چرا سازمان مجاهدین فکر می کند اسرای رجوی ازملاقات با اعضای خانواده ی خود زیان میبینند؟!

0
1103

خانواده ها چه ازشما میخواستند که باعث اذیت شما بشود؟ مادران وپدران سالخورده چیزی جز اشک ریختن وتقاضای ملاقات با فرزندانشان داشتند که درزمان صدام ممکن نبود ، داشتند که بمیدان بیآورند؟ حق ملاقات چیزی است که برای جانیان خطرناک هم برسمیت شناخته شده واین خانواده های گرفتار کوچکترین درخواست ممکن از مسئولین سازمان را میخواستند وزمانی که گوش شنونده ای پیدانمیکردند، مجبور بودند که درد خود را فریاد بزنند و علت وجوی بلندگوهایی که بکار میرفت و صدای بسیار ضعیف تری ازبلند گوهای موج شکن رجوی داشت ، همین مسئله ی ممانعت از ملاقات بود. شما دراینجا توهین بزرگی درحق خانواده ها کرده و نقل قول دروغی را ازطرف آنها مطرح کرده اید. شما حداکثر میتوانید بگویید که من با خانواده ام ملاقات نخواهم کرد واین حق را ندارید که به دیگر خانواده های توهینی را روا دارید که برای مسعود ومریم مناسب است…

چرا سازمان مجاهدین فکر می کند اسرای رجوی ازملاقات با اعضای خانواده ی خود زیان میبینند؟!

حمید تبریزی ـ 12.08.2020

آقای جواد قلاوند یکی از مریدان دیرسال رجوی است که برادرش هم درزندان بوده و او هروقت به به ملاقات این برادرش میرفته، برادرش ازاو مصرانه میخواسته که بخارج رفته وبه تشکیلات رجوی بپبوندد و زمانی که مقدمات این کار فراهم شد، او به برادر زندانی اش اطلاع داد و این خبر موجب خوشحالی زاید الوصف این برادر قرار گرفت.

مسئله  فقط این نیست!

به گفته ی این مرید رجوی ، برادرش ازاو خواسته که سلام خاص او را به مسعود ومریم برساند وتوجه نکرده که مریم درسال 1361، آدم مطرحی در سازمان نبوده که میبایست باوهم سلام مخصوص رسانید!

آقا جواد درهم ریخته، تاریخ را قاطی کرده وبرای خوش رقصی دربرابر مریم که هم اکنون نان وآبش در دست اوست ، دروغ بزرگی را مطرح کرده که سایر قسمت های نوشته اش را ازارزش انداخته است.

او در نوشته ی خود، حملات تندی به خانواده ها کرده وینویسد :

” در سالهای محاصره اشرف توسط عوامل رژیم در دولت مالکی و وحوش سپاه قدس، عوامل وزارت اطلاعات، خانواده را وسیله و ابزار اعمال فشار و اذیت و آزار مجاهدین کرده و تحت پوش خانواده روانه قرارگاه‌های مجاهدین می‌شدند. همان جانورانی که جلوی اشرف نزدیک به‌دوسال به‌صورت شبانه‌روزی و با۳۲۰ بلندگو عربده می‌کشیدند که اشرف را به‌خاک و خون می‌کشیم و با دستان خودمان شماها را خفه می‌کنیم و…”.

خانواده ها چه ازشما میخواستند که باعث اذیت شما بشود؟

مادران وپدران سالخورده چیزی جز اشک ریختن وتقاضای ملاقات با فرزندانشان داشتند که درزمان صدام ممکن نبود ، داشتند که بمیدان بیآورند؟

حق ملاقات چیزی است که برای جانیان خطرناک هم برسمیت شناخته شده واین خانواده های گرفتار کوچکترین درخواست ممکن از مسئولین سازمان را میخواستند وزمانی که گوش شنونده ای پیدانمیکردند، مجبور بودند که درد خود را فریاد بزنند و علت وجوی بلندگوهایی که بکار میرفت و صدای بسیار ضعیف تری ازبلند گوهای موج شکن رجوی داشت ، همین مسئله ی ممانعت از ملاقات بود.

شما دراینجا توهین بزرگی درحق خانواده ها کرده و نقل قول دروغی را ازطرف آنها مطرح کرده اید.

شما حداکثر میتوانید بگویید که من با خانواده ام ملاقات نخواهم کرد واین حق را ندارید که به دیگر خانواده های توهینی را روا دارید که برای مسعود ومریم مناسب است.

شما حتی درمورد خانواده ی خود هم چنین حقی ندارید و نمیتوانید درمورد تصمیم آنها به آمدن یا نیآمدن به آلبانی ، اینقدر زمخت رفتار کنید.

بخصوص اینکه شما فردی برده شده بوده وعنان امورتان دست خودتان نیست و ازنظر حقوقی کسی جز خانواده نمیتواند وصی وقیم امثال شما انسان های غیر نرمال – درحد مجانین – باشد.

بازهم :

” رژیم در گل مانده آخوندی خام خیالانه قصد دارد همان نمایش مسخره را دوباره در آلبانی راه اندازی کند. غافل از این که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. منت‌کشی از اینکه ویزا بدهید که ما دلمان بسیار برای عزیزان‌مان! (که اگر دستمان به‌آن‌ها برسد چنین و چنان خواهیم کرد)،‌ تنگ شده و خواهان ملاقات هستیم، دیگر فایده ندارد و دردی از دردهای بی‌درمان رژیم را دوا نمی‌کند “.

وجود باند رجوی ، به یک هزارم مشکلاتی که جمهوی اسلامی دارد واغلب کشورها نیز، نمیرسد وبا امحای شما فقط یک هزارم مشکلات حل میشود وبتابراین در سرنوشت جمهرری اسلامی تاثیری نخواهد داشت.

مشکل مربوط به باند رجوی  است که از تحقق این ملاقاتها وحشت دارد وآیا شما میتوانید بما بگویید که چه راز ورمزی دریک ملاقات ساده وجود دارد که اینهمه شما را متوحش میکند؟

حتی ده هزار نفر هم در کمپ آلبانی حضور بهم رسانند ، با وجود دولت آلبانی و چند کشوری که بین آلبانی وایران فاصله دارد، محال است که حتی یک نفر را بتوان روی دوش گرفته وبه ایران آورد!

بااین وجود ، اینهمه ترس ولرزشما ازبرای چیست؟

همچنین :

“عزم آن بر دار رفتگان در رزم و جنگ صدبرابر ما مجاهدین در اشرف ۳ جاریست و تا نابودی ریش و ریشه جانیان حاکم بر کشورمان و مزدوران حقیر آن‌ها همچنان جریان خواهد داشت. دشمن و دم و دنبالچه‌های نواله‌خوارش باید که آسوده نباشند، چون روز حسابرسی در پیش است “.

وشما بطور تلویحی اشاره دارید که ملاقات خانواده ها با فرزندان اسیرشان درآلبانی ، مانع نابودی حکومت میشود.

شما دراصل میگویید که  با حضور چند صد یا هزار نفر پدر ومادر پیر وازکار افتاده درکمپ آلبانی ، قادر به ریشه کنی وسرنگونی حکومت نخواهید بود وآیا این طرز تفکر احمقانه نیست؟

تشکیلاتی که فولادین اش میخوانید ، چگونه دربرابر این پیرمردانی که به کاری جز درخواست ملاقات بافرزندانشان نداشته و اعمال محیر العقولی ازآنها نمیتواند سر بزند ، عاجز وناتوان است؟

آیا تشکیلات شماست که تار عنکبوتی است ویا ازاین ملاقات ها اسراری هویدا میگردد که آتش برخرمن وجود مسعود ومریم میزند؟

آیا ما حق نداریم که ازاین برخوردهای شما نتیجه بگیریم که تشکیلات رجوی بجای اینکه فولادین باشد، شیشه ای ویا بادکنکی است که اینهمه ترس ازفروریختن اش باشید؟

///////////////////////////////////

 

محمد حسین سبحانی: چرا رجوی به دنبال حذف اعضای جداشده در آلبانی هست؟

 

 

…………………

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید