اگر اشرف را می شناختند، قدم به آنجا نمی گذاشتند!
یکی از زندانیان دهه شصت، امضاء محفوظ، ایران اینترلینک، بیست و یکم اوت ۲۰۱۷:… در موقع خود، این خانم منیره و شوهرش ، ازن ظر درخشش در تلویزیون و نثار بد وب یراه به رجوی ، زبانزد خاص وعام بودند! مهمتر اینکه منیره خانم درست قبل از عملیات فروغ جاویدان درمرخصی بود- مرخصی ای که به امثال من نمی دادند- چرا باید بعد از اتمام مرخصی به زندان آمده و اعدام شود؟ آیا سازمان در ایام مرخصی با او تماس …
بی بی سی، سرویس جهانی: دنیای عجیب مجاهدین خلق
اگر اشرف را می شناختند، قدم به آنجا نمی گذاشتند!
۳۰ مرداد ۱۳۹۶
درمتن سخنرانی مریم رجوی که در رسانه های خودشان منتشر شده میخوانیم :
” هر ایرانی آزادهیی، نسبت بهقهرمانان سال ۶۷ادای احترام میکند و یاد آنها را گرامیمیدارد. اما بالاترین و پرقیمتترین گرامیداشت را شما انجام دادید. شما که از شکنجهگاهها و قتلعامها، خود را به اشرف رساندید “.
منظور این خانم از ” شما ” ، آن دسته از فریب خوردگان رجوی هستند که بعد از آزادی از زندان ، با تصور اینکه کمپ اشرف ومناسبات رجوی طوری است که استارت جامعه ی تخیلی وایده آل آنها درآنجا زده خواهد شد ، زمانی که به اشرف رسیده واوضاع را دیدند ، دریافتند که دچار چه اشتباه فاحشی شده اند درحالی که دوستان آنها که درایران مانده بودند ، اقلا راه خیانت به کشور را نرفته وبه زندگی عادی و درمواردی پرثمر خود پرداختند!
تعدادی ازاین مهاجرین به اشرف ، بزودی به مخالفت با سرکوب و فساد تشکیلاتی رجوی پرداخته ، زندان ها کشیدند ، سربه نیست شدند و یا فرار کردند.
عده ای دیگر که نتوانستند کاری انجام دهند ، با قبول شکستی که ازاین تصمیم سراسر غلط خود خورده اند ، درتشکیلات ماندند تا بقیه ی عمر خود را در حالت پاسیو وافسردگی سپری کنند و البته برای تامین نان شب و … ، مجبور به حضور دراین جلسات مریم رجوی که منافع مشترکی با او ندارند وتجارب زندگی شان هم مغایرهم هست – بوده – تا به یاوه گویی ها و پرحرفی های او گوش کنند!
بنظر می رسد که درکنار سختی شرایط رها شدن ازچنگال رجوی ، افسردگی مزمن ناشی از شکستی که با رفتن به اشرف گریبانگیر آنها شده ، به مانع بزرگی درمقابل رهائی آنان تبدیل شده والبته که جامعه ی جهانی ( جهانی از نوع رجوی ها ) مشکلی بنام رها کردن انسان های بشدت منفرد وافسرده شده ندارد!
درادامه :
” دو هفته دیگر پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران است. بنیانگذاران ما، این سازمان را برای آزادی و ازبینبردن هرگونه ستم، تأسیس کردند. و برای آن جانهای خود را فدا کردند. آنها بههمه اعضای مجاهدین آموزش دادند که همیشه بنیانگذار ارزشهای نو و راهگشا باشند و رمز وراز آن یعنی صداقت و فداکاری را به ما آموختند “.
وشما با کمک به شوهر لاابالی تان ، این سازمان را به مرکز تروریزم وزورگویی ازنوع برده دارانه تبدیل کردید!
شما ها با سرکوب هرنوع خلاقیتی دربین اعضای تشکیلات و گرفتن اراده ی شخصی وافکار اولیه ی شان ، سازمان را تبدیل به بزرگترین وسیله ی سرکوب این اعضاء کردید!
وباز شما خانم مریم رجوی !
درکارنامه ی سیاهتان ، خبری از صداقت وفداکاری وجود ندارد وبنابراین بهتر است بجای برگزاری مراسم تاسیس سازمان ، مراسم تدفین آنرا که بدست شوهر دوم واولتان به خاک سپرده شد وسنگ قبری بنام باند رجوی ازدرون آن بیرون آمد ، برگزار کنید!!
همچنین :
” و سرانجام میخواهم از منیره یاد کنم. منیره رجوی در دوران اسارت، یار و غمخوار همه زندانیان همبندش بود. یک زن رها و از خود گذشته. از یاد نمیبریم کلماتی را که در زندان بههمبندیهایش گفته بود: «اینها میخواهند انسانیت آدم را نابود کنند و باید با همین هم جنگید. باید هرچه بیشتر عاطفههایمان را نثار کنیم “.
در موقع خود، این خانم منیره و شوهرش ، ازن ظر درخشش در تلویزیون و نثار بد وب یراه به رجوی ، زبانزد خاص وعام بودند!
مهمتر اینکه منیره خانم درست قبل از عملیات فروغ جاویدان درمرخصی بود- مرخصی ای که به امثال من نمی دادند- چرا باید بعد از اتمام مرخصی به زندان آمده و اعدام شود؟
آیا سازمان در ایام مرخصی با او تماس نگرفت وپ رونده ی او را خرابتر نکرد ؟!
تماس احتمالی ای که ممکن است عمدا وبرای به کشتن دادن این خواهر مسعود انجام گرفت تا بیش ازاین ، اسرار هویدا نکند؟؟!!
ونیز :
” جوانانی را اعدام کردند که بهیاری ارتش آزادیبخش رفته بودند، اما آخوندهای حاکم تاکنون هیچ خبری از آن بیدادگاهها و کشتارها منتشر نکردهاند “.
آیا این جوان ها درموقعی که مردم ازجنگ خسته وفرسوده شده بود و به آرامش ونفس کشیدن احتیاج داشت که رجوی میخواست اینطور نباشند وتسلیم او شوند ، به کمک او رفتند؟
اگر جوابتان مثبت است باید گفت که اعدام این چنین افراد احتمالی که به این پروسه ی ننگ آلود و خائنانه کمک میکردند ، کسی را درهیچ کجای جهان ناراحت نمیکند!!
درنهایت :
” یقین دارم که رژیم ولایت فقیه با قیام و مقاومت مردم ایران و با ارتش آزادی و هزار اشرف سرنگون خواهد شد “.
اینکه بدتراست!
مردم دوست ندارند ازچاله به چاه افتند وشما اگربشرط محال علاقه ای به مردم دارید – دراین یقین خود باقی نمانید!
یکی از زندانیان دهه ی ۶۰
______________