاهدین و کتابهای فارسی منتشر شده قدیمی در ایران و تألیفات نویسندگان معروف ایرانی ترجمه و در اختیار حضرت ایشان برای تألیف کتاب به اسم خودش! قرار داده ام (البته فقط به یک تشکر دو خطی در آخر یکی از کتابهایش از من به اسم اکتفا کرده است) بله خود همین کتابها که در همین ده سال اخیر بعد از سرنگونی رژیم صدام با استفاده از بیکاری و وضعیت مالی به غایت خراب این نویسنده و مخفی شدن تقریبا شبانه روزیش در اشرف با تأمین کامل زندگی او و خانواده اش از آن موقع تا کنون و به کمک ترجمه ای این جانب تهیه شدند نیز خود گوشه ای دیگر از دخالتهای سران فرقۀ رجوی در امور عراق به شمار می روند بویژه کتاب آخری اش که از آن در این مقاله با رندی به نام «اسلام محمدی»! که اصطلاح خاص مجاهدین می باشد و در فرهنگ عربی مطلقا وجود ندارد نام برده در حالیکه نام واقعی کتاب «الإسلام الدیمقراطی» (اسلام دموکراتیک) می باشد. جالب است که جناب صافی الیاسری که فقط اسما و در شناسنامه و خانوادگی مسلمان و شیعه می باشد اصلا مسلمان نیست بلکه به ادعای خودش مارکسیست و ضد مذهب است و تنها برای خوشرقصی در برابر تأمین کنندگانش یعنی سران فرقه آنهمه از اسلام عزیز مجاهدین دم زده است! و أغلب مواقع که به اشرف می آمد و بعد ها هم که مدتهای زیادی ساکن اشرف شد مست بود و عرق خوری اش در میان افراد بخش ما یعنی روابط خارجی البته به هزینۀ مجاهدین مسلمان دموکراتیک! معروف بود!… این کتاب نیز همانند کتاب اولش «مجاهدین خلق و عراق» از سوی جریانهای مختلف مذهبی سنی و شیعۀ عراق به علت تفرقه افکنی بین مذاهب و ملیتهای عراقی و نیز به علت اینکه تنها کتاب عربی ظاهرا مذهبی بود که اولش بسم الله الرحمن الرحیم نداشت! و شک روحانیون را روی نویسنده اش برانگیخته بود تحریم شد و به دنبال اعتراض بسیاری از شیوخ عشایر و روحانیون سنی مذهب مخصوصا در استان دیالی عراق که قرارگاه اشرف در آن قرار داشت و بسیاری نیز حتی روابط خوبی با سران فرقه رجوی در اشرف داشتند سازمان مجبور شد آن را از سایتهایش و نیز باقی ماندۀ چاپ کاغذی اش را از مقرهای اشرف که جهت توزیع بود جمع آوری کرده و از بین ببرد علتش این بود که یاسری در آن کتاب مقدسات اهل تسنن را مورد توهین قرار داده بود.

بقیۀ مقالۀ ایشان هم که تماما شعر و شعارهای سردمدار فرقه مانند “درهای باز”! و “چراغ خاموش”! است (البته بدون اشاره به تهدیداتش به قتل و قصاص! جدا شدگان و منتقدین و مخالفان در هر جا که باشند!!).

اما از هر جمله ای از نوشتۀ او، خنده دارترش این است که در آخر مقاله اش کار عادی مطبوعاتی روزنامۀ فلسطینی «دنیا الوطن» مبنی بر انتشار یک گزارش از پارلمان اروپا را زمینه ساز «کشتار آینده» ساکنان لیبرتی دانسته!! که کر همیشه تکراری و فرهنگ خاص فرقه طی سالهای اخیر می باشد و این یکی را یقین دارم که به فکر و حافظۀ آخر عمری صافی الیاسری هر گز نمی رسیده است و کاملا و عینا دیکته شده از سوی مسئول بالاترش در بخش دیپلماسی عربی سازمان می باشد که اینجانب سالیان در آن کار می کردم و از ترفندهایش به خوبی آگاهم ولی فقط یادشان رفته یا دیگر رویشان نشده و نتوانسته اند که فرمان قتل صادره از سوی ولایت عظما و مقام رهبری رجوی علیه منتقدین و مخالفین و جدا شدگان سازمان و شورایش به اتهام «زمینه سازی و جاده صاف کنی کشتارهای اشرف و لیبرتی»!! را برای فلسطینیان بیچاره که توسط دشمن غدارشان اسرائیل کشتار می شوند و مطبوعات فلسطینی هم تعمیم بدهند و آنها و مشخصا سردبیر روزنامۀ فلسطینی «دنیا الوطن» را هم مشمول الطاف قتل و قصاص رهبری بدانند!…

لینگ انعکاس خبر در روزنامۀ فلسطینی «دنیا الوطن»:

http://www.alwatanvoice.com/arabic/news/2015/03/06/673619.html

لینگ سوز و گداز فرقۀ رجوی در همان روزنامه در مقاله ای به قلم صافی الیاسری:

http://pulpit.alwatanvoice.com/articles/2015/03/15/359980.html

و اینک این شما و این هم ترجمۀ کامل فارسی مقالۀ جناب صافی الیاسری به اصطلاح روزنامه نگار عراقی همیشه پناهنده و در پناه فرقۀ رجوی:

به دنبال روشنایی در تاریکی

صافی الیاسری نویسندۀ عراقی

روز 25 فوریۀ گذشته ناگهان با انتشار خبری مربوط به به اصطلاح جدا شدگان از سازمان مجاهدین خلق و حضورشان در پارلمان اروپا و سخنرانیهایشان در آنجا روبرو شدم که تماما دروغ و مغلطه و مطالب ساختگی علیه این سازمان و اعضایش در عراق می باشد. این افراد در واقع کسانی هستند که وقتی چشم انداز جلوی این سازمان در کمپ اشرف عراق روشن بود به این سازمان پیوستند شهری آباد که در آن همۀ شرایط راحتی و زندگی مرفه فراهم بود. من خودم شخصا در این شهر به نزد آنها رفت و آمد داشتم. این شهر لقب مروارید صحرا گرفته بود که علت آن آبادانی شهر و فراهم بودن همۀ خدمات در آن بود. من هنگام رفت و آمدم به این کمپ با تعدادی از مردان و زنان عضو این سازمان دیدار می کردم و از نزدیک جزئیات زندگی روزانه شان را دیده ام و در مورد آنان و اندیشه هایشان سه کتاب نوشته ام که به ترتیب عبارتند از: سازمان مجاهدین خلق در عراق، زن ایرانی در جستجوی کرانه های آزادی و کتاب اسلام محمدی که راه و روش اعضای این سازمان به عنوان آنتی تز بنیادگرایی تجسم یافته در رژیم ایران می باشد. من در مورد درد و رنج افراد این سازمان در ایران قبل از پیوستنشان به کمپ اشرف بویژه زنان نوشته ام. برخی از آنان از اروپا با دست کشیدن از زندگی مرفه در آنجا برای پیوستن به این کمپ و عضو شدن در ارتش آزادیبخش ملی ایران به منظور مبارزه برای رهایی ملی به عراق آمده اند. من همچنین با خانواده های آنها که برای دیدار با آنان می آمدند در این کمپ دیدار می کردم و آنان با تمام احترام و رسیدگی درهتل ایران و اتاقهای مجهز به پیشرفته ترین لوازم و وسایل زندگی اقامت می کردند و مجاهدین برایشان خوردنی و نوشیدنی می بردند و موقع رفتنشان هم هدایا به آنان می دادند و مدیریت کمپ و رهبری سازمان مانع آمدن و دیدارهای آنها نمی شد بلکه بر عکس از آنها استقبال هم می کرد. من با بسیاری از آنان قبل از سال 2009 که نیروهای عراقی مسئولیت امور کمپ و ساکنان آن را از نیروهای آمریکایی تحویل گرفتند دیدار کردم و آنها به صراحت به من می گفتند که این مقامات ایرانی هستند که مانع دیدار آنها از اشرف می شوند و مقامات ایرانی هر کس را که می دانستند از کمپ دیدار کرده بازداشت می کردند و بلکه عده ای از آنان را به اتهام محاربه با خدا اعدام کردند اتهامی که ساختۀ رژیم برای مجازات مخالفانش می باشد. ولی وقتی نیروهای عراقی مسئول کمپ شدند وضعیت فرق کرد زیرا ساکنان کمپ دیگر ممنوع الخروج شدند و آمدن خانواده ها به کمپ هم ممنوع شد و از دیدار ما عراقیان حامی آنان نیز با آنها جلوگیری گردید. اقدامات اعمال فشار و محاصره شروع شد و نیروهای عراقی به کمپ یورش بردند و عده ای از این پناهندگان عضو سازمان را کشتند افرادی که سازمان ملل آنها را به عنوان تحت حفاظت بین المللی طبق کنوانسیون ژنو و پناهجویان و مورد نگرانی بین المللی تحت نظارت خود قرار داده بود. حملات نیروهای عراقی تکرار شد که طی آنها با دیکته شدن از جانب ایران باز هم از گلولۀ جنگی علیه ساکنان استفاده شد. برای تشدید فشار روی آنها، آنان را به کمپ لیبرتی به عنوان بازداشتگاهی فاقد وسایل زندگی راحت که در اشرف داشتند منتقل کردند.

با این اقدامات و فشارها اطلاعات ایران توانست تعداد اندکی از آنان را که امروز خودشان را منشعبین و جدا شدگان می نامند به خدمت خود بگیرد. این افراد با هزینۀ اطلاعات ایران زندگی کرده و ادعاهای اطلاعات ایران را تکرار می کنند. من تعدادی از آنان را موقع رفت و آمدم به کمپ می شناختم که یکی از آنان به نام علی حسین نژاد می باشد که مرا در کمپ به عنوان مترجم همراهی می کرد تا موقع دیدارهایم با ساکنان کمپ برای من ترجمه کند. او خشم و کین خودش نسبت به رژیم آخوندها را که به قول خودشان همچون کابوسی بر سینۀ مردم ایران نشسته آشکارا بیان می کرد و من هیچ روزی از او کوچکترین نارضایتی از وضعیت خودش در کمپ یا هیچگونه انتقادی علیه رهبری سازمان نشنیدم بلکه از آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی با نهایت احترام یاد می کرد و آنها را سمبلهای نجات ملی ایران می شمرد. تا اینکه اوضاع عوض شد و اشرفیان مجبور به انتقال به لیبرتی شدند که در آن موقع شنیدم او کمپ را ترک کرده و به بخش اطلاعات ایران در سفارت ایران در بغداد پیوسته است. بعد هم او به دنبال یک دورۀ آموزشی در هتلی در بغداد و توجیه اینکه چه بگوید و تمام این اتهامات دروغ را پخش کند به فرانسه برده شد.

جهت اطلاع بگویم که دختر این فرد خانم زینب از همراهی پدرش خودداری کرد و او همچنان در لیبرتی با برادران و خواهرانش زندگی می کند و منتظر باز شدن در کشورهای ثالث به روی آنان برای بازاسکانشان می باشد. این یک دروغ رسوا است که می گویند رهبری سازمان نمی گذارد آنان از عراق خارج شوند، بلکه بر عکس، خانم رجوی هزینه های سفر و اقامت کسانی را که به آلبانی رفته اند برعهده گرفته است و رهبری سازمان هیچکس را از ترک کمپ و گسستن رابطه اش با سازمان بازنداشته است. سخنرانیها و پیامهای آقای رجوی برای ساکنان و هر کس که بخواهد بیرون برود در این مورد روشن است و بارها گفته که درها به روی هر کس که بخواهد برود باز هستند و برخی نیز عملا بدون اینکه کسی کاری با آنها داشته باشد رفتند و الا خود این افراد چگونه به اروپا رسیده اند؟.

اما در مورد استفاده از تلفن و انترنت باید بگویم که شخص خودم هر روز با آنان در کمپ تماس می گیرم و به اخبار آنان و شکایاتشان گوش می دهم و بسیاری نیز از دوستانشان با آنان تماس می گیرند. همچنین صحبت از دخالت آنان در امور داخلی عراق و حمایت از تروریسم ادعایی بیش نیست زیرا افراد این سازمان در داخل کمپ بازداشت هستند و نیروهایی از ارتش و پلیس برای آنها نگهبانی می دهند و به آنها اجازه نمی دهند از کمپ بیرون بروند و حتی نمی گذارند آنها به بیمارستان بروند مگر بعد از اقدامات زیاد و خسته کننده. اما رابطۀ آنان با عراقیان واقعا قطع است و تنها از طریق تلفن و انترنت صورت می گیرد که منحصر به احوالپرسی و خبرگرفتن و خبردادن می باشد. سیاستمداران و نمایندگانی در پارلمان عراق هستند که از آنها فقط  با انگیزه های بشر دوستانه حمایت می کنند و از دولت می خواهند که با آنان رفتار انسانی داشته باشد. این سیاستمداران و نمایندگان پارلمان تحت نفوذ ایران قرار ندارند.

اینها واقعیتهایی است که من گفتم و حرف در این مورد زیاد است. هدف از این کارزاری که اطلاعات ایران آن را رهبری می کند توجیه ارتکاب جنایت جدیدی علیه ساکنان لیبرتی و کشتار جمعی آنان می باشد و انتشار چنین اخباری زمینه را برای چنین جنایتی فراهم می کند لذا شما در این دام نیفتید و در مورد واقعیتها تحقیق کنید تا به کسی ستم نکنید.

arschad-azade-hosseinnejad-BrusselsFeb2015

منبع : پیوند رهایی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید