سعید جمالی: هواداران مجاهدین بخوانید! + به بی شرفان شورای ملی مقاومت!!!؟؟؟

0
1392

هواداران مجاهدین بخوانید! 

سعید جمالی، پژواک ایران، دوم نوامبر ۲۰۱۵:… کدام وضعیت موجود کدام دلیل و استدلال کدام شرایط کدام وضعیت دهسال گذشته نشان داده یا میدهد که میشود در لیبرتی بر علیه رژیم مبارزه ای را انجام داد. کدام مبارزه یا کدام اقدام مبارزاتی طی دهسال گذشته انجام شده؟ آیا نتیجه نگاه داشتن افراد در لیبرتی جز این نبوده که عده بسیاری کشته و زخمی شوند و سایرین پیر و فرتوت شوند؟ مگر نمی بینید آش آنقدر شور شده که …

هواداران مجاهدین بخوانید!

سعید جمالی، پژواک ایران، دوم نوامبر ۲۰۱۵
لینک به منبع

۱٫ بنده هیچ کاری به کار هواداری شما ندارم. هیچ تلاشی هم نکرده و نمی کنم و نخواهم کرد که شما دست از هواداری بکشید، آنهم به یک علت ساده که : « مسئله این نیست»، «صورت مسئله این نیست». اگر تشکیلات تلاش میکند چنین القائی به شما بکند فقط یک فریب ذهنی است تا اذهان شما را منحرف کرده و از مسئله اصلی باز بدارد…. که در ادامه توضیح خواهم داد. بنابراین سفت و سخت به هواداریتان ادامه دهید و از آغاز هم با خود شرط کنید که بعد از خواندن هر مطلبی و دیدن هر واقعیتی همچنان هوادار باقی بمانید.

۲٫ بعنوان کسی که تمام عمر در این تشکیلات بوده و از همه جزئیات و زیر و بم های آن آگاه هستم، از نظر من «صورت مسئله» در شرایط حاضر فقط نجات جان افراد یا رزمندگانی است که در لیبرتی هستند و یا گیر کرده اند و با بدام افتاده اند. یعنی فقط جان این آدمها نجات پیدا کند بعد اگر میخواهند به راهشان ادامه دهند، خود دانند. اگر با این بحث موافق هستید که جان این افراد باید نجات پیدا کند که هیچ، هیچ حرف دیگری نیست. اگر با این موضوع مخالفید، علی القاعده باید استدلال محکمی برای آن داشته باشید، چرا که پای جان آدمها در میان است.

۳٫ اگر فکر میکنید که بنابر ضرورتهای مبارزاتی، افراد باید در لیبرتی بمانند به نکات توجه کنید و به نقطه نظر روشنی دست پیدا کنید:

الف: در مورد اینکه چیزی بنام مبارزه با رژیم آخوندی از طرف مسعود رجوی و یا باصطلاح سازمان مجاهدین (به هزار و یک دلیل اینها از نظر من سازمان مجاهدین نیستد) وجود دارد یا خیر من یادداشتهایی را نوشته ام که میتوانید مراجعه کنید که طبعا از نظر من اینطور نیست.

ب: اما نمیخواهم بر سر محور و نکته فوق الذکر و یا بررسی عمیق مسئله تأمل کنیم. همانطور که اشاره کردم اگر صورت مسئله نقد نجات افراد لیبرتی است و یا ضرورت ماندن آنها در لیبرتی بدلایل مبارزاتی، راه حل ساده تر نگاه به وضعیت و موقعیت حال حاضر و یا حداقل دهسال گذشته است.

پ: کدام وضعیت موجود کدام دلیل و استدلال کدام شرایط کدام وضعیت دهسال گذشته نشان داده یا میدهد که میشود در لیبرتی بر علیه رژیم مبارزه ای را انجام داد. کدام مبارزه یا کدام اقدام مبارزاتی طی دهسال گذشته انجام شده؟ آیا نتیجه نگاه داشتن افراد در لیبرتی جز این نبوده که عده بسیاری کشته و زخمی شوند و سایرین پیر و فرتوت شوند؟ مگر نمی بینید آش آنقدر شور شده که خود رجوی و بانو هم دیگر دم از نگاه داشتن افراد نمی زند و گاها اشاره ای هم به خارج کردن افراد میکنند، اگر چه خواست قلبی شان خلاف این است. پس اگر احیانا هنوز در ته ذهنتان فکر میکنید یا رسوب کرده که باید رزمندگان در لیبرتی بمانند بدانید که این حرفی غیر واقعی است و خود مسعود و عیال هم از آن عدول کرده اند.

آیا اینهمه اصرار بر نگاه داشتن افراد و اینهمه ضایعه و کشته و مجروح و صدمه شما را به این فکر نمی اندازد که شاید منافع و تمایل دیگری در کار است که نمی گذارد افراد خارج شوند؟ اگر همانطور که اشاره شد این اصرار نمی تواند از موضع ضرورتهای مبارزاتی باشد پس شک نمیکنید که داستان چیز دیگری است؟

کمی تأمل کنید کمی فکر کنید کمی با خود خلوت کنید و روی موضوع متمرکز شوید کمی صغرا و کبرای بحث را با خود حلاجی کنید، صرفا بر مبنای شعارهایی که داده میشود اتکاء نکنید. بروید با مسئولینی که شعار نگاه داشتن افراد در عراق را میدهند بحث و استدلال کنید….. شک نکنید در دومین کلام و دقیقه به دروغین بودن همه چیز پی خواهید برد.

اگر مسئولین گفتند که ما هم در پی خروج افراد هستیم، به آنها بگویید چگونه است که طی ماههای اخیر یک میلیون نفر انسان بدون هیچ امکان و حمایتی توانسته اند خود را به اروپا برسانند، پس چگونه است که سازمان با اینهمه امکانات اعم از پول و وکیل و سیستم جعل و قاچاق و کانال خروج و غیره اینکار را نکرده. در نوشته های سابق ام توضیح داده ام که از روز اول همان دهسال پیش امکان خروج فراهم بود اما نمی خواستند اینکار را انجام دهند. ورود یک میلیون انسان به اروپا نشان داد که راه چقدر باز است. تمام حرف دولت عراق هم این است که از آن کشور خارج شوید….. هیچ مانع دیگری وجود ندارد. بروید و کمی بحث کنید اجازه ندهید که بحث با پیش کشیدن یکسری اوهام و اینکه شما نمیدانید و از مشکلات آگاه نیستید قطع شود….. آنگاه بسیار زود به واقعیت امر پی خواهید برد.

۴٫ هر گونه بحث بر سر جنایتکار بودن رژیم در چنین اتفاقاتی فقط من باب رد گم کردن است. هیچ مبارز و ایرانی شرافتمندی که تقریبا همه جمعیت ایران را شامل میشود شکی در جنایتکار بودن رژیم ندارد. مگر نمی بینید که رجوی انسانها را با بهانه ها و اشکال گوناگونان در لیبرتی نگه داشته و به رژیم تعارف میزند که آنها را بمباران کند، لحظه ای چشم بگشائید و اجازه ندهید اینقدر با استفاده از حربه رژیم تمام فریبکارهای و جنایات خود را بپوشاند. اگر دهسال پیش و پنج سال پیش و یکسال پیش و یکماه پیش افراد را از آنجا خارج کرده بودند یا کشته ای نداشتیم و یا کمتر و کمتر می بود. پس آیا جز این است که این نگاه داشتن افراد در آنجاست که آنها را به کشتن میدهد. در کدام اطلاعیه و کدام سخنرانی و کدام ادعا رجوی گفته که در بیرون کشیدن افراد مشکل دارد؟ کجا مطرح کرده که فی المثل میخواهیم افراد را بیرون بکشیم اما پول نداریم و یا دولت عراق یا آمریکا اجازه نمی دهد؟ آیا واقعا درک این نکات سخت است و یا آنچنان تحت تاثیر مغز شوئیهای دم و دستگاه رجوی هستید که عقل را از سرتان ربوده؟

۵٫ بودن، ماندن و زیستن در خارجه برای کسانی که زمانی ادعای مبارزه با رژیم را داشته اند و امروز می بینند که کاری از دستشان بر نمی آید بسیار سخت و گران است، آدم را دچار عذاب وجدان میکند و آرامش را از انسان سلب میکند……در پاسخ به این ندای وجدان اجازه ندهید صرف اینکه رجوی تشکیلاتی دارد و پول دارد و میتواند نشریه و تظاهرات و رفت و آمد درست کند و با آن پوز مبارزه با رژیم بدهد شما را بفریبد و بصورتی کاذب به عذاب وجدانتان پاسخ دهید. کمی چشم باز کنید تا ببینید که بزرگترین یار و یاور این رژیم خونخوار همین رجوی است با همه کارها و جنایاتی که طی این سالها انجام داده. رسالت او به انحراف کشانده مبارزه است و بوده و بس. تمام وجود او مصروف به هرز بردن انرژی هایی که بایستی بصورتی درست بر علیه رژیم بسیج شود.

آیا نمی بینید که تمامی باصطلاح مبارزه رجوی در درهم شکستن نیروهای داخلی و ایرانی است. آیا نمی بینید که تمامی هم و غم این آدم از سال شصت صرف ایجاد تفرقه و اتهام زدن به همگان بوده؟

آیا نمی بینید که تمامی مبارزه اش در تلاش برای مزدوری فاشیست ترین جناح های امپریالیستی و آمریکایی است؟ و در بهترین حالتش به عراق و لیبی و سوریه توجهی نمیکنید؟

آیا نمی بینید که تمامی سرمایه مادی و پولهای هنگفت وی از صدقه سری صدام و مزدوری این دیکتاتور بدست آمده؟ واقعا چه پاسخی در برابر فیلم های بدست آمده از رابطه او با صدامیان دارید؟ با تاکید میگویم اگر همه این واقعیتهای مستند را می بینید و چشم بر هم می نهید و کک تان هم نمی گزد آن گاه به خود شک کنید به تمامی ضد ارزشهایی که وجودتان را پر کرده و اینچنین شما را منفعل و بی تفاوت و یا حامی این جرثومه فساد ساخته. شک نکنید که رد پای این حضیض در در تمامی زندگی و شخصیت و منش تان هم خواهید دید. و….

آیا نمی بینید که آن تشکیلاتی که از آن دم زده میشود جز مشتی انسانها مغزشوئی شده بیش نیستند و یا افرادی که به جبر زمانه در آن گیر کرده اند؟ بروید کمی تحقیق کنید اگر دوست و آشنایی دارید بروید از نزدیک با تجارب آنها آشنا شوید تا به عمق پوسیده آن مناسبات پی ببرید. دل به ظاهر این تشکیلات نبندید، اینکه جایی برای رفتن و یا مبارزه!!!! کردن ندارید به کار شما مشروعیت نمی دهد. زمانی که بتوانید عمق عفن این مناسبات را ببینید آنگاه کم کم راه برای فهم شیوه درست مبارزه را هم خواهید یافت(اگر سودای مبارزه ای در سر دارید) اگر هم اهل مبارزه نیستند لااقل یک زندگی شرافتمندانه در پیش گیرید و بخاطر منافعی حقیر و یا تسکین درون در جنایاتی که صورت میگیرد شریک نشوید. آدمی که بلحاظ فردی هر کثافت کاری را انجام میدهد صد شرف دارد به کسی که بنوعی دست در خون و یا تائید خونریزی دارد. خود را از پرده و حامیان این جریان جنایتکار بیرون بکشید. فقط کمی با خود خلوت کنید چند روزی با خود بیندیشید و به وجدانتان مراجعه کنید شک نکنید که همه حقایق را در خواهید یافت.

و سر آخر اگر چشم بر حقایق گشودید آنگاه پرسش هایتان را در برابر این تشکیلات قرار دهید.

مگر نمی بینید که تمامی تلاش این تشکیلات در این است که کوچکترین رابطه با دنیای خارج برقرار نکنید و فقط در حصار آنها باقی بمانید….. اگر شاهد این تلاش هستید همین یک دلیل کافی نیست که به ماهیت آنها پی ببرید؟

آیا به این اندیشیده اید که تا چه حد به ته چاه جهالت این جریان فرو رفته اید که باید به شما توصیه کرد به نظرات دیگران هم گوش کنید و یا کمی منصفانه قضاوت کنید. میدانم که این حرفها برای شما خنده است اما بخود آئید اینجا پای خون و جان در وسط است….. هوا سرد است…. شب است….. در بیابان و در محاصره دشمن…. پناهگاهی نیست…. دوستان و رهبران دشمن اند…… سی سال است آواره و بی ارتباط با احدالناسی…. هیچ دست محبتی وجود ندارد….. و خمپاره و کاتیوشا از آسمان می بارد…. می فهمی یعنی چه؟؟؟؟

حرف زیاد است و من در گوشه ای دلشکسته و زانوی غم در بغل و ….. ماتم زده….. با قلبی دریده و شرحه شرحه

نامردی تا به کجا؟؟؟؟

سعید جمالی

جمعه ۱۰ آبان ۹۴/ ۰۱ نوامبر ۲۰۱۵

منبع:پژواک ایران

______________________

به بی شرفان شورای ملی مقاومت!!!؟؟؟
سعید جمالی

حساب مسعود رجوی جانی و مریم رجوی جاکش روشن است. یکی زمینه ساز تمام عیار کشتار بازماندگان و درماندگان در لیبرتی است و دیگری تلاشگر ماستمالی جنایاتشان است.

بیخود کسی را فریب ندهیم، زیاده ننویسیم و آدرس اشتباهی ندهیم.

 امروزه کیست که نداند مسعود رجوی فقط با خونریزی هر چه بیشتر از فلاکت زدگان لیبرتی در سوراخ اش وول میخورد؟ کیست که نداند او با نگهداشتن افراد در لیبرتی و با هر چه بیشتر کش دادن این مصیبت و با ریختن خون هر از گاهی، بدنبال درازتر کردن عمر ننگین و کثیف حاکمیت اش بر عده ای مفلوک است تا نفع اش را ببرد …. محمد حنیف نژاد در مورد این جانواران که شرم تاریخ اند واژه «ادامه حیات با استمناء از مغز جوانان» را بکار میبرد…. کو تا ببیند این جانور وحشی فقط با خون، آنهم فقط خون «برادران» نفس می کشد، نفسی سیاه و پر از خون و چرک و کثافت.

……

کسی نسبت به بی محتوائی باصطلاح شورای ملی مقاومت ابهامی ندارد. خودشان هم ابهامی در این قضیه ندارند. عمر این حرفها سالهاست که به سر آمده.

بی شرفان شورای ملی مقاومت!

 بدانید و آگاه باشید که لقمه هایی که از گلوی ناپاکتان پایین میرود مستقیما از خونهایی است که در لیبرتی بر زمین میریزد. من تک به تک تان را می شناسم و با تناقضات و خفت و خاریهایی که هر لحظه فرو میدهید تا بند ناف منافع تان قطع نشود آشنا هستم. اما بدانید که دیگر آنچه فرو می بلعید خون خالص است.

بی شرف اید بدانجهت که تنها کسانی هستید که میتوانید در این وسط نقشی ایفا کنید و جان باقیمانده افراد لیبرتی را با اعتراض و استعفایتان به عامل اصلی این مصیبت ابراز کنید و نمیکنید. اگر چه در عالم واقعیات هیچ ارزش و اعتباری ندارید اما خوب میدانید که در دنیای تنگ و بسته رجوی میتوانید بسیار تاثیر گذار باشید. او از جدایی شما می ترسد و در پرده هایی که شما برایش فراهم کرده اید می لولد. این پرده ها را بدرید و به سهم خود بگذارید این عفونت زهر آگین خارج شود. مگر نمی بینید هر روز با یک دوز و کلکی تلاش میکند که دستان شما را هر چه بیشتر ببندد و راه جدایی تان را سد کند…. اگر حق و حقیقتی در کار بود چه نیاز به این کارها می بود. اشتباه نکنید شما از او نمی ترسید او از شما بشدت میترسد و هراسناک است. بر این عفونت خونریز بشورید. بیش از این در جنایاتش شریک نشوید. خود را از این عفونت دوران پاک کنید.

بعنوان یک مسلمان معتقد، میگویم: زنان و دخترانتان را برای گذران زندگی تان به فاحشه گی بفرستید، این برای شما عین ثواب است. این صد شرف دارد به این فاحشه گی سیاسی و سهیم بودن در بر زمین ریختن خون!

مسعود رجوی کسی نیست، قدرتی هم نیست، موش کوری است در سوراخی خزیده، همین و بس. تنها هنر جنایتکارانه اش آن است که عده ای را در دام بلائی گرفتار ساخته. مریم رجوی هم کسی نیست! فرق زیادی است مابین دیپلماسی انقلابی با فاحشه گی سیاسی و یک من ماتیک و سرخآب!

بی شرفان شورای ملی مقاومت!

ذلت و حضیض شخصیتی و انسانی هم حدی دارد. مگر جز این است که از صبح تا شب و از شب تا به صبح تمام انرژیتان صرف هضم تناقضاتی است که لحظه به لحظه با آن مواجه اید، مگر همه تلاش درونی و ذهنی تان به این خلاصه نمیشود که چگونه این جنایتهایی  که شما هم در آن سهیم هستید را در اذهان از کار افتاده تان مرد و مال کنید. چه حیات رقت باری! آیا حالتان از خودتان و وضعیتی که دچارش هستید بهم نمی خورد؟….. اینها همگی محصول دست داشتن در خونهایی است که بر زمین میریزید. کسی که خون بر زمین میریزد دیگر هیچ ارزشی برایش باقی نمی ماند، میشود مثل شمایان، بی غیرت و بی ناموس(سیاسی).

لحظه ای با خود اندیشیده اید که چگونه است روزانه ده ها هزار نفر از سمت ترکیه به اروپا می آیند و طی ماههای گذشته قریب یک میلیون آواره بی پناه بدون داشتن کمترین پول و امکاناتی به اروپا وارد میشوند، پس چرا آن دو هزار و خرده ای نفر آنجا گیر کرده اند؟ زیاد زحمت نکشید من پاسختان را از ته مغزهای علیل و سیاهتان بیرون می کشم، بلی اندیشیده اید اما شما هم مانند ارباب کثیف تان خواستار نگاه داشتن آنان در لیبرتی هستید تا تغذیه خون آلودتان ادامه پیدا کند. مدرک و سند هم برایتان ارائه میکنم: کدامین اعتراض را کرده اید؟ پاسخ دهید ای بی شرفان!

از صبح تا به شب در مغزهای آلوده و سیاهتان برای نگاه داشتن افراد در لیبرتی توجیه میتراشید(مبارزه و سرنگونی و چو اشرف نباشد تن من مباد، اگر اشرف و لیبرتی بایستد دنیایی خواهد ایستاد و مزخرفاتی از این دست) تا بتوانید لقمه های سیاه و خون آلود را از گلوی کثیفتان فرو برید. وای بر شما!

سعید جمالی

جمعه 8 آبان 94/ 30 اکتبر 2015

منبع:پژواک ایران

kanooeghalam

اعضای ” شورای ملی مقاومت ” بدانند که چه نانی می خورند؟

مسعود رجوی به مزدوری و حرام خوری اعتیاد پیدا کرده است

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید